چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


دو دنیا در یک ساعت


دو دنیا در یک ساعت
● نقدی بر كتاب من و دوستانم
ای.ام. فورستر در تعریف داستان می گوید: «داستان نقل وقایع است به ترتیب توالی زمان- مثل ناهار پس از چاشت و سه شنبه پس از دوشنبه و تباهی كه پس از مرگ می آید.» یا به عبارت دیگر داستان توالی حوادث است و با این مفهوم عام كه چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی رخ خواهد داد. حتی فرمالیست ها با توجه به گرایشی كه در نوآوری در فرم دارند معتقدند كه داستان روایت كامل توالی حوادث است كه داستان نویس ترتیب واقعی آن را در روایت پیرنگ تغییر می دهد. از طرفی دیگر و لادمیر پراپ بر این باور است كه هر متنی كه بیان كننده تغییر وضعیت از حالتی متعادل به غیرمتعادل و بازگشت به حالت متعادل یا برعكس باشد داستان است.
پس همه به نوعی بر وجود یك سری وقایع و یك عدم تعادل و تعادل ثانویه باور دارند. در حقیقت همه اینها در یك برش زمانی و مكانی رخ می دهد. اما این تعاریف باتوجه به نوع مخاطب، درك او از هستی و باورهایش تغییراتی را در شكل و فرم ارائه داستان پدید می آورد. ذهن كودك و باورهای او به گونه ای است كه باید اصول اصلی داستان را برای او در نظر گرفت یعنی همین مقوله دست نویسنده را می بندد تا نتواند به هر فرم و شكلی دست بزند. از طرف دیگر باید توجه داشت كه كودكان در سال های نخستین و میانی دبستان واژگان جدیدی را به گنجینه واژگان خود می افزایند و مفاهیم را تعمیم می دهند، پس در مرحله اول نویسنده با شناخت اولیه تعاریف داستان و باورهای كودك، باید بداند كه مخاطب او كیست و چه می خواهد. از طرف دیگر باتوجه به ذهنیت كودك باید در نظر گرفت كه فرضیه سازی، كودك را به آنچه با آن روبه رو خواهد شد وا می دارد. بنابراین كتاب «من و دوستانم» پیش فرض هایی را در ذهن او ایجاد می كند. از آنجایی كه كتاب با هدف دوستی كودكان و آشنایی او (تا حدودی) به گپ و گفت های الكترونیكی می پردازد -همین اشاره به موضوع- جذابیت های اولیه ای در ذهن مخاطب ایجاد می كند، كودكی كه بر این باور است تا به این وسیله نیازهای خود را در حس های مشترك و درستی پیدا می كند. این واكنش ها در حقیقت با اطلاعاتی كه كودك در متن داستان به آن دست می یابد و به خاطر می سپارد امكان پذیر است.
در این میان باید توجه داشت در داستان كودكان نیز چون داستان بزرگسالان، مفاهیم و عناصر اولیه داستان از جمله پی رنگ، شخصیت پردازی، سبك و لحن و استعاره باید وجود داشته باشد اما همه و همه باید با توجه به درك او و گروه سنی اش باشد. نباید فراموش كرد پی رنگ نقش برجسته ای را در داستان ایفا می كند و كودكان دوست دارند كه كتاب مورد علاقه شان دارای پی رنگ خوب، گره افكنی، هیجان و تعلیق و كشمكش باشد تا به گونه ای با داستان درگیر شوند. اما در داستان «من و دوستانم» چنین پی رنگی به چشم نمی خورد و داستان این گونه آغاز می شود.
«اینجا هاوایی است. این هم یكی از دوستان خوب من است. ساعت دو و نیم بامداد است. بیدارش كردم تا با او حال و احوال كنم.»
همین جا انتظار توصیف و پی ریزی داستانی برای كودك به وجود می آید كه این دوست من كیست و چه اهمیتی داشته است كه شروع داستان با او بوده است و درست در صفحه بعد نوبت به معرفی دوست دیگری از كانادا و بعد از آلاسكا، مكزیك، هائیتی و ... می رسد. و با هر یك از این موقعیت ها با اشاره به تفاوت داستان و گاه اشاره ای مختصر به پوشش آنها به معرفی راوی داستان می رسیم: «این من هستم! این هم منزل ما در تهران است. ساعت سه ی بعد از ظهر است و من مثل هر روز در خانه تنها هستم. مامان و بابا هنوز از سر كار برنگشته اند. من هم از فرصت استفاده می كنم و هر روز در همین ساعت سراغ یكی از دوستانم می روم. من دوستان زیادی دارم در همه جا.»
اما انتظار می رود با توجه به ذهنیت مخاطب این اطلاعات در ابتدای داستان به او داده می شد تا پی رنگی برای این داستان باشد و چرایی و علتی كه «من» چرا دوستان زیادی دارم.
و باز هم در ادامه داستان به معرفی دوستان دیگر می رسیم و با توصیف كوتاه از موقعیت هر یك از آنها از كشورهای مختلف داستان این گونه پایان می پذیرد: «راستی اگر اینترنت نبود، من چه طور می توانستم در یك ساعت در همه جا باشم، این همه دوست در گوشه وكنار دنیا پیدا كنم و درباره ی كشورهای مختلف یك عالمِ یاد بگیرم؟»
اینترنت و تنهایی كودك دو حقیقت بهانه روایت داستان است و شكل گیری داستان هم به شكل روایی است روایت هایی كه تكه هایی را كنار هم می گذارد تا شكل داستانی به خود بگیرند اما فقط اطلاعاتی را آن هم به گونه ای مختصر در اختیار مخاطب قرار می دهد. اما خاستگاه گروه سنی خود موردی است كه نباید نادیده گرفته شود. گروه سنی ب و ج كه دید هر یك از دو گروه باتوجه به شرایط و اطلاعات امروزی متفاوت است. این كتاب شاید برای گروه سنی ب مناسب باشد اما اطلاعات آن برای گروه سنی ج بسیار اندك است.
اما با توجه به این موارد می توان برای زبان و لحن داستان ارزش بیشتری قائل شد چون كلمات و لحن مناسب گروه سنی خود را در نظر گرفته تا بتواند مخاطب را جذب كند. اما روایت بدون گره افكنی خاص صورت می گیرد و می توان گفت داستان شكل نمی گیرد. هیچ گونه تعلیقی در داستان وجود ندارد و اطلاعاتی به مخاطب داده می شود كه خود باعث تضعیف اثر به سطح اطلاع رسانی صرف می شود البته گاه در برخی داستان ها با حذف برخی عناصر داستانی می توان با تقویت بخشیدن به بخش درونمایه یا سایر عناصر داستان را پیش برد اما آن هم در گروه سنی بالاتر.
هرچند سوژه داستان مدنظر كودكان و شاید دغدغه ذهنی شان باشد، اما جای كنش های داستانی در این اثر خالی است. اما همین نو بودن پدیده ای به نام اینترنت و گفت وگوهای اینترنتی برای كودكان جذابیت خاصی دارد و سبب كشش خواننده به سمت اثرهایی از این دست خواهد شد. امری كه گاه كمتر نویسنده ای جرات و جسارت وارد شدن به آن و پرداخت داستانی اش را دارد و شاید همین نو بودن سوژه سبب محدودیت های نویسنده در پرداخت داستانی شده است.
هیربد كهن
فریده خلعتبری
تصویرگر: علی مفاخری
تعداد:۵۰۰۰نسخه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید