جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


نقش بینش در مدیریت


نقش بینش در مدیریت
موفقیت,همیشه در راهی كه بینش در آن متولد شده, شروع می شود. یك بینش, در آغاز از یكی از دو محل زیر ناشی می شود, یا رهبر می تواند آنرا ایجاد كند یا آنرا تشخیص می دهد. این یك خطای ادراكی است كه مردم فكر می كنند كه رهبران باید منبع تمام ایده ها باشند. خیر آنها این طور نیستند, یك رهبر, بزرگ باید درست همانطور كه رویای یك ایده را می بیند قادر به تشخیص آن باشد و در حقیقت, مورد دوم را كه بیشتر قابل اندازه گیری است, بیشتر داشته باشد. بنابراین, یك رهبر, یا یك ایده را ابداع كرده است, یا اینكه ممكن است آنرا تشخیص دهد.
● اهمیت بینش
پیتر داكر كه یك نویسنده كتابهای مدیریتی است, اشاره كرده است كه (( بهترین راه برای پیش بینی آینده, ایجاد كردن آن می باشد)) بیتشر رهبران, كاملا با این عقیده موافق هستند. یك رهبر, می خواهد تفاوتی را ایجاد كند و سعی می كند كه چیزی را ایجاد كند كه قبلا هرگز وجود نداشته است, این اختلاف و تفاوت یك بینش را شكل می دهد.
مهمترین وظیفه یك رهبر, ایجاد یك تصویر روشن و توجیه كننده از آینده و تضمین حفظ تعهد به آن آرمان می باشد, سخنان ((هنری فورد)) را در زمانی كه بینش خود را برای ساختن یك ماشین به اطلاع توده مردم می رساند, در نظر بگیرید (من یك خودروی سواری برای جمعیت انبوه انسانها, خواهم ساخت كه پس از آنكه مهندسان امروزی, ساده ترین فرم طرحها را ابداع كردند, توسط بهترین كاركنان استخدام شده و با بهترین مواد ساخته شود, قیمت آن به قدری پائین باشد كه هیچ فردی كه حقوق مناسبی دارد, از داشتن آن ناتوان نباشد و همراه با خانواده اش از موهبت ساعات لذت بخش در فضاهای آزاد و وسیع خداوند, بهره مند گردد.)
موفقیت رهبری فورد, با یك بینش, شروع شد. او برای موفقیت, یك استراتژی به این بینش اضافه كرد. سه ایده بزرگ كه به بینش وی, حیات بخشید, عبارت بود از:
۱_ خط مونتاژ متحرك
۲_ پرداخت به كاركنان , نه به كمترین میزان ممكن بلكه تا اندازه ای كه عادلانه باشد.
۳_ یكپارچگی عمودی كه كارخانه ریوررج فورد را تبدیل به شگفتی جهان صنعتی نمود.
یك رهبر, علاوه بر ایجاد یك بینش و استراتژی برای موفقیت, باید از قوت و استقامت لازم برای به پایان رساندن این اهداف, برخوردار باشد.(مانینك و دیگران:۲۰۰۳ ,۵۶)
آگاهی از اهمیت چشم انداز و ضرورت خلق یك چشم انداز مناسب برای افراد, سازمانها و ملت ها یك وظیفه غیر قابل چشم پوشی است. مطالعات متعدد در این زمینه این اهمیت و ضرورت بوده است. داشتن چشم انداز و نیل به موفقیت آنچنان لازم و ملزوم یكدیگرند كه به طرح این سئوال منجر می شود: آیا تصویر مثبت یك ملت از آینده پیامد كسب موفقیت آن ملت است یا موفقیت آنها پیامد داشتن یك چشم انداز مثبت بوده است ؟(( پژوهش حاكی از آن است كه اگرچه تصویر آینده در ذهن های افراد خلاق پدید می آید اما یك چشم انداز جالب و موثر پیش از كسب موفقیت چشمگیر وجود داشته است.
بسیاری از ملتها در ابتدای راه رسیدن به بزرگی و شوكت خود, همواره منابع قابل توجه, جمعیت فعال و موثر یا یك استراتژی برتر نداشته اند و غالب با فایق آمدن بر تضادها به موفقیت رسیده اند و سلاح آنها داشتن چشم اندازی عمیق از آینده خودشان بوده است, بنابراین داشتن چشم انداز اگر نه تنها عامل, حداقل , مهمترین عامل موفقیت است, افراد و سازمان ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند (ابیلی و دیگران: ۱۳۸۲, ۹۳)
تعریف بینش(vision)
بینش, یك تصویر ایده آلی از آنچه كه می تواند و باید انجام شود می باشد رهبر باید به منظور محك زدن بینش خود به سه سئوال پاسخ دهد.
۱_آیا مسیر انتخاب شده, جهت صحیح می باشد؟
۲_آیا اهداف انتخاب شده , اهداف صحیح می باشد؟
۳_ آیا زمانها, زمانهای صحیح می باشند؟ (مانینگ و دیگران : ۲۰۰۳, ۵۷)
بینش, با معنایی كه در دانش سازمانی دارد به عنوان توان درك و فهم نامعلومی ها, به اندازه ماهیتهای مشخص شده و معلوم تعریف می شود (امیر كبیری: ۱۳۸۲, ۳۱)
بینش, تفاوت میان یك طرح واضح و پیوسته و یك چیز در هم و بر هم از انگیزه های ذی نغمال را شامل می شود.
www.Boxes( and Arrows. Com)
بینش, چهارچوب ذهنی مشتركی ایجاد می كند كه بر اساس آن می توان آینده را ساخت بنابراین بینش تصور منحصر به فرد و ویژه از آینده است (زالی: ۱۳۷۷, ۱۳۰) .
بینش, پاسخ لازم را برای سه سئوال كی هستیم؟ چه می كنیم؟ به كجا می رویم را ارائه می دهد (علوی راد:۱۳۸۲, ۱۳۰)
بینش, اشاره به تصویری روشن و در مواردی تلویحی از آینده دارد كه به افراد نشان می دهد كه چرا باید برای خلق آن بسیار كوشش نمایند. (ایران نژاد پاریزی: ۱۳۸۲, ۹۷) .
بینش (دیدگاه) , یك تصویر ذهنی, عاقلانه و تحقق پذیر می باشد كه به اندازه یك تصور و خیال نامعلوم و یا به اندازه یك هدف و ماموریتی كه تعیین شده است می تواند ویژه باشد. (امیر كبیری: ۱۳۸۲, ۳۱) .
● ضرورت داشتن بینش در مدیران
چشم انداز اشاره به تصویری روشن و در مواردی تلویحی از آینده دارد كه به افراد نشان می دهد چرا باید برای خلق آن بسیار كوشش نمایند. در فرایند تحول, یك چشم انداز خوب سه هدف مهم را در بر دارد, نخست اینكه با روشن كردن جهت كلی تحول, می تواند صدها یا هزاران تصمیم مفصل را ساده تر بیان كند. به عنوان مثال گفتن چنین جملاتی كه( ما باید در چند سال آینده به جای محل استقرار فعلی خود در جنوب باشیم) دوم اینكه به افراد انگیزه اقدام و كار می دهد, حتی اگر گامهای نخستین دردناك باشند, سوم اینكه می تواند اقدامات افراد گوناگون را حتی اگر هزاران هزار نفر هم باشند, به شیوه ای كاملا سریع و كارآمد هماهنگ كند.
روشن كردن جهت تحول مهم است, چرا كه افراد اغلب مخالف آن هستند, یا اینكه آن را به درستی تشخیص نمی دهند و یا اینكه در مورد ضرورت وقوع تحول تردید دارند. یك چشم انداز اثر بخش و استراتژیهای پشتیبان به چنین مسایلی كمك می كند, مثلا چنین گفته می شود , جهان در حال تحول است و دلایل متقاعد كننده ای وجود دارد كه مجموعه این اهداف را مشخص و محصولات جدید را تولید كنیم ( با مالكیت جدید و برنامه های كیفیت را دنبال كنیم) تا به اهداف نایل شویم, هنگامی كه جهت مشخص است ناتوانی در تصمیم گیری از بین می رود , بحث و جدلهای بی پایان در مورد مسائلی از این قبیل منتفی می شود : مثلا اینكه آیا این شركت باید خریداری شود, بودجه صرف به كارگیری و استخدام نمایندگان فروش بیشتر میشود , آیا سازماندهی مجدد واقعا لازم است و اینكه آیا توسعه بین الملی به حد كافی سریع است, طرح یك سئوال ساده – آیا كار در مسیر چشم انداز قرار دارد؟- می تواند به ساعتها روزها یا حتی ماهها بحث و جدل خسته كننده پایان دهد. ( ایران نژاد پاریزی: ۱۳۸۲, ۹۸) .
از آنجا كه سازمانهای امروزی, از افراد متخصص تشكیل شده كه هر كدام در زمینه باریك خود می تواند اظهار نظر كند, هدف آن باید مانند بلور شفاف باشد سازمان باید بر یك هدف متمركز شود در غیر این صورت اعضای آن دچار سر در گمی خواهند شود و هر یك از اعضا زمینه تخصصی خود را دنبال خواهد كرد تا اینكه آنرا برای یك فعالیت مشترك بكار بندد. همچنین, هر یك از آنها, نتایج را از نظر تخصص خود تعریف كرده و ارزشهای خود را بر سازمان, تحمیل خواهد كرد, تنها یك بینش متمركز و مشترك, اعضای سازمان را به هم مرتبط كرده و حصول نتایج را ممكن خواهد ساخت, بدون توافق بر سر اهداف و ارزشها, سازمان اعتبار خود را از دست خواهد داد و در نتیجه قادر به جذب افرادی كه برای كارها نیاز دارد, نخواهد بود. (مانینگ و دیگران:۲۰۰۳, ۲۰) .
(جوواكر) با مطالعه دانش آموزان موفق و ناموفق دریافته است كه رمز موفقیت بسیاری از دانش آموزان موفق نه خاستگاه اجتماعی و خانواده مناسب یا هوش بالا, بلكه داشتن چشم اندازی مثبت از آینده بوده است, بر عكس, بسیاری از دانش آموزان ناموفق نیز علی رغم هوش بالا و خاستگاه اجتماعی و خانوادگی مناسب به دلیل نداشتن تصویری روشن از آینده دچار ناكامی شده اند. اعتقاد بر این است كه ویژگی مهم انسان داشتن چشم به آینده است و این راه رستگاری او در بدترین لحظات زیستن بوده است و به تعبیر یك ظریق دیگر, از آنجا كه انسان بخشی از هستی خود را در آینده سپری خواهد كرد چه بهتر كه انسانها بر آینده خود توجه داشته باشند و لازم به یاد آوردی است شناسنامه موفقیت ها ی سازمانها و شركتهای پیشرو نیز با یك چشم انداز مناسب مهر خورده است.(ابیلی و دیگران: ۱۳۸۲, ۹۴) .
برای رسیدن به هدف تمام كارهایتان باید بر آن هدف متمركز باشد, وقتی چیزی را كه در پی آن هستید در ذهنتان به تصویر می كشید, در حقیقت آن را خلق می كنید و تمام ذهنتان را متوجه آن می كنید. و این امر حتی زمانی كه مشغول امور دیگر هستید در مغزتان حضور دارد, این امر به شما اطمینان می دهد كه شما هوشیار هستید و از موفقیت هایی كه به وجود می آیند, استفاده می كنید.
در غیاب بینش و دیدگاه شما همیشه با این خطر مواجهید كه برای انجام دادن كارها بیش از اندازه در زمانی كم تلاش می كنید و این امر موجب می شود كه سفرتان كاملا به پایان رسد بی آن كه به جایی رسیده باشد. شما قهرمان دنیا نیستید كه هر كاری را كاملاَ خوب انجام دهید و به علاوه هر روز فقط ۲۴ ساعت است . انرژی و توانتان را جمع كنید تا و ظایفتان را به ترتیب و یكی پس از دیگری انجام دهید اگر چه این امر كه در پاسخ به هر درخواست پاسخ مثبت وسوسه انگیز و خوشحال كننده است اما این خط وجود دارد كه كارهایتان متنوع شوند كه تمامشان را سطحی و بدون دقت تمام كنید . ممكن است بعدها حتی وقت كافی برای خواندن مدارك مربوط به یك جلسه مهم را هم نداشته باشید . عواقب این وضعیت این است كه به هدفتان نایل نمی شوید و كارتان را ناقص انجام می دهید . (گودرزی : ۱۳۸۰ ، ۲۸) .
بینش آنچه كه باید باشیم و انجام دهیم را مثخص می كند و در شناخت مشتریان و نیاز ها یی كه باید برطرف شود و توانمندی هایی كه باید برای رسیدن و اهداف ایجاد شود را مشخص می كند و آنچه كه برای موفقیت بلند مدت لازم است را تعیین می كند و مشخص می كند كه چه چیزی لازم است چه چیزی لازم نیست ، چگونه به هدفهای خود دست یابیم و چگونه دست نیابیم ، تجهیزات مورد نیاز چه می باشد را معین می كند.
(http:/www.sti.com/financial/sharehltr)
علی حسین زاده
منبع : آموزش نیروی انسانی شهریار


همچنین مشاهده کنید