چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


سوءظن، آتش زیر خاکستر


سوءظن، آتش زیر خاکستر
یكی از مهمترین مسائل مورد اختلاف بین زن و شوهر سوء ظن هایی است كه از طرف زن یا شوهر نسبت به دیگری بوجود می آید. متخصصان سوء ظن را به دونوع كلی و بیمارگونه تقسیم كرده اند.
بخشی از سوء ظن ها كه طبیعی شمرده می شود امر مطلوبی نیست، زیرا نشان دهنده احساس عدم امنیت فرد و تمایل او برای مالكیت انحصاری همسرش است. گاهی بر حسب شرایط فرهنگی وقومی این قبیل سوء ظن ها شدت بیشتری می یابد؛ اما آنچه مایه نگرانی است انواع بیمارگونه سوء ظن های زناشویی است به این ترتیب كه پیش از ازدواج ، فرد به طور كلی دچار نوعی اختلال روانی بوده كه بدبینی و بدگمانی جزء عمده آن را تشكیل می دهد و اكنون پس از ازدواج این بدگمانی به سوی همسرش نیز گسترش یافته است و یا اینكه فرد پیش از ازدواج دچار بدگمانی نبوده است اما پس از آغاز زندگی مشترك بنا به علل محیطی از جمله رفتار همسر و یا مشكلاتی كه خود او بعدها مبتلا شده است نسبت به همسرش هم بدگمان شده است.
كه چنین عواملی می تواند مشكلات عدیده ای را برای زوجین بوجود آورد و سلامت بهداشت و روان آنها را به مخاطره اندازد.
«سحر» درباره این مسأله معتقد است ؛ سوء ظن پدیده ای است كه متأسفانه هر روز گسترش زیادی پیدا می كند و این مسأله در میان قشر زن و مرد به وفور دیده می شود؛ همچنین بیشتر سوء ظن ها ناشی از عدم اعتماد طرفین به یكدیگر است. كمبود محبت، بی توجهی طرفین نسبت به یكدیگر، نداشتن و نگذاشتن وقت كافی ومناسب برای همدیگر و... از جمله عواملی هستند كه باعث سوء ظن زوجین می شود.
وی می گوید: بیشتر سوء ظن ها باعث درگیری و دعواهای خانوادگی شده و همین امر می تواند از لحاظ روحی و روانی به طلاق و قتل بینجامد وحتی این پدیده می تواند در رشد وتربیت فرزندان نیز تأثیر سویی داشته باشد و در آینده نیز آنها از رفتار والدین خود الگو برداری كرده و راه آنها را ادامه دهند.
«ساناز» كه شوهرش نسبت به او سوء ظن زیادی دارد با گله وشكایت در حالیكه اشك در چشمانش حلقه زده می گوید: متأسفانه هر روز بدتر از دیروز، هرچقدر كه به جلوتر می رویم همسرم نسبت به من سوء ظن و بدگمانی بیشتری پیدا می كند، در ابتدای زندگی كه اجازه كار كردن نمی داد و خوشبختانه بعد از بحث و جدلهای بسیار با این مسأله كنار آمد، ولی همیشه با تماس های مكرر و مراجعه به محل كارم از حضور من اطمینان پیدامی كند. امان از روزی كه تلفن را حداقل ۵ دقیقه دیرتر جواب دهم و یا برای انجام كارهای دیگر به طبقات رفته باشم. از همانجاست كه درگیری ها و بگو مگوها آغاز می شود. وی می گوید: حتی به تنهایی اجازه رفتن به خانه مادرم را ندارم و هر وقت كه با این امر مخالفت می كنم با مطرح كردن اینكه دوست ندارم به خانه مادرت بروی و حرفهای آنها روی تو تأثیر منفی می گذارد و باعث تغییر در رفتارهای تو می شود، روبرو می شوم.
حتی با دوستان خود نمی توانم برای تفریح به بیرون از منزل بروم با نحوه لباس پوشیدن و آرایش كردن من نیز برخورد می كند و می گوید حتماً از چنین كاری قصدی داشته ای، چنین امری مرا تا سر حد مرگ و جنون كشیده است، بعضی از روزها دوست دارم كه دیگر هرگز از خواب بیدار نشوم و حتی اقدام به خودكشی نمایم ؛ این در حالیست كه من نسبت به دیر آمدن و زود رفتن وی از منزل نمی توانم حرفی بزنم ودر صورتی كه از او سؤال كنم با حرفهای زشت وناپسند از طرف او مواجه می شوم.
▪ دكتر «فربد فدایی» روانپزشك و استاد دانشگاه معتقد است:
بدگمانی و سوء ظن به همسر جنبه ذاتی دارد یعنی شخص بیماری كه دچار بدگمانی است و پس از ازدواج هم این بدبینی ها افزایش می یابد؛ همچنین برخی از بدگمانی های زناشویی اكتسابی است؛ برای نمونه فرد در اثر كم محبتی از طرف همسر خود به این نتیجه می رسد كه همسر به وی علاقه ای ندارد و شاید به دیگری دلبستگی پیدا كرده است.
همچنین افرادی كه مبتلا به اختلال شخصیتی پارانوئید و یا گرفتار اختلال هذیانی و اسكیز و فرینا از نوع پارانوئید هستند؛ امكان دارد كه به همسر خود نیز بدون هیچ دلیلی بدگمان شوند كه در اینصورت یا برای بدگمانی خود هیچ دلیلی ندارند اما به این باور رسیده اند كه همسرشان به آنها خیانت می كند ویا اینكه مسائل جزئی و نامربوطی را به عنوان دلیل خیانت همسر ذكر می كنند.
وی می گوید: در اختلال شخصیتی پارانوئید این بدگمانی شدید نیست و شخص قلباً می داند كه همسر وی به او خیانت نمی كند اما فكر خیانت او را هم نمی تواند از ذهنش خارج كند و به طرق مختلف همسرش را تحت نظر می گیرد و تعقیب می كند؛ برای نمونه یكی از بیماران كه مبتلا به این عارضه بود در عرض یكماه مبلغی نزدیك به دویست هزار تومان را خرج كرایه آژانس برای تعقیب شوهر خود كرده بود تا ببیند او به كجا می رود و با چه كسی در ارتباط است.
وی می گوید: البته در دو نوع دیگر سوء ظن ها یعنی در اختلال هذیانی و اسكیزوفرنیای پارانوئید هر دو بیمار دچار روان پریشی هستند و بدون هیچ دلیلی وی اعتقاد كامل دارد كه شوهرش یا زنش به او خیانت می كند و اینگونه بیماران امكان دارد كه برای گرفتن اعتراف از همسر خود به روشهای خشونت آمیز متوسل شود و یا او را برای انتقام به قتل برساند و گاهی نیز فرزندان خود را با این گمان كه فرزندان اونیستند مورد شكنجه قرار می دهد و یا به قتل می رساند در واقع بیشتر پرونده های قتل همسر به علت سوء ظن توسط بیماران روان پریش صورت می گیرد؛ اما در مورد وضعیت های اكتسابی بایدگفت با فردی روبرو هستیم كه در ابتدا بیماری روانی و یا اختلال شخصیتی نداشته است اما بعدها در اثر عوامل گوناگون دچار تردید می شود كه همسرش به او خیانت می كند.
▪ وی معتقد است: مردانی كه به علت اعتیاد طولانی مدت به سیگار، الكل و مواد مخدر دچار ناتوانی جنسی می شوند عموماً با این فكر كه مبادا همسرشان به این علت با مرد دیگری ارتباط برقرار كند دچار بدگمانی به زنشان می شوند؛ همچنین مردانی كه با زنانی بسیار جوان تر از خود ازدواج می كنند و یا بالعكس بیشتر در معرض چنین بدبینی هایی قرار دارند و در اینجا هم ممكن است بیشتر در معرض چنین بدبینی هایی قرار بگیرند. با اقدامات خشونت آمیز از طرف همسر بدگمان برای گرفتن اعتراف یا انتقام جویی مواجه می شویم.
▪ وی می گوید: معمولاً مردان از وسایل خشن مانند اسلحه برای گرفتن اعتراف یا انتقام استفاده می كنند و زنان بدگمان به دنبال رمال و جادو و جنبل هستند و یا موادی از این قبیل می گیرند ودر غذای شوهران خود می ریزند تا رقیب ناشناخته را از دل آنها خارج كنند.
دكتر فدایی معتقد است ؛ به هر حال درمان چنین مراحلی برحسب مورد فرق می كند؛ برای نمونه فرد دچار روان پریشی باید تحت درمان دارویی زیر نظر روانپزشك قرار بگیرد. یا حتی مدتی در بیمارستان بستری شود. مبتلایان به اختلال شخصیت اگر درمان را نپذیرفتند و یا درمان مؤثر نبود دیده شده است كه جدایی می تواند سبب رفع این بدبینی نسبت به همسر و جلوگیری از مخاطرات آینده شود. این در حالیست كه «مریم رامشت» روانشناس نیز معتقد است:
در صورتی كه زوجین نسبت به هم سوء ظن دارند و هیچ علاقه ای نسبت به هم ندارند بهتر است كه از هم جدا شوند و طلاق بگیرند ولی عموماً به دلیل اینكه طلاق باعث مشكلات عدیده ای برای زوجین بخصوص زنان می شود و دچار محرومیت خواهند شد، اقدام به چنین كاری نمی كنند و متأسفانه همین امر باعث رفتارهای مخفیانه و خشونت آمیز از طرف همسر می شود.
دكتر فدایی در ادامه می گوید:
در موارد اكتسابی هم باید در درجه اول به فكر پیشگیری بود برای نمونه ازدواج با فاصله سنی زیاد نباید انجام شود و یا مردان نبایداز سیگار، الكل و مواد مخدر مطلقاً استفاده كنند و در اینصورت تغییر شرایط و رفع ابهامات و درمان بیماری های جسمی در موارد اكتسابی می تواند مؤثر باشد.
وی می گوید: برحسب یك بررسی انجام گرفته در بین پرونده هایی كه در سازمان پزشكی قانونی مطرح شده است و مربوط به اختلافات زوجین است و منجر به جراحت همسر و یا قتل او شده مشخص شده است كه در طول دو سال نزدیك به۵۰ مورد مبتلا به اختلال هذیانی از نوع حسادت و خیانت زناشویی بوده است. البته كار این بررسی ادامه دارد.
▪ دكتر «مریم رامشت» می گوید: سوء ظن یك بدبینی است كه مقدمه و زمینه ساز و تجربه خشم است و در این حالت نوعی بی اعتمادی نسبت به مقاصد افراد كه دائماً در مقابل رفتارهای افراد حالت احتیاط آمیزی می گیرند و باعث افزایش خشم و تهدیدهای قهری می شود ؛ همچنین اینگونه افراد حالت منزوی داشته و خود را از افراد دیگر متمایز می سازند و همین امر باعث مشكلات عدیده ای می شود.
▪ وی معتقد است: بیشتر سوء ظن ها و بدبینی ها ناشی از این است كه طرفین شناخت كافی از هم ندارند و حتی ریشه قتل ها و بدبینی ها و رفتارهای قهری به انتخاب نادرست آنها بر می گردد؛ همچنین بیشتر قتل ها در بین افرادی كه از لحاظ تحصیلی وموقعیت شغلی در سطح پایینی قرار دارند به وضوح مشاهده می شود ؛ زیرا آنها فقط براساس عشق های اولیه اقدام به زندگی كرده اند در صورتی كه هیچ شناخت عمیقی نسبت به هم نداشته اندو بعد از یكسال زندگی احساس می كنند كه از لحاظ روحی متفاوت هستند و سوء ظن ها شكل می گیرد.
حتی اگر از هم جدا نشوند میان آنها نوعی طلاق عاطفی شكل می گیرد كه مناسب نبوده و عوارض آن باعث می شود تا فرزندان نسبت به والدین خود بدبین شوند و اعتماد آنها نسبت به والدین كم شود و در این حالت آنها تكیه گاه خود را از دست داده و به بیرون از خانه و انحرافات موجود در جامعه روی می آورند ؛ حتی اعتیاد، بزهكاری و سوء ظن های عمیق تر ناشی از همین امر است.
▪ وی می گوید: وقتی در جامعه ما اتفاقات ناگواری همچون قتل صورت می گیرد و بیشترین علت سوء ظن بوده است در صورتی كه اگر تاریخچه زندگی افراد را بررسی كنیم متوجه می شویم كه بسیاری از قتل ها و جنایتها توجیه سوء ظن بوده است واختلافات آنها ناشی از مسائل دیگری است.
▪ وی معتقد است: باید توجه داشته باشیم كه بیشتر قتلها ناشی از سوء ظن نیست و كارشناسان و رسانه ها باید واقعیتهایی را كه در جامعه اتفاق می افتد مطرح كنند و ریشه انتخاب ناصحیح و محدودیتها و اختلافات را از طریق بخشهای روانشناختی و جامعه شناختی ریشه یابی وبه مردم آموزشهای صحیح را ارائه كنند.
▪ در ادامه دكتر «حسین آقاجانی» عضو انجمن جامعه شناسی خانواده می گوید: یكی از موضوعاتی كه در واقع خانواده و ساختار آن را تغییر می دهد بحث سوء ظن است البته این امر می تواند از جانب هر دو طرف اتفاق بیفتد ؛ همچنین مسأله سوء ظن نسبت به سالهای گذشته رشد بیشتری داشته است و در جامعه روستایی وعشایری هم وجود دارد ولی در جامعه شهرنشینی به دلیل تفكرات و موقعیتهای بالاتر این پدیده بیشتر به چشم می خورد.
▪ وی می گوید: موقعیت در زندگی شغلی، تساوی دو جنس، ارزش پول و... موجب شده كه در ساختار خانواده مدرن تغییراتی بوجود بیاید و سوء ظن ها افزایش یابد.
▪ وی معتقد است: به دلیل اینكه آگاهی زنان در مورد مسائل تحصیلی، شغلی، درآمد و پایگاه اجتماعی افزایش یافته است و جامعه دچار یك نوع وا پس ماندگی فرهنگی شده است؛ یعنی زنان تمایل دارند كه هرچه زودتر وضع پایگاه اجتماعی خود را تغییر دهند و به مراتب بالاتری بروند؛ این در حالیست كه مردان جامعه ما از تفكر سنتی برخوردارند و با تغییرات زنان موافق نیستند،به همین دلیل دچار سوء ظن می شدند همچنین جامعه مردسالار انتظار دارد كه زن در همان پایگاه گذشته باقی بماند و كاركرد آنها در درون خانواده باشد.
▪ وی معتقد است؛ همچنین بررسی ها در طول تاریخ نشان می دهد كه سخت ترین نقشها از رسیدگی ، تعلیم و تربیت بچه ها، پخت و پز برای زنان بوده است ؛ این در حالیست كه مردان فقط نقش نان آور را داشته اند كه همین امر و تضاد نقشها می تواند كاركردهای نامناسبی همچون سوء ظن را به دنبال داشته باشد.
▪ وی می گوید: ما باید ساختار قدرت عمودی جامعه را كه حدود هزار سال است به مردان محول شده آرام آرام به یك تحرك افقی (تساوی حقوق زن و مرد) تبدیل كنیم كه لازمه این امر آموزشهای لازم از طرف وزارت آموزش و پرورش است؛ درصورتی كه این آموزشها صورت نگیرد ومردان در سطحی باقی بمانند كه زنان جامعه نبایددر تحرك اجتماعی نقشهای مثبتی ایفا كنند، خشونت، تنبیه، كتك كاری، سوء ظن و بدگمانی ها افزایش می یابد.
▪ وی در پایان گفت: تا زمانی كه شیوه های قومی در جامعه رواج دارد و ارزشها و آداب و سنن به قانون تبدیل نشده است تعداد جرایم و بدبینی ها افزایش می یابد.
گزارش از: ارمغان جوادنیا
منبع : پایگاه اطلاع رسانی پزشکی ایران سلامت


همچنین مشاهده کنید