جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


کنترل پایبندی


کنترل پایبندی
پایبندی در تعریفی اجمالی عبارتست از خط مشی القایی (تحمیلی) یا منش درونی (اعتقادی) نسبت به موضوعی که به صورت رفتار و کردار و پندار و گفتار هم جهت درراستای آن موضوع بروز پیدا می کند و از شعــــوری آگاهانه یا جبری مطلقانه نشأت می گیرد. پایبندی نسبت به هر موضوعی ممکن است هر چهار صورت رفتار و کردار و پندار و گفتار را در برنگیرد. فرضاً اعتقاد به اصلی دینی کافی است تا انسان پنداری هم جهت و در راستای انطباق با آن اصل داشته باشد و طرزتفکر و منش (پندار) او تحت تاثیر این اعتقاد قرار گرفته و نسبت به آن پایبند (کردار) باشد؛ یا فردی که در یک محیط کاری به منظور رعایت ضوابط حاکم بر آن سیستم (و نه اعتقاد قلبی) خود را ملزم به رفتار و کردار و یا گفتـــار خاصی می کند درحقیقت خط مشی را پیشه می گیرد که راهنما و محرک آن بیرون از فضای تفکرات و اندیشه های فرد است.
شعاع گستردگی پایبندی در یک موضوع واحد برای دو فرد مختلف ممکن است متفاوت باشد و هر فردی فراخور موقعیت و شخصیت و خط مشی بیرونی یا منش درونی خود نسبت به موضوع میزان متفاوتــــی از پایبندی را از خود نشان می دهد. این مسئله درخصوص هر دو نوع پایبندی بیرونی (خط مشی) و درونی (منش) صدق می کند و طلیعه دریافت و درک روشنی از بروز رفتارهای انسان و تعاریف و ضوابط و قوانینی است که به منظور اجرای پایبندی وضع شده است.
در یک سیستم (با هر نوع کارکرد) که قوانین دقیق و کاملی مدون نشده است پایبندی به صورت اجرای خط مشی دیکته شده خود به خود حذف می شود و تنها پایبندی درونی یا منش درونـــــی نسبت به موضوع است که می تواند پایبندی به آنچه را که در سیستم هست تامین کند؛ حال اگر فردی دارای پایبندی درونی نبود و فقط می توانستیم رفتار و کردار و گفتار چنین فردی را با تکیه بر پایبندی بیرونی کــه بیشتر به شکل قوانین عینیت پیدا می کند هدایت کنیم و ازطرف دیگر فاقد چنین ضوابط و قوانینی باشیم تنها نتیجه ای که حاصل می شود هرج و مرج است و لاغیر. از این رو است که در جوامع پیشرفته و پیش از آنکه تکیه بر پایبندی درونی هر فرد شود با وضع قوانین و مقررات فرد را فارغ از این که دارای چه نوع شخصیتی است هدایت و کنترل می کنند. چرا که اصولاً پایبندی درونی به دلایل چندی وضعیت متغیر و نامطمئنی دارد ازجمله:
۱ ) دارای استحکام ساختاری کافی نیست؛ زیرا ساختار این پایبندی بستگی زیادی به وضعیت روحی فرد در موقعیتهای مختلف دارد؛
۲ ) در موقعیتهای مختلف به میزان متفاوتی جلوه گر می شود؛
۳) همه افراد دارای پایبندی درونی نیستند؛
۴ ) تنها با تکیه بر آن نمی توان امیدوار بود که بتوان بر اجرای مسائل پیچیده غالب شد؛
۵ ) ماهیت و نقش بعضـــــی از مسائل _(برنامه ریزی و طراحی و...) به صورتی است که بیشتر با تکیه بر قوانین و مقررات و استانداردها می توان نسبت به اجرای آنها اقدام کرد و منش انسانی نیز باید در خدمت قوانین برای اجرای آنها قرار بگیرد.
۶ ) هیچ معیار و استانداردی وجود ندارد تا بتوان میزان پایبندی درونی افراد را به طور دقیق برحسب آنها سنجید و سپس با تکیه بر پایبندی درونی افراد نسبت به حل و فصل مسائل اقدام کرد؛ زیرا معیار و استانداردهایی که بتواند شعور آگاهانه انسانها را تحت کنترل خود درآورد باید دارای جامعیتی فراتر از تصورات تک تک افراد جامعه باشد.
هدف از نگارش این مطالب تاکید بر اجرای بوروکراسی در جوامع اداری نیست و بیشتر بیان این مطلب مهم است که هر فرد (با هر شخصیت و موقعیت و...) نیازمند آن است که با یک وسیله ای او را ملزم به پایبندی بالاتر از پایبندی درونی کنیم تا بتوان از اجرای صحیح و دلخواه امور مطمئن شد؛ زیرا که هر انسانی ممکن است در لحظه ای مختلف زندگی دچار شدت و ضعف پایبندی درونی شود و در لحظه ضعف دچار وسوسه شود و در لحظه وسوسه دچار گناه و خطا و یک سیستم برای نیل به هدف و رسیدن به موفقیت نمی تواند نسبت به خطای اجزاء و افراد خویش بی تفاوت باشد. ازطرفی پایبندی از آن جهت موردتوجه بیشتر واقع می شود که عنصر اصلی کنترل و نظارت است.
صورتی از آن در شکل خود کنترلی ظهور می کند و صورت دیگر آن به وسیله مقررات و استانداردها و به شکل کنترل بیرونی. هر سیستمی کنترل و نظارت خویش را با پایبندی سیستم های فرعی خـــویش تثبیت می کند که همان اجزاء و افراد آن هستند.
لذا به منظور کنترل واقعی؛ با التفات نظر به نوع کارکرد و رویکرد سیستم و موقعیت فعلی و آینده سیستم و عوامل تاثیرگذار بر سیستم نوع و میزان و ترکیبی از پایبندی (خط مشی و منش) را که تامین کننده کنترل و نظارت واقعی سازمان است به عنوان فرهنگ و استراتژی سازمانی در رویکرد و عملکرد سازمانی تعریف می کنیم.
یادآوری مجدد این مطلب که رکن پایبندی سیستم های نظام مند بشری (با هر نوع کارکرد و رویکرد) براساس قوانین و استانداردهاست بی فایده نیست. شاید که غبار غفلت از چشمانمان زدوده شود و با تعهدی بیشتر به آرمانهای بشری راه سلطه جویی نفسهای زیاده خواهی را قطع کنیم که پای بر پایبندیمان نهاده اند.
ولی جوکار افشار
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید