پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

آیه تطهیر در تفسیر پیامبر(ص)


آیه تطهیر در تفسیر پیامبر(ص)
بدون شك رسول اكرم(ص) آگاه‏ترین مردمان به قرآن، معانی، اشارات و اهداف، و به هنگام پیچیدگی امور و نیاز به توضیح و یا تصحیح آن، مرجع و ملاذ دیگران است. آنچه در این جا نظرمان را به خود جلب می‏كند این است كه بعضی اوقات - بی‏آن‏كه پرسشی در كار باشد - رسول اكرم(ص) حتی در مواردی كه در ابتدا گمان می‏رود از امور واضح است، دست به كار شده به‏توضیح و تبیین آن می‏پردازد. با این حال، هنگامی دچار شگفتی می‏شویم كه می‏بینیم خط بازی‏های سیاسی و تعصبات جاهلی تلاش دارد همان چیز را بادستان خیانت‏گر خویش دچار تحریف و دگرگونی سازد كه رسول خدا(ص) به توضیح، تثبیت و تصحیح آن پرداخته است و گویا از ورای پرده‏ای شفاف به‏غیب می‏نگریسته است. لیكن از آن جایی كه این تلاش مذبوحانه به حذف، زیادت و یا تحریف نص قرآن منجر شده، تقریباً ممتنع و غیر عملی نموده‏است.
آنان برای رسیدن به اهداف شوم و نامیمون خود كوشیده‏اند كه به جای تحریف مبانی و كلمات قرآن، به تحریف معانی و دلالت‏های آن بپردازند. امام باقر(ع) در نوشته خود به سعد الخیر، به همین مطلب اشاره فرموده‏است. آن جا كه می‏فرماید:
أقاموا حروفه و حرفوا حدوده فهم یروونه ولا یرعونه والجهال یعجبهم حفظهم للروایهٔ والعلماء یحزنهم تركهم للرعایهٔ(۱)؛
آنان حروف و كلمات قرآن را محفوظ داشته، حدود و قوانین آن را تغییر دادند، قرآن را روایت می‏كنند، امّا حدودش را رعایت نمی‏كنند. جاهلان از این كه روایت قرآن را حفظ كرده‏اند تعجب می‏كند و عالمان از این كه حدود آن را ترك كرده‏اند اندوهگین هستند.
این دقیقاً همان چیزی است كه در مورد آیه تطهیر به وقوع پیوست. آیه‏ای‏كه درباره اهل‏بیت پیامبر(ص)، كه مركز رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان هستند نازل گشت. زیرا به رغم تأكیدهای فراوان و پی در پی پیامبر(ص) كه چندین ماه و شاید تا زمان وفات آن حضرت تداوم داشت، مبنی‏بر این كه مراد از «اهل‏بیت» در آیه تطهیر، فقط اهل كساء هستند وبه‏استناد این آیه مباركه از تمامی گناهان پاكیزه‏اند؛ هجوم دیوانه‏واری رامی‏یابیم كه هدف آن منحرف نمودن این مسأله از جایگاه حقیقی‏اش وبرانگیختن شبهاتی پیرامون دلالت آیه مباركه است، حتی اگر به قیمت تكذیب پیامبر(ص) و ردّ گفتار آن گرامی به صورتی زیركانه و پنهانی تمام‏شود!
● روایت مفسّر قرآن
روایات بسیار زیاد آمده كه تأكید دارد مقصود از «اهل‏بیت» در آیه تطهیر، اهل كساء هستند. این روایات را دانشمندان و عالمان حدیث مذاهب مختلف نقل كرده‏اند و گذشته از این كه از طریق شیعه متواتر است، از طریق اهل سنت هم به تواتر روایت شده است. اهل كساء عبارتند از: پیامبر اكرم، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع).
محقق كركی؛ می‏گوید: «گذشته از روایات شیعه، كه از شمار بیرون است، این مسأله به تواتر رسیده، مفید یقین می‏باشد. كدام حدیث در سنت از این روایت محكم‏تر است كه روایات اهل سنت و رجال شیعه امامیه - پیروان حقیقت كه یاران خاص و خالص اهل‏بیت می‏باشند - بر نقل آن اتّفاق نظر دارند و اگر قرار باشد كه از راه سنت آن را رد كنند، هیچ روایتی در سنت نمی‏ماند مگر این كه مردود باشد.»(۲)
به تعبیر مسكانی: «روایات درباره آن فراوان است.»(۳) و به تعبیر دیگری: «كثرت آن قابل شمارش نیست.»(۴)
دیگری گفته: «مفسران اجماع دارند و جمهور روایت كرده‏اند.»(۵)
این مطلب را این گونه تفسیر كرده‏اند كه مفسران در شمول آیه تطهیر بر اهل كساء اجماع دارند. اختلاف در این است كه آیا همسران پیامبر(ص) هم در آن داخل هستند یا نه؟ یا منظور، اجماعِ كسانی است كه در امر شأن نزول و مانند آن گفته آنان معتبر است. نقل این گفته پیش از این آمد.
علامه طباطبائی؛ می‏گوید: «این روایات فراوان است و بر هفتاد حدیث افزون می‏شود. روایاتی كه در این باره از طریق اهل سنت آمده، بر روایاتی كه از این دست از طریق شیعه رسیده فزونی دارد. اهل سنت آن را از طرق فراوان از ام‏سلمه، عایشه، ابوسعید خدری، سعد، واثلهٔ بن اسقع، ابوالحمراء، ابن عباس، ثوبان غلام پیامبر(ص)، عبد الله بن جعفر، علی و حسن بن علی‏۸ روایت كرده‏اند كه نزدیك به چهل طریق می‏شود. شیعه آن را از علی، سجّاد، باقر، صادق، رضا(ع)، ام سلمه، ابوذر، ابولیلی، ابوالاسود دئلی، عمرو بن میمون اودی و سعد بن ابی وقاص از چند طریق روایت كرده‏اند.»(۶)
با مراجعه به این روایات و سندهای آن روشن می‏شود كه راویان آن بیش از این است. كافی است بدانیم كه یكی از دانشمندان پیرامون آیه تطهیر كتابی تألیف كرده و اوّلین مجلّد آن را كه بالغ بر چهارصد صفحه می‏شود به بیان متون حدیث اختصاص داده است. وی این روایت را از بیش از پنجاه تن از صحابه نقل كرده است. این گذشته از طرق بسیار فراوانی است كه از امامان دوازده‏گانه عصمت و طهارت(ع) و نیز از طریق تابعین روایت شده است. این كتاب را سیدعلی موحّد ابطحی تحت عنوان آیهٔ التطهیر فی احادیث الفریقین [ آیه تطهیر در احادیث شیعه و سنی‏] نوشته است. خداوند او را پاداش نیكو دهد.
قندوزی حنفی پس از نقل گفته مودّهٔ القربی كه می‏گوید: رسول خدا(ص) پس از فرود آمدن آیه: وَأمُرْ أهْلَكَ بِالصَلاهِٔ وَاصْطَبِرْ عَلَیها...، مدت نه ماه به‏درخانه فاطمه می‏آمد و می‏گفت: إِنّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ‏الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً؛ چنین گفته: «این خبر از سی‏صد تن از صحابه روایت شده است.»(۷)
نكته جالب این كه: آن مرد منحرف از علی(ع) و خاندان او هم كه تلاش‏دارد بیش‏تر روایاتی را كه در فضایل آنان آمده انكار كند، راهی جز اعتراف به صحت حدیث كساء نیافته است. وی می‏گوید: «اما حدیث كساء صحیح است.»(۸)
در این جا به مقداری كه این فرصت اندك به ما اجازه دهد به حدیث كساء و منابع آن اشاره می‏كنیم. سپس مراد آیه تطهیر را بیان و مشخص خواهیم كرد كه این آیه مباركه بر خصوص آنان تطبیق می‏كند، بدون این كه بخواهیم ظهور سیاق را از بین ببریم، بلكه سیاق آیه هم به صورت قوی و كاملاً آشكاری این مطلب را تقویت و تأیید می‏كند. سپس به دلایلی اشاره‏می‏كنیم كه دیگران در تأیید اقوال خویش آورده‏اند، مانند كاری كه در فصل اوّل كردیم.
● منابع حدیث كساء
حدیث كساء، متون فراوانی از طریق بسیاری از صحابه و تابعین دارد. تمام این متون می‏رساند كه رسو خدا(ص) پارچه‏ای به دست گرفت و علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را زیر آن برد و فرمود:
إِنَّما یُرِیْدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ ویُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیْراً.
بعضی از روایات می‏گوید: پیامبر(ص) برای پاكیزگی آنان دعا فرمود.(۹)
این همه تأكید چرا؟
ملاحظه می‏شود كه رسول خدا(ص) اصرار شدیدی بر این مسأله داشت و تلاش كرد تا هرچه بیش‏تر به ثبوت، تأكید و نیز رسوخ آن در بینش مردم بپردازد.
آن‏گاه به زدودن هرگونه شبهه یا شك و تردیدی درباره مصادیق اهل‏بیت‏در آیه تطهیر پرداخت و هر فرصتی را از صاحبان اغراض سیاسی و تمایلات و تعصبات جاهلی برای تحریف یا تضعیف آن گرفت. رسول‏اكرم(ص) این كار را از طریق شیوه عملی‏ای كه در پیش گرفت و طرح‏بسیار مناسبی كه پیاده كرد، اجرا نمود، چه آن حضرت(ص) مدت شش‏ماه(۱۰) هرگاه كه برای نماز از خانه‏اش بیرون می‏رفت، به حجره فاطمه‏۳ می‏آمد و می‏گفت:
الصلاهٔ یا اهلَ الْبَیْتِ، إِنَّما یُرِیْدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً.
نماز، ای اهل‏بیت! و آن‏گاه آیه مباركه تطهیر را تلاوت می‏فرمود.
این مطلب از چندین نفر روایت شده است. بعضی نه ماه گفته‏اند.(۱۱)به نظر ما ممكن است یكی از دو رقم ۹ و ۶ [كه در عربی بدین صورت نوشته می‏شود: تسعه - سته‏] به دلیل نبودِ نقطه در سابق و نیز نزدیكی رسم‏الخط دو لفظ به هم، تصحیف دیگری باشد.
چهل صبح(۱۲)، یك ماه(۱۳)، هفت ماه(۱۴)، هشت ماه(۱۵)، ده ماه(۱۶)، هفده ماه(۱۷) و نوزده ماه‏
(۱۸). در برخی از منقولات رقم معینی بیان نشده است.(۱۹) هم‏چنین گفته‏اند: پیامبر(ص) تا آخر عمر بدین كار ادامه داد.(۲۰) بعضی گفته‏اند: «این خبر با اسناد، از سی‏صد تن از صحابه روایت شده است. بعضی هجده ماه و بعضی ده ماه گفته‏اند.»(۲۱)
● راز اختلاف
روشن است كه اختلاف در مدت، نه موجب سستی روایت می‏شود و نه‏موجب شك در اصل واقعه. آنچه می‏توان در این‏جا بیان كرد و به پذیرش نزدیك می‏نماید، این است كه هر یك از ناقلان آنچه را خود دیده، نقل كرده است. شاید بعضی یك ماه، بعضی دیگر شش ماه یا هشت ماه و یا تا آخر زندگانی رسول اكرم(ص) مراقب این كار بوده‏اند. همین گونه است در مورد سایر ارقامی كه بیان شد. بر این اساس هر كدام از راویان مشاهدات شخصی خود را بیان كرده بدون این كه مشاهدات دیگران را نفی كند. نیز ممكن است رسول اكرم(ص) این كار را در چند برهه جدا از هم كه طی هر كدام استمرار داشته، انجام داده باشد. در آغاز فصل پنجم وجه كامل‏تر و معقول‏تری را در جمع این ارقام خواهیم آورد. إن شاءالله تعالی.
● آیه تطهیر و زنان پیامبر(ص)
اخبار و روایات می‏رساند كه آیه تطهیر، زنان پیامبر(ص) را دربرنمی‏گیرد. این روایات، هر گونه شك و شبهه‏ای را در این باره نفی كرده است؛ چه با صراحت تمام بیان می‏دارد كه رسول اكرم(ص) از ورود عایشه به زیر پارچه جلوگیری كرد و نیز تصریح دارد كه عایشه از اهل‏بیت نیست. درمورد ام سلمه و سایر زنان پیامبر(ص) نیز چنین است. در این باره به متون مختلف زیر توجه فرمایید:
در واقعه كساء، عایشه به پیامبر(ص) گفت: آیا من هم از اهل‏بیت تو هستم؟ پیامبر(ص) فرمود: برو كنار، تو پایان خوشی داری.(۲۲)
در متن دیگری آمده: آن حضرت(ص) زینب را از این كه همراه آنان زیر پارچه كساء رود بازداشت و به او فرمود: در جای خود بایست. تو، ان‏شاءاللّه تعالی، پایان خوشی داری.(۲۳)
متون دیگر می‏گوید: در آن موقع ام سلمه گفت: خداوندا! مرا از آنان گردان! پیامبر(ص) فرمود: در جا خود باش، تو خوبی.(۲۴)
یا گفت: یا پیامبر خدا! آیا من از آنان هستم؟ فرمود: تو بر جای خود باش، تو خوبی.(۲۵)
یا گفت: من نیز آمدم تا همراه آنان زیر پارچه روم. پیامبر(ص) فرمود: درجای خود باش. تو خوبی.(۲۶)
یا گفت: ای رسول خدا! مرا هم با آنان داخل كن. فرمود: ای ام سلمه! تو از زنان شایسته من هستی، امّا در این مكان احدی وارد نمی‏شود، مگر این كه از من باشد.(۲۷)
یا این‏كه پیامبر(ص) به او فرمود: تو پایان خوشی داری یا تو خوبی.(۲۸)
یا این‏كه ام سلمه گفت: ای رسول خدا! آیا من از اهل‏بیت تو نیستم؟ فرمود: تو پایان خوشی داری. تو از همسران پیامبری.(۲۹)
یا فرمود: تو پایان خوشی داری و از بهترین همسران من هستی.(۳۰)
یا گفت: آیا من از اهلِ تو نیستم؟ فرمود: تو پایان خوشی داری امّا اینان اهل من هستند.(۳۱)
● تكرار حادثه
روشن است كه هرگاه نقل یك واقعه متعدد شود، اجمال و تفصیل، و بیان بعضی از خصوصیات و حذف آن در مواردی، نقل حرف به حرف نصّ واقعه و یا نقل به معنای آن، امری عادی و طبیعی باشد، ن موجب سستی روایت و نه باعث ضعف آن.
بعضی می‏گویند: «ظاهراً این كار پیامبر(ص) چند بار در خانه ام سلمه تكرار شده است. آنچه بر این گفته دلالت دارد، اختلاف هیئت اجتماع آنان و چیزی كه ایشان را زیر آن قرار داد و دعای پیامبر برای آنان و نیز پاسخ ام‏سلمه است.»(۳۲)
شاید این كار در خانه زنان دیگر پیامبر(ص) هم تكرار شده باشد، همان‏گونه كه روایت زیر بر آن دلالت دارد. این روایت می‏گوید: عایشه از پیامبر(ص) اجازه خواست كه او هم زیر پارچه رود، امّا پیامبر(ص) او را از این كار بازداشت و فرمود: كنار برو. در مورد زینب، همسر دیگر پیامبر(ص) نیز همین‏طور است.
● مستفیض یا متواتر
بعضی تلاش كرده‏اند تا در تواتر حدیث كساء تشكیك كنند. بدین اعتبار كه متضمن این معناست كه علی و فاطمه زهرا(ع)در كنار رسول خدا(ص) خوابیده بودند، امّا معقول نیست كه اینان در مقابل دیدگان مردم بیگانه بخوابند. همین‏طور معقول نیست كه همسر پیامبر(ص) تمایل خود را برای خوابیدن در كنار شوهرش [پیامبر(ص)] در حالی ابراز دارد كه مردم پیرامون آنان حضور دارند و صدای‏شان را می‏شنوند و آنان را می‏بینند.
معنای این سخن آن است كه این واقعه در داخل خانه و آن‏جا كه احدی غیر از پیامبر(ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) و ام سلمه حضور نداشت، به وقوع پیوسته است. لذا افراد دیگری در آن‏جا حاضر نبوده‏اند تا این واقعه را به طور مستقیم و آن‏گونه كه خود دیده‏اند، نقل كنند. بنابراین، نقل روایت در همین افراد منحصر می‏شود.
آری، ممكن است كه عُمَر بن ام سلمه كه در آن موقع پنج یا شش ساله بود، در این واقعه حضور داشته و آن را بنابر دید خود نقل كرده باشد.
بنابراین معلوم می‏شود كسانی كه غیر از این شش تن واقعه را نقل كرده و به نام احدی از اینان تصریح نكرده‏اند، واسطه نقل را انداخته‏اند.
از آنچه گذشت به دست می‏آید كه حدیث كساء در تمام طبقات متواتر نیست، بلكه مستفیض است؛ زیرا روایت آن منحصر به چهار تن از این افراد شش گانه است؛ زیرا ما روایت این حدیث را نه از پیامبر(ص) دیده‏ایم و نه از فاطمه.(۳۳)
پاسخ ما این است كه:
. شاید كسانی روایت علی و حسن و حسین(ع) را با وجود این كه امامان معصوم و پاكیزه‏اند، نپذیرند، بلكه لازم بدانند كه دیگران هم به آنان منضم باشند تا روایت اینان به نظرشان صحیح آید.
. این مسأله - همان‏گونه كه بیان شد - از ده‏ها تن از صحابه، از طرق گوناگون و الفاظ مختلف نقل شده است. موحد ابطحی در كتاب خود «آیهٔالتطهیر فی احادیث الفریقین» تعداد زیادی از این روایات را آورده است.
غیر معقول است كه در تمام این روایات، واسطه‏ها حذف شده باشند. آری، ممكن است در یك یا دو و احتمالاً سه مورد، بنا به دلایل استثنایی و غیر دائمی، واسطه‏ها حذف شوند، امّا حذف آن در ده‏ها مورد آن هم در یك مسأله خاص، بی‏نهایت بعید و بلكه غیر معقول و غیر قابل قبول به نظر می‏رسد.
. شماری از این راویان تصریح كرده‏اند كه خودشان در این واقعه حضور داشته و آن را از نزدیك با چشمان خود مشاهده كرده‏اند و یا پیامبر(ص) را چندین ماه دیده‏اند كه به در خانه فاطمه‏۳ می‏آمد تا مضمون آیه مباركه را تأكید نماید. این بدان معناست كه واسطه نه عمداً حذف شده است و نه سهواً.
. راویان بخشی از این روایات با صراحت گفته‏اند كه تصریح پیامبر(ص) مبنی بر فرود آمدن این آیه درباره پنج تن را به گوش خود و یا از علی یا فاطمه یا حسن و حسین شنیده‏اند. همین تواتر نقل برای ثبوت مسأله كافی است و هرگاه این مطلب از رسول خدا(ص) ثابت شود، تكذیب پیامبر(ص) كفر و خروج از دین است و حتی تكذیب علی(ع) كه همواره با حق است و حق با او و نیز سایر پنج تن؛ زیرا تكذیب آنان، تكذیب پیامبر(ص) است.
. چرا این نویسنده مدعی است كه در حدیث كساء آمده كه فاطمه زیر پارچه در كنار علی(ع) و پیامبر(ص) و حسن و حسین(ع) و در مقابل دیدگان مردان بیگانه خوابید؟! در حالی كه این حدیث تصریح دارد كه پیامبر(ص) آنان را جمع كرد و با پارچه پوشید و آن گاه این آیه شریفه فرود آمد. روایت جابر به نشستن زیر پارچه و نه خوابیدن زیر آن تصریح دارد. جابر بن عبدالله از علی(ع) روایت كرده كه آن حضرت به پیامبر(ص) گفت: نشستن ما زیر این پارچه چه فضیلتی دارد؟ این همان روایتی است كه همین نویسنده بدان استناد و اعتماد كرده و همان‏گونه كه ملاحظه كردید در آن هیچ‏گونه ذكری از خواب نشده است!
پاورقی ها:
. ر.ك: فروع كافی، ج‏۸، ص‏۵۳؛ بحار الانوار، ج‏۷۵، ص‏۳۵۹؛ الوافی، ج‏۵، ص‏۲۷۴؛ المحجهٔ البیضاء، ج‏۲، ص‏۲۶۴؛ البیان، ص‏۲۴۹.
. نفحات اللاهوت، ص‏۸۵.
. شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۱۰.
. تأویل الآیات الظاهره، ج‏۲، ص‏۴۵۶.
. نهج الحق و كشف الصدق، ص‏۱۷۳.
. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۶، ص‏۱۳.
۷. ینابیع الموده، ص‏۱۷۴.
. منهاج السنه، ج‏۳، ص‏۴ و ج‏۴، ص‏۲۰.
. درباره این احادیث بسیار فراوان دارای اختلاف الفاظ، ر.ك: جامع البیان، ج‏۲۲، ص‏۵ و ۷؛ الدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۸ - ۱۹۹؛ فتح القدیر، ج‏۴، ص‏۲۷۱ - ۲۷۹؛ جوامع الجامع، ص‏۳۷۲؛ التسهیل لعلوم التنزیل، ج‏۳، ص‏۱۳۷؛ تأویل الآیات الظاهره، ج‏۲، ص‏۴۵۷ - ۴۵۹؛ الطرائف، ص‏۱۳۰ - ۱۳۲؛ مجمع البیان، ج‏۹، ص‏۱۳۸ و ج‏۸، ۳۵۶ - ۳۵۷؛ بحارالانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۰۶ و ۲۲۳ و ج‏۴۵، ص‏۱۹۹ و ج‏۳۷، ص‏۳۵ - ۳۶؛ نهج‏الحق، ص‏۱۷۳ - ۱۷۵؛ صحیح مسلم، ج‏۷، ص‏۱۳۰؛ كشف الیقین فی فضائل امیر المؤمنین، ص‏۴۰۵؛ الایضاح، ص‏۱۷۰؛ مسند احمد، ج‏۴، ص‏۱۰۷ و ج‏۳، ص‏۲۵۹ و ۲۸۵ و ج‏۶، ص‏۲۹۲، ۲۹۸ و۳۰۴ و ج‏۱، ص‏۳۳۱؛ المعجم الصغیر، ج‏۱، ص‏۶۵ و ۱۳۵؛ الجامع الصحیح، ج‏۵، ص‏۶۶۳، ۶۹۹ و ۳۵۱ - ۳۵۲ و ص‏۱۳۳، ۱۴۶، ۱۴۷، ۱۵۸ و ۱۷۲؛ التبیان، ج‏۸، ص‏۳۰۷ و ۳۰۹؛ احقاق الحق (ملحقات)، ج‏۹، ص‏۱ - ۶۹و ج‏۳، ص‏۳۱ - ۵۳ و ج‏۲، ص‏۵۷۳-۵۰۲ و ج‏۱۴، ص‏۱۰۵ - ۴۰۰ و ج‏۱۸، ص‏۳۸۳ - ۳۵۹؛ ذكر اخبار اصبهان، ج‏۱، ص‏۱۰۸؛ الفصول المهمهٔ، ص‏۷ - ۸؛ الاصابه، ج‏۲، ص‏۵۰۹ و ج‏۴، ص‏۳۷۸؛ الصواعق المحرقه، ص‏۱۳۷ و ۱۴۱ - ۱۴۳؛ تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص‏۲۷۰ - ۲۷۷؛ فضائل الخمسه من الصاح ا
لسته، ج‏۱، ص‏۲۲۴ - ۲۴۳؛ ینابیع الموده، ص‏۱۰۷ - ۱۰۸، ۱۶۷ - ۱۷۴ و ۱۹۳؛ العقد الفرید، ج‏۴، ص‏۳۱۳؛ التاریخ الكبیر، بخاری، ج‏۱، قسم‏۲/ ص‏۶۹ - ۷۰، ۱۱۰ و ۱۹۷؛ انساب الاشراف، ج‏۲، ص‏۱۰۶-۱۰۴؛ الكافی، ج‏۱، ص‏۲۸۷؛ تاریخ بغداد، ج‏۱۰، ص‏۲۷۸، و ج‏۹، ص‏۲۶ - ۲۷؛ مناقب خوارزمی، ص‏۲۳ و ۲۲۴؛ السیرهٔ النبویه، ج‏۲، ص‏۳۰۰؛ السنن الكبری، ج‏۲، ص‏۱۴۹ - ۱۵۳ و ج‏۷، ص‏۶۳؛ البدایهٔ والنهایه، ج‏۵، ص‏۳۲۱ و ج‏۸، ص‏۳۵ و ۲۰۵.
۰. جامع البیان، ج‏۲۲، ص‏۵؛ التفسیر الحدیث، ج‏۸، ص‏۲۶۲؛ الدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۹؛ الفصول المهمه، ص‏۸؛ ینابیع الموده، ص‏۱۰۸، ۲۶۰ و ۱۹۳؛ مجمع الزوائد، ج‏۹، ص‏۱۲۱ و ۱۶۸؛ البرهان، ج‏۳، ص‏۳۲۴؛ مسند احمد، ج‏۳، ص‏۲۵۸ - ۲۵۹.
۱. لدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۹؛ الطرائف، ص‏۱۲۸؛ مناقب خوارزمی، ص‏۱۳؛ بحارالانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۲۳؛ احقاق الحق، ج‏۲، ص‏۵۶۳؛ مشكل الآثار، ج‏۱، ص‏۳۳۸ - ۳۳۹؛ ذخائر العقبی، ص‏۲۵-۲۴؛ كشف الیقین فی فضائل امیر المؤمنین، ص‏۴۰۵؛ بحارالانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۱۴ و۲۲۳.
۲. الدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۹؛ مناقب خوارزمی، ص‏۲۳؛ وفاء الوفاء، ج‏۲، ص‏۴۵ و ۴۶۷؛ شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۲۷ - ۲۸ و ۵۱؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص‏۳۱۳ - ۳۱۴؛ امالی صدوق، ج‏۱، ص‏۲۵۷؛ بحار الانوار، ج‏۳۵، ص‏۱۴۵، ۲۰۹، ۲۱۳ و ۲۱۶.
۳. مسند طیالسی، ص‏۲۷۴؛ اسد الغابه، ج‏۵، ص‏۶۶.
۴. جامع البیان، ج‏۲۲، ص‏۶؛ فتح القدیر، ج‏۴، ص‏۲۸۰؛ شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۵۰ و ۹۱؛ نورالابصار، ص‏۱۱۲؛ البدایهٔ و النهایه، ج‏۵، ص‏۳۲۱.
۵. شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۲۸، ۵۰ - ۵۱؛ كفایهٔ الطالب، ص‏۳۷۶؛ ینابیع الموده، ص‏۲۶۰؛ نورالابصار، ص‏۱۲.
۶. شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۵۰؛ ینابیع الموده، ص‏۲۶۰.
۷. مجمع الزوائد، ج‏۹، ص‏۱۶۹؛ شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۵۰.
۸. مجمع الزوائد، ج‏۹، ص‏۱۶۹؛ الصراط المستقیم، ج‏۱، ص‏۱۸۸.
۹. الدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص‏۳۱۳؛ نورالابصار، ص‏۱۱۲؛ امالی مفید، ص‏۳۱۸؛ امالی طوسی، ج‏۱، ص‏۸۸؛ اسد الغابه، ج‏۵، ص‏۱۷۴.
۰. البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۳، ص‏۳۱۷؛ بحار الانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۰۷؛ تفسیر قمی، ج‏۲، ص‏۶۷.
۱. ینابیع الموده، ص‏۲۶۰.
۲. تفسیر القرآن العظیم، ج‏۳، ص‏۴۸۵؛ فرائد السمطین، ج‏۱، ص‏۳۶۸؛ التفسیر الحدیث، ج‏۸، ص‏۲۶۲؛ مجمع البیان، ج‏۸، ص‏۳۵۷؛ بحار الانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۲۲.
۳. الطرائف، ص‏۱۲۸؛ شواهد التنزیل، ج‏۲، ص‏۳۲؛ الصراط المستقیم، ج‏۱، ص‏۱۸۷؛ العمده، ص‏۴۰؛ نفحات اللآهوت، ص‏۸۴؛ احقاق الحق (ملحقات)، ج‏۹، ص‏۵۲.
۴. جامع البیان، ج‏۲۲، ص‏۷؛ الدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۸.
۵. اسد الغابه، ج‏۲، ص‏۱۲؛ الجامع الصحیح، ج‏۵، ص‏۳۵۱ و ۶۶۳؛ التفسیر الحدیث، ج‏۸، ص‏۲۶۱.
۶. ذخائر العقبی، ص‏۲۱؛ ینابیع الموده، ۸۷، ص‏۲۲۸؛ بحار الانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۲۳.
۷. تفیر فرات، ص‏۳۳۵.
۸. این سخن اگر در تمامی مصادری كه آمد و در پی خواهد آمد نباشد، دست كم در بیش‏تر آنها دیده می‏شود۲۹. ما در این‏جا خواننده گرامی را به منابع زیر یادآور می‏شویم: الدرالمنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۸؛ فتح القدیر، ج‏۴، ص‏۲۷۹؛ جامع البیان، ج‏۲۲، ص‏۶ - ۷؛ جوامع الجامع، ص‏۳۷۲؛ الفصول المهمه، ص‏۸؛ تأویل الآیات الظاهره، ج‏۲، ص‏۴۵۷ - ۴۵۹؛ كفایهٔ الطالب، ص‏۱۲ و ۳۷۲؛ اسعاف الراغبین، ص‏۱۰۶؛ تفسیر فرات، ص‏۳۳۲ - ۳۴۰؛ مجمع البیان، ص‏۳۵۶ - ۳۵۷؛ اسد الغابه، ج‏۳، ص‏۴۱۳ و ج‏۲، ص‏۱۲؛ الجامع الصحیح، ج‏۵، ص‏۳۵۱، ۶۶۳ و ۶۶۹؛ العمدهٔ، ص‏۳۳ و ۳۹؛ الطرائف، ص‏۱۲۴ - ۱۲۶؛ بحارالانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۰۹، ۲۱۳، ۲۱۴، ۲۱۹، ۲۲۰، ۲۲۶، و ۲۷۰؛ تاریخ بغداد، ج‏۹، ص‏۱۲۶ - ۱۲۷، وج‏۱۰، ص‏۲۷۸؛ ینابیع الموده، ص‏۱۰۷، ۲۳۰، ۲۲۸ و ۲۹۴؛ مستدرك حاكم، ج‏۲، ص‏۴۱۶؛ مناقب ابن المغازلی، ص‏۳۰۳؛ الصواعق المحرقه، ص‏۲۲۷ و ۵۴۱؛ لباب التأویل، ج‏۳، ص‏۴۶۶؛ مسند احمد، ج‏۶، ص‏۲۹۲ و ۴۰۴؛ الكافی، ج‏۱، ص‏۲۸۷؛ فرائد السمطین، ج‏۱، ص‏۳۱۶؛ احقاق الحق، ج‏۲، ص‏۵۶۸؛ مجمع البیان، ج‏۸، ص‏۳۵۷.
۹. الدر المنثور، ج‏۵، ص‏۱۹۸؛ مشكل الآثار، ج‏۱، ص‏۳۳۴؛ جامع البیان، ج‏۲۲، ص‏۷؛ نفحات اللاهوت، ص‏۸۴؛ مرقاهٔ الوصول، ص‏۱۰۶؛ بحار الانوار، ج‏۳۵، ص‏۲۱۷ و ۲۲۸.
۰. احقاق الحق، ج‏۲، ص‏۵۶۸.
۱. الكافی، ج‏۲، ص‏۲۸۷؛ تاریخ بغداد، ج‏۱۰، ص‏۲۷۸؛ السیرهٔ النبویه زینی دحلان، ج‏۲، ص‏۳۳۰؛ بحار الانوار، ج‏۳۵، ص‏۳۱۱؛ تفسیر عیاشی، ج‏۱، ص‏۲۵۰ - ۲۵۱.
۲. ذخائر العقبی، ص‏۲۲؛ ینابیع الموده، ص‏۱۰۸ - ۱۰۹ و ۲۹۴ و نیز ر.ك: نور الابصار، ص‏۱۱۲؛ اسعاف الراغبین، ص‏۱۰۷؛ الصواعق المحرقه، ص‏۳۴۱۴۲. برای آگاهی از خصوصیات گوناگون از روایت ر.ك: ج‏۱ و ۲، آیهٔ التطهیر فی احادیث الفریقین.
۳. مجله مكتب تشیع، سال دوم، شماره جمادی الثانی.
صاحب اثر : جعفر مرتضی حسینی عاملی
منبع : سایت بلاغ
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید