پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


رویکردی مدرن به افسانه های کهن


رویکردی مدرن به افسانه های کهن
● مروری بر افسانه سه پادشاه نوشته جعفر توزنده جانی
امروزه بسیاری از نویسندگان و شعرا، افسانه ها و الگوهای كهن قومی را دستمایه خلق آثارشان قرار می دهند و با بهره گیری از این میراث جاودان سعی دارند عمق و غنای آثارشان را افزایش دهند.
بنابراین هر چه عمق و نگاه و آشنایی نویسنده به این مفاهیم بیشتر باشد، جذابیت آثار خلق شده افزون خواهد شد. باید توجه داشت كه هوشمندی نویسنده در به كارگیری اسطوره ها و تبدیل آنها به شخصیت های امروزی نقش مهمی را ایفا می كند تا شخصیت هایی باورپذیر خلق كند و بتواند بازخورد مناسب خود را در میان خوانندگان امروز داشته باشد.
جعفر توزنده جانی در «افسانه سه پادشاه» از نمادهای برجسته اسطوره ایرانی بهره جسته است. یعنی از همان كهن الگوهایی كه با ناخودآگاه جمعی، عجین است و به گونه ای با مرور این افسانه ها و اسطوره ها توانسته تازگی خاصی به اثر خود بخشد. در این اثر با بهره گیری از اسطوره هایی كه در شاهنامه فردوسی حضور دارند و با بهره گیری از افسانه ها و تلفیق با حكایت های مردم و استفاده از بداعت و نوگرایی در نگاه و پرداخت با گرایشی فانتزی كوشیده قصه ای تازه را در قالب روایت كهن خلق كند. ماجرای داستان در سرزمینی خیالی رخ می دهد و با استفاده از نام پادشاه اورانا و تورانا و حكایت و افسانه هایی چون: چشمه آب حیاب، تبدیل آدم به جانوران گوناگون، همای سعادت، بلاگردان و اسطوره های شاهنامه چون افراسیاب و آرش لایه هایی عمیق تر به داستان می بخشد كه با رنگی از فانتزی پوشانده شده است.
افسانه سه پادشاه در فضای اسطوره ای، افسانه ای و تاریخی می گذرد كه كنایه و اشاره ای به ایران و توران دارد.
در بخشی از داستان بحث كمان طلایی مطرح می شود و خاطره ای كه پادشاه اورانا از این كمان به یاد می آورد یادآور پدربزرگ اوست كه تیری می اندازد تا بر حیله تورانایی ها غلبه كند و مرز اورانا و تورانا را تعیین كند كه كنایه ای است به آرش كمانگیر.
یا در بخشی دیگر از داستان شاهد تبدیل شدن پادشاه تورانا و اورانا به جانوران هستیم.
پادشاه تورانا كه باطنی خبیث دارد به هیئت عقاب و شیر درمی آید و پادشاه اورانا بدل می شود به كبوتر و آهو، كه پادشاه تورانا در تعقیب اوست تا از میان برش دارد.
در این افسانه پادشاهان خسته اند از جنگ و قدرت و مقام و به دنبال دوست می گردند. دوستی كه به او اعتماد كنند و از تنهایی دربیایند. این دو پادشاه یكدیگر را می یابند و به دور از چشم دولتمردان شان با هم قرار می گذارند تا آنكه رازشان فاش می شود و پادشاه تورانا را در قصر می كشند و به جای او مرد خركچی می آید...
مردم این سرزمین ها نمی توانند بدون جنگ به سر برند و جالب آنكه در زمان دوستی دو پادشاه این مردمان به مرض خطرناك «نجنگیدن»! مبتلا شده اند و به ناچار جنگ آغاز می شود تا مردمان آسوده باشند و گمان نكنند كه پادشاه شان خائن است.
داستان روایتی است از زندگی، ارتباط و جنگ و گریز پادشاه جدید برای رسیدن به قدرت و چشمه آب حیات. مرد خركچی كه به دیو تبدیل شده روح خود را به شیطان می فروشد و میرشمس را به سگی بدل می كند تا راز چشمه را به دست آورد. خركچی در حسرت پادشاهی عمری را گذرانده و برای تبدیل شدن به عقاب و آزار دیگران محدودیتی ندارد.
جعفر توزنده جانی
تعداد: ۳۰۰۰نسخه
نشر افق
هیربد كهن
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید