پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند


از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند
● كتاب تازه ای از حسین آبادیان
تاكنون به مشروطه ایران از دو منظر نگریسته شده است: یا از سر خودشیفتگی كه در غایت امر سر از«آنچه خود داشت» درآورد و یا از موضع سوءظن كه این وجه دوم در نقطه افراطی خود ره توطئه پنداری مبتذل در همه اركان و در نهایت به بیگانه ترسی انجامید . مشروطه ایران زمانی روی داد كه هیچ گونه سابقه ذهنی و هیچ تجربه عملی از نظامی قانونمند ، بر طبق موازین رایج زمان در این مرز و بوم وجود نداشت . هیچ كدام از كسانی كه از آنان به عنوان روشنفكر یاد می شود از نظام مشروطه ذهنیت مطابق با واقع نداشتند . به قول سیدمحمد طباطبایی بسیاری از دست اندركاران جنبش ، از مشروطه و فواید آن «چیزی شنیده بودند» اما هرگز تاملی بنیادین در اینكه مشروطه چیست، لوازم آن كدام است و الزامات پذیرش مشروطه چیست به عمل نیامده بود . به عبارتی ، پرسش از ماهیت مشروطه نه قبل از این حادثه و نه بعد از آن به عمل نیامد و «هر كس از ظن خود یار» آن شد و هر كس بنا به پیشنهاد ذهنی و علایق و سلایق خود در مورد آن گمانی می كرد .
هیچ كس از ماهیت دوران جدید كه سیطره ای نو بر عالم و آدم بنیاد نهاد - و قانون و مشروطه و اصناف نظام های جدید سیاسی از الزامات آن بود - بحث به میان نیاورد . درست كه میرزاآقاخان كرمانی در روزنامه اختر ، سال ها قبل از مشروطه نوشت ، غربیان می گویند یا خانه را به سبك ما بساز و یا ما آن را برایت خواهیم ساخت اما وی هرگز ننوشت چرا چنین است و بنیاد این سخن در كدام اندیشه نهفته است؟ واقع امر این است آنچه یوسف خان مستشارالدوله در باب قانون نوشت ، با مناسبات فكری و الزامات روزگارش تا اندازه ای انطباق داشت ، اما میرزاآقاخان كرمانی و میرزا ملكم خان ناظم الدوله بیشتر برای تسویه حساب با دربار ایران اختر و قانون را منتشر كردند و در پس نوشته های آنان اگرچه كورسویی از مظاهر تمدن جدید دیده می شد ، اما جای یك بحث سامانمند همیشه خالی بود .
نخستین رساله ای هم كه در دفاع از مشروطه منتشر شد ، به قلم حاجی سیدنصرالله تقوی بود كه ابتدا به صورت پاورقی در روزنامه تربیت چاپ شد و بعداً به رساله ای مستقل تبدیل گردید. در این رساله آمده است كه مشروطه ابزاری است برای جلوگیری از بهانه جویی غربیان كه به عنوان «حقوق بشر » در امور كشورهایی مثل ایران مداخله می نمایند. اما تا پیش از مشروطه نه قدرتی بیگانه از ضرورت استقرار موازین حقوق بشر در ایران سخنی گفته بود و نه اساساً مشكل غرب سرمایه داری - كه برجسته ترین نمادش در آن زمان بریتانیا محسوب می شد - آزادی و مساوات برای ایرانیان بود . آنچه راه را بر انواع نظریه های توطئه پندار باز كرد سوءاستفاده محافلی از حاكمان انگلیس از مشروطه ایران بود . در سراسر سال های مشروطه - ۱۲۸۵ الی ۱۲۹۰ شمسی - كه كشور به اشغال ارتش مهاجم روسیه درآمد هر كس در مورد مشروطه داوری خاصی می كرد كه با نفس الامر آن مطابقت نداشت . در دوره اول مشروطیت ، حتی یك رساله سیاسی قابل توجه در مورد مشروطه نوشته نشد . تنها رساله مهم این دوره «تذكره الغافل و ارشادالجاهل» منسوب به شیخ فضل الله نوری بود كه بنیاد مشروطه و مغایرت آن با مبانی شرع را تبیین كرده بود .
در فصل اول كتاب « ایران از سقوط مشروطه تا كودتای سوم اسفند» در باب مشروطه سخن گفته شده است و با اتكا به منابع معتبر نشان داده است كه انگلیس چگونه از حمله روسیه به ایران حمایت كرد و چگونه مانع برقراری نظم و ثبات در كشور شد . در این فصل به مسئولیت ناصر الملك - این عنصر مورد اعتماد بریتانیا- و جنگ داخلی كشور متعاقب مشروطه و فتنه سالارالدوله پرداخته شده است كه چگونه تاثیری مخرب بر روان مردم ایران برجای نهاد . نخستین زمزمه های استقرار مرد قدرتمند بر مقدرات امور ملت ایران در همین فضا مورد اشاره قرار گرفته است . در فصل دوم انگیزه ها و اهداف ضد ملی این گروه را بازشناسی كرده و ضربات مهلك آنها را بر منافع ملی كشور توضیح داده است . بخشی از این فصل به قیام دلاورانه مردم جنوب علیه انگلیسی ها اختصاص یافته است . در این فصل نویسنده تلاش كرده كه نشان دهد چگونه علمای مقیم عتبات عالیات با احكام و فتاوای خود ، مردم را به نبرد علیه انگلیس فراخواندند .
فصل سوم به بحثی جامع در مورد قحطی بزرگ سال های جنگ اشاره داشته است . در این فصل با اشاره به منابع موثق ، این فاجعه انسانی را كالبدشكافی نموده و نقش انگلیس و روسیه را در این بحران بزرگ توضیح داده است. با این كه فاجعه یاد شده ابعاد ملی داشت، اما در منابع تاریخی كوچكترین اشاره ای به آن نشده است .
علت این امر این است كه دست اندركاران این بحران همان كسانی بودند كه بعدها در دوره پهلوی به مقامات و مناصب عدیده دست یافتند ، زیرا آنان تاریخ آن دوره را نوشته اند و بدیهی است كه از كنار آن به سادگی عبور نمایند . در فصل چهارم ، احزاب سیاسی این دوره مورد بررسی قرار گرفته است ، بحثی كه حتی در كتاب تاریخ احزاب سیاسی ملك الشعرای بهار ، ابعاد موضوع و اهمیت آن به درستی كاویده نشده است . اهمیت این فصل در آن است كه ارتباط گروه ضد تشكیلی با بحران نان ، ظهور و سقوط پی درپی كابینه ها ، نقش آنان در تزلزل و عدم ثبات كابینه ها ، ممانعت اینان از تشكیل مجلس و اهدافشان از این موضوع و به طور كلی نقش این گروه به بحث گذاشته است.
فصل پنجم بر آن است كه به كمیته مجازات و عملیات آن اختصاص دارد. تاكنون در مورد كمیته مجازات سخن فراوان گفته شده است ، عده ای به غلط این گروه آدمكش را انقلابی نام نهاده اند ، برخی آنان را گروهی عدالت طلب ارزیابی نموده اند ، گروهی بر این باورند كه واقعاً اینان درصدد مجازات خائنین بودند ، اما واقعیات تاریخی خلاف این داوری ها است . تاكنون هیچ اثر جدی كه ابعاد و اهمیت این جوخه ترور را معرفی كرده باشد ، منتشر نشده و در دسترس نیست . در فصل ششم اشاره ای به دوره جدید روابط ایران و روسیه بعد از انقلاب مشروطیت شده است. هدف این فصل این است كه نشان دهد اگر وثوق الدوله در چارچوب منافع ملی كشور نگاهی واقع بینانه به تحولات می داشت ، می شد از شرایط جدید به نفع استقلال و تمامیت ارضی كشور بهره برد .
در فصل هفتم مباحث مربوط به قرارداد ۱۹۱۹ بحث و بررسی شده است و ضمن دسته بندی مخالفان داخلی و خارجی قرارداد فوق نشان داده است كه مخالفت ها در درجه نخست از خود انگلیس آغاز شده است . كتاب همچنین تبار مخالفان و موافقان قرارداد را در انگلیس در همین فصل معرفی كرده است. فصل هشتم به بحث شیخ خزعل و خدمات او به منافع امپراتوری بریتانیا، اختصاص دارد . در این فصل تبار خزعل و پیوندهای او با انگلیس و رجال مقیم تهران مورد بررسی قرار گرفته است. فصل نهم این كتاب ۸۰۷ صفحه ای نیز به علل و انگیزه های كودتا و تحلیل آن و همچنین جایگاه رضا خان در سلسله مراتب تحولات این زمان و این كه كودتا با كدامین تفكر در انگلستان و ایران قرابت دارد و نتیجه بلافصل كدامین نقشه ها است اختصاص یافته است .
دكتر حسین آبادیان
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
بهار ۸۵
محمود فاضلی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید