چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


دموکراسی و دموکراتیزه کردن


دموکراسی و دموکراتیزه کردن
وقتی كتاب «دموكراسی و دمكراتیزه كردن»، فراگشت و دورنمای آن نوشته «ژرژ سورن سن» و ترجمه فرهاد طالع توسط انتشارات سمرقند به چاپ رسید، در مدت زمانی كوتاه آغازكننده بحث های مختلفی شد. در ابتدای كتاب متوجه می شویم كه دموكراسی در حقیقت گونه ای از حكومت است كه در آن فرمانروایی از آن مردم است و البته شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز بر كیفیت مردم سالاری و ابعاد اصلی مفهوم آن تاثیر بسزایی دارد نخستین تفسیرها از مردم سالاری به یونان باستان باز می گردد، كلمه دموكراسی حاصل تركیب دو كلمه «دموس» یعنی مردم و «كراتوس» به معنای حكومت است.
بحث در زمینه دموكراسی محدود به مفهوم نظری راه های ایجاد حاكمیت مردم نیست بلكه برای برپایی چنین دولتی باید ابتدا به مطالعه تجربه های عملی تشكیل دولت هایی كه با این هدف در زمان های مختلف آغاز به كار كرده اند پرداخت. به طور كلی بحث در مورد مردم سالاری از یك پویایی ذاتی برخوردار است چراكه بازگوكننده شرایط زمان حال جامعه بر پایه برداشت های شخص پژوهنده است و تلاش می كند تا با تغییر زمینه های اجتماعی بر اساس برداشت های پژوهشگر به مظاهر و ابعاد نوینی از مردم سالاری دست پیدا كند.
افلاطون دموكراسی آتن را پدیده زوال «كشور_ شهر» نام گذاشته بود چراكه در آتن دموكراسی به مفهوم اكثریت نبود و تنها شهروندان و مردم آزاد كه اقلیت جامعه را تشكیل می دادند حق رای داشتند و اكثریت كه بردگان و مهاجرین بودند از همه حقوق اجتماعی و سیاسی محروم بودند. افلاطون معتقد بود كه نهایتاً مردم با ابزار تجاوز قانون را پایمال و به آزادی تبدیل خواهند كرد اما در این شرایط جدید به علت نبود قدرت مركزی و هرج و مرج راه برای خودكامگی بسیار هموار می گردد. راه حل پیشنهادی افلاطون برگزاری حكومت فرهیختگان و خبرگان كار آزموده یعنی فیلسوفان است.
در اندیشه ارسطو نیز دموكراسی بیشتر به طبقات پایین جامعه می پردازد. او با استفاده از دیدگاه های متاخر افلاطون نفوذ توده ها را در بعضی امور كشوری مانند قانونگذاری ضروری می داند. به صورت كلی نگاه ارسطو شامل تركیب سلطنت و دموكراسی یعنی حكومت مركب است و مسئولیت برقراری تعادل میان نیرو های اصلی جامعه را بر عهده ویژگی تفكیك قوا می نهد، ولی با پایان پذیرفتن آتن تا چند سده بعد دیگر هیچ جنبش مردمی نمی توانست با جمع آوری رای به هدف خود برسد و حتی تا سال های پایانی سده های میانی نظام فئودالی در گرو مقام بود، به ارث می رسید و با زور به دست می آمد.
سرانجام در دوره رنسانس و سده نوزدهم نظرات نوین درباره دموكراسی بر اساس جامعه تشكیل شده جدید آغاز شد و دیدگاه های تازه مردم سالاری در جامعه سرمایه داری و صنعتی مطرح شد. در این دوره دیدگاه ها فراوان و گوناگون اند. البته در كتاب «دموكراسی و دموكراتیزه كردن» درباره همه نظریات موجود بحث نخواهد شد بلكه كوشش می شود ویژگی های هسته دموكراسی نوین را ترسیم و نكات اصلی آن روشن شود البته بررسی و بحث و گفت وگو درباره شرایط و درون مایه مردم سالاری نوین همیشه ادامه دارد و متوقف نخواهد شد، اكنون نیز در زمینه های سیاسی مردم سالاری روش برگزیده حل مسائل سیاسی و به عنوان بازتاب اراده مردم در امور سیاسی كشور است. كشورهایی كه از این روش بهره گرفته اند می توانند در روابط خارجی خود با دیگر كشور های دموكراتیك به صلح و امنیت دست پیدا كنند.
این كتاب علاوه بر كند و كاو در ریشه تحولاتی كه در نهایت به نظام مردم سالار می انجامد مسائل و مشكلاتی را نیز كه می تواند پس از مرحله گذار به دموكراسی مانع جاافتادن مردم سالاری گردد مورد بررسی قرار می دهد به عبارت دیگر هزینه ای را كه اجتماع باید برای به دست آوردن و به بار نشاندن مردم سالاری پرداخت كند آشكار می كند. مانند هر دستاورد بشری درجه شكوفایی مردم سالاری نیز بستگی مستقیم به «نهاده» هایی دارد كه «خواستاران» آمادگی پرداخت آن را دارند.
مردم سالاری پدیده ای است پویا كه برای ادامه تحول، نیازمند مشاركت دائمی و هرچه گسترده تر اجتماع برای جاگیر شدن در فرهنگ ملی است و البته توجه داشته باشیم دموكراسی پس از جاگیر شدن محتاج نگهداری و نظارت همیشگی است تا اینكه پویایی آن حفظ شود. ارزش هر نوع تئوری در آن است كه در شرایط گوناگون و در مواجهه با تحولات بتواند استحكام خود را حفظ كند و كتاب حاضر نیز به دلیل مباحث تئوریك و با توجه به تحولات بسیار سریع در عرصه سیاست جهانی و مسائل مربوط به مردم سالاری كتاب موفقی بوده است.
شناسایی شرایط ویژه دموكراسی و چگونگی شكل گیری آن در دیگر جوامع موضوع اصلی مورد بحث در این كتاب است كه نخستین بار به زبان انگلیسی در سال ۱۹۹۴ پس از فروپاشی قطب مخالف دموكراسی یعنی كمونیسم به چاپ رسید اما سراسر كتاب سرشار از نگرانی و عدم اطمینان درباره آینده كشور هایی است كه در چند سال اخیر گذار به دموكراسی را پشت سر نهاده اند ولی با این وجود تحولات جهانی موجب امیدواری و خوش بینی است و می توان مطمئن شد كه آینده دموكراسی در جهان از تضمین های نیرومندی برخوردار است و می توان از پیشرفت دموكراسی در دیگر كشورها اطمینان پیدا كرد، این امر دلایل خوش بینی به آینده دموكراسی را نیرو می بخشد.
محسن محمدی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید