چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


افسانه ها چه فایده ای به حال ما دارند؟


افسانه ها چه فایده ای به حال ما دارند؟
خب، یعنی باید باور كنیم كه پروفسور لوئیس فقط می خواسته داستانی بنویسد برای نوجوانان و چیزهایی را كه سال های سال در ذهنش بوده اند، به كاغذ منتقل كند؟ بعید است. چون داستان های نارنیا، چیزی بیش تر از یك داستان هستند. آنقدر مفاهیم اسطوره ای و مذهبی در این داستان پیدا می شود كه نمی توان آن را صرفاً یك داستان نوجوانانه دانست. لوئیس می توانست در هر لحظه ای كه اراده كند، درباره مهم ترین دغدغه هایش (اخلاق، مذهب، اسطوره و مسیحیت) سخنرانی كند، یا رساله هایی عظیم بنویسد. گاهی هم همین كار را كرد و نتیجه اش كتاب های درجه یكی است كه از او مانده. اما نارنیا. آیا همه چیز را باید در حد یك داستان خلاصه كرد و از كنارش گذشت؟ «برونو بتلهایم»، كتابی دارد به نام «فایده افسون و جادو: معنا و اهمیت افسانه های پریان» كه به نام «افسون افسانه ها» (ترجمه اختر شریعت زاده، هرمس و گفت وگوی تمدن ها، ۱۳۸۱) به فارسی ترجمه شده است. كتاب پرورق و خواندنی بتلهایم، توضیحی است روان شناسانه در این مورد كه چرا افسانه های پریان (قصه های جن و پری) اهمیت دارند. (همه تكه هایی كه در گیومه آمده اند، از همین ترجمه نقل شده اند.) بتلهایم می نویسد كه داستان های پریان به بچه ها یاد می دهند كه در زندگی مشكلات بی امانی هست كه نمی توان با آنها روبه رو نشد و اصلاً، این «بخش ذاتی هستی بشر است» و چاره كار در این است كه در برابر همه این ناملایمات (كه به نظر ما كاملاً غیرعادلانه می آیند) بایستیم و مطمئن باشیم موانع، یكی یكی برداشته می شوند و دست آخر پیروز می شویم.
بتلهایم ادامه می دهد در داستان هایی كه امروزه برای بچه ها نوشته می شود، معمولاً خبری از این چیزها نیست، حال این كه باید به بچه ها یاد داد كه می شود با مشكلات و مسائل روبه رو شد و این گونه است كه داستان های پریان، چیزهایی مثل مرگ و پیری و زندگی جاویدان وجود دارند. در عین حال، در این داستان ها، «رذیلت» درست مثل «فضیلت» نقشی پررنگ دارد. همه چیز به زندگی واقعی آدم ها برمی گردد كه هم خوبی را می توان در آن دید، هم بدی را. و هر آدمی «در وجود خود كششی نسبت به هر دو احساس می كند.»
بتلهایم، اشاره می كند كه داستان های پریان، كاملاً قطبی هستند، یعنی یك شخصیت یا بد است، یا خوب و در همین زمینه است كه به یكی از اساسی ترین نكته ها می رسد. این كه «شخص بدكار همیشه بازنده است» و چیزی كه باعث مسرت و شادی كودك می شود، چیزی فراتر از پیروزی فضیلت بر رذیلت است، این كه او شیفته قهرمان (های) اصلی است و فكر می كند خودش هم به آنها كمك كرده تا پیروز شوند.
ماجراهای نارنیا را باید با این نگاه دید. آن وقت است كه متوجه می شویم پروفسور لوئیس، نتیجه سال ها تحقیق و مطالعه اش را درباره هستی و مرگ و زندگی و عدالت و قدرت و اخلاق و باقی مفاهیم مهم، در كتاب هایی خلاصه كرده كه در ظاهر، فقط یك داستان معمولی افسانه ای است. نیازی به توضیح بیش تر نیست، ماجراهای نارنیا، صورت ساده شده (و البته مخفی) همان رساله هایی است كه لوئیس می نوشت تا همكاران و شاگردهایش بخوانند.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید