پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


معماری پس از مشروطه خواهی


معماری پس از مشروطه خواهی
«مرحوم اعتماد الدوله وزیر معارف وقت در مدرسه نوبنیاد مهندسی و معماری را تخته كرد و در مقابل اعتراضات شدید من گفت مدرسه مذكور سالی حداقل ده هزار تومان خرج لازم دارد و دولت این وجه را ندارد و علاوه كرد كه ما مهندس و معمار تحصیلكرده می خواهیم چه كنیم همان معماران بی سواد كافی است و اگر دیوار بنا شكاف برداشت با كاهگل پر می كند.»
عبارات فوق كه توسط یكی از اولین معماران تحصیلكرده ایرانی به نام كریم طاهرزاده بهزاد نوشته شده از یكی از كتاب های او با عنوان سرگذشت لوله كشی تهران (انتشارات اقبال، ۱۳۴۱) عیناً نقل شده است. گذشته از اینكه این جملات برای یك آدم تحصیلكرده امروزی شاید كمی بار طنز داشته باشد و از پركردن شكاف دیوار با كاهگل آن هم به توصیه وزیر خنده اش بگیرد، این جملات از تغییر و تحول و چالش جدی در تاریخ معماری ایران در اوایل این قرن حكایت می كند؛ دوره ای كه برای دو سلسله از معماران ایرانی مقطع تاریخی مهمی محسوب می شود: سلسله معماران سنتی ایرانی آخرین نفس هایش را می كشد و آخرین نسل معمارانش را به جامعه می فرستد و سلسله معماران آكادمیك و تحصیلكرده ایرانی متولد می شود. مهندس كریم طاهرزاده بهزاد، یكی از معماران مهم این سلسله نوظهور است، هر چند ممكن است این نام نه تنها برای مردم عادی، بلكه برای بسیاری از متخصصین معماری، آنقدرها هم آشنا نباشد.
كتاب «معماری كریم طاهرزاده بهزاد» محصول فعالیت پژوهشی طولانی مدت سه معمار و پژوهشگر ایرانی به نام های بیژن شافعی، سهراب سروشیانی و ویكتور دانیل است كه به بررسی زندگینامه این معمار، آثار او، زمینه های موثر بر فعالیت های او و انتها، سبك شناسی آثار معماری او می پردازد. این كتاب دومین اثر از مجموعه كتاب های معماری دوران تحول ایران است وكتاب اول با عنوان معماری «نیكلای ماركوف» پیش از این منتشر گردیده است.
آن گونه كه در مقدمه كتاب معماری كریم طاهرزاده بهزاد آمده است «معماری دوران تحول به دوره ای از معماری سرزمین ایران می پردازد كه تحول یكی از مشخصه های مستمر آن است. از دیدگاه تاریخی، این دوره از اواسط دوران ناصر الدین شاه قاجار شروع شده و تاكنون ادامه یافته است. در این دوره تحول با مشخصه های متغیری همراه است. بناهای متعددی توسط معماران ایرانی و خارجی ساخته شده اند كه متاثر از تغییر در زمینه های مختلف هستند و ضرورت تقسیم بندی دوره های تاریخی را ایجاب می كند.» در ادامه، آمده است «گروه معماری دوران تحول با نام كریم طاهرزاده بهزاد هنگامی مواجه شد كه در سال ۱۳۶۷ در ادامه مسیر شناخت معماری معاصر ایران در حال پژوهش درباره بناهای ایستگاه های راه آهن بود...»
در ادامه با نگاهی به سرگذشت این معمار ایرانی، به معرفی كتاب «معماری كریم طاهرزاده بهزاد» اثر بیژن شافعی سهراب سروشیانی و ویكتور دانیل می پردازیم.
● یك معمار مشروطه خواه
كریم طاهرزاده بهزاد در سال ۱۲۶۷ در تبریز متولد می شود و خیلی زود در سن ۱۹ سالگی یعنی در اواسط سال ۱۲۸۶ به مشروطه خواهان می پیوندد. او سپس وارد فرقه اجتماعیون عامیون و عضو فدائیان تبریز می شود و سرپرستی مدافعان سنگر محله چرنداب تبریز را برعهده می گیرد. پس از تسلیم كلیه محلات شهر كه توسط فدائیان محافظت می شد به گروه محله امیرخیز می پیوندد كه توسط ستارخان محافظت می شد. بعدها، پس از آشفته شدن اوضاع شهر و شهادت آزادیخواهان مشروطه به استانبول می رود و با تاثیرپذیری از برادرش، حسین طاهرزاده بهزاد (كه بعدها رئیس اداره هنرهای مستظرفه ایران شد) به تحصیل معماری می پردازد.
او پس از پایان تحصیلاتش در دانشكده هنرهای زیبا در وزارت اوقاف استانبول مشغول به كار می شود و در نهایت بعد از ۹ سال اقامت در استانبول، به دعوت كاردار سفارت استانبول در آلمان، راهی برلین می شود. او در برلین با كاظم زاده ایرانشهر مدیر مجله ایرانشهر هم خانه می شود و با افرادی چون جمال زاده، رضا تربیت، تقی زاده و نیز كاظم زاده ایرانشهر در انتشار مجله كاوه همكاری می كند. در همین دوران، طاهرزاده بهزاد كتابی را تحت عنوان «سرآمدان هنر» در برلین و در چاپخانه ایرانشهر به چاپ می رساند كه از اولین كتاب هایی است كه توسط یك ایرانی در زمینه هنر و معماری ایران و با دیدگاهی تحقیقی نگاشته شده است. طاهرزاده بهزاد در نهایت در آذر ماه ۱۳۰۵ به ایران باز می گردد و پس از دو سال فعالیت در تهران، به دعوت انجمن آثار ملی، برای تهیه طرحی برای مقبره فردوسی عازم مشهد می شود. او شش سال و نیم در مشهد فعالیت می كند كه حاصل آن بناهایی از قبیل آرامگاه فردوسی، بیمارستان شاهرضا، دبیرستان شاهرضا، تئاتر شیر و خورشید و احداث خیابان فلكه و بناهای متعدد دیگری است. طاهرزاده بهزاد پس از آن مجدداً به تهران بازمی گردد و در این دوران، فعالیت های متعددی مانند طراحی نمای شمالی مجلس، تهیه طرح دانشگاه جنگ، اصلاح بنای نیمه تمام بیمارستان راه آهن و ... انجام می دهد. او همچنین یكی از بنیانگذاران آموزش آكادمیك معماری در ایران و موسسان شعبه مهندسی و معماری در مدرسه هنرهای زیباست و در كنار افرادی چون مهندس فروغی و صدیقی و مهندس دوبرول فرانسوی برنامه ای برای تدریس در رشته های معماری تهیه می كنند. طاهرزاده بهزاد پس از بازنشستگی عمدتاً به كار نویسندگی می پردازد و كتاب «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطه ایران» را به رشته تحریر درمی آورد كه این كتاب در سال ۱۳۳۴ به عنوان كتاب برگزیده سال معرفی می شود.
طاهرزاده بهزاد معمار و مهندس و هنرشناس ایرانی در مرداد ماه ۱۳۴۲ در تهران در سن ۷۵ سالگی فوت كرد و در امامزاده قاسم به خاك سپرده شد.
▪ مقبره فردوسی را بالاخره چه كسی بسازد؟
از جمله بخش های خواندنی و جالب توجه كتاب «معماری كریم طاهرزاده بهزاد» فصلی است كه به سرگذشت ساخت مقبره فردوسی و انواع و اقسام طرح های ارائه شده می پردازد.
«در پاییز سال ۱۳۰۱ هجری شمسی جمعی از رجال و دانشمندان درجه اول كشور گردهم آمدند تا... جمعیتی به نام انجمن آثار ملی تاسیس كنند.
به مناسبت نزدیك شدن هزارمین سال ولادت فردوسی، به منظور بزرگداشت این شاعر گرانقدر آرامگاه این شاعر از اهمیت بسزایی برخوردار شد و ساخت آن در دستور كار انجمن قرار گرفت.»
مولفین كتاب، آنگاه حكایت طرح های ارائه شده و رد شده برای ساخت آرامگاه فردوسی را به تفصیل و همراه با تصاویر كافی، نقل می كنند. آن گونه كه در این كتاب آمده «ابتدا پروفسور هرتسفلد آلمانی كه در كشفیات باستان شناسی در ایران فعالیت داشت، اولین طرح آرامگاه را ترسیم كرد.» ظاهراً طرح هرتسفلد مورد توجه انجمن آثار ملی واقع نمی شود و این كار به طاهرزاده بهزاد واگذار می شود. طرح او هم به دلایلی مورد توجه قرار نمی گیرد و در نهایت امر برای طراحی این آرامگاه، مسابقه ای برگزار می شود كه «در این مسابقه هرتسفلد، گدار، ماركوف و طاهرزاده هر كدام طرحی ارائه كردند و در نهایت نقشه دوم طاهرزاده بهزاد مسابقه را برد و قرار شد نقشه های تفصیلی را ترسیم كند.»
در حین فراهم كردن مقدمات اجرای طرح طاهرزاده بهزاد، در مجله آزادی مقالاتی علیه جریان مقبره فردوسی چاپ می شود و با افزایش نارضایتی ها، طرح دوم طاهرزاده بهزاد كه مرحله پی سازی آن به اتمام رسیده بود، متوقف می شود.
پس از آن مجدداً آندره گدار طرحی را برای آرامگاه تهیه می كند و می فرستد و به خاطر شكل هرمی آن كه یك فرم مصری است در میان مردم نارضایتی هایی شكل می گیرد و انجمن آثار ملی نیز برخلاف نظر وزیر دربار با آن طرح مخالفت می كند. در نهایت مجدداً طاهرزاده بهزاد طرح سومی را ارائه می كند كه با كمی تغییر توسط لرزاده اجرا می شود. نكته قابل توجهی كه در اینجا قابل ذكر است، در بعضی منابع از جمله فصلنامه های هنرهای زیبا شماره ششم (ویژه نامه استاد حسین لرزاده، معمار سنتی) لرزاده به عنوان طراح اصلی آرامگاه فردوسی معرفی شده است، اما در كتاب «معماری كریم طاهرزاده بهزاد» این نظر همراه با اسناد و مدارك رد شده است، بی اینكه به منابع متناقض اشاره ای شده باشد.
● سبك شناسی معماری طاهر زاده بهزاد
پس از ارائه مطالبی تفصیلی از زندگینامه و آثار معماری طاهر زاده بهزاد (همراه با عكس ها و نقشه های كافی)، فصل آخر این كتاب به بررسی سبك شناختی و تحلیل آثار معماری او می پردازد. در این فصل كه تصاویر متعددی از آثار معماری معاصر با طاهر زاده بهزاد در اروپا را نشان می دهد، درباره تاثیر پذیری این معمار ایرانی از معماری تاریخ گرای هم عصرش در اروپا سخن گفته می شود.
«معماری طاهر زاده بهزاد متاثر از معماری تاریخ گرای هم عصرش در اروپا است، در تزئینات، گزینش آزاد و استفاده از موتیف ها و عناصر شیوه های مختلف، آثار او را در زمره آثار معماری با شیوه آرت دكو قرار می دهد. در برخی بناها این گزینش آزاد او را به سوی معماری ای كه رنگ و بوی محلی دارد، رهنمون ساخته است.»*
در ادامه این فصل، ضمن دوره بندی طول مدت اقامت و تحصیلات او در استانبول و برلین و معاصرت او با سبك های معماری آن دوران، تاثیرات این سبك ها و سیر تحول آثار معماری او بررسی شده است.
● راهی به سوی تحلیل معماری معاصر ایران
همان طور كه گفته شد، كتاب «معماری كریم طاهرزاده بهزاد» به عنوان دومین اثر منتشر شده از گروه پژوهشی معماری دوران تحول ایران، با نگاهی پژوهشی و به شیوه ای كاملاً مستند، همراه با اسناد و مدارك تصویری و نوشتاری، عرضه شده است و در كنار كتاب اول این مجموعه یعنی «معماری نیكلای ماركوف» و دیگر آثاری كه از سوی این گروه پژوهشی در آینده منتشر خواهد شد، به مراجعی قابل استناد و درخور توجه در حوزه معماری معاصر ایران تبدیل خواهند شد. این نكته زمانی اهمیت بیشتری پیدا می كند كه بدانیم دو كتاب منتشر شده از سوی این گروه پژوهشی، به معمارانی پرداخته اند كه به رغم تاثیر گذاری فراوانی كه در تحولات معماری قرن اخیر ایران داشته اند، به ندرت مورد توجه و شناخت قرار گرفته اند و بنابراین، آثار آنها مورد خوانش جدی قرار نگرفته است. به نظر می رسد با انتشار مجموعه آثاری از این دست، انواع و اقسام نظریه پردازی های غیرعلمی كه از سوی بسیاری مطرح می شود و گاه بر برداشت هایی بسیار غیر مستند و علمی استوار است، به سمت و سوهای مورد قبولی هدایت شود و بر مبنای این آثار- كه گوشه های تاریك تاریخ معماری معاصر ایران را روشن می كند- راهی برای تحلیل جدی تاریخ معماری معاصر ایران فراهم شود.
از دیگر نقاط قوت این كتاب، نثر ساده و روان آن و پرهیز از پیچیده نویسی های به غلط رایج در میان برخی از آثار مكتوب درباره ایرانی است و این متن ساده و روان، در كنار تصاویر كافی و گویا، كتاب معماری كریم طاهر زاده بهزاد را به اثری آسان فهم تبدیل كرده است و این از نكات مثبت آن است.این كتاب كه از سوی انتشارات دید منتشر شده است، نه تنها برای هنرمندان و معماران، بلكه برای همه افرادی كه به تحولات تاریخ معاصر ایران علاقه مند هستند، جذاب خواهد بود.
*مطالب داخل گیومه همه از متن كتاب نقل شده است.
علی اعطا
معماری كریم طاهرزاده بهزاد
نویسنده: بیژن شافعی، سهراب سروشیانی و ویكتور دانیل
انتشارات دید
چاپ اول- ۱۳۸۴
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید