پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


روایت سوم


روایت سوم
● (یادداشتی درباره دیشب باباتو دیدم آیدا)
سومین بخش از سه گانه رسول صدرعاملی كارگردان ملودرام های پرفروش دهه شصت كه از نیمه دهه هفتاد به سراغ این سه گانه رفته بود، حسن ختامی مناسب برای دو اثر قبلی و البته پاسخی درخور برای انتظاراتی بود كه از صدرعاملی پس از «من ترانه ۱۵ سال دارم» می رفت. «دیشب باباتو دیدم آیدا» به نسبت دو فیلم قبلی، خط داستانی ساده تری دارد و بیشتر به دنیای ذهنی كاراكتر اصلی اش می پردازد. به این ترتیب صدرعاملی خود را از یك خط داستانی پررنگ محروم كرده و دست به تجربه زده تا توانایی خودش را در ترسیم فضای ذهنی یك كاراكتر و انتقال این فضا و حس و حال به مخاطب بیازماید؛ آزمایشی كه معتقدم تأثیر پایان فیلم، ثابت می كند در آن موفق بوده است. هرچند نسخه ای كه در حال حاضر روی پرده سینماها رفته، در مقایسه با نسخه اولیه فیلم در جشنواره، اثری عامه فهم تر است كه صدرعاملی برای رسیدن به یك مخاطب انبوه تصمیم گرفته فیلم را به چنین شكلی درآورد.
دیشب بابا تو دیدم آیدا ماه گذشته موفق شد دو جایزه اصلی بهترین فیلم و بهترین كارگردانی را از جشنواره كودك دریافت كند. دو جایزه ای كه پس از كم توجهی منتقدان و داوران جشنواره فیلم فجر حالا تا حدی می تواند صدرعاملی را به موفقیت فیلمش در مجامع هنری هم امیدوار كند. دیشب بابا تو دیدم آیدا سومین بخش از سه گانه صدر عاملی درباره زندگی دختران نوجوان پس از فیلم های دختری با كفش های كتانی و من ترانه ۱۵ سال دارم است كه به شكلی عمیق تر به مسائل این گروه سنی می پردازد. فیلم درباره دختری به نام آیداست كه یك روز از همكلاسی اش می شنود پدرش را با زن دیگری غیر از مادرش دیده و این می شود بهانه ای برای ورود آیدا به دنیای واقعی آدم های اجتماع اطرافش؛ آدم هایی كه با آنچه آیدا در ذهن دارد، فاصله زیادی دارند. از سوی دیگر فیلم سعی می كند به درونیات ذهنی یك دختر نوجوان در سن و سال آیدا نزدیك شود. دختری كه می تواند یكی از هزاران دختر حاضر در اجتماع امروز باشد. جز این، فیلم زندگی دختران دیگری را هم در كنار قصه زندگی آیدا نشان می دهد تا به نوعی یك تصویر كامل از جامعه امروز كلانشهری مثل تهران باشد.
قبل از نمایش فیلم آیدا صدرعاملی درباره فیلمش و دخترانی كه به آنها پرداخته مثال جالبی می زد. او می گفت اگر این دختران قرار باشد از مسیری در حاشیه یك خیابان گذر كنند، تداعی فیلم دختری با كفش های كتانی، روی جدول كنار خیابان راه می رود تا همه او را ببینند چرا كه تداعی دوست دارد جلب توجه كند. ترانه اما در پیاده رو راه می رود. او آرام تر است و می خواهد زندگی خودش را بكند اما با فرزندی كه در آغوش دارد و با سن و سالش باز توجه گروهی را به خود جلب می كند و آنها می خواهند بدانند این دختر چه كسی است كه شرایطی چنین دارد. اما پشت سر این دو دخترانی هستند كه كیف مدرسه شان را بر پشت دارند یا آرام همراه خانواده شان از گوشه پیاده رو رد می شوند. این دختران را كسی نمی بیند هرچند ممكن است در ذهن خیلی بیشتر از امثال ترانه و تداعی با مشكل و شرایط خاص روبرو باشند. آیدا یكی از همین دختران است. دختری كه به یكباره رویاهای شیرینش را در میان حقیقت تلخ جامعه از دست می دهد.
دیشب بابا تو دیدم آیدا براساس قصه ای از مرجان شیرمحمدی و با فیلمنامه ای كه كار مشترك خود صدرعاملی و كامبوزیا پرتوی بود جلوی دوربین رفت و مهمترین ویژگی فیلم در مرحله تولید روندی بود كه انتخاب بازیگر نقش آیدا به همراه داشت؛ انتخابی كه تقریباً سه ماه به طول انجامید و هانیه توسلی به همراه صدرعاملی از میان هزاران داوطلب، سوفی كیانی را برای نقش آیدا برگزیدند، هرچند در زمان جشنواره خیلی ها بر صدر عاملی خرده گرفتند كه كیانی فاصله زیادی با دو كشف قبلی او در فیلم های پیشینش یعنی پگاه آهنگرانی و ترانه علیدوستی دارد. فیلم تولیدی طولانی مدت هم داشت و صدرعاملی با وسواس زیادی بر بخش های مختلف فیلم نظارت كرد.
فیلم كارگردانی روانی دارد، سعی می كند هیچ چیز را بی آنكه بعداً از آن بهره ببرد وارد داستان نكند و البته نزدیك ترین تصویر به دنیای دختران نسلی است كه كارگردان در این سال ها داعیه نزدیك شدن به زندگی شان را دارد. در اینجا دیگر نه از یك نمونه دست چین شده چون تداعی «دختری با كفش های كتانی» خبری هست و نه از ترانه آرمانی فیلم قبلی؛ بلكه آیدا یك تصویر تمام قد از دختران هم سن و سال و هم طبقه اش در دل تهران این روزهاست. «دیشب باباتو دیدم آیدا» اما در هر دو نسخه با مشكلاتی دست به گریبان است. در نسخه جشنواره مهم ترین این مشكلات ریتم فیلم خصوصاً در نیمه نخست بود. ریتمی كه در آنجا و در نیمه دوم كار را نجات می داد اما به شكل مجزا مخاطب را تاحد زیادی آزار می داد چنانكه ممكن بود پیش از رسیدن به آن نیمه مطلوب، تماشاگر قید دیدن فیلم را بزند. برای حل این مسأله صدرعاملی تصمیم گرفته كه نیمه اول فیلم را كوتاه كند به شكلی كه بخش عمده ای از آن نیمه در نسخه كنونی نیست. اتفاقی كه در شكل فعلی سبب شده بخشی از ریزه كاری های شخصیت پردازی فیلم كه كاملاً چیدمان ظریفی هم داشت از بین برود و در عوض فیلم ریتم سریع تری به نسبت نسخه اولیه داشته باشد كه قرار است تماشاگر عام را هم خسته نكند. جز این اضافه شدن یكی دو فصل تازه و یك تغییر اساسی در پایان قصه، دیگر بخش هایی است كه صدرعاملی برای داشتن مخاطب بیشتر حاضر به انجامش شده است. تغییراتی كه البته به برقراری ارتباط مخاطب با فیلم كمك می كند اما خیلی از ایده های اولیه صدرعاملی را هم نقش برآب می كند.
دیشب بابا تو دیدم آیدا به قول خود صدرعاملی روایت سوم اش از زندگی دختران نوجوان و پایان سه گانه او درباره این گروه سنی است. باید دید كارگردانی كه در این سال ها همه وقتش را سوژه هایی این چنین به خود مشغول كرده، در گام بعدی به سراغ چه مضمونی خواهد رفت...
منبع خبر خسرو نقیبی
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما


همچنین مشاهده کنید