جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


اختلاط با قانون


اختلاط با قانون
● (نگاهی به فیلم آفساید به كارگردانی جعفر پناهی)
نقش داور و داوری در بازی فوتبال نقش با اهمیت و جالبی در سیاستگزاری لحظه ها است. نقشی كه اهمیت خود را نه از تطبیقی بی انعطاف با خط ها و خطاها، بلكه بیشتر از بستگی موثرش با شرایط برخورد و به گونه ای فی البداهگی می گیرد. از این رو داوری در یك بازی فوتبال كنشی فعال و تاثیرگذار در مدیریت برخوردها زیرنظر حدود از پیش تعیین شده است.
آفساید به فضایی خلاءگونه كه از فاصله بین دروازه بان و مدافعان تشكیل شده گفته می شود. خلایی كه به گونه ای قانونی خارج زمین را در درون زمین تولید می كند. این خلاء را می توان در جاهای مختلفی جست. قرنطینه های گمرك بین دو مرز و یا درون ساختمان سفارت های مختلف كه با قوانین داخلی كشور خویش مطابق اند نیز، از این شرایط خارج در داخل تبعیت می كنند. در مورد پناهی و شرایط خاص آثار او بهتر است به یك موضوع كلیدی اشاره كرد. همان طور كه او خود را در دیالوگی از گفته های سرباز نیشابوری «بادكنك سفید» بازمی یابد: «من غریبم اما غریبه نیستم» و این وضعیت بیرون در درون را به چالش می كشد.
حرف های زیادی می توان درباره آفساید و حواشی آن زد. اشاره به وضعیتی كه در مقابل نوعی رئالیسم درد، صف آرایی كرده یا جهشی كه از وضعیت های انتزاعی و كوران های نشانه شناختی به دنیای ازدحام آدم ها و چهره ها گریز زده است. در هر حال بهترین جا برای شروع، اشاره به سرگرمی سازی در جهت ارضای نیازی است در تخلیه احساسات سركوب شده و هیجانات ناشی از زندگی در شرایط امروزی كه اگر بگوییم اهمیتی به اندازه برخی دغدغه های جدی دارد زیاد اغراق نكرده ایم. آفساید به فضایی اشاره می كند كه فحش دادن و تخلیه احساسات روانی در آن آزاد است و خلاء قوانین و اخلاق در آن به شكل سوپاپ های اطمینان عمل می كنند.
در صحنه ای از آفساید، با دیالوگی كه از محوریت خاصی نسبت به مضمون كلی فیلم برخوردار است مواجهیم. یعنی درست همان جایی كه یكی از دختران بازداشت شده كه در جامه مبدل مانند عنصری نفوذی (این موضوع در مورد دختری كه از لباس نظامی سوءاستفاده كرده به نهایت خود می رسد) به استادیوم وارد و دستگیر شده، به قصد نرم كردن به سمت سرباز آذری، كه دغدغه های جدی اش (مادر مریض، زمین خشك و گاوهای گرسنه) او را در جایگاهی ستیزجویانه قرار داده می رود و با طرح سئوالات متعددی به خلایی اشاره می كند كه قوانین و نماینده قانون كه در اینجا به شكل نمادین سرباز آذری است قادر به پاسخگویی به آنها نیستند. او با طرح این سئوالات درست به آفساید قانونگذاری اشاره می كند. جایی كه دلایل و توجیهات قانع كننده نیستند و سرباز آذری را در نهایت، ناچار به استفاده از زور در گریز از پاسخگویی می كنند. همین وضعیت در طرح جایگاه و محل نگهداری متخلفین نیز كاملاً رعایت می شود. جایگاه یا قرنطینه دختران دستگیر شده جایی درست در فضای استادیوم است، ولی با وجود همان اندازه و فاصله چند متری از محرومیت تشدید شده تری نسبت به تماشاچیان خانه نشین برخوردار است و بازداشت شدگان را در درون آفساید ساختمان استادیوم در شرایطی قرار داده كه تنها داوران (نگهبان ها) می توانند آنها را در جریان و روند بازی و افت وخیزها قرار دهند كه همین موضوع انتقال اخبار نیز به شكل چشمگیری با كاذب بودن اخباری كه تحت تاثیر تعصبات و احساسات یكی از سربازها قرار گرفته با بحران مواجه می شود. در نگاهی كلی تر یعنی درست در یك عكس هوایی همین منطقه (استادیوم) می تواند برای زنان مانند آفساید یا خلاء در درون شهر فرض شود و آنها به همان اندازه از بازی دور باشند (تلویزیون) كه زنان ژاپنی و یا بحرینی.
چیزی كه در ساختار فیلم اهمیت زیادی پیدا می كند همان خلاء جغرافیایی زنان است كه می تواند این نمای گسترده و حضور پررنگ را در یك عكس هوایی برای یك زن به نیست بدل كند. امیری كه در مورد داوری آفساید در جشنواره بیست و چهارم نیز كاملاً صادق است و این بنای دقیق و طراحی بدیع را به راحتی در یك نمای از بالا حذف كرده است. البته شاید برخی با اشاره به دایره و طرح محدودیت زنان در آفساید بخواهند به نتایج مشابهی در اعمال تفسیرهای كاملاً فمینیستی برسند اما چیزی كه به درك كلی ساختار انتقادی آفساید مرتبط است اشاره ای است صریح به داوری و اختلاطی دلخورانه است با قانون.
احتمالاً آفساید در جشنواره های خارجی از اقبال خوبی برخوردار خواهد بود و جالب اینكه این اقبال نیز می تواند دستمایه طرح برخی مسائل حاشیه ای شود اعم این موضوعات همان بحث نمایش زخم های جامعه ایرانی است كه در ایجاد یك وضعیت توریستی منجر به شناخت تیره فرهنگی خواهد شد. ولی چیزی كه می تواند در مقابل این تلقی ها بایستد تنها طرح چند سئوال ساده است: در كجای جهان این ایده قابل رخ دادن بوده و كدام كارگردان می توانست این ایده را به حدیث نفس خویش در مواجهه با برخوردهای صورت گرفته با آثارشان بدل كند؟
نویسنده : فرهاد اكبرزاده
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما


همچنین مشاهده کنید