پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا
مدیریت استراتژیک
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید كه چرا بعضی از شركتهای بزرگ و موفق در مدت زمان كوتاهی با از دست دادن سهم بزرگی از بازار خود به موقعیتی معمولی و حتی تأسف بار تنزل یافتهاند و چرا برخی از شركتهای كوچك و گمنام به یكباره به جایگاههای ممتازی در صحنه رقابت بین الملل رسیدهاند؟ آیا در این مورد فكر كردهاید كه چرا برخی از مؤسسات، نوسانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را به راحتی تحمل نموده و بر آنها غلبه میكنند و در مقابل برخی از سازمانها طعم تلخ شكست را چشیده و از ادامه راه باز میمانند؟ به عقیده بسیاری از متخصصان علم مدیریت پاسخ بسیاری از این گونه سئوالات را باید در مفاهیمی به نام «استراتژی» و «مدیریت استراتژیك» جستجو كرد. در این مقاله سعی شده است نگاهی گذرا بر مدیریت استراتژیك و ضرورت و موانع بكارگیری آن در سازمانها داشته باشیم.
۲- تعریف استراتژی و مدیریت استراتژیك
تاكنون تعاریف مختلف و گاه ناسازگاری از استراتژی و مدیریت استراتژیك ارائه شده است. به تعبیر یكی از متخصصان مدیریت این عبارات مانند« هنر» است كه وقتی آنها را میبینیم تشخیص دادن آنها آسان است اما وقتی در پی تعریف كردن و توضیح دادن آنیم خیلی مشكل به نظر میرسد. با این حال در اینجا سعی شده است تا تعاریفی كه جوهره كلیه مفاهیم را دارا باشد ارائه دهیم.
۲-۱- استراتژی
الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامهریزی شده، بهره برداری و تخصیص منابع و تعاملات یك سازمان با بازارها، رقبا و دیگر عوامل محیطی است. طبق این تعریف یك استراتژی باید سه چیز را مشخص كند:
چه اهدافی باید محقق گردد
روی كدام صنایع، بازارها و محصولها باید تمركز كرد
چگونه برای بهرهبرداری از فرصتهای محیطی و مواجهه با تهدیدهای محیطی به منظور كسب یك مزیت رقابتی منابع تخصیص یابد و چه فعالیتهایی انجام گیرد.
۲-۲- مدیریت استراتژیك
تصمیمات و فعالیتهای یكپارچه در جهت توسعه استراتژیهای مؤثر، اجرا و كنترل نتایج آنهاست.
بنابراین مدیریت استراتژیك فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها و در نهایت كنترل فعالیتهای انجام شده را در برمیگیرد.
۳- ضرورت استفاده از مدیریت استراتژیك
با نگاهی دقیق به مفهوم مدیریت استراتژیك میتوان به ضرورت استفاده از آن پی برد. با توجه به تغییرات محیطی كه در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بكارگیری برنامهای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس میشود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیك نیست. مدیریت استراتژیك با تكیه بر ذهنیتی پویا، آیندهنگر، جامعنگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیك بر اساس میزان دركی است كه مدیران از شركتهای رقیب، بازارها، قیمتها، عرضهكنندگان مواد اولیه، توزیعكنندگان، دولتها، بستانكاران، سهامداران و مشتریانی كه در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیینكنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یكی از مهمترین ابزارهایی كه سازمانها برای حصول موفقیت در آینده میتوانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیك» خواهد بود.
۴- مزایای مدیریت استراتژیك
مدیریت استراتژیك به سازمان این امكان را میدهد كه به شیوهای خلاق و نوآور عمل كند و برای شكل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نكند. این شیوه مدیریت باعث میشود كه سازمان دارای ابتكار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای درآید كه اعمال نفوذ نماید (نه اینكه تنها در برابر كنشها، واكنش نشان دهد) و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت كنترل درآورد.
از نظر تاریخی، منفعت اصلی مدیریت استراتژیك این بوده است كه به سازمان كمك میكند از مجرای استفاده نمودن از روش منظم تر، معقولتر و منطقیتر راهها یا گزینههای استراتژیك را انتخاب نماید و بدین گونه استراتژیهای بهتری را تدوین نماید. تردیدی نیست كه این یكی از منافع اصلی مدیریت استراتژیك است ولی نتیجه تحقیقات كنونی نشان میدهد كه این فرایند میتواند در مدیریت استراتژیك نقش مهمتری ایفا كنند. مدیران و كاركنان از طریق درگیرشدن در این فرایند خود را متعهد به حمایت از سازمان مینمایند. یكی دیگر از مهمترین منافع مدیریت استراتژیك این است كه موجب تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و كاركنان میشود. یكی از منافع بزرگ مدیریت استراتژیك این است كه موجب فرصتی میشود تا به كاركنان تفویض اختیار شود. تفویض اختیار عملی است كه به وسیله آن كاركنان تشویق و ترغیب میشوند در فرایندهای تصمیمگیری مشاركت كنند، خلاقیت، نوآوری و خیال پردازی را تمرین نمایند و بدین گونه اثر بخشی آنها افزایش خواهد یافت.
۵- فرآیند مدیریت استراتژیك
فرآیند مدیریت استراتژیك را میتوان به چهار مرحله تقسیم كرد:
تحلیل وضعیت
تدوین استراتژی
اجرای استراتژی
ارزیابی استراتژی
كه این مراحل را به اختصار توضیح میدهیم:
۵-۱- تحلیل وضعیت
اهداف بلندمدت، مأموریت سازمان (علت وجودی و اینكه چه هستیم)، چشم انداز سازمان (چه میخواهیم باشیم)
تجزیه و تحلیل محیط داخلی و قابلیتهای سازمان
تجزیه و تحلیل محیط خارجی
۵-۲- تدوین استراتژی
در تدوین استراتژی باید ابتدا مجموعه استراتژیهای قابل استفاده را لیست كرده و سپس با استفاده از مدلهای مختلفی كه در بحثهای مدیریت استراتژیك آمده است و با توجه به نتایج بدست آمده در تحلیل وضعیت كه در مرحله اول آمده است استراتژی برتر را انتخاب میكنیم. در این مرحله باید مدیران میانی و حتی رده پائین سازمان را نیز مشاركت داد تا در آنها ایجاد انگیزش كند.
۵-۳- اجرای استراتژی
برای اجرای استراتژیها باید از ابزار زیر بهره گرفت:
● متناسب با استراتژیها
هماهنگسازی مهارتها، منابع و توانمندیهای سازمان در سطح اجرایی
ایجاد فرهنگ سازمانی متناسب با استراتژی جدید سازمان
اجرای موفقیت آمیز استراتژی به همكاری مدیران همه بخشها و واحدهای وظیفهای سازمان نیاز دارد.
۵-۴- ارزیابی استراتژی
برای تعیین حدود دستیابی به هدفها، استراتژی اجرا شده، باید مورد كنترل و نظارت قرار گیرد. ارزیابی استراتژی شامل سه فعالیت اصلی میشود:
● بررسی مبانی اصلی استراتژیهای شركت
مقایسه نتیجههای مورد انتظار با نتیجههای واقعی
انجام دادن اقدامات اصلاحی به منظور اطمینان یافتن از این كه عملكردها با برنامههای پیش بینی شده مطابقت دارند.
اطلاعاتی كه از فرایند ارزیابی استراتژی به دست میآید باید به گونهای باشد كه عملیات و اقدامات را تسهیل نماید و باید كسانی یا واحدهایی را معرفی نماید كه نیاز به اصلاح دارند.
۶- موانع و مشكلات طراحی برنامههای استراتژیك
در این زمینه اولین مشكلات عبارتست از موانع ایجاد و توسعه روند مدیریت استراتژیك در سازمانها كه این فرآیند را از بنیان و پای بست با مشكل مواجه میسازند. دلایل گوناگونی وجود دارند كه برخی از سازمانها تمایل چندانی به ایجاد و توسعه روندهای مدیریت استراتژیك از خود نشان ندهند كه مهمترین آنها عبارتند از:
عدم آگاهی مدیریت سطح بالا نسبت به وضعیت واقعی سازمان
خودفریبی مدیران سطح بالا به طور جمعی درباره موقعیت سازمان
توجه مدیران به حفظ وضع موجود
درهم آمیختگی دشواریهای مشترك مدیریت سطح بالا و دشواریهای عملكرد روزانه
كامیابیهای گذشته سازمان
اشتباه تلقی كردن هر گونه تغییر در رابطه با هر چه در گذشته در سازمان انجام گرفته است
نارسایی در كاربرد وظایف فوری
۷- بررسی موانع اجرای برنامههای استراتژیك
یكی از پژوهشگران مدیریت استراتژیك، در مقالهای تحت عنوان«هفت خطای مرگبار استراتژیك» به بیان خطاها و مشكلات رایج در زمینه اجرای استراتژی میپردازد:
۱- استراتژی ارزش اجرا ندارد
استراتژیی ارزش اجرا كردن را دارد كه قدرت الهامدهی داشته باشد و به كاركنان كمك كند تا دریابند وظایفشان چگونه با استراتژی مرتبط میشود، به عنوان راهنمائی برای اولویت بندی تصمیمات بكار رود و در كاركنان برای تسهیل ارتباطات ایجاد بصیرت نماید.
خطای مرگبار شماره ۲- كاركنان در مورد اینكه استراتژی چگونه اجرا خواهد شد روشن نیستند
در این مورد تعدادی موضوع مهم هستند كه باید در ابتدا مشخص شوند. این موضوعات عبارتند از:
● اولویتها: اولویتهای شما چیست؟
جدول زمانی: اجرای استراتژی با چه سرعتی باید پیش برود.
تأثیرات: استراتژی، چه تأثیری بر فعالیتهای شما میگذارد.
مشاركت: چه كسانی بایستی مشاركت داشته باشند و در چه زمانی.
مخاطرات: مخاطراتی كه مانع اجرای استراتژی هستند را شناسایی و آنها را كاهش دهید.
۳- مشتریان و كاركنان، استراتژیها را به طور كامل در نیافتهاند
برنامه اجرای استراتژی باید شامل یك برنامه ارتباطات باشد كه مشخص كند به چه افرادی و تا چه اندازه باید در مورد استراتژی توضیح داده شود.
۴ - مسئولیت اشخاص در زمینه اجرای تغییرات نامشخص است
كاركنان باید به منظور اجرای استراتژی كاملاً تفهیم شده و مسئولیتهای خاص هر یك به آنان واگذار شود. هر چه تعداد افرادی كه بطور مستقیم در فرایند اجرا مشاركت داده میشوند بیشتر باشد بهتر است.
۵- مدیر عامل و مدیران ارشد به هنگام شروع اجرا، از صحنه خارج میشوند
غالباً، سطح علاقه مدیران ارشد پس از تدوین استراتژی و توافق بر آن كاهش مییابد. اگر كاركنان احساس كنند كه مدیریت ارشد كاملاً نسبت به استراتژی متعهد نیستند علاقه آنان نیز كاهش مییابد.
۶- عدم تشخیص موانع
برنامهها هیچگاه دقیقاً اجرا نمیشوند. سازمانها در یك محیط پویا و متغیر فعالیت میكنند لذا حوادث پیش بینی نشده ممكن است در طول اجرا سر بر آورند. باید این موانع، تشخیص داده شوند و زمانی كه این بحرانها و عدم اطمینانها به وقوع میپیوندند، كاركنان باید برای ایجاد راهحلهایی خلاقانه در جهت غلبه بر این موانع تشویق شوند.
۷- فراموش كردن كسب و كار
یك مخاطره دیگر عبارت است از این كه تدوین و اجرای استراتژی تمام توجه مدیران ارشد را به خود جلب نماید و آنان فراموش كنند كه كسب و كاری دارند كه باید به اداره آن بپردازند.
نویسنده: حامد صداقتگویان
مراجع
دیوید، فردآر، مدیریت استراتژیك، ترجمه:دكتر علی پارسائیان و دكتر سید محمد اعرابی
واكر،آوریل سی.، استراتژی بازاریابی، ترجمه دكتر سید محمد اعرابی و داود ایزدی
سید صالحی، سید رضا، بررسی موانع بكارگیری مدیریت استراتژیك در شهرداری تهران، پایان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق (ع)
شكری، مصطفی، كنكاشی در شناخت مدیریت استراتژیك، نشریه مدیریت(انجمن مدیریت ایران)، شماره۵۳و،۵۴ آبان ۸۰
Dr. Richard W. Oliver, The Evolution of Business Strategy, Journal of Business Strategy, ۲۰۰۵
مراجع
دیوید، فردآر، مدیریت استراتژیك، ترجمه:دكتر علی پارسائیان و دكتر سید محمد اعرابی
واكر،آوریل سی.، استراتژی بازاریابی، ترجمه دكتر سید محمد اعرابی و داود ایزدی
سید صالحی، سید رضا، بررسی موانع بكارگیری مدیریت استراتژیك در شهرداری تهران، پایان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق (ع)
شكری، مصطفی، كنكاشی در شناخت مدیریت استراتژیك، نشریه مدیریت(انجمن مدیریت ایران)، شماره۵۳و،۵۴ آبان ۸۰
Dr. Richard W. Oliver, The Evolution of Business Strategy, Journal of Business Strategy, ۲۰۰۵
منبع : راهکار مدیریت
همچنین مشاهده کنید