جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


بیگانه از قفس پرید


بیگانه از قفس پرید
● نگاهی به كی _ پكس
كی _ پكس (Pax -K) محصول سال ۲۰۰۱ آمریكا به كارگردانی «این سافت لی» براساس داستانی از «جین برویر» و فیلمنامه ای از «چارلز لویت» پنجشنبه شب دوهفته پیش از شبكه اول سیما پخش شد. این فیلم درامی فانتزی است كه بازیگران اصلی آن كوین اسپیسی و جف بریجز هستند.كی _ پكس برخلاف داستان های دراماتیك فانتزی با پیشبرد داستان به سوی اكشنی معمایی كه رنگ و بویی عرفانی نیز دارد، موجب شده تا منتقدان دیدگاه های متفاوتی درباره آن داشته باشند. خیلی ها عقیده دارند كه فیلم گرچه سرگرم كننده است اما سردرگم است.«پروت» (كوین اسپیسی) ادعا می كند از سیاره ای به نام «Pax -K» (كی- پكس) آمده. وی به تصور اینكه بیمار روانی است به یك آسایشگاه سپرده می شود. در آنجا نظر یك روانپزشك به نام مارك پاول (جف بریجز) را جلب می كند. مارك از سوی دوست ستاره شناسش قانع می شود كه پروت یك انسان معمولی نیست.
پروت كم كم روی بیماران روانی (كه هر یك كنایه از دغدغه های قشر خاصی از جامعه هستند) تاثیر می گذارد تا بتوانند بر بیماری خود غلبه كنند.
ارتباط پروت با بیماران روانی تقلیدی است از فیلم «دیوانه از قفس پرید» كه مقایسه این دو با یكدیگر ضعف های ساختاری كی- پكس را بیشتر از آنچه سزاوارش هست می نمایاند.
این فیلم می تواند از نگاهی دیگر یك فیلم عرفانی باشد چرا كه پروت یك انسان كامل است كه بی شباهت به یك قدیس نیست. او دروغ نمی گوید خشمگین نمی شود، مهربان است، از خشونت و هر چیزی كه منشاء خشنی داشته باشد مثل خوردن گوشت اجتناب می كند و هرگز گناه نمی كند (به نظر می رسد چنین آدمی لزوماً باید از یك سیاره دیگر بیاید) و از همه مهمتر اینكه سعی دارد تا دیگران را با سخنان خود ارشاد كند. كی- پكس هم بی شباهت به سرزمین موعود و یا مدینه فاضله نیست؛ سیاره ای كه در آن قانون وجود ندارد چراكه بی قانونی نیست و زمانی كه دكتر از پروت می پرسد كه: «مردم كی- پكس از كجا خوب و بد را تشخیص می دهند» در جواب می گوید: «خوب و بد را همه می شناسند.»
فراز و نشیب های كی- پكس به قدری تند و عجولانه است كه خود من نیز مجبور هستم برای پرداختن به آن مرتب از این شاخه به آن شاخه بپرم چرا كه فیلم ریتم مشخصی ندارد كه بتوان پله پله به آن رسید و در سكانس های پایانی، داستان ناگهان جنایی می شود و بعد به آنجا می رسد كه خود مخاطب حس می كند رودست خورده تا جایی كه به همراه دكتر پاول به این باور می رسد كه پروت یك بیمار روانپریش است اما دوباره نظرش عوض می شود و درمی یابد كه مسافر كی- پكس هر بار كه به زمین می آید با جسم یك زمینی كه دیگر دلیلی برای زمینی بودن ندارد به سیاره اش برمی گردد. او با جسم «رابرت پورتر» روستایی كه زن و فرزندش را از دست داده به زمین برگشته و اینك با جسم بث دختر سیاه پوست دوباره به كی- پكس برمی گردد اما تاثیرش را كه هدف او از به زمین آمدن بوده گذاشته است. او به بیماران روانی امید بخشیده، مثلاً یاد داده كه مرگ اجتناب ناپذیر است پس نباید با ترس از آن زندگی را خراب كنیم. او در پایان به دكتر پاول هم كه زندگی خصوص ناموفقی دارد و سال ها است با پسر بزرگش بی ارتباط است هم یاد می دهد كه نگاهش را به دنیا عوض كند و در آخر می بینیم كه چگونه در نمایی بسته، دكتر از پشت عینك پروت (كه برای متعادل كردن نور به چشم می زد) به دنیا نگاه می كند.
كی - پكس با همه قوت و ضعفی كه دارد، به دیدن بازی كوین اسپیسی می ارزد. بازیگری كه مرموز است و همیشه نقش های مرموز و غافلگیركننده ای از خود ارائه می دهد. سال ۱۹۹۵ سال عجیبی برای این بازیگر ۴۷ساله بود، در این سال او در فیلم هفت بازی كرد و نقش مهمی داشت اما اسم او در تیتراژ اول نبود و بعدها كارگردان اینگونه توضیح داد كه ما برای اینكه فیلم لو نرود و معلوم نشود قاتل زنجیره ای چه كسی است اسم او را در تیتر اول نیاوردیم كه این توجیه هرگز كوین اسپیسی را قانع نكرد و در همین سال هم فیلم مظنونین همیشگی با بازی او در لیست نامزدهای اسكار قرار گرفت و وی هم به عنوان بازیگر مكمل نامزد شد در حالی كه چه از نظر زمان حضورش در فیلم، چه به عنوان راوی و چه به عنوان نفر اول داستان كه حول محور او می چرخید وی بازیگر نقش اول این فیلم بود. البته حق كشی دوم خیلی هم به ضرر او نشد و به قولی موجب توفیق اجباری بود. چرا كه شاید اگر وی به عنوان بازیگر اصلی كاندید می شد نمی توانست از پس رقیب قدری همچون نیكلاس كیج كه در آن سال در فیلم «ترك لاس وگاس» بسیار خوب درخشیده بود بربیاید. در حالی كه توانست اسكار بهترین بازیگر نقش مكمل را در همان سال از آن خود بكند و جف بریجز بازیگر ۵۷ساله كی - پكس با وجود اینكه چهار بار نامزد جایزه اسكار شده اما تاكنون نتوانسته آن را به دست آورد.
هما گویا
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید