پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


تأملی بر ازدواج های دانشجویی


تأملی بر ازدواج های دانشجویی
مدتی است كه نوعی ازدواج در جوامع دانشگاهی ما به عنوان عالی ترین مكان فرهنگی ، تحقیقاتی و اطلاعاتی رواج پیدا كرده و بحثی به نام " ازدواج دانشجویی" را در بین علماء ، اساتید ، خانواده ها و جوانان رواج داده است. ما نیز بر آن شدیم به سهم خود این نوع پیوند را از زوایای متفاوت مورد تحلیل قرار دهیم.
ازدواج از طریق پیوند عاطفی ، روانی و جسمانی بین زن و مرد به عنوان عناصر اصلی تشكیل دهنده ی نهاد خانواده برقرار می شود و اشتراك منافع ، عقاید ، سازماندهی ، هدفمندی و برنامه ریزی را طلب می كند تا به صورت ازدواجی موفق جلوه گر شود.
ازدواج موفق در فرهنگ های مختلف تعابیر متفاوتی دارد. اما آنچه درتمام نظامهای عقیدتی و فرهنگی دنیا به عنوان مهمترین خصیصه ازدواج موفق ذكر می شود آن است كه پیوند سالم و ازدواج زنده ، تداوم در تفكر طرفین را به همراه خواهد داشت. بدان صورت كه با توجه به خواسته ها ، انتظارات و نیازهای خود و درنظر گرفتن هنجارهای جامعه به آنچه معقول و منطقی است دست یابند. عبارتی وجود دارد كه در عین كوتاهی، به اندازه یك زندگی مشترك حرف به همراه دارد. " طلاق عاطفی!" و این بدان معنی است كه زوجین علیرغم آنكه با هم و در زیر یك سقف زندگی می كنند، تنها سعی كرده اند در ظاهر، كنارهم باشد. اما در عمل همدردی ، همدلی ، تفاهم واحترام متقابل ، تكمیل و تكامل ، و عشق از كانون خانواده رخت بربسته و مهمترین شرط و كاركرد نظام خانواده كه همانا محبت ، عشق ورزی و تكامل است در آن رعایت نمی شود.
●طرز فكر و دیدگاه مشترك
آنچه كه برای یك ازدواج زنده، حیاتی تلقی می شود ، طرز فكر یكسان و دیدگاه مشترك بین افراد است . طرز فكر هریك از ما با توجه به سن ، نوع فرهنگ وسطح تحصیلات رسمی یا غیر رسمیمان شكل می گیرد. با این تعبیر بسیار طبیعی است كه نوع نگرش یك انسان پنجاه ساله با انسانی بیست ساله تفاوت اساسی داشته باشد. مشابه بودن سطح تحصیلات دردانشجویان به علت نزدیك بودن میزان بهره ی هوشی و شیوه نگرش آنها به محیط پیرامون ، به شیوه ای معمولی یا انتزاعی می تواند به موفقیت یك ازدواج كمك می كند ، اما عاملی اساسی تر در این مورد فرهنگ است . در كشور ما تجانس فرهنگی بسیار كم دیده می شود . زیرا علیرغم فرهنگ اصلی و كلیت یافته ایرانی، خرده فرهنگهای فراوانی را در شهرها ، مناطق، روستاها و محلات متفاوت مشاهده می كنیم كه با وجود تداخل فرهنگها و گستردگی ارتباطات ، هنوز به قوت خود باقی است. به عنوان مثال قوم كرد در منطقه غربی كشور تجمع یافته و قوم ترك در شمال و شمال غرب كشور؛ اما علیرغم همسایگی مكانی و نزدیكی جغرافیایی ، از لحاظ رسوم ، عقاید و سنتها و طرز تلقی مفاهیم متعدد مثل خانواده ،خواستگاری ، مراسم عروسی وعزا ، خوب و بد و... با هم بسیار متفاوت به نظر می رسند.
●تفاوت شیوه نگرش درخانواده
علاوه برمسائل فرهنگی بد نیست بدانیم عوامل بسیاری در ازدواج وتفاهم پس از آن مؤثرند . عواملی كه اكثراً در سطح ناخودآگاه ذهن جای گرفته اند . طبق پژوهش ها ی به عمل آمده یكی از علل مهم و قابل توجه طلاق در خانواده ها، بروز سوء تفاهم وعدم درك متقابل در طرفین است. اكثر زوج های در حال طلاق ، عدم تفاهم و دخالت خانواده زوج را مهمترین عوامل جدایی خود ذكر می كنند .علت بروز سوء تفاهم ها و ادراكهای متفاوت در موقعیت های یكسان آن است كه تجارب اولیه ما به شدت تحت تأثیر فرهنگ و محیط زندگی ، شرایط اقتصادی ، خانوادگی ، تربیتی ، شیوه نگرشی خانواده و نوع زندگی است كه در افراد مختلف به شدت متفاوت می نماید.
●فرهنگها و تجارب گوناگون
دانشجویانی كه با فرهنگ های متفاوت و تجارب گوناگون تصمیم به ازدواج می گیرند باید به طور جدی متوجه پیشینه خانوادگی و فرهنگی مختلف و احتمالاً متناقض با شرایط طرف مقابل خود باشند . این بهترین راه برا ی پیشگیری از وضعیتی است كه زوج جوان با مراجعه به مراكز مشاوره اظهارمی دارند : همسرم مرا درك نمی كند! گاهی برخی جوانان در ابتدا متوجه تفاوتهای خود به لحاظ خانوادگی ، شخصیتی ، عقیدتی و... با مورد انتخاب شده خود هستند اما به دلیل علاقه كوركورانه ، كه فقط از روی احساس بدون پایه عقلی و منطقی ایجاد شده ، با ساده اندیشی گمان می كنند می توانند تفاوتها را در سایه " عشق" تنها به اشتراك تبدیل كنند. علاقه و محبت برای تداوم یك زندگی مشترك عامل اصلی و پایه اساسی تلقی می شود اما منطقی تر آن است كه عشق را مكمل ازدواج بدانیم نه عامل آن. احساسات شدید وعواطف رقیق جوان ، گاه او را به سمتی می خواند كه تنها ملاك انتخاب خود را در چند برخورد كلاسی و دانشگاهی و علاقه ای كه در اثر همجواری ایجاد شده خلاصه می كند. حال آن كه عادات دیداری، با عشق تفاوتهای اساسی و اصولی دارد. آن هم عشقی كه لازمه یك زندگی موفق زناشویی است. حتی پس از ازدواج نیز عشق ورزیدن هنری است كه رعایت قوانین و اصول خاصی را طلب می كند. اصولی مثل پذیرش، درك وهمكاری .
پیش از توجه به این موارد ، لازم است هر جوان در اعماق ذهن و افكار خود به خود شناسی بپردازد. لازم است تا پیش از تصمیم به ازدواج ، .
هر یك از ما تكلیف خود را با مفاهیم انتزاعی و غیرانتزاعی و انتظارات و اهداف خود روشن كنیم تا از گزند آرمان گرایی های دور از دسترس و درگیرشدن در دام اوهام رهایی یابیم . شاید در سایه این خود شناسی به واقع بینی و آنچه كه یارو مددكار ما در حیات فكری و عقیدتی ماست دست یابیم .
‌●ویژگی های شخصیتی
یكی از سؤالات كلیدی در زمینه خودشناسی كه پیش زمینه اساسی انتخاب همسر و ازدواج تلقی می شود آن است كه واقعا از همسر آینده خود چه انتظاری داریم؟ و چگونه انسانی را با چه شرایط رفتاری و ویژگی های شخصیتی ، برای شراكت در زندگی می پسندیم.
اگر خواسته ها و معیارهای اصلی و حیاتی شخصی خود را بیابیم با دیدی واقع بینانه و عمیق تر می توانیم به كاوش شریكی با شرایطی نزدیك به آن ویژگی ها بپردازیم . در این میان نباید تشابه فكری ، عقیدتی و شخصیتی طرفین و خانواده آنان را از یاد برد . ازدواج نه تنها تركیب دو انسان ، بلكه تداخل دو خانواده است .
خانواده ها به عنوان عوامل بسیار مؤثر در زندگی یك زوج تازه پیوند یافته می بایست از تناسب درموقعیت های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی و... برخوردار باشند تا به تبع آن شاهد تشابه زوجین نیز باشیم. درصد ریسك تطابق و تشابه در موارد بالا بین دانشجویان بسیار بالاست ؛ زیرا در این گونه پیوندها معمولاً با خانواده هایی روبرو هستیم كه هیچ گونه اطلاع و آگاهی از ساختار اجتماعی و فرهنگی یكدیگر ندارند و تنها به علت اصرار فرزندانشان موافقت كرده و به نوعی ، تسلیم خواست آنان شده اند .●استقلال مالی جوانان
تصور می كنید تا چه حد می توانید از خصوصیات اخلاقی ، خانوادگی ، فرهنگی و رفتاری همكلاسی یا هم دانشگاهی خود اطلاع حاصل كنید؟ با توجه به این كه انسانها موجودات پیچیده ای هستند و توانایی تظاهر و نقش بازی كردن را نیز دارند. شاید به سبب همین توانایی ، اغلب اوقات رفتار انسان غیر قابل پیش بینی است و به طور طبیعی هر یك از ما در جمع سعی می كنیم خصوصیات منفی خود را پنهان كرده ، چهره ای منطقی ، آرام و دوست داشتنی از شخصیت خود به نمایش بگذاریم . آیا چند برخورد و یا رد و بدل كردن چند كتاب و جزوه و نهایتاً تحقیقی مشترك ( كه به شدت بعید می نماید) امكان شناخت زوایای تاریك شخصیتی و رفتاری طرف مقابل را به شما خواهد داد؟ می دانید كه بسیاری از اوقات ریشه رفتارهایمان حتی برای خود ما روشن نیست. این همان چیزی است كه در اصطلاح به بخش ناخودآگاه و خاطرات سركوب شده ی ما مرتبط می شود.
مسائل اقتصادی نیز به نوبه خود توجه ویژه ای را می طلبد ؛ چرا كه اكثر دانشجویان از استقلال مالی برخوردار نبوده و به جهت طولانی شدن مدت تحصیل، میزان وابستگی مالی واستفاده ازامكانات خانواده تا سنین بالا ادامه یافته و نسبت به قبل طولانی شده است. در حالی كه در گذشته فرزندان به سرعت وارد بازار كار شده ودرآمد مستقل مالی كسب می كردند. گرچه كار و تحصیل منافاتی باهم ندارند اما با شرایط زندگی امروزه ، اجباراً تحصیل علم بدون كار یا شغل مناسب برگزیده می شود. حتی پس از اتمام تحصیل نیز ضمانتی مبنی بر دستیابی به یك شغل مناسب وهمسو با تحصیلات وجود ندارد. لازم نیست شروع یك زندگی همراه با رفاه باشد اما حداقل برخورداری ازتأمین مالی و نداشتن دغدغه ونگرانی برای امرار معاش در حد متعادل ، شرط لازم تلقی می شود.
●نظرات و خواسته های منطقی
زندگی مشترك را نمی توان بر پایه اما و اگر ، و اصول سست و نامعقول بنا كرد. همچنان كه هیچ معماری عمارت خود را برخاك سست بنیان نمی گذارد . هر زندگی پشتوانه ای قوی و منطقی می طلبد . مثلاً تشابه فرهنگی در تمام دنیا از عوامل بسیار مهم موفقیت زندگی مشترك محسوب می شود. زیرا عوامل فرهنگی به زندگی جهت می بخشد ، اعتقادت ، مذهب ، نحوه معاشرت ، تربیت فرزندان و حتی پر كردن اوقات فراغت با عنایت به فرهنگ خاص هر خانواده و منطقه شكل می گیرد...
ازدواج دانشجویی درصورتی كه تنها معیارانتخاب ، برخوردهای ظاهری ، بدون در نظر گرفتن مسائل اصلی حتی حاشیه ای باشد با درصد ریسك بسیار بالایی مواجه خواهد شد.
ساده اندیشی است كه فكر كنیم :" من با یك نفر زندگی مشترك تشكیل می دهم ، با خانواده او چه كار دارم !؟...
نكته همینجاست. ازدواج ، برخورد دو فامیل ، دو خانواده و دو منطقه است . نادیده گرفتن خانواده ها ، نظرات و خواسته های منطقی آنان بزرگ ترین بی تجربگی جوانان محسوب می شود. اما آیا واقعاً هیچ راهی برای انتخاب همكلاسی به عنوان شریك زندگی نیست؟ آیا تمام ازدواج های دانشجویی خطا و برمبنای احساسات وعواطف گذرا و نامعقول شكل می گیرد؟
ازدواج دانشجویان نیز مانند هر پیوند دیگر می تواند به شكلی منطقی واصولی پایه ریزی شود. به شرط آن كه مراحل و معیارهای مناسب در نظر گرفته شوند. طبعاً دوجنس مخالف درمكانی فرهنگی با هم برخورد می كنند. جهت گیری فكری جوانان ، شور عاطفی و شرایط خاص جوانی سبب می شود در برخوردها نیم نگاهی هم به ازدواج داشته و در بین همكلاسی ها درجستجوی شریك زندگی باشند و گاه همسویی هایی بعضاً تصادفی آنها را به سوی هم می كشاند. اما خوب است قبل از ایجاد علاقه و ورود به دنیای لطیف عاطفه ، پس ازانتخاب اولیه كه مبنی برمنطق ودر نظرگرفتن معیارها وعوامل مؤثر درسعادت زندگی مشترك خواهد بود، انتخاب خود را با خانواده در میان بگذارند واز نظرات آنها و دلایلی كه برای موافقت یا مخالفت با این پیوند دارند آگاه شوند. پس از موافقت خانواده و آشنا شدن هردو خانواده با هم ، جوانان نیز می توانند در سایه ی استفاده ازتجربیات خانواده و در محیط خانه ، به اطلاعاتی كه لازمه ی شناخت همسر برای تشكیل یك زندگی مشترك است دست یابند و دركمال صداقت ، انتظارات ، اهداف وخواسته های خود را از ازدواج بیان كرده و نظرات شریك احتمالی زندگی آینده خود را نیز بشنوند ، و در سایه این گفت وشنودها ، تشابهات و اختلافات شخصیتی خود را محك بزنند . در سایه این شناخت ، پیوند مناسب تشخیص داده می شود و یا پیش از آن كه اتفاقی بیفتد متوجه تفاوت های اساسی شده و از بروز اشتباه در انتخاب پیشگیری می شود.
●سعادت و خوشبختی
بیایید صادقانه اعتراف كنیم كه والدین درپی سعادت وخوشبختی فرزندانشان هستند و گذر زمان تجربیاتی را در زمینه تفاهم، درك متقابل وهمسر مناسب به آنها اعطا كرده كه چندان آسان و بی دردسر به دست نیامده اند . ازداوج مهمترین و سرنوشت سازترین تصمیمی است كه در طول زندگی اتخاذ می كنیم . به طوری كه درست یا غلط بودن آن ، شرایط عاطفی ، خانوادگی واجتماعی ما را در تمام طول عمر تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. بیایید از تجربیات والدین در جهت دستیابی به شادی و آرامش بهره جوییم و به جای این كه آنها را مقابل خود بدانیم در كنارشان قرار گیریم تا از درصد پشیمانی خود طی سالهای آینده كاسته باشیم . تحصیلات عالی ، ارتقاء سطح فكری و توانایی های ذهنی ، انتزاعی واستدلالی انسان را موجب می شود اما اگر واقع بین باشیم باید بپذیریم كه تحصیلات جانشین تجربیات مفید و گرانبهای بزرگترها نخواهد شد . من وتو به عنوان جوان نیازمند تجربه ایم واگر انسان هوشمند ی باشیم همه چیز را خودمان تجربه نخواهیم كرد بلكه ا زتجربیات و توانایی های دیگران خصوصاً بستگان نزدیك خود نیز بهره خواهیم جست . برخی تجربه ها به منزله ی هدر رفتن تمام عمر خواهد بود. آیا حق داریم به این بهانه كه برای زندگی خود تصمیم می گیریم ، خود و اطرافیانمان را در دور باطل درگیری های خانوادگی و زناشویی ناشی از اشتباه در انتخاب خود قرا ر دهیم ؟ اگر زندگی مشترك یكی ازاعضای خانواده به بن بست برسد یا با مشكل مواجه شود تنها زوجین درگیر نخواهند بود بلكه اختلافات ، تمام اعضای خانواده را درگیر خواهد كرد. ضرب المثل معروفی است كه می گوید : " آنچه جوان در آینه بیند پیر در خشت خام بیند."
به هرحال ای جوان ! انتخاب صحیح حق توست، از حق طبیعیت دفاع كن و ازدواج را پیش از آن كه كل بگیرد نجات بده!
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید