جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


آیا خواستگاری مرد از زن اهانت‏ به زن است؟


آیا خواستگاری مرد از زن اهانت‏ به زن است؟
اینكه از قدیم الایام مردان به عنوان خواستگاری نزد زن می‏رفته‏اند و از آنها تقاضای همسری می‏كرده‏اند،از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت،مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.طبیعت،زن را گل و مرد را بلبل،زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است.این یكی از تدابیر حكیمانه و شاهكارهای خلقت است كه در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است وضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد،با این وسیله جبران كرده است.
خلاف حیثیت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود.برای مرد قابل تحمل است كه از زنی خواستگاری كند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری كند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت‏خود را به همسری با او اعلام كند،اما برای زن كه می‏خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حكومت كند،قابل تحمل و موافق غریزه نیست كه مردی را به همسری خود دعوت كند و احیانا جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.
به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریكایی،حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست‏بلكه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند كه عزت و احترامشان به این است كه به دنبال مردان نروند،خود را مبتذل نكنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند;زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.
این حالت اختصاص به جنس بشر ندارد،حیوانات دیگر نیز همین طورند;همواره این ماموریت‏به جنس نر داده شده است كه خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان بدهد.ماموریتی كه به جنس ماده داده شده این است كه با پرداختن به زیبایی و لطف و با خودداری و استغناء ظریفانه،دل جنس خشن را هر چه بیشتر شكار كند و او را از مجرای حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش در خدمت‏خود بگمارد.
●مرد خریدار وصال زن است نه رقبه او
عجبا!می‏گویند چرا قانون مدنی لحنی به خود گرفته است كه مرد را خریدار زن نشان می‏دهد؟اولا این مربوط به قانون مدنی نیست،مربوط به قانون آفرینش است. ثانیا مگر هر خریداری از نوع مالكیت و مملوكیت اشیاء است؟طلبه و دانشجو خریدار علم است،متعلم خریدار معلم است،هنرجو خریدار هنرمند است.آیا باید نام اینها را مالكیت‏بگذاریم و منافی حیثیت علم و عالم و هنر و هنرمند به شمار آوریم؟ مرد خریدار وصال زن است نه خریدار رقبه او.آیا واقعا شما از این شعر شاعر شیرین سخن ما حافظ،اهانت‏به جنس زن می‏فهمید كه می‏گوید:
شیراز معدن لب لعل است و كان حسن من جوهری مفلس از آن رو مشوشم شهری است پر كرشمه و خوبان ز شش جهت چیزیم نیست ورنه‏«خریدار»هر ششم
حافظ افسوس می‏خورد كه چیزی ندارد نثار خوبان كند و التفات آنها را به خود جلب كند.آیا این اهانت‏به مقام زن است‏یا مظهر عالیترین احترام و مقام زن در دلهای زنده و حساس است كه با همه مردی و مردانگی در پیشگاه زیبایی و جمال زن خضوع و خشوع می‏كند و خود را نیازمند به عشق او و او را بی نیاز از خود معرفی می‏كند؟
منتهای هنر زن این بوده است كه توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی كه بوده است ‏به آستان خود بكشاند. اكنون ببینید به نام دفاع از حقوق زن،چگونه بزرگترین امتیاز و شرف و حیثیت زن را لكه‏دار می‏كنند؟!
این است كه گفتیم این آقایان به نام اینكه ابروی زن بیچاره را می‏خواهند اصلاح كنند چشم وی را كور می‏كنند.رسم خواستگاری یك تدبیر ظریفانه و عاقلانه برای حفظ حیثیت و احترام زن است .
گفتیم اینكه در قانون خلقت،مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده است،بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران كننده ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترك آنهاست.این نوعی امتیاز طبیعی است كه به زن داده شده و نوعی تكلیف طبیعی است كه به دوش مرد گذاشته شده است.
قوانینی كه بشر وضع می‏كند و به عبارت دیگر تدابیر قانونی كه به كار می‏برد،باید این امتیاز را برای زن و این تكلیف را برای مرد حفظ كند.قوانین مبنی بر یكسان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستاری به زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست و تعادل را به ظاهر به نفع مرد و در واقع به زیان هر دو بهم می‏زند.
نویسنده: شهید مرتضی مطهری
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید