چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

صدای پای جنگ سرد دوم


صدای پای جنگ سرد دوم
بیش از پنج سال پیش، «جورج بوش» رئیس جمهوری آمریكا گفت كه در پی كاویدن ذهن «ولادیمیر پوتین» همتای روسی اش است و عنوان داشت كه دیدار آنها «آغاز رابطه ای بسیار سازنده» است. اكنون در گرماگرم مانورهای ژئوپولتیكی در قفقاز و آسیای مركزی، به نظر می رسد كه آمریكا و روسیه در آستانه جنگ سرد دوم قرار دارند اما واشنگتن برخلاف جنگ سرد دو كشور در نیمه دوم قرن بیستم، در حال حاضر در وضعیت ضعیفی برای شكست دادن روسیه، كه در موضع انتقال به یك ابرقدرت جدید است، قراردارد.
مبحث احیای جنگ سرد زمانی شروع شد كه «دیك چنی» معاون رئیس جمهوری آمریكا روز ۴ مه در نطقی در «ویلنیوس» پایتخت لیتوانی به روسیه تاخت. چنی كرملین را به خاطر تلاش جدی برای احقاق حقوق سیاسی گذشته خود و استفاده از زیرساخت های انرژی به عنوان ابزاری برای تهدید و باج خواهی مورد انتقاد قرارداد. فحوای سخنرانی چنی بر مأموریت جهانی دولت بوش به منظور برقراری دموكراسی متمركز بود. ادبیات او به گونه ای بود كه به موازات دترمینیسم ماركسیستی قرار داشت. چنی گفت: «ما دلایل فراوانی برای اعتقاد به آینده دموكراسی داریم. ما از ارزشهای پایدار و بزرگ حمایت كرده و آنها را مراعات می كنیم.» وی مشخصاً با اشاره به اتحاد شوروی سابق، اظهار داشت كه آمریكا می خواهد «این منطقه را از رگه های اشتقاق، از نقض حقوق بشر و از مناقشات بی سرانجام از جمله جنگ های ققفاز در قره باغ، اوستیای جنوبی و آبخازیا رها سازد.» چنی كه می كوشید لحن شدید خود در قبال كرملین اندكی نرم تر كند، گفت: «ما براین باور نیستیم كه مقرر شده روسیه دشمن ما باشد.» اما در مسكو مقامات و تحلیلگران سیاسی چنین باوری نداشتند. كرملین اظهارات چنی را «كاملاً نامفهوم» توصیف كرد و رسانه های روسی فریاد برآوردند كه واشنگتن در تلاش برای آغاز یك جنگ سرد جدید است. روزنامه روسی «كامرسانت» در تحلیلی اظهارات چنی را با سخنرانی «پرده آهنین»، «وینستون چرچیل» در سال ۱۹۴۶ مقایسه كرد. كامرسانت نوشت: «جنگ سرد دوباره آغاز شده اما این بار خطوط مقدم تغییر كرده است.»
گفته های چنی تا اندازه ای اعتراف آشكار به حقایقی است كه طی دو سال و نیم گذشته نمود برجسته تری یافته است. كم شدن روابط آمریكا و روسیه را می توان در زمانی جست وجو كرد كه تقلای نیروهای آمریكایی برای مهار شورش ها در عراق آغاز شد، كسانی كه تحولات قفقاز و آسیای مركزی را دنبال می كنند به خوبی می دانند كه روسیه و آمریكا در این مناطق رقیب یكدیگر هستند. هر دو طرف سعی كرده اند تا خود را شریك یكدیگر جلوه دهند، حتی زمانی كه برای اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی در این دو منطقه رقیب یكدیگر بوده اند. اظهارات چنی بسیار روشن بود: «دولت پوتین آزادی های فردی را محدود كرده و كرملین از شركت های انرژی تحت كنترل دولت به عنوان اهرمی ژئوپولتیكی به ویژه در آسیای مركزی استفاده كرده است.» اما دولت بوش در ارتباط با مبارزه با روسیه، برآورد و تصور نادرست و خطرناكی از ضعف و قوت های جاری آمریكا دارد و این درحالی است كه روزنامه آمریكایی «وال استریت ژورنال» هشدار داده كه «عملكرد گذشته هیچ نتیجه ای را در آینده تضمین نمی كند.»
آشكار است كه جنگ سرد جدید ماهیتاً بیشتر اقتصادی خواهد بود تا سیاسی و ایدئولوژیك. علاوه بر این، به جای جدال بر سر تمركز بر اروپای مركزی و غربی، این بار مراكز ثقل درگیری جدید روسیه و آسیای مركزی خواهد بود. با توجه به این فاكتورها، ایالات متحده در حركت به سوی مرحله بعدی در رقابت ژئوپولتیكی با روسیه وضعیت بسیار نامطلوبی دارد. اما روسیه از یك امتیاز قطعی جغرافیایی برخوردار است و آن اینكه با قفقاز و آسیای مركزی هم مرز است. مهمتر آنكه، در زمانی كه آمریكا در عراق گرفتار شده، شركت های انرژی روسی جای پای روسیه را در قفقاز و آسیای مركزی مستحكم تر می كنند. مسكو حتی نفوذ گسترده ای در زیرساخت های گرجستان كه نزدیكترین متحد آمریكا در هر دو منطقه است، دارد. روسیه همچنین طی ماههای اخیر قدرت خود را بر مسیرهای صادرات انرژی بیشتر اعمال كرده كه این رمز پیروزی در جنگ ژئوپولتیكی است. آمریكا برای شكستن آستانه قدرت روسیه، مكانیزم های محدودی در اختیار دارد. هرگونه بخت موفقیت آمریكا بستگی به سرنوشت دو خط لوله نفتی و گازی كه از جمهوری آذربایجان و گرجستان به تركیه می رود، دارد: خط نفتی باكو - تفلیس - جیحان (BTC) كه در سال ۲۰۰۵ افتتاح شد و خط انتقال گاز طبیعی باكو - تفلیس - از روم كه قرار است اواخر سال جاری میلادی گشوده شد. برای تكمیل اهداف استراتژیك این دو خط انتقال نفت و گاز، قزاقستان نیز باید بخش عظیمی از منابع طبیعی فراوان خود را از طریق این دو مسیر منتقل كند.
چنی پس از سخنرانی در ویلینوس به قزاقستان پرواز كرد تا در مورد خطوط انتقال انرژی مورد حمایت آمریكا با رئیس جمهور نورسلطان نظربایف لابی كند. زمانی كه چنی در آستانه پایتخت قزاقستان بود «دانیال احمداف» نخست وزیر قزاقستان سرگرم دیداری كاری از جمهوری آذربایجان بود. احمداف از همان جا اعلام كرد كه كشورش انتقال نفت از طریق BTC و صادرات گاز از طریق خط انتقال باكو - ارزروم به بازارهای غربی علاقه مند است.
این اظهارات در ظاهر بسیار خوشحال كننده است اما در باطن ارزش چندانی ندارد مقامات قزاقستان از جمله نظربایف پیش از این نیز اظهارات مشابهی داشته اند اما احمداف پا را فراتر گذاشت و عنوان كرد كه كشورش آماده امضای توافقنامه انتقال نفت از طریق BTC در ماه آینده است. این درحالی است كه هنوز احتمال امضای چنین توافقنامه ای در ماه ژوئن وجود ندارد.
بدون توجه به تحقق این امر، مسأله مهم آن است كه قزاقستان اشتیاق فراوانی برای انتقال انرژی از طریق جمهوری آذربایجان دارد اما آستانه در این مورد هنوز ساكت است. در ماه آوریل قزاقستان تعهد كرد كه صادرات نفت از راه خاك روسیه را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. بنابراین قزاقستان فقط می تواند بخش كوچكی از صادرات انرژی خود را از طریق جمهوری آذربایجان منتقل كند كه آن هم به خاطر جلب رضایت آمریكاست و درواقع نمی خواهد مبارزه انرژی میان آمریكا و روسیه به نفع واشنگتن تمام شود.
واكنش دیگر آمریكا به نفوذ فزاینده روسیه در آسیای مركزی، تلاش برای تمركز بر آسیای جنوبی است. این هدف در ایجاد دفتر امور آسیایی مركزی و جنوب آسیا در وزارت خارجه آمریكا منعكس است. سیاست های آمریكا در قبال آسیای مركز پیشتر توسط دفتر او را سیای وزارت خارجه بررسی می شد. مقامات آمریكایی در اواخر ماه آوریل در راستای سازماندهی مجدد وزارت خارجه طرح جدیدی را برای توسعه سیاست های واشنگتن در جنوب آسیا و آسیای میانه به پیش بردند. در این طرح بر انتقال برق تاجیكستان و قرقیزستان به عنوان موتور توسعه روابط بین منطقه ای تأكید شده است. اما به نظر نمی رسد كه این طرح عملی شود زیرا شركت های روسی بخش عظیمی از زیرساخت های تولید برق تاجیكستان را در اختیار دارند.
علاوه بر این، آمریكا در زمینه ای كه پیشتر قوی بود اكنون شكننده شده و آن ایدئولوژی است. در جریان جنگ سرد، جذابیت دموكراسی، ایالات متحده را قادر می ساخت تا عرصه اخلاقی و افكار عمومی وسیعی را تصرف كند اما در سالیان اخیر رسوایی های متعددی مانند شكنجه زندانیان ابوغریب در عراق به اعتبار آمریكا در مسائل حقوق بشر و اشاعه دموكراسی لطمه زد. اكنون رهبران اقتدارگرای قفقاز و آسیای مركزی، حتی آنان كه روابط دوستانه ای با آمریكا دارند كمتر از هر زمان دیگری به درخواست های واشنگتن برای رعایت حقوق بشر توجه می كنند. برای نمونه، «الهام علی اف» رئیس جمهوری آذربایجان در سفر اخیر خود به واشنگتن با یادآوری قضیه ابوغریب به انتقاداتی كه در مورد نقض حقوق بشر از باكو مطرح شده، پاسخ داد. علی اف در دیدار با نمایندگان سازمان های غیردولتی گفت: «این اتفاقات همه جا می افتد. آیا قضیه ابوغریب نشان دهنده غیردموكراتیك بودن دولت آمریكاست؟»
بسیاری از سیاستگذاران قفقاز و آسیای مركزی با دیده تردید به اظهارات آمریكاییان درمورد اشاعه دموكراسی می نگرند و معتقدند كه دولت بوش استانداردهای دوگانه ای دارد. چنی در سفر اخیر خود به این بدبینی ها دامن زد. وی پس از سخنرانی اش بلافاصله به قزاقستان سفر كرد و در آنجا دغدغه های اشاعه دموكراسی جای خود را به مسائل مربوط به انرژی داد. نظربایف در سالیان اخیر به دلیل تقلب در انتخابات و محدودكردن آزادی های سیاسی با انتقادات بین المللی زیادی مواجه شده است. اما چنی با بی اعتنایی از كنار این كوتاهی های قزاقستان گذشت. او در یك كنفرانس خبری كوتاه گفت: «پیشرفت های ۱۵ سال اخیر قزاقستان در زمینه های سیاسی و اقتصادی قابل ستایش است.» این در شرایطی است كه پیشتر وی با نمایندگان اپوزیسیون سیاسی قزاقستان دیدار كرده بود اما زمانی كه با حضور یكی از چهره های برجسته اپوزیسیون در این جلسه ممانعت به عمل آمد چنی سكوت اختیار كرد.
از مارس ۲۰۰۵ تاكنون روند برقراری دموكراسی در آسیای مركزی با مشكلات بسیاری روبرو بوده است. پس از خلع «عسكر آقایف» رئیس جمهوری سابق قرقیزستان از قدرت این كشور، با رشد جرم و فساد مواجه شده است. روسیه با استفاده از این مسأله خود را به عنوان تأمین كننده ثبات سیاسی وارد عرصه كرده و این درحالی است كه ثبات سیاسی را گاهی با از دست رفتن آزادی های سیاسی و مدنی مترادف گرفته است.
نظربایف در كنفرانس خبری با چنی به زبان دیپلماتیك به آمریكا اعلام كرد قزاقستان راه سیاسی خود را در پیش گرفته و طی می كند و اهمیتی نمی دهد كه آمریكا چه فكری می كند. وی گفت: «باید بپذریم كه هر دولت مستقلی برای حل مشكلات سیاست خاص خود را دارد و همه باید به آن سیاست احترام بگذارند.»
ترجمه: هرمز برادران
منبع: اوراسیانت
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید