سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

دلواپسی مشروطه خواهان


●جمعه ۲۸
پاسخ نامه طباطبایی به شاه مطلوب علما نبود و نشان می داد این پاسخ از عین الدوله است . از این رو طبا طبایی با توجه به فشارهای موجود و شب نامه های متعددی كه در منزل آقایان می اندازند تصمیم می گیرد نامه ای دیگر به شاه بنویسد و در آن مشكلات را بیان نماید.ملك زاده در تاریخ انقلاب مشروطه خود می نویسد كه این تصمیم در جلسه مجمع روسای روحانی و رهبران آزادیخواه كه هر شب برای بررسی مسائل روز گردهم می آمدند گرفته شده است. با توجه به شروع نامه «فریاد دل وطن پرستان به عرض اعلیحضرت...» می توان حدس زد نامه توسط جمعی از آزادی خواهان نگارش و تهیه شده است. علیهذا نامه ای توسط مرحوم طباطبایی خطاب به شاه نوشته می شود كه توسط حاج غفارخان قوام دیوان به معتمدالحرم رئیس خواجه سرایان دربار داده می شود تا وی نامه را به مظفرالدین شاه برساند. طباطبایی در این نامه خطاب به مظفرالدین شاه می نویسد:پادشاه رئوف و مهربان بی طمع و با گذشت را چرا نخواهیم، راحت و آسایش ما از دولت اعلیحضرت است.» و در ادامه وضعیت ایران را چنین توصیف می كند: «اعلیحضرتا مملكت خراب، رعیت پریشان و گدا، دست تعدی حكام و مامورین بر مال و جان رعیت دراز، ظلم حكام و مامورین اندازه ندارد، از مال رعیت هر قدر میل شان اقتضا كند می برند...»«...مجلس عدالت یعنی انجمنی مركب از تمام اصناف و مردم كه در آن به داد عامه مردم برسند، شاه و گدا در آن مساوی باشد، فواید این مجلس را اعلیحضرت خود بهتر می داند. مجلس اگر باشد این ظلم ها رفع خواهد شد، خرابی ها آباد خواهد شد و خارجه طمع به مملكت نخواهد كرد...» و همین طور از وضعیت سربازان می نویسد و ظلمی كه به اینان می رود و در ادامه ضمن گلایه از اطرافیان شاه كه نمی گذارند دعاگویان عرایض خود را مستقیم به اعلیحضرت برسانند.
نامه را به این صورت به اتمام می رساند:«اعلیحضرتا! سی كرور نفوس را كه اولاد پادشاهند اسیر استبداد یك نفر نفرمایید و به خاطر یك نفر مستبد چشم از سی كرور فرزندان خود نپوشید. مستدعیم این عریضه را به دقت ملاحظه فرمایید وپیش از انقطاع راه چاره ای فرموده تا مملكت از دست نرفته و یك مشت رعیت بیچاره كه به منزله فرزندان اعلیحضرتند اسیر و ذلیل خارجه نشوند. الامرالاعلی مطاع.» معتمدالحرم كه عریضه را از غفورخان می گیرد به او می گوید به آقای طباطبایی عرض كن با اینكه عین الدوله قدغن كرده است كه عریضه ای به شاه داده شود من عریضه را تقدیم حضور مبارك می كنم و اگر جواب دادند جواب را می فرستم در غیر این صورت از من درخواست جواب نكنید. معتمدالحرم رئیس خواجه سرایان همانی است كه پاسخ نامه اول مرحوم طباطبایی به شاه را به وی می رساند.
●شنبه ۲۹
در حالی كه فشار عین الدوله به مردم و بالاخص مشروطه خواهان هر روز افزایش می یافت و هرچه می گذشت مردم از رسیدن به درخواست های خود ناامید تر می شدند، از سن پطرزبورگ خبر رسید كه شاه ایران به بیماری نقرس مبتلا شده است و حال وی به شدت وخیم است. با رسیدن این خبر مشروطه طلبان دیگر مطمئن شدند كه به مظفرالدین شاه دسترسی پیدا نخواهند كرد و حاكم بلامنازع عین الدوله است.
در این روز حبل المتین نوشت: سفیر انگلیس و وزیر خارجه روسیه در سن پطرزبورگ گفت وگوهای اولیه مبنی بر تقسیم ایران به غرب و شرق بین خودشان را به اتمام رسانده اند. براین اساس ایران از غرب تا سرحد دشت های مركزی و سواحل دریای خزر تحت لوای شوروی قرار می گرفت و شرق ایران و سواحل خلیج فارس به انگلستان. گرچه هنوز این صحبت ها قطعی و عملی نشده بود ولی غیرت ایرانیان را برانگیخت. این خبر ابتدا در روزنامه «ایران سلطان» كه روزنامه رسمی دربار بود با آب و تاب فراوان منتشر شد.
●یكشنبه ۳۰
روزهای قبل دیدیم طباطبایی نامه ای به عین الدوله نوشت و نسبت به تعلل در انجام وعده ها اعتراض كرده بود. از جمله در آن جمله ای به عنوان هشدار نوشته بود كه: «اگر اقدام نفرمایید یك تنه اقدام خواهم كرد.» عین الدوله دستخط را اشتباه خوانده و كلمه یك تنه را یكشنبه می خواند.
تصور می كند در این روز طباطبایی می خواهد شورش عمومی برپا كند. از همین رو برای آمادگی مقابله سربازان را كه بیرون شهر بوده اند به داخل شهر می آورد و در نقاط حساس مستقر می كند. به شاه نیز گفته بود كه ملاها خیال دارند امروز بلوا كرده و شاه را بكشند. اما برخلاف این تصور در این روز هیچگونه حركتی نشد و مردم در شگفت بودند كه چرا شهر نظامی شده است. ماجرا روشن شد و مردم فهمیدند كه عین الدوله از چنان قدرت و شهامتی برخوردار نیست و از هر حركت مردمی واهمه داشته و هراسان است. این واقعه باعث شد ترس مردم ریخته و شوكت عین الدوله كاسته شود.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید