پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی ورزشی


دیپلماسی ورزشی
توجه جوامع به افزایش سلامت و بهداشت روح و روان و جسم، افزایش اوقات فراغت و نیاز به پر كردن آن، گسترش شبكه ارتباطات رسانه ای و شهری، افزایش طرفداران رشته های مختلف ورزشی و پیگیری مسابقات از نزدیك به عنوان یك برنامه پرهیجان و لذت بخش، اقتصاد ورزش و سوددهی و بهره وری بالای ورزش در بخش تجارت و عواملی از این دست، موجب شده است كه ورزش از یك جایگاه خاص و ویژه ای در سطح جوامع انسانی برخوردار شود.
توجه به ورزش در نخستین نگاه در میان عموم طبقات جامعه و در دیگر سو در حوزه سیاست و توجه سیاستمداران به مقوله ورزش، از جمله مباحثی است كه در بسیاری از كشورها، دیرزمانی است كه از جمله ابزارهای ارتباطی، جاذب و فراگیر برای ارتباط با بدنه اجتماع و دیگر كشورها به كار رفته و می رود.
شاید یكی از شناخته شده ترین افراد سیاسی در طول تاریخ را بتوان هیتلر نام برد. هیتلر در زمان برگزاری بازیهای المپیك در ۱۹۳۶ یك استادیوم بسیار زیبا با گنجایش ۱۰۰ هزار نفر ساخت. این بازیها در زیر فشار سیاسی و جوی سنگین برگزار شد. هیتلر با لباس كامل نظامی و بازوبند صلیب شكسته چكمه و حمایل و زرق و برق كامل در پشت بلندگو قرار گرفت و به عنوان مظهر و شخصیت اول آلمان بازیها را گشود و چنین گفت: من بازیهای برلین، یازدهمین المپیك جدید را می گشایم.
در این لحظه شلیك یازده توپ سنگین به نشانه المپیك یازدهم، استادیوم را لرزاند.هیتلر مبارزه در ورزشگاه را با میدان جنگ یكسان می انگاشت!
همچنین در دوران اخیر می توان از سیلویو برلوسكنی نخست وزیر اسبق ایتالیا نام برد كه باشگاه مطرح آ.ث.میلان را در حوزه رهبری خود داشت. وی ضمن بهره مندی از ارزش شهرت و محبوبیت و اهداف اقتصادی از طریق این باشگاه اهداف سیاسی خود را هم به پیش می برد.
●دیپلماسی ورزشی
موضوع دیپلماسی ورزش بین حكومتها، شاید یكی از سابقه دارترین مباحث مطرح دیپلماسی كشورها باشد و مؤید این گفتار، صدای توپ پینگ پنگ دهه ۱۹۷۰ بین كشورهای چین و آمریكا بود كه ایجاد روابط حسنه بین دو كشور را نوید داد كه از آن به عنوان دیپلماسی پینگ پنگی در تاریخ یاد می شود.
همچنین در ۱۹۵۰ زمانی كه روس ها درصدد جلب نظر دولت ایران بودند، از سوی میلتون آیزنهاور رئیس دانشگاه دولتی پنسیلوانیای آمریكا، دعوت نامه ای به دست فدراسیون فوتبال ایران رسید كه طی آن از ایران خواسته شد كه تیم برتر دانشگاهش را برای یك بازی دوستانه به ایران اعزام كند. در آن روزها تیم آمریكایی، با دسته های گل مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت!
به هر تقدیر، تا آنجایی كه تاریخ به خاطر سپرده است، در صحنه های بین المللی ورزشی، دستگاه های متولی ورزش به شدت تحت تأثیر سیاست های سیاستمداران قرار گرفته اند و چه بسیار از رقابتهای ورزشی به صحنه رویارویی سیاست دولت ها كشانده شده كه شاید یكی از مطرح ترین آنها سیاست عدم رویارویی ورزشكاران ایران با اسرائیلی ها در طول سالهای گذشته باشد.
كارشناسان در این باره بر این باورند كه تماس های ورزشی، زمانی می تواند مفید فایده شود كه از تصمیم دو كشور برای تجدید نظر در روابط آنها به كار برده شود. این تماس ها در بعد ورزش توانسته است، یخ روابط را باز كند. اما روابط ورزشی به تنهایی نمی تواند به حسن روابط منتهی شود. ورزش نیز مانند برقراری روابط هنری، فرهنگی و اقتصادی در میان كشورها مانند مبادلات و نشستهای برجستگان و نخبگان رشته های مختلف هنر و فرهنگ، فقط تا حدی زمینه ساز برقراری برخی از مراودات بین كشورهاست.
●ورزش+ تماشاگران
یكی از مهمترین شاخصه های ورزش در جوامع، وابستگی قطعی آن با تماشاگران آن است. در حقیقت ورزش بدون تماشاچی مفهومی ندارد.از دیگر سو نقش رسانه های جمعی نیز به شدت حوزه ورزش را تحت تأثیر قرار می دهد به طوری كه اگر رسانه های ارتباط جمعی به هر دلیل نخواهند یك رشته ورزشی را تحت پوشش خبری قرار دهند، آن ورزش در فضای محدود خود، خاموش می ماند!
تاكنون بارها شاهد طرح این مبحث از سوی مسئولان برخی رشته های مختلف ورزشی بوده ایم كه از نحوه انعكاس اخبار و گزارشات ورزشی حوزه خود در مطبوعات و بویژه رسانه های شنیداری و دیداری گله مند بوده اند و اهمیت رویدادهای ورزشی و قهرمانان ورزشی خود را در گرو پخش به موقع و مناسب این رخدادها توسط رسانه های جمعی عنوان كرده اند!
ورزش و مردم نیز به جرأت یكی از اثرگذارترین و وسیع ترین نمود حضور در جوامع بوده و هست. شاید كمتر كسی حضور میلیونی زنان و مردان ایران را در تیر ماه ۱۳۷۷ و در فاصله زمانی میان بازیهای مقدماتی جام جهانی، از خاطر برده باشد.
حضور ملی و خوشحالی میلیونها ایرانی در خیابانها ناشی از پیروزی تیم فوتبال ایران بر تیم آمریكا بود، به طوری كه مطبوعات، رسانه های جمعی و بسیاری از سیاستمداران را نیز غافلگیر كرد.
در آن زمان فیفا این بازی را جوانمردانه نامید و ادب و آرامش در میان مردم و بازیكنان فوتبال در خاطر تاریخ نقش بست.
●ورزش و ورزشگاه عرصه ای مناسب برای تبلیغات حكومتی
شاید یكی از شناخته شده ترین چهره های دولتی ایران در بعد از پیروزی انقلاب كه حوزه ورزش را حوزه تقویت اراده و هویت ملی و جمعی نامید، سید محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق باشد. حضور خاتمی در آخرین بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ بین ایران- بحرین در ورزشگاه آزادی كه به پیروزی ایران انجامید، از جمله این نوع دیپلماسی ورزشی است.
وی همواره پیروزی های ایران را چه در حوزه فوتبال و چه در حوزه كشتی، پیروزی اراده جمعی و هویت ملی می نامید و این اتحاد را فراتر از هر نوع دیپلماسی سیاسی می خواند.
شاید بتوان حضور محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری فعلی ایران را نیز در تمرین های مقدماتی تیم ملی فوتبال ایران قبل از جام جهانی در سال گذشته و پوشیدن لباس تیم ملی فوتبال، از جمله این نوع دیپلماسی ورزشی عنوان كرد. همچنین طرح حضور بانوان در ورزشگاه ها توسط احمدی نژاد، كه هر چند پس گرفته شد، نیز دیپلماسی از راه ورزش بود!
برخی كارشناسان در این باره می گویند كه در مجموع ورزشگاهها و استادیومها به عنوان یكی از عناصر و اجزای جامعه توسعه یافته و شهری، به عنوان مكانهایی مطرح هستند كه به مداخله تماشاگران با ورزش و در نهایت تسلط تماشا چیان و بروز بیان احساسات و تفكرات آنان می انجامد.
از دیگر سو جناح های مختلف حكومتی نیز در مقاطع مختلف و در طول سالهای گذشته از هر یك از این عامل برای بسط و توسعه تفكرات و اندیشه های خود سود برده اند. به طوری كه جناح محافظه كاران در شرایط فعلی، برای تقویت جوانب مذهبی و دینی خود از طریق ورزش، قواعد و دستوراتی را به جامعه ورزش دیكته می كنند.
در تأیید این نگاه شاید یكی از تازه ترین این نوع دستورات در مبحث اخلاقیات در ورزش كشورمان، دستورات معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی مهندس محمد علی آبادی در خصوص نحوه حضور ورزشكاران در میادین ورزشی كشور باشد. وی كه در جمع رؤسای فدراسیون ها چندی پیش سخن می گفت از چهره های ورزشی آرایش شده كشور در میادین ورزشی انتقاد كرد و تكلیف كرد كه از حضور چنین ورزشكارانی در میادین ورزشی به شدت ممانعت به عمل آید و عذر چنین ورزشكارانی را بخواهند.وی همچنین به توجه ورزشكاران برای شركت در مراسم مذهبی و توسعه مسائل فرهنگی در حوزه ورزش بسیار تأكید كرده است.
هر چند اخلاقیات در ورزش از همان آغازین روزهای بنیانگذاری بازیهای المپیك مدنظر بوده است و وفاداری به اصل پاكی، سلامت و آرمان گرایی ورزش همچنان از اصول مطرح در اخلاقیات ورزش است، اما این كه اخلاقیات تا چه حد در بخش ورزش به طور واقعی وجود دارد و یا پاس نگاه داشته شده است، خود تأمل برانگیز است و همیشه از آن به عنوان یكی از چالش های مهم پیش روی ورزش یاد شده است و نكته ای را كه نباید از نظر دور داشت این موضوع است كه ورزش در نوع خود آرمان گراست و تسلیم روحیه جمعی است، نه تفكر فردی.
●افزایش فعالیتهای ورزشی خواست آگاهانه مردم
با رشد و توسعه جوامع مدنی و شهری و افزایش اوقات فراغت شهروندان، از جمله خواسته های آگاهانه مردم، افزایش فعالیتهای ورزشی است. این موضوع در كشور ما نیز در دو دهه اخیر مورد پذیرش حكومت قرار گرفته است و در جهت بسط و توسعه آن فعالیت های بسیاری صورت گرفته است.
موضوع «ملی بودن» در ورزش اصیل ترین محور ورزش است و پیروزی در هر یك از میادین ورزشی بر رقبای داخلی یا خارجی، همواره خیل عظیم طرفداران را به سوی خود جلب می كند و به لحاظ روانی و روحی همه به حالت تسلیم به طرفداری از پیروزی «یكپارچه» سازماندهی می شوند.
دولت ها در بسیاری مواقع از این شور و احساسات جمعی به عنوان یك سرمایه سیاسی سود جسته اند. در حقیقت ورزش به عنوان میدان نمایش احساسات یك جامعه، قالب و ابزار مناسبی است كه هویت ملی را بروز می دهد.
همچنین یك تحقیق دانشگاهی در دهه ۱۳۷۰ درباره انگیزه ورزشكاران و قهرمانان برای شركت در یك مسابقه و درك آنها از وظیفه ملی نشان داده است كه ورزشگاه به نحو بارزی موجب شكل گیری «تصور از جامعه ملی» است و استفاده از مقوله ورزش برای ترویج یك هویت ملی، سابقه تاریخی دارد. حكومت ها در طول تاریخ نشان داده اند كه به شكل كاملاً مؤثری از ورزش برای جهت دهی اهداف خود از هویت ملی بهره برده اند.
از دیگر سو، رفتار هواداران استقلال و پیروزی نیز تجلی این نوع هویت ملی در ایران است. همچنان كه یوونتوس و بایرن مونیخ و یا سه تیم مطرح استانبول در تركیه و امثال اینها هویت ملی آنها را شكل می دهند.
اما به رغم رقابت عمیق و ثابت شده ای كه میان این تیم ها و طرفداران آنها مطرح است اما وقتی پای یك بازی و مسابقه خارجی مطرح می شود، طرفداران صرف نظر از هویت تیمی خود، تیم ملی خود را حمایت می كنند.
پس واضح است كه ورزش یكی از پایه های اصلی و مهم وحدت ملی بوده و خواهد بود.
حكومتها در طول دوران حكومت خود به شكل های مختلفی بسته به جناح تحت تسلط خود بر ورزش مستولی شده اند، خواه این استیلا بر پایه انگیزش های ملی و یا مذهبی بوده باشد. از این منظر ورزشگاهها همواره به عنوان یكی از مكانهای نشان دار برای دولتها مطرح بوده است و از این جهت رفتارهای تماشاگران می تواند تفاسیر مختلفی را از سوی جناحهای سیاسی به همراه داشته باشد.
●روح ورزش
در دوران حكومت قاجاریه میزان توجه به مقوله ورزش از طریق مطبوعات اندك آن زمان، بسیار ناچیز بود و از اواخر سالهای ۱۲۹۰به این سو از ورزش به عنوان یك عامل مهم در سلامتی جامعه یاد شد و از سال ۱۳۰۰ به این سو فعالیتهای ورزشی توانستند به عنوان بخشی از زندگی اجتماعی ایرانیان بویژه در طبقه متوسط جامعه رشد و نمو پیدا كند و در حقیقت بخشی از تلاش های دولت مردان این شد كه وضعیت سلامت و بهداشت جامعه را از این طریق افزایش دهند.
دهه ۱۳۱۰ شاهد افزایش سریع و رواج ورزش های مدرن با ایجاد تیم های ورزشی در مدارس همراه بود. فعالیت بخشهای خصوصی در جهت ایجاد مؤسسات ورزشی با حمایت دولت توسعه یافت و نشریات آن زمان این دهه را رواج «كلوب های ورزشی» در جامعه شهری ایران خواندند و انجمن های ورزشی در رشته های متنوع پا گرفتند.
در این مقطع، ورزش به عنوان یكی از شاخص های شیوه زندگی طبقه متوسط نوین جامعه ایران كه با سایر طبقات متفاوت بود و در عین حال به عنوان نمونه بود، مطرح شد و از سوی دیگر سرمشق و نمونه واقع شدن ورزش برای طبقات اجتماعی مختلف باعث شد كه ورزش به سمت سیاست های كشوری سوق پیدا كند و به بخشی از تلاش های دولت در جهت ایجاد یك ملت سالم و فعال تبدیل شود.شاید یكی از دیدگاه های مهم در آن زمان این بود كه ورزش یكی از مهمترین اركان سلامتی است.اما با آغاز شهرنشینی و صنعتی شدن و افزایش تعداد شهروندان تهران از ۲۱۰ هزار نفر در سال ۱۳۱۰ به ۵۴۰ هزار نفر در سال ،۱۳۲۰ مشكلات اجتماعی به گونه ای دیگر رقم خورد.
از این دوره خستگی یكی از ویژگی های ذاتی زندگی شهری شد. در نتیجه ورزش می توانست تلاش متفاوتی برای رفع این مشكلات محسوب شود.
به باور بسیاری از كسانی كه به فلسفه پیشرفت كشورها اندیشیده اند، ورزش نیز یكی از عوامل مهم و برجسته ارزیابی توان ملی محسوب شده و اثرات مثبتی بر گرایشات اخلاقی داشته است.
بر اساس همین دیدگاه بوده كه برای حفظ هویت فرهنگی ملی و غرور ملی ورزش نقش اساسی را بر عهده داشته است.
اما موضوع ورزش هر چه هست چه در شكل قدیم آن و چه در شكل مدرن و سازمان یافته آن، بر این نظریه كه كشورها و جناح های سیاسی از ورزش به عنوان یك راهكار سیاسی نیز بهره می برند، صحه گذاشته است.
مریم رضایی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید