جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

بیداری‌ دخانیه‌


بیداری‌ دخانیه‌
یكی‌ از نقاط‌ عطف‌ و مهم‌ تاریخ‌ معاصر ایران‌ نهضت‌ «تحریم‌ تنباكو» است‌. بیشتر مشروطه‌نویسان‌، آن‌ را مبدا و پیش‌ درآمد انقلاب‌ مشروطیت‌ شمرده‌اند زیرا با تزلزلی‌ كه‌ در اركان‌ قدرت‌ استبدادی‌ ناصرالدین‌ شاه‌ قاجار پدید آمد و شكستی‌ كه‌ استعمار از این‌ حركت‌ متحمل‌ شد، راه‌ مبارزه‌ و جنبش‌ برای‌ آزادیخواهان‌ و مشروطه‌طلبان‌ هموار شد و افكار قانون‌خواهی‌ و مشروطه‌طلبی‌ برای‌ طرح‌ در عرصه‌ جامعه‌، بستری‌ پیدا كرد. در راس‌ این‌ جنبش‌ بزرگ‌ مذهبی‌ كه‌ علیه‌ ظلم‌ و فساد حاكم‌ و استعمار پایه‌گذاری‌ شد، میرزا محمد حسن‌ شیرازی‌ معروف‌ به‌ میرزای‌ بزرگ‌ قرار داشت‌ كه‌ نام‌ او در تاریخ‌ سیاسی‌ ایران‌ با جنبش‌ تحریم‌ تنباكو قرین‌ گشته‌ است‌. انحصار تنباكو، یكی‌ از امتیازاتی‌ بود كه‌ در اواخر قرن‌ نوزدهم‌ به‌ انگلستان‌ اعطا شد. خلاصه‌ واقعه‌ این‌ است‌ كه‌ ناصرالدین‌ شاه‌ در جریان‌ سفر سوم‌ خود به‌ اروپا، در سال‌ ۱۳۰۶ ه‌.ق‌ امتیاز انحصاری‌ دخانیات‌ و توتون‌ و تنباكو را در داخل‌ و خارج‌، به‌ یك‌ شركت‌ انگلیسی‌ واگذار كرد.
مقدمات‌ امتیاز تنباكو را امین‌السلطان‌ صدراعظم‌ ناصرالدین‌ شاه‌ فراهم‌ كرد كه‌ در این‌ سفر به‌ همراهی‌ اعتمادالسلطنه‌ و عده‌یی‌ دیگر در التزام‌ شاه‌ بودند. انگلیسی‌ها نیز ماموریت‌ این‌ كار را به‌ عهده‌ «ماژور جرالد تالبوت‌» از مشاوران‌ لرد سالیسبوری‌، نخست‌ وزیر انگلیس‌ گذاشتند. طبق‌ این‌ امتیاز، كلیه‌ حقوق‌ فروش‌ و توزیع‌ تنباكو در ایران‌ و صدور تنباكوی‌ محصول‌ ایران‌ به‌ شركت‌ سلطنتی‌ تنباكو واگذار شد به‌ این‌ شرط‌ كه‌ سالانه‌ پانزده‌ هزار لیره‌ به‌ حكومت‌ ایران‌ بپردازد. مدت‌ قرارداد این‌ امتیاز ۵۰ سال‌ و دارای‌ ۱۵ ماده‌ بود كه‌ در تامین‌ حقوق‌ صاحب‌ امتیاز نامه‌ و اعطای‌ تسهیلات‌ لازم‌ برای‌ انجام‌ فعالیت‌های‌ كمپانی‌ رژی‌ تنظیم‌ شده‌ بود. با انتشار خبر انعقاد امتیازنامه‌ تنباكو، انتقاد و اعتراض‌ از داخل‌ و خارج‌ از سوی‌ چندین‌ تن‌ از شخصیت‌ها و نیز برخی‌ روزنامه‌ها آغاز شد. سپس‌ با ورود كمپانی‌ رژی‌ به‌ ایران‌ و آغاز فعالیت‌ آنها در شهرها، نارضایتی‌ عمومی‌ در كشور شروع‌ شد. زیرا این‌ امتیاز بر منافع‌ و مصالح‌ بخش‌ وسیعی‌ از جامعه‌ ایران‌، اعم‌ از تولیدكنندگان‌ تنباكو و تجار و بازرگانان‌ و حتی‌ مصرف‌كنندگان‌ تاثیر می‌گذاشت‌.
از این‌ رو، واكنش‌ عمومی‌ نسبت‌ به‌ انحصار، سریع‌ و گسترده‌ بود و حركتی‌ هم‌ كه‌ متعاقب‌ آن‌ در جامعه‌ پدید آید، نتیجه‌ بخش‌ و موثر می‌نمود.یكی‌ از گروه‌ هایی‌ كه‌ در مخالفت‌ با قرارداد رژی‌، نقش‌ فعال‌ و ارزنده‌یی‌ داشت‌، روحانیون‌ و علمای‌ مذهبی‌ بودند كه‌ در راس‌ حركت‌ مردم‌ قرار گرفتند و بسیج‌ مردم‌ را بر عهده‌ داشتند.
نقش‌ علما در این‌ جنبش‌ به‌ منزله‌ مدافعان‌ ملت‌ كاملا آشكار گشت‌ و آنها برای‌ مقابله‌ با نفوذ بیگانگان‌ و از بین‌ رفتن‌ استقلال‌ كشور و همچنین‌ برای‌ درهم‌ شكستن‌ استبداد داخلی‌ و ظلم‌ و ستم‌ ناشی‌ از آن‌، وارد میدان‌ مبارزه‌ و نهضت‌ شدند. اولین‌ واكنش‌ مردمی‌ در برابر ورود اعضای‌ شركت‌ رژی‌ به‌ شهرها، از فارس‌ مهمترین‌ مركز تنباكو خیز ایران‌ شروع‌ شد و سپس‌ استان‌های‌ دیگر را نیز فرا گرفت‌. در پی‌ آن‌ شبنامه‌ها و اطلاعیه‌های‌ بسیاری‌ صادر شد. تلاش‌ ناصرالدین‌ شاه‌ و درباریان‌ برای‌ فرونشاندن‌ اعتراضات‌ و شورش‌ مردم‌ چه‌ با توسل‌ به‌ شیوه‌های‌ تفرقه‌آمیز و چه‌ با تهدید و قوه‌ قهریه‌ به‌ جایی‌ نرسید و بتدریج‌ بر گستردگی‌ دامنه‌ جنبش‌ افزوده‌ شد.
علمای‌ مذهبی‌ علاوه‌ بر اینكه‌ در سطح‌ شهرها به‌ بسیج‌ مردم‌ پرداختند، نامه‌هایی‌ را هم‌ برای‌ میرزای‌ شیرازی‌ به‌ سامرا ارسال‌ كردند و در انعكاس‌ اخبار ایران‌ به‌ وی‌، كوشش‌ فراوان‌ كردند. یكی‌ از این‌ چهره‌ها، سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ است‌ كه‌ در این‌ زمان‌ از ایران‌ تبعید شده‌ بود. او در بصره‌ با سیدعلی‌ اكبر فال‌ اسیری‌ دیدار كرد و نامه‌ مفصلی‌ توسط‌ او برای‌ میرزای‌ شیرازی‌ فرستاد.
حضور فال‌ اسیری‌ در سامرا نزد میرزای‌ شیرازی‌، كه‌ بیانگر شیوه‌ برخورد دولت‌ با علمای‌ دینی‌ بود، میرزا را بر آن‌ داشت‌ تا در مورد این‌ مساله‌ فعالانه‌ برخورد كند.
لذا دراولین‌ نامه‌های‌ نصیحت‌ آمیز خود به‌ شاه‌ و صدراعظم‌، تن‌ دادن‌ به‌ خواسته‌ مردم‌ و بازگشت‌ مجتهد تبعیدی‌ شیراز فال‌ اسیری‌ را درخواست‌ كرد. اما شاه‌ ایران‌ كه‌ نمی‌خواست‌ شكست‌ در برابر اراده‌ ملت‌ و قدرت‌ مرجعیت‌ شیعه‌ را بپذیرد، به‌ این‌ نامه‌ها پاسخ‌ نداد و در خواست‌های‌ میرزا را مسكوت‌ گذاشت‌.
با گسترش‌ قیام‌ مردم‌ و پدید آمدن‌ التهاب‌ و هیجان‌ سراسری‌ و تلاش‌ها و اقداماتی‌ كه‌ روحانیون‌ در رهبری‌ نهضت‌ انجام‌ دادند، میرزای‌ شیرازی‌ مصمم‌ شد تا در پشتیبانی‌ از ملت‌ ایران‌، اقداماتی‌ موثر و چاره‌ساز انجام‌ دهد. بدین‌ ترتیب‌ مبادرت‌ به‌ صدور فتوای‌ تاریخی‌ خود كرد كه‌ در آن‌ استعمال‌ توتون‌ و تنباكو در حكم‌ جنگ‌ با امام‌ زمان (عج‌) قلمداد شد.
حكم‌ تحریم‌ میرزای‌ شیرازی‌ در تاریخ‌ پنج‌شنبه‌ اول‌ جمادی‌الاول‌ ۱۳۰۹ ه‌.ق‌ به‌ تهران‌ رسید و بسرعت‌ منتشر شد و تمام‌ تدابیری‌ كه‌ شاه‌ و درباریانش‌ برای‌ جلوگیری‌ از انتشار آن‌ كردند بی‌ثمر ماند.
پس‌ از انتشار این‌ حكم‌ همه‌ مردم‌ ایران‌ با همبستگی‌ غیرقابل‌ وصفی‌ استفاده‌ از دخانیات‌ را ترك‌ كردند. ترك‌ دخانیات‌ تنها به‌ چند گروه‌ خاص‌ محدود نمی‌شد، بلكه‌ تمام‌ اقشار مردم‌ حكم‌ مذكور را اجرا كردند و دلیل‌ این‌ امر نفوذ كلام‌ علما در بین‌ طبقات‌ مختلف‌ بود. عكس‌العمل‌ زنان‌ نیز نسبت‌ به‌ این‌ مساله‌ قابل‌ توجه‌ و چشمگیر بود. بلافاصله‌ پس‌ از صدور حكم‌ تحریم‌ تنابكو زنان‌ نیز كشیدن‌ قلیان‌ را ترك‌ كردند. بخصوص‌ زنان‌ دربار كه‌ در این‌ تحریم‌ شرك‌ جستند. اعتماد السلطنه‌ می‌نویسد: «یكی‌ از روزها ناصرالدین‌ شاه‌ به‌ یكی‌ از زنان‌ دستور می‌دهد تا قلیانی‌ برایش‌ آماده‌ كند. زن‌ با تعجب‌ می‌گوید: «مگر نشنیده‌اید كه‌ كشیدن‌ قلیان‌ حرام‌ است‌؟
شاه‌ متغیر شده‌ می‌گید چه‌ كسی‌ قلیان‌ را حرام‌ كرده‌ است‌؟ اینها چه‌ حرفی‌ است‌؟ در آن‌ میان‌ خانمی‌ عرض‌ می‌كند: همان‌ كسی‌ كه‌ ما را به‌ شما حلال‌ كرده‌، همان‌ كس‌ قلیان‌ را تا در اداره‌ خارج‌ مذهب‌ است‌ به‌ ماحرام‌ كرده‌ است‌.» (روزنامه‌ خطرات‌ اعتماد السلطنه‌، ممد حسن‌خان‌ اعتماد السلطنه‌، انتشارات‌ امیركبی‌) این‌ جمله‌ نمایانگر عمق‌ نفوذ كلام‌ روحانیت‌ در تمام‌ مسائل‌ روزمره‌ مردم‌ بود. چراكه‌ در آن‌ زمان‌ بخش‌ اعظم‌ آموزش‌ و بسیاری‌ از مسائل‌ حقوقی‌ و شرعی‌ به‌ وسیله‌ علما انجام‌ می‌شد. علاوه‌ براین‌ بسیاری‌ از مبانی‌ دینی‌ و مذهبی‌ و فكری‌ توسط‌ روحانیون‌ به‌ مردم‌ آموزش‌ داده‌ می‌شد. بلافاصله‌ پس‌ از ترك‌ توتون‌ و تنباكو و تحریم‌ قلیان‌ نماینده‌ كمپانی‌ اقراض‌ خود را به‌ وزیر امور خارجه‌ (قوام‌ الدوله) اعلام‌ كرد. قوام‌ الدوله‌ مساله‌ را با ناصرالدین‌ شاه‌ مطرح‌ كرد. شاه‌ از طریق‌ عبدالله‌ خان‌ والی‌ به‌ میرزای‌ آشتیانی‌ پیغام‌ داد یا در ملاءعام‌ قلیان‌ بكشد یا ایران‌ را ترك‌ كند. بسیاری‌ از منابع‌ صدور این‌ دستور را از طرف‌ شاه‌، پیشنهاد كمپانی‌ و سفارت‌ انگلستان‌ می‌دانند. چراكه‌ آنها تصور می‌كردند، مساله‌ با خروج‌ آشتیانی‌ كه‌ سهم‌ عمده‌یی‌ در بسیج‌ مردم‌ داشت‌ حل‌ خواهد شد و مردم‌ آرام‌ می‌شوند.
پس‌ از اینكه‌ عبدالله‌ خان‌ والی‌ حكم‌ شاه‌ را به‌ آشتیانی‌ رساند مرحوم‌ آشتیانی‌ تصمیم‌ به‌ خروج‌ از ایران‌ گرفت‌ و عازم‌ سفر شد. با حضور آشتیانی‌ در تهران‌ و تصمیمات‌ عملی‌ وی‌ در حقیقت‌ رهبری‌ اصلی‌ حركت‌ در دست‌ او بود. اگرچه‌ تایید حكم‌ توسط‌ میرزای‌ شیرازی‌ صورت‌ گرفت‌ ولی‌ عكس‌العمل‌های‌ بموقع‌ آشتیانی‌ موجب‌ شد تمام‌ اقشار مردم‌ در یك‌ حرك‌ جمعی‌ متحد شوند و اراده‌ خود را در مقابل‌ شاه‌ و نیروهای‌ خارجی‌ به‌ منصه‌ ظهور برسانند. پس‌ از اینكه‌ به‌ مردم‌ خبر رسید شاه‌ با میرزای‌ آشتیانی‌ اتمام‌ حجت‌ كرده‌ است‌، دست‌ از كار كشیدند و به‌ طرف‌ خانه‌ میرزا رفتند. زنان‌ بسیاری‌ در سنگلج‌ محل‌ استقرار میرزای‌ آشتیانی‌ جمع‌ شدند و ضمن‌ اعلام‌ حمایت‌ از وی‌ تمامی‌ مغازه‌های‌ شهر را بستند.
پس‌ از این‌ اقدام‌ كه‌ در حقیقت‌ از كار انداختن‌ چرخه‌ اقتصاد در پایتخت‌ بود، زنان‌ برای‌ تشجیع‌ مردان‌ تمام‌ سرها را از روی‌ چادرها لجن‌ گرفتند و فریادكنان‌ رو به‌ ارك‌ دولتی‌ رفتند.مردان‌ نیز به‌ دنبال‌ زنان‌ سمت‌ ارك‌ دولتی‌ كه‌ محل‌ اقامت‌ شاه‌ و رجال‌ دولتی‌ بود به‌ راه‌ افتادند.آنها وقتی‌ به‌ دروازه‌ ارك‌ رسیدند با نایب‌السلطنه‌ كامران‌ میرزا مواجه‌ شدند. وی‌ دستور داد درب‌ را ببندند. مردم‌ چون‌ ممانعت‌ را دیدند هجوم‌ آوردند تا وارد ارك‌ شوند، نایب‌ السلطنه‌ دستور شلیك‌ داد، اما سربازان‌ دستور وی‌ را اجرا نكردند. در همین‌ موقع‌ یك‌ دسته‌ سرباز تحت‌ امر خود نایب‌ السلطنه‌ رسیدند و با دستور شلیك‌ تیرهوایی‌ شلیك‌ كردند.
در همین‌ بین‌ چند نفر از سربازان‌ به‌ طرف‌ مردم‌ شلیك‌ كردند كه‌ منجر به‌ كشته‌ شدن‌ چند تن‌ شد. مردم‌ مجبور به‌ فرار شدند. در مسجد شاه‌ نیز كه‌ زین‌العابدین‌ امام‌ جمعه‌ وابسته‌ به‌ دربار سعی‌ داشت‌ علیه‌ حكم‌ تحریم‌ تنباكو صحبت‌ كند، زنان‌ یكباره‌ فریاد و فغان‌ را آغاز كردند و آشكارا به‌ او اعتراض‌ كردند. آنان‌ فریاد می‌زدند اگر امروز مردان‌ ما مانند زنان‌ در خانه‌ بنشینند ما زنان‌ جامعه‌ مردان‌ پوشیده‌ به‌ میدان‌ برای‌ استرداد حق‌ از دست‌ رفته‌ خود جانبازی‌ خواهیم‌ كرد. مشاركت‌ زنان‌ در اعتراض‌ به‌ امتیاز تنباكو تنها به‌ زنان‌ تهران‌ محدود نشد، در شهرهای‌ دیگر نیز زنان‌ بطور جدی‌ تنفر و انزجار خود را از عقداین‌ قرار داد داشتند.
در تبریز زنان‌ به‌ رهبری‌ زینب‌ پاشا، دو شادوش‌ مردان‌ به‌ پا می‌خیزند. بازار شهر به‌ عنوان‌ اعتراض‌ بسته‌ می‌شود و متجاوز از بیست‌ هزار نفر مسلح‌ به‌ شاه‌ تلگراف‌ كردند كه‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ عقد قرارداد را نمی‌پذیرند. مهمترین‌ مساله‌ در حضور زنان‌ تاثیر مستقیم‌ آنان‌ از كلام‌ علما بود. نقش‌ عملی‌ زنان‌ در رویارویی‌ با ماموران‌ دولتی‌ تاثیر بسزایی‌ در پیشبرد اهداف‌ معترضین‌ داشت‌، چراكه‌ ماموران‌ از برخورد فیزیكی‌ با آنان‌ خودداری‌ می‌كردند كه‌ همین‌ امر موجب‌ می‌شد زنان‌ عملكرد بهتری‌ در بیان‌ اعتراض‌ خود داشته‌ باشند، به‌ همین‌ دلیل‌ زنان‌ در اولین‌ تجربه‌ حضور اجتماعی‌ بسیار تاثیرگذار شناخته‌ شدند. دربار كه‌ تحت‌ فشار ملت‌ قرار داشت‌ اعلام‌ كرد دولت‌ نمی‌تواند قرارداد را فسخ‌ كند. علت‌ اصلی‌ این‌ امر، آن‌ بود كه‌ مقدارقابل‌ توجهی‌ از پولی‌ كه‌ جهت‌ عقد قرارداد به‌ ایران‌ داده‌ شده‌ بود توسط‌ شاه‌ و درباریان‌ خرج‌ شده‌ و علاوه‌ براین‌ كمپانی‌ مبالغی‌ در تهران‌ و شهرهای‌ مختلف‌ برای‌ تاسیس‌ شعبه‌های‌ خود هزینه‌ كرده‌ بود و این‌ مقدار در صورت‌ فسخ‌ قرارداد باید به‌ كمپانی‌ پس‌ داده‌ می‌شد دولت‌ از پرداخت‌ آن‌ ناتوان‌ بود.
بالاخره‌ با مقاومت‌ علما و مردم‌ امین‌ السلطان‌ قول‌ مساعد داد تا برای‌ فسخ‌ قرار داد تلاش‌ كند، به‌ شرط‌ آنكه‌ علما هم‌ پس‌ از فسخ‌ قرارداد تحریم‌ دخانیات‌ را باطل‌ كنند. به‌ این‌ ترتیب‌ دولت‌ پس‌ از مذاكره‌ با سفارت‌ انگلیس‌ و كمپانی‌، پرداخت‌ تمامی‌ خسارت‌های‌ كمپانی‌ را برعهده‌ گرفت‌. مبلغ‌ خسارت‌ شش‌ كرور برآورد شده‌ بود و این‌ اولین‌ قرضی‌ بود كه‌ دولت‌ ایران‌ به‌ خارجه‌ مدیون‌ شد. (تاریخ‌ بیداری‌ ایرانیان‌، ص‌ ۱۳)
به‌ این‌ ترتیب‌ كمپانی‌ نیز با توجه‌ به‌ عمق‌ مساله‌ با پیشنهاد فسخ‌ قرارداد موافقت‌ كرد. عملكرد علما در به‌ دست‌ گرفتن‌ رهبری‌ مخالفت‌ علیه‌ امتیاز نامه‌ و حضور فعال‌ زنان‌ و مردان‌ طبقات‌ مختلف‌ در این‌ جراین‌ سبب‌ شد اهمیت‌ هر دو عنصر به‌ منصه‌ ظهور برسد. همین‌ امروز زمینه‌ ساز حضور گسترده‌ مردم‌ در كنار روحانیون‌ در نهضت‌ مشروطه‌ شد.
رضا شجاعیان‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید