پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

اشغال ایران


اشغال ایران
سوم شهریور ۱۳۲۰، ایران به اشغال نیروهای نظامی روس و انگلیس درآمد. نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلیس از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله كردند. این حادثه در كشاكش جنگ دوم جهانی رخ داد و این حمله حاصل سومین تبانی روسیه و انگلیس بود كه به زیان حاكمیت ملی و تمامیت ارضی ایران شكل می‌گرفت‌. قرن نوزدهم در پایان جنگهای طولانی روسیه با ایران‌، تبانی این كشور با انگلیس علیه ناپلئون در اروپا، سبب حمایت انگلیس از انعقاد پیمان‌های گلستان و تركمنچای و تحمیل آن بر ایران شد. اوایل قرن بیستم میلادی نیز، پیمان‌های میلادی‌، ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ سبب تقسیم ایران به حوزه نفوذ دو كشور انگلیس و روسیه و زمینه‌ساز حضور نظامی آنان در ایران شد. سومین بار در جنگ دوم جهانی بود كه بهانه حضور كارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران را در پی داشت.
لحظات اولیه حمله، سفیر كبیر شوروی و وزیر مختار انگلیس در منزل علی منصور ـ نخست‌وزیر وقت ـ حضور یافته و طی یادداشتی حمله قوای خود را به كشور ابلاغ كردند. علی منصور متعاقباً در كاخ سعدآباد، رضاشاه را مطلع ساخت و سپس راهی مجلس شورای ملی شد و گزارش حمله نظامی روسیه و انگلیس را به اطلاع نمایندگان مجلس رساند.
نمایندگان روس و انگلیس‌، علت این مداخله را وجود تعداد زیادی كارشناس آلمانی در ایران ذكر كردند. دخالت نظامی شوروی و انگلستان در ایران متعاقب دو اولتیماتوم مشترك روس و انگلیس در ۲۸ تیر و ۲۵ مرداد ۱۳۲۰ راجع به حضور كارشناسان آلمانی به وقوع پیوست‌. این حمله همچنین به فاصله سه هفته قبل از تبعید رضاشاه به خارج از كشور رخ داد. شهرهای بی دفاع شمال و جنوب كشور در جریان حمله هماهنگ و مشترك روس و انگلیس‌، شدیداً بمباران شدند و نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و دریای خزر ظرف چند ساعت مضمحل گشت‌. فرمانده نیروی دریایی نیز در همان روز اول حمله كشته شد.
عصر روز سوم شهریور ودرحالی كه پیشروی قوای انگلیس و روسیه در شمال وجنوب خاك ایران ادامه داشت‌، علی منصور با مشاهده بحرانی بودن اوضاع تصمیم به استعفا گرفت‌. دریافت خبرهای مربوط به متلاشی شدن لشكرهای تبریز، رضائیه‌، گیلان‌، اردبیل‌، مشهد و كرمانشاه سبب شد تا رضاشاه لشكرهای دو پادگان مركزی را در اطراف تهران به حالت دفاعی مستقر سازد. در همین روز رضاشاه طی تلگرافی به روزولت ـ رئیس جمهور امریكا ـ از وی خواست مانع پیشروی انگلیس و روسیه در داخل ایران شود، اما دولت امریكا با صراحت این درخواست را رد كرد و تأكید نمود كه ایالات متحده‌، هدف بریتانیا را هدف خود می‌شمارد.
غروب سوم شهریور، رضاشاه كه متعاقب دریافت پاسخ دولت امریكا، امیدی به توقف حملات انگلیس و روسیه نداشت و از جبهه‌های جنگ دوم جهانی نیز اخبار مسرت بخش دریافت نمی‌كرد، سربازان احتیاط ۴ دوره ـ متولدین ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۷ـ را به خدمت فراخواند. او در شامگاه همان روز، خبرهای مربوط به پیشروی قوای روس و انگلیس را به سوی تهران دریافت كرد.
روز ۵ اردیبهشت علی منصور نومیدانه از مقام رئیس الوزرائی استعفا داد و رضاشاه‌، مجید آهی وزیر دادگستری را مأمور تشكیل كابینه كرد، اما وی نیز از پذیرفتن این سمت امتناع ورزید و به ناچار مسئولیت نخست‌وزیری كشور به محمدعلی فروغی واگذار شد. ششم شهریور، فروغی در منزل خود با سفیران انگلیس و روسیه راجع به ترك مخاصمه و توقف جنگ‌، مذاكره كرد. در همین نشست فروغی از نیت انگلیس برای بركناری و تبعید رضاشاه باخبر شد. در نتیجه، فردای همان روز رضاشاه، همهٔ اعضای خانواده‌اش ـ به استثنای محمدرضا پهلوی ولیعهد ـ را روانه اصفهان كرد و خود نیز روز دهم شهریور تصمیم به استعفا را به اطلاع فروغی و اعضای كابینه‌اش رساند.
در آن روزها، شهرهای كشور و به ویژه تهران با كمبود نان و سایر ارزاق مورد نیاز مردم روبرو بود. كشوری كه درجنگ جهانی دخالتی نداشت و بارها بی طرفی خود را به طرفین درگیری اعلام كرده بود، بیشترین صدمات جنگ را تحمل كرد.
هزاران غیرنظامی زیر بمباران شهرهای مختلف جان باختند و خسارات بسیار سنگینی به تأسیسات اقتصادی كشور و اماكن زندگی مردم وارد آمد. كشور دچار قحطی شد و مردم از لحاظ نان و ارزاق به شدت در مضیقه قرار گرفتند. این حملات تا استعفای رضاشاه و جایگزین شدن پسرش ـ محمدرضا پهلوی ـ در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰، ادامه یافت‌. ۲۵ شهریور رضاشاه استعفا داد، راهی اصفهان شد و ولیعهد جانشین وی شد. فردای آن روز، همزمان با ورود نظامیان انگلیس و روسیه به تهران‌، محمدرضا شاه در مجلس، سوگند یاد كرد.
۳۰ شهریور، رضاشاه و خانواده‌اش از اصفهان به یزد، كرمان و بندرعباس عزیمت كردند تا به یك كشتی انگلیسی كه قرار بود آنها را به جزیره موریس ببرد، انتقال داده شوند.
اشغال ایران محدود به قوای انگلیس و روسیه نبود. پس از ورود امریكا به جنگ‌، عده‌ای از نظامیان آن كشور نیز وارد ایران شدند، اما استقلال و تمامیت ارضی ایران‌، نخست با امضای یك پیمان سه جانبه بین ایران، انگلیس و شوروی در بهمن ۱۳۲۰ و سپس با صدور اعلامیه‌ای كه در پایان كنفرانس سران متفقین ـ روزولت‌، چرچیل و استالین ـ در تهران منتشر شد، تضمین گردید. در پایان این كنفرانس كه در آبان همین سال در تهران تشكیل شد، طرفین تعهد كردند نیروهای نظامی خود را ظرف ۶ ماه از ایران خارج كنند. دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ درصدد به دست آوردن امتیاز استخراج نفت در دریای شمال برآمد، اما چون با تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان در مجلس شورای ملی‌، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و پس از خاتمه جنگ مقدمات شورش مسلحانه را در آذربایجان فراهم ساخت‌. نیروهای شوروی از حركت واحدهای اعزامی ارتش برای سركوبی این شورش جلوگیری كردند و موجبات تسلط حزب دمكرات را بر آذربایجان و سپس كردستان فراهم ساختند. نیروهای شوروی از تخلیه ایران در موعد مقرر خودداری كردند، اما پس از شكایت ایران به شورای امنیت و مسافرت قوام‌السلطنه ـ نخست‌وزیر وقت ـ به مسكو كه به امضای موافقتنامه‌ای درباره تشكیل شركت مختلط نفت ایران و شوروی منجر شد، در اردیبهشت ۱۳۲۵ نیروهای خود را از ایران خارج كردند. حكومت خودمختار حزب دمكرات در آذربایجان و كردستان نیز بیش از ۷ ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامه مربوط به تشكیل شركت مختلط نفت ایران و شوروی نیز، سال بعد در مجلس رد شد.
۱. این پاسخ همان روز حمله انگلیس و روسیه از طریق وزارت خارجه امریكا به محمد شایسته ـ وزیرمختار ایران در واشنگتن ـ ابلاغ شد.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی


همچنین مشاهده کنید