پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


پیوستن به سازمان تجارت جهانی :فرصت یا تهدید؟


پیوستن به سازمان تجارت جهانی :فرصت یا تهدید؟
در سالهای اخیر علی رغم وجود موانع سیاسی برای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی، بسیاری از تولیدكنندگان داخلی در شرایطــــی سخت به كسب و كار خود پرداخته اند. حال كه به طور رسمی تقاضای پیوستن ایران، موردپذیرش قرار گرفته است، هرچند تا عقد قرارداد و عضویت رسمی راه درازی در پیش است ولی عواقب این عضویت قابل تأمل است. با گسترش پیمانهای منطقه ای و بین المللی و پیوستن عملی كشور به آنها و امضای تفاهم نامه های تجاری اثرات كاركردن در فضای باز اقتصـــــادی را جدی تر نشان می دهد.
این پیمانها با سرعتی فزاینده یكی پس از دیگری از راه می رسد و بنگاههای ما را در معرض تهــــدیدها و فرصتهای جدی قرار می دهند. گرچه، این روند طوری است كه تهدیدها زودتر خود را نشان خواهد داد ولی از هر تهدیدی كه بشود بنگاه را ایمن كرد به این معنی است كه فرصتی برای رشد آفریده ایم. نباید فراموش كرد كه اگر این فرصتها مورداستفاده قرار نگیرند تبدیل به تهدید خواهند شد.
آنچه تاكنون در كشور اتفاق افتاده در سایه تشویقهای مادی و غیرمادی دولت رخ داده و صادرات نسبت به گذشته رونق نسبی یافته است. اما دو مسئله توجه منتقدان را به خود جلب كرده است: اول فروش در خارج كشور به قیمت پایین تر از بازار داخلی و دوم صادرات موجی است. اكثر كالاهای ایرانی در هر بازار فقط یك بار قابلیت فروش دارد و بار بعدی باید سراغ بازار دیگری رفت یا به عبارت دیگر، بنگاهها كمتر توفیق آن را یافته اند كه بازاری را از آن خود كنند یا حداقل سهمی از بازاری را به دست آورده و به مرور آن را توسعه دهند. صادرات امری پسندیده و اجتناب ناپذیر است ولی این نوع صادركردن خطرناكتر از صادرنكردن است.
برای استفاده از فرصتهای حاصل از پیوستن به سازمان تجارت جهانی رعایت دو موضوع الزامی است: اول صیانت از بازار داخلی، دوم حضور مطمئن در بازار خارجی است كه پیش نیاز هر دو، قبل از هر چیز دیگر كیفیت و قیمت كالاست. چطور ممكن است كسی در خانه خود نتواند در برابر رقیب مقاومت كند ولی بیرون از خانه موفق به این كار گردد؟
تاكنون فرصتهای قابل توجهی را از دست داده ایم و بدتر از همه اینكه كالاهای داخلی را با مارك خــارجی به فروش می رسانیم كه ادامه این روند منافع ملی را تضمین نمی كند.
هریسون ودزورث(HORRISON VADSWORTH) در كتاب روشهای مدرن برای كنترل كیفی و بهبود از انتشارات جان ویلی چاپ سال ۲۰۰۲ مـــــی گوید: كنترل كیفی به عنوان یك استراتژی می تواند كیفیت، قیمت، ارسال و فروش را بهتر كرده و به سمت توفیق اقتصادی هدایت كند و استفان كاوی آن را ابزاری برای توسعه ملتها می داند.
پس خریدار داخلی هم، مشتری است و نیاز اولیه او كیفیت و قیمت است. گرچه در دیدگاه صاحب نظران امروزی كیفیت از اصل رقابتی متمایزكننده فراتر رفته و به شرط اصلی كالا تبدیل شده است. حداقل به عنوان یك اصل رقابتی در بنگاههای داخلی صدای مشتریان شنیده شود تا مترصد پیوستن به تولیدكنندگان خارجی نباشند. علاوه بر آن، حضور در بازار خارجی و تثبیت موقعیتی هرچند ناچیز در بازارهای هدف، كه آگاهانه انتخاب شده باشند ضامن بقای بنگاه در بازار داخلی است. بدین ترتیب داشتن سهم قوی و مطمئن داخلی همراه با حضور نسبتاً ایمن (نه گذرا) در بازار خارجی لازم و ملزوم یكدیگرند و می توانند امكان استفاده از فرصتهای ناشی از عضویت در سازمان تجارت جهانی از یك طرف و مقاومت در برابر تهدیدات آن از طرف دیگر را به ارمغان آورد.
عبدالله نوذری
منبع : ماهنامه تدبیر


همچنین مشاهده کنید