حالتون چطوره؟ عالیه!

چطور ممکن است وقتی عملاً حالمان خوب نیست انتظار داشته باشیم که با گفتن کلمه ”عالیه“ حالمان عالی شود؟
در درجه اول: تحقق این امر بستگی به ایمان شما به معجزه کلام دارد و باور این‌که شما فرمانروای ذهن و جسم خویش هستید، نه اسیر و زندانی حالات عارض!
در درجه دوم: هرگاه این نکته را درک کردید که قدرت تأثیرگذاری بر ذهن و جسم خویش را دارید و می‌توانید تحولات مثبتی در وجود خویش ایجاد کنید بایستی روش صحیح آن‌را بیاموزید. یعنی تکنولوژی کنترل مغز و اعصاب و یا به‌عبارت بهتر با علم NLP (برنامه‌ریزی عصبی، کلامی) آشنا شده و به آن احاطه یابید! تحقیقات ثابت کرده که انسان می‌تواند بر عملکرد سیستم عصبی غیرارادی خویش هم تأثیرات شگرفی بگذارد. به‌طور مثال کاهش یا افزایش تعداد ضربان قلب، فرآیند تنفس، فشارخون و تغییر ارادی ریتم امواج مغزی و... از جمله نتایج تحقیقات فوق است. بنابراین از آن‌جائی که سامانه عصبی همه انسان‌ها یکسان است انسان توانائی ایجاد تغییرات سازنده را در قبال عادات ذهنی، جسمی خویش دارد.
در درجه سوم: هرگاه مفاهیم اصلی روان انسان یعنی ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را بشناسیم و بر مکانیزم‌های روان انسان در قبال ایجاد مهارت‌ها آگاه شویم، با توجه به متن زندگی روزمره خواهیم دید که بسیاری از اعمالمان را به‌طور ناخودآگاه انجام می‌دهیم، چرا که قبلاً آنها را در ذهن خویش توسط تربیت محیطی در طول زمان فرا گرفته و برنامه‌نویسی نموده‌ایم! هیچ مهارتی در زندگی انسان یک‌باره به‌وجود نمی‌آید بلکه تمرین و تکرار و تلقین و مرور مراحل کلی‌مان باعث ایجاد مدار عصبی مربوط به مغز و سیستم عصبی انسان می‌گردد.
به‌عقیده فرمند اگر روان انسان به‌مثابه یک کوه‌یخی باشد یک‌هشتم آن بیرون از آب دریا و هفت‌هشتم آن به‌صورت ناشناخته در زیر آب دریاست! یک‌هشتم این کوه روان انسان در دریای شعور جمعی خودآگاهی ما و هفت‌هشتم آن ناخودآگاهی ماست!! بیائید دوباره از خود سؤال کنیم که واقعاً چقدر خودمان را می‌شناسیم؟ و نکته قابل توجه دیگر این‌که ناخودآگاهی، فرامین صادره از ضمیر خودآگاه را قبول می‌کند حتی اگر غیرواقعی باشد. شاهد این مدعا رفتار افرادی است که در حالت‌های هیپنوز عمیق قرار می‌گیرند که کلام هیپنوتیزور را به‌عنوان واقعیت می‌پذیرند، به‌طور مثال اگر در مرداد ماه به سوژه هیپنوز عمیق گفته شود که اکنون برف می‌بارد و هوای اتاق بسیار سرد شده است، شروع به لرزیدن خواهد کرد و برعکس!
در درجه چهارم: طبق تحقیقات روان‌شناسی تصویر ذهنی ایجاد مدارات عصبی نوین در راستای تثبیت تصاویر ذهنی جدید براساس بیوریتم وجود انسانی به بیست و یک روز زمان نیازمند است. یعنی شما هر رفتاری را که در نظر دارید در خود شرطی سازید، بایستی ۲۱ روز آن‌را تمرین و تکرار کنید تا در ذهن شما ثابت شود. بنابراین برای این‌که وقتی می‌گوئید ”حالم عالیه“ واقعاً عالی می‌شود، باید این باور را به‌صورت عبارات تأکیدی و تصاویر ذهنی به مدت بیست و یک روز درونی سازید.
در درجه پنجم: بایستی به دکترین علمی قدرت کلام و اصوات، بر سیستم انرژی و به تبع آن مکانیزم عصبی انسان آگاه شوید. خانم لوئیزهی گفته است: ”کلام تو عصای معجزه‌گر توست سرشار از سحر و اعجاز“ واقعاً این‌گونه است. تمایز انسان به‌عنوان اشرف مخلوقات با سایرین در موهبت نفس ناطقه و عقل وی است. اگر دقت کنیم. بدون کلام ما هیچ هویتی نداریم. ما دائماً در حال گفت‌وگوی درونی با خویشتن هستیم و اساس زندگی اجتماعی ما بر پایه تعامل کلامی بنیان نهاده شده است. دقت کنیم و بدانیم که اندیشه انسانی حاصل کلام است و بزرگ‌ترین اعجاز خداوند در کلام الهی نهفته است و از دیدگاه فیزیکی مدرن هم صوت و نور در موازات هم حرکت می‌کنند و باطن صوت و نور چیزی نیست به غیر از انرژی، و انرژی قدرت و قابلیت انجام کار است و کاملاً بر سرنوشت انسانی مؤثر است.
تحقیقات انجام شده در زمینه (تی ام) تأثیرات مثبت (مانتراها) را که به نوعی همان عبارات تأکیدی خودمان است به اثبات رسانده و از جمله این تأثیرات مثبت می‌توان افزایش میزان قابلیت‌های بالفعل ذهنی و جسمی در حد خارق‌العاده‌ای را نام برد. فیزیک مدرن به ما نشان داده است که حقیقت جهان چیزی جزء ارتعاشات انرژی و اطلاعات نیست! که البته آگاهی ما هنوز در این باب اندر خم یک کوچه است! با توجه به همه مقدمات فوق که بسیار مختصر و مفید بیان شد می‌توان به این نتیجه مهم رسید که انسان سلطان ملک خویشتن خویش است و می‌تواند انرژی کلامی خویش را مبدل به واقعیت روزمره جهان خود کند و با تکنولوژی برنامه‌نویسی مغز یا برنامه‌ریزی عصبی، کلامی (NLP) و درونی ساختن فرهنگ موفقیت در مدیریت فردی توفیق رسیدن به‌خود شکوفائی را داراست!

آراز نجفی‌برین

منبع : مجله موفقیت