پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


تهدیدهای جهانی سازی برای توانایی شغلی زنان ایران


تهدیدهای جهانی سازی برای توانایی شغلی زنان ایران
یكی از آثار اجتماعی – اقتصادی مهم جهانی سازی گسترش یك سویه مناسبات بازاری با هدف سود و بی پناه كردن هر چه بیشتر نیروی كار در برابر كاهش دستمزد واقعی و در مقابل كاهش نقش رفاهی، بیمه ای و حمایتی دولت از جمله در زمینه دفاع از خانواده دموكراتیك است.
به این ترتیب در جریان جهانی سازی یا خانواده رو به ویرانی می رود كه حاصل آن از یك سو فشار مادی و معنوی بر زنان و از دیگر سو مقاومت بیهوده و بازدارنده واپسگرایی برای تقویت پدر سالاری و خانواده غیر دموكراتیك است.
●بررسی چند الگوی تجربی – نظری
اگر بر روی محور افقی سن افراد (مثلا" بین ۱۵ تا ۷۰) و بر روی محور عمودی درصد شاغلان زن را قرار دهیم و رابطه بین این دو را روی نمودار بیاوریم، تقریبا" برای همه كشورهای كم توسعه و توسعه یافته با منحنی هایی روبه رو می شویم .۹
سن كار به طور متوسط از ۱۲ (و حتی كمتر از آن) در میان زنان شروع می شود. نرخ اشتغال در سن حدود ۲۷ سالگی به اوج می رسد و سپس در سن های بالاتر پایین می آید. در این كشورها زنان فعال با توان جسمی بالا، جوان، كم دستمزد (شامل كودكان) را بیشتر بكار فرا می خوانندء زیرا در این سطح فن شناسی و انباشت سرمایه، این گونه اشتغال برای سرمایه گذاران متضمن ارزش افزوده بیشتری است. اما در كشورهای پیشرفته سن اشتغال از ۱۸ سالگی شروع می شود ( در موارد كمیاب از ۱۶ سالگی ) و تا سنین ۵۰ تا ۵۵ سالگی همچنان بالا باقی می ماند زیرا در این كشورها حقوق زنان و قوانین بازنشستگی، جدی و نهادینه شده است. نكته ای به همان اندازه با اهمیت این است كه نرخ اشتغال، چنانكه در نمودار نیز می بینیم در كشورهای توسعه یافته در همه سنین بالاتر از كشورهای كم توسعه است.
هر چه درصد مردان بیكار بیشتر شده است، نسبت دستمزد زنان به مردان نیز بالاتر رفته است. بنابراین نظام سرمایه داری جهانی از طریق تقویت نهادهای پدید آورنده این تضاد و افزایش بیكاری مردان می تواند هر چه بیشتر زنان، به ویژه زنان وارد در فعالیت ها و مشاغل بی سازمان و نا متشكل، متعلق به گروههای قومی اقلیت، ساكنان مناطق دور افتاده، كم آگاه و همانند آنان را با دستمزدهای كمتر و بهره كشی بیشتر جایگزین مردان كند.
دموكراسی واقعی باید بر پایه ((شهروندی)) قرار داشته باشد و نه اینكه بر اساس خواست منافع خصوصی شكل بگیرد. وقتی نرخ سود سقوط می كند دموكرانیزه كردن جامعه پا به پای گسترش رفاه و حمایت اجتماعی – با وقفه بیشتری روبه رو می شود. به گمان من راه حل گسترش دموكراسی مشاركتی است تا رابطه بین منافع خصوصی و شهروندی را معكوس كند. در شرایط متعارف رفاه و حمایت اجتماعی، حقوق شهروندی با این خصلت مشخص می شود كه بیشتر جمعیت در سن فعالیت در رابطه دستمزدی و كاركرد سرمایه جای گرفته اند و نه با عضویتشان در تمامیت جامعه. در شرایط رفاه اجتماعی، مشاركت در تصمیم گیری و تخصیص تولید اجتماعی تا آن جا می تواند پیش برود كه با بهره وری و سود در تعارض قرار نگیرد. افزایش مشاركت شهروندی تنها تا زمانی كه این افزایش به نفع سود شخصی و بهره وری است ممكن می شود. ستیز برای حمایت از سود شخصی به هر بها، زمان سقوط نرخ سود را مشخص و سقوط بهره وری را آشكار می سازد، این نیز به كاهش مشاركت، همكاری و دموكراسی می انجامد، یعنی همان چیزی كه نولیبرالیسم از دهه ۱۹۷۰ به این سو به نمایش گذاشته است.
به هر حال یك جنبه مهم از مشاركت، همانا مشاركت فعال و آگاهانه نیروی كار در جامعه است. در یك نظام بازاری، بویژه از نوع لیبرالی تلاش زنان برای دستیابی به حقوق برابر، تنها در صورتی موفقیت آمیز می شود كه زنان در روابط دستمزدی شركت داشته باشند. هر چقدر كارگران دستمزد بگیر افزایش می یابند، دولت رفاه اجتماعی متعارف نیز رشد می كند و مشاركت زنان برای تصمیم گیری و تخصیص تولید اجتماعی فزون تر می گردد. طرحهایی كه كلیت جامعه را به معنای كالاهای عمومی به اضافه بخش خصوصی مد نظر قرار می دهند، حول محور شهروندی در وضعیت طبیعی آن قرار دارد، در حالی كه حقوق اجتماعی و حق حیات از عضویت انسان در جامعه سرچشمه می گیرد و نباید به خاطر مشاركت در بازار یا محدودیت های ناشی از سلطه بازار محدود شوند. شاید نتوان به سادگی بازار را نادیده گرفت، اما می توان به تدریج عقلایی بودن آن را تحت مهار شهروندی تضمین كرد و رابطه بین بازار و كالای عمومی را به نفع دومی تغییر داد. نظام جهانی سازی روند معكوس را تحمیل می كند و این به زیان زنان است. زیرا آنان، به ویژه زنان فقیر و بی پناه در كشورهای كم توسعه، از حیث برخورداری از كالاهای عمومی در بدترین وضعیت نسبت به سایر گروههای اجتماعی به سر می برند.
● نگاهی ژرف تر به ایران
اما بیكاری در ایران و در همه كشورهای توسعه بسیار نگران كننده است. برآوردهای سازمان بین المللی كار۱۱ نشان می دهند كه در آستانه قرن بیست و یكم ۱/۱ میلیارد نفر در كشورهای رو به توسعه بیكار و كم كار هستند، و این عبارت است از یك سوم جمعیت در سن كار. واضح است كه بیكاری، بیشتر دامن جوانان و زنان را می گیرد. در ایران بنا به برآورد من در پایان سال ۱۳۸۱ در حدود ۱/۴ میلیون بیكار در ۶/۱۹ میلیون نفر جمعیت فعال (۵/۶۵ میلیون نفر جمعیت كل) وجود دارد. این به معنای نرخ بیكاری معادل ۲۱ درصد است. آمارهای رسمی بر آنند كه در سال ۱۳۸۰ شمار بیكاران ۳ میلیون نفر، جمعیت فعال ۱/۱۹ میلیون نفر و بنابراین نرخ بیكاری ۲/۱۵ درصد بوده است.۱۲
برآوردهای زیادی از سوی پژوهشگران و مؤسسه های بین المللی، از افزایش شمار بیكاران در جهان، بویژه جهان كم توسعه حكایت دارند. در ایران نیز پیش بینی ها خوش بینانه نیستند و گاه غم انگیزند. برابر برنامه سوم قرار بوده است تا سال ۱۳۸۳ سالانه به طور متوسط ۷۶۵ هزار شغل ایجاد شود (سالانه ۱۴۰ هزار شغل برای زنان) تا در سال مزبور نرخ بیكاری به ۶/۱۲ درصد و بیكاری زنان به ۹/۱۹ درصد از ۶/۲۰ درصد در سال ۱۳۸۰) برسد.۱۳ این نتیجه هرگز حاصل نشد. در بهترین شرایط شغل های ایجاد شده بنا به برآوردهای نقل قول شده رسمی به طور متوسط به ۳۵۰ هزار تفر در سال های ۸۱ و ۱۳۸۰ رسید. افزایش تصادفی درآمد نفت به امر سرمایه گذاری های تولید و اشتغال زا نرسیده چه بسا جای نیروی كار، بویژه اشتغال بالقوه زنان را نیز گرفته است. بهر حال در این فرآیندها، زنان به ویژه زنان جوان، كم بضاعت، بی پشتیبان و كم سواد، بیشترین طعمه این گرفتاریها بوده اند.
در سال ۱۳۸۰ كه شمار كل بیكاران كشور معادل ۳ میلیون نفر گزارش شده بود۱۶ شمار بیكاران زن در حدود ۷۰۰ هزار نفر برآورد شد. این به معنای وجود ۳/۲۳ در صد بیكار زن در میان كل بیكاران بود. در سال ۱۳۷۵ در بین ۴۵/۱ میلیون نفر بیكار ۲۷۲ هزار بیكار زن ۷/۱۸ درصد وجود داشته است. در همان سال كل شاغلان زن ۱/۱۲ درصد بود. این ارقام به معنای آن است كه وزنه سنگین بیكاری به زیان زنان در حال تغییر است.
قرار بوده است متوسط عرضه نیروی كار در سال ۱۳۸۳، یعنی پایان برنامه سوم به ۳۷/۲۱ میلیون نفر برسد. اما رقم رسمی برای پایان سال ۱۳۸۱ معادل ۴/۳ میلیون (به نظر من ۱/۴ میلیون) نفر برآورد می شود. با توجه به این كه این رقم سالانه به حدود ۳۵۰ هزار شغل رسیده است. بنابراین با فرض قبول وضع موجود (و این فرض كه در طی دو سال آینده، با وضعیتی كه وجود دارد معجزه ای رخ نخواهد داد) حدود ۹۰۰ هزار نفر بیكار به رقم ۲/۳ میلیون بیكار فعلی افزوده و شمار بیكاران به ۲/۴ میلیون می رسد (برآورد من آنست كه این رقم بیش از ۲/۵ میلیون نفر خواهد بود.)
●●نتیجه گیری
در فرآیندهای تجربه شده و بر اساس استدلال های علمی مربوط به آنء خصوصی سازی و بازار گرایی افراطی و آماده سازی زمینه های اقتصادی برای ورود بی حفاظ و امنیت به رقابت جهانی جز فقر، تورم ، تبعیض و ضایع شدن حقوق اقشار محروم، به ویژه زنان كم توش و توان را در بر نداشته است. توصیه ما چیزی نیست جز اتخاذ راه و روش توسعه همگانی، رشد توام با باز توزیع و برابری بیشتر توسعه انسانی. در این روش دولت مسئولیت حركت اقتصاد به سمت رشد و ارتقای نیروی كار بویژه زنان را هدف اصلی قرار می دهد و برای آن برنامه های عملی و مبتنی بر راهبردهای سنجیده و مردمگرا تدوین می كند. نباید به سراب فریبنده نولیبرالیسم جهانی دل داد و نیروی كار به ویژه زنان میهن را به دست تند باد حوادث و گزند آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی آن سپرد.
فریبرز رئیس دانا
فهرست منابع
۱- در این باره می توانید به دو منبع زیر مراجعه كنید.
الف- ژندیو فرس، كار یعنی آزادی، ترجمه: زهرا ستوده و مونا پرهیزكار، بر گرفته از انتشارات كنگره بین المللی ماركس ۱۹۹۷ جلد دوم، انتشارات اندیشه و پیكار، ویرایش: تراب حق شناس و حبیب ساعی: peykarandeesh.ary/book
ب- سیف، احمد، زنان: تعدیل ساختاری و اختیار، مصاحبه لوئیز مگنهایم با مارلی هاچ ترجمه: احمد سیف در كتاب جهانی كردن فقر و فلاكت (تهران: نشر آگه،۱۳۸۰)
۲- سن آمارتیا، لوموند دیپلوماتیك، سپتامبر ۲۰۰۲، ترجمع فخر طالی، ترجمان اقتصادی، سال سوم، شماره ۲۰، برگرفته از كتاب ((الگوی چند وجهی اقتصادی، توسعه، عدالت، آزادی)).
۳- در این باره نیز می توانید به دو كتاب زیر مراجعه كنید:
الف- رئیس دانا، فریبرز، اقتصاد سیاسی توسعه (تهران: انتشارات نگاه ۱۳۸۱) فصل ۸.
ب- كار مهرانگیز، رئیسی فرد،پروین، زنان در بازار كار ایران، تئوریهای نابرابری جنسیتی (تهران: انتشارات روشنگران ۱۳۷۳).
۴- امین، سمیر، اقتصاد سیاسی قرن بیستمء جهانی شدن با كدام هدف؟ ترجمه: ناصر زرافشان (تهران: آگه،۱۳۸۰).
۵- مراجعه كنید به:
الف- رئیس دانا، فریبرز، اقتصاد سیاسی توسعه (تهران: انتشارات نگاه ۱۳۸۱) فصل ۸.
ب- رئیس دانا، فریبرز، آسیب شناسی اجتماعی در ایران (تهران: انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی، ۱۳۸۰) به ویژه فصلهای۹،۸،۲.
۶- سن، آمارتیا، مأخذ ۲ بالا، همانجا
۷- مثلا مراجعه كنید به :
زنجانی، حبیب الله، جمعیت شهر نشینی در ایران جداول جمعیت (تهران: مركز مطالعات و تحقیقات شهر سازی و معماری ایران،۱۳۷۰.
۸- درویش پور مهرداد، چالشگری زنان علیه نقش مردان ( استكهلم: نشر باران ۲۰۰۱).
۹- Dierekxsen, Wim, The Limit of Capitalism/(London: Zed Books, ۲۰۰۰) ch.۴.
۱۰- Dierckxsens, W به نقل از The Limit of ... همان جا صفحه ۹۱۰.
۱۱- سازمان بین المللی كار، گزارش سالانه اشتغال، ژنو،۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱.
۱۲- بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، نماگرهای اقتصادی، شماره ۲۷.
۱۳- سازمان مدیریت، برنامه ریزی، لایحه برنامه سوم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، فصل ششم.
۱۴- مركز آمار ایران، سالنامه آماری، ۱۳۸۰.
۱۵- مركز آمار ایران، سالنامه آماری، ۱۳۸۰.
۱۶ - بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، نماگرهای اقتصادی، شماره ۲۷.
۱۷- در این باره به مأخذ زیر مراجعه كنید:
شادی طلب، ژاله، توسعه و چالشهای زنان ایران (تهران: نشر قطره).
این مقاله به همایش "توانایی های زنان ایران" ۶و۷ اسفند ۱۳۸۱، تهران تقدیم شده است.
منبع : فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید