پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


عوامل مؤثر در رشد وجدان


عوامل مؤثر در رشد وجدان
در رشد و پرورش وجدان عوامل متعددی دخالت دارند كه اهم آنها را در بحث مربوط به "طریق پرورش وجدان" ذكر كردیم . اما آنچه در اینجا قابل ذكر می باشد این است كه در حالات شدید عاطفی باید كودك را در معرض سؤالات گوناگون قرار داده و جویای داوری او درباره امر یا جریان مورد نظر شد . البته سعی مربی باید متوجه آن باشد كه به صورت غیرمستقیم آن گونه داوری را درباره او القاء كند كه خواستار آن و براساس مذاق مكتب و مذهب مورد قبول است.
در این راه نقش معلمان و مربیان ، بویژه والدین در دوران خردسالی ، و همسالان و همكلاسان در مرحله نوجوانی بسیار مهم است. اینان می توانند در بیداری یا خاموش كردن نور وجدان او تأثیری بسزا داشته باشند.
● ضرورت بیدار داشتن وجدان
بیدار داشتن وجدان در همه مراحل حیات ضروری است . باید مراقبت كرد وجدان كودك و بزرگسال هرگز به خواب نرود و در معرض آلودگی قرار نگیرد . توقف در وضعی خاص و تكراری، آمد و شد با آنهایی كه در برابر جریانات و امور ، اغلب بی تفاوتند و بدون حساسیت به جریانات می نگرند و به سرعت از آن می گذرند، موجب آلودگی وجدان است.
بیداری وجدان باید در سایه دو مسئله باشد ، یكی آموزش ها و تعالیم مذهبی و دیگرهدایت و كنترل عقل . و گرنه امكان بیداری آن نخواهد بود و ممكن است هوا وهوس برآن مسلط گردد و حیات انسان را تیره سازد. مراقبت برای روشن داشتن چراغ وجدان باید دائم باشد از آن بابت كه تند بادهای حوادث و عوامل آلوده كننده وجدان نیز دائماً در كار و حركتند و هیچگاه نمی توان از شر آنها ایمن بود. مذهب نیروی خوبی برای بیداری آن ، و اخلاق و رفتار شایسته ی مربی ، عامل نیكویی برای هشیاری مداوم آن است.
● ایجاد وحدت بین ابعاد شخصیت
بخشی از عواملی كه در آلوده كردن وجدان مؤثرند آنهایی هستند كه بین ابعاد وجودی انسان جدایی افكنده و موجبات تفرقه و جدایی آن را فراهم می سازند. مشكل ما این است كه در مواردی بین جنبه های مختلف وجودمان وحدت و هماهنگی لازم نیست .
كوششی توسط مربی باید به عمل آید كه بین رفتار فرد و وجدانش وحدت و هماهنگی باشد . زبان همان چیزی را بگوید كه وجدانش می پذیرد و دست ها همان كاری را انجام دهند كه مورد قبول وجدان است و چشم و گوش در جهتی كار كنند كه وجدان او حكم می كند.
در طریق وصول به این مقصد ، آن كس كه مرتكب عمل قبیحی شده است باید او را به اشتباهش واقف كرد، اگر دستش مرتكب دزدی و خطایی شده ، باید به او توجه داد و یادآور شد كه این عمل دزدی است واو حق ندارد از مالی بردارد كه از آن او نیست و بالاخره اگر چشمش به صحنه ناروایی باز شد باید او را به لغزش و خطایش آگاه كرد.
● هدایت وجدان
گفتیم كه ممكن است وجدان درمواردی درمعرض لغزش و انحراف قرار گیرد و در طریق بردگی و اسارت افتد . ممكن است كه پرده ای ضخیم جلوی نور افشانی وجدان را بگیرد و نگذارد آدمی راه خود را بیابد و به پیش رود . و یا امكان دارد وجدان در مسیر گمراهی افتد و راه صواب را از خطا بازنشناسد.
در چنین موارد و در همه زمانها و هنگام ها باید به هدایت و راهنمایی وجدان پرداخت و آن را درهمان وادی نگه داشت كه دریابد كدام كار، نیك و كدام یك بد است و در طریق اختیار و انتخاب اراده اش او را به كدام سو جهت دهد.
هدایت ، وجدان آدمی را از بردگی و اسارت نجات می دهد و نمی گذارد بدی ها روح ما را آزرده سازند. این راهنمایی و هدایت ممكن است توسط خود ما یا دیگران انجام شود . در همه حال باید كوشید این معیار و میزان ، سالم و دور از هرگونه گمراهی و لغزش باشد. شك نیست بعدها كه كودك در مرحله ای از رشد و مطالعات جدید قرار گرفت خواهد توانست موجبات هدایت خود را فراهم كند.
● كنترل وجدان
وجدان ها با این كه خود معیار و ملاك هستنند ، باید وسیله معیارها و ملاك های دیگری كه همانا تعلیمات انبیاء و وجدان های دست نخورده و معصوم می باشند ، تحت كنترل قرار گیرند . در این كنترل می توان اولاً از خود فرد خواست كه رفتار و سخنش را مورد ارزیابی و نقد قرار دهد. ثانیاً می توان رفتار وعملش را با كلام خدا و موازین مذهب تطبیق داد و دریافت كه در مسیر صواب است یا ناصواب .
كنترل وجدان ضروری است وگرنه ممكن است انسان سر از درنده خویی درآورد و راه سعادت او بسته شود. افرادی كه وجدانی تیره و تاریك و احیاناً گمراه دارند ، در مواردی كه پای خودپرستی و خودخواهی در میان است راه درست و ارزش صحیح امور را درنمی یابند و در انتخاب طریق سرگردان می مانند . شك نیست كه اندیشه و تأمل در امور و در جنبه های مربوط به رفتار می تواند سلامت وجدان را تأمین كرده و جلوی آبروریزی ها و رسوا گری های بعدی را سد كند.
● تشویق و تحسین
نقش تشویق و تحسین در تثبیت آنچه كه تحت عنوان فطرت و مسائل وجدانی در انسان مطرح است فوق العاده می باشد . شما به هنگامی كه كودكی را در برابر عمل صوابش مورد تقدیر قرار می دهید در حقیقت به او تفهیم می كنید كه وجدانش مرتكب لغزش و خطایی نشده است . شادابی و نشاط حاصل از آن تشویق ، كودك را وامی دارد كه راه خود را تعقیب كند و لااقل به خاطر دریافت پاداش ، همان طریق را طی نماید . در اینجا لازم به تذكراست كه بگوییم در عین اهمیت تنبیه و تهدید برای وصول به هدف ، نقش تشویق از آن مهمتراست.
شك نیست كه تشویق اگر از سوی فردی محبوب و قابل احترام باشد نقش هدایتی آن در كودك زیادتر است. حتی افراد مورد احترام از این طریق می توانند موانعی برای كودك پدید آورده و در موارد لازم او را تحت كنترل خود در آورند. همچنین باید یادآور شویم كه اثر هدایت والدین و مربیان به هنگامی است كه خود در ایفای همان نقشی كه از كودك خواستارند پیشقدم باشند.
● تذكر و اخطار
در طریق هدایت و كنترل كودكان و قرار دادن وجدان آنها در مسیر اندیشیده و هدفدار می توان از نقش تذكر و اخطار نیز سود جست. اخطارهای والدین ، سرزنش های آنان در موارد انحراف و هشدار دادن به كودك در حین بروز وسوسه ها خود می تواند سازنده و جهت دهنده باشد.
القائات، تلقینات و تذكر به طفلی كه مرتكب اشتباه شده و راه خلاف می پیماید در این امر فوق العاده مؤثر است. اصل در تربیت باید بر این محور باشد كه هرگاه انحراف و خطایی پدید آمد كودك را تذكر دهند و نگذارند عملكردهای نامناسب در او باقی مانده و به صورت عادت در آید. كودكان همیشه نمی دانند آنچه را كه انجام می دهند درست هست یا خطا؟
● اِعمال ترس از مجازات
ترس از مجازات در مراحل اولیه سبب آن می شود كودك از امری كه مورد نظر است بهراسد و آن كار را انجام ندهد . اساس تجارب ما معمولاً از آموزش ها، تشویق ها و تجارب شخصی است . برای بیداری وجدان ضروری است هر جا كه كودك دچار انحرافی شد و پای از حد عرف و مقررات فراتر گذاشت به او تذكر دهیم و جلوی لغزش او را بگیریم .
● اصولی در پرورش وجدان :
در پرورش وجدان كودك چهار اصل مورد توجه و نظر است:
۱- جلب نظر كودك به جنبه های مثبت كه از طریق عرضه الگوها امكان پذیر است و موجبات رشد و فزونی آن را فراهم می آورد.
۲- جلوگیری كودك از عوامل ناپسند و لغزش ها كه این امر از طریق تذكر، اخطار، منع و تهدید صورت می گیرد.
۳- واداشتن طفل به تمرین و تجربه و انجام امور پسندیده تا اعمال و رفتار خوب ، و نیز گفتار و رفتار شایسته ، در او به صورت عادت درآید.
۴- تقویت قدرت اندیشه تا بتواند نیكو فكر كند و نیكو تأمل نماید . بدیهی است امری كه بر اساس اندیشه باشد می تواند برای مدت طولانی در فرد باقی و پایدار بماند.
این همه به شرطی می تواند قابل توجه و عمل باشد كه والدین و مربیان موجبات امانتداری ، تقوی ، راستگویی ، درستكاری ، و دیگر صفات پسندیده را از روی صفا و محبت در او پدید آورند و راه جنایت را بر او سد نمایند.آن
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید