شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


در ستایش گریستن


در ستایش گریستن
● حكایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه
مجموعه داستان جدید مصطفی مستور را باید ادامه منطقی ذهنیتی دانست كه او در دو كتاب «چند روایت معتبر» و «استخوان خوك و دست های جذامی» اجرا كرده بود. مجموعه «حكایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه» از شش داستان كوتاه تشكیل شده است كه از لحاظ فرم روایی و جهانی كه مستور تلاش در باورپذیر كردن آن دارد به هم نزدیك هستند. در این داستان ها ما اغلب با مولفه هایی روبه رو هستیم كه در آنها همنشینی نوعی خوانش متافیزیكی با روابط ساده و روزمره انسانی- اجتماعی محور اصلی داستان ها را تشكیل می دهند. در این مولفه ها عناصر تكرار شونده ای مانند سكون سنگین زمان، توجه به جزئیات بی اهمیت و تبدیل شدن یك ماجرا به پرتره ای از ناكامی های هستی شناسانه خوانش داستان ها را كمی «خاص» می كند. مصطفی مستور در اعم داستان های این كتاب كوشیده تا با مكث پیرامون یك رابطه خوشایند، شیطنت آمیز و یا تلخ انسانی زوایایی را روشن كند كه زندگی ازهم گسیخته آدم هایش را موجب شده است.
در این مسیر و این تلاش، نویسنده ای را درك می كنیم كه هنوز سئوال های بنیادین فراوانی دارد ولی منتظر پاسخ های روشن و صریحی نمانده است. او به جای طرح مسئله اصلی خود، بر آن است تا آدم های خود را در فضاهایی نامتعارف و گاه بسیار روزمره قرار دهد، بلكه با توسل به روح پنهان و پتانسیل موجود در اشیا پیش پا افتادگی موضوعی وجود آنها را در هاله ای از شاعرانگی و خلسه فرو برد. در این راه ما با شخصیت ها و پرسوناژهایی روبه رو می شویم كه با استفاده از تكنیك، تكرار و فلاش بك، در راستای كشف آن چیزی هستند كه مدت ها است فراموش كرده اند. همان طور كه می دانید مصطفی مستور از جمله نویسندگانی است كه علاقه فراوانی به همنشین كردن وضعیت های متناقض دارد. او در این راه به دنبال روایت توجیهی شاعرانه برای سرپیچی انسانش از وظایف اخلاقی یا غریزی اش است.
به طور مثال، در داستان «چند روایت معتبر درباره كشتن» ما با راوی ای روبه روییم كه دوست شاعر مسلكش به واسطه اعتراف های پدری كه فرزندانش را به قتل رسانده، خودكشی می كند... این وضعیت كه بنابر تفكر اومانیستی نویسنده، خلاص شدن از «گندی جهان عوضی» است با ترفند روایت خونسرد و با استفاده از زبانی شاعرانه اغراق آمیز نمی شود. این ویژگی در اغلب داستان های مجموعه «حكایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه» وجود دارد. ویژگی دیگر داستان های مصطفی مستور به چگونگی وارد كردن روحی متافیزیكی است كه در پس اجزا و میزانسن داستان های كتاب پنهان شده است. او خواسته یا ناخواسته شخصیت هایی را می سازد كه به دلیل یك نقص، یك ویژگی زیستی و یا دارا بودن مولفه ای خاص، می توانند این ارواح یا قدرت های شاعرانه را كشف كنند.
او فرم داستان ها را به شكلی طراحی كرده كه اغلب آنها دربرگیرنده نوعی سكوت هستند و در سایه این سكوت است كه این قشر از آدم های او سئوال ها، خاطره ها و یا هذیان هایی را بازگو می كنند كه موجب جاری شدن آن ایمان اومانیستی در داستان می شود. این ایمان و یا یقین كه با شاعرانگی زبانی متن هم خویی دارد، مهمترین سازمان فكری ای است كه مستور درصدد عینیت بخشیدن به آن است. در عین حال نباید كتمان كرد كه داستان های مستور به دلیل ماجرا محوری شان و اتفاق های متعددی كه در آنها می افتد، دارای جذابیت قصوی هم هستند. اما این ماجراها طرح و یا طرح هایی برای رسیدن قهرمان و داستان مستور به یك نقطه اوج كاملاً آبستره و انتزاعی است. در داستان های این مجموعه ما با رویارویی جهان و ابزار آن با ذهنیت هایی هستیم كه مدت ها است بایگانی شده است. این اتفاق موجب می شود تا شخصیت های مستور در یك «آن خاص» داستانی، متوجه جزئیاتی شوند كه شاید، شاید، تمثیل آن درونیاتی باشند كه مدت ها از دفن آنها می گذرد... چراغی روشن می شود و یك شب پره از تاریكی به نور می آید، پسری به دنبال دلیل نقص های بدنی مادرزاد برخی انسان ها است، دختری، پسر نیمه مجنونی را در میان پیام های اینترنتی پیدا می كند، عاشقش می شود و بعد پسر گم می شود و... این روحیه استعاری ظریف خوانش خاصی را می طلبد، خوانشی كه در آن توجه به جزئیات و حركت های كوچك، ابعاد دیگری از داستان را می گشاید. تمام تلاش مصطفی مستور چهل و دو ساله _ شاید- همین بوده است.
مصطفی مستور
مهدی یزدانی خرم
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید