جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

اینها به‌ تاریخ‌ پیوستند


اینها به‌ تاریخ‌ پیوستند
● برنده‌ها و بازنده‌های‌ سال‌ گذشته‌
لیگ‌ پنجم‌ برتر، مثل‌ هر لیگ‌ دیگر، مثل‌ هر اتفاق‌ دیگر و مثل‌ هر رقابت‌ دیگر برندگان‌ و بازندگانی‌ داشت‌. برنده‌ شدن‌ و بازنده‌ بودن‌، در ذات‌ هر رقابتی‌ است‌. در لیگ‌ فوتبال‌ هم‌ از این‌ مساله‌ نمی‌توان‌ گریزی‌ داشت‌. خیلی‌ها برنده‌ شدند و خیلی‌ها باختند و این‌ بردن‌ و باختن‌ البته‌ ربطی‌ به‌ جایگاه‌ آنها ندارد. می‌كوشیم‌ برنده‌ها و بازنده‌های‌ لیگ‌ برتر پنجم‌ را شناسایی‌ كنیم‌:
● برنده‌ها
▪ استقلال‌ تهران؛ قهرمان‌ سزاوار
قهرمانی‌ پس‌ از چند سال‌ ناكامی‌، طراوتی‌ دیگر داشت‌. از آن‌ مهمتر، روند این‌ تیم‌ و نوع‌ بازی‌اش‌ بود كه‌ همه‌ را به‌ وجد آورد. یك‌ بازی‌ هماهنگ‌، هجومی‌ و زیبا با نتایجی‌ قابل‌ قبول‌ كه‌ در نهایت‌ قهرمانی‌ را برای‌ این‌ تیم‌ به‌ ارمغان‌ آورد. ارزش‌ بازی‌ این‌ تیم‌، از نتایج‌ و قهرمانی‌ آن‌ كمتر نیست‌ و حتی‌ اگر استقلال‌ قهرمان‌ هم‌ نمی‌شد، باز هم‌ می‌شد این‌ تیم‌ را جزو برندگان‌ آورد. این‌ تیم‌، ارزش‌ فوتبال‌ را می‌فهمید و به‌ فوتبال‌ ارزش‌ می‌داد و در نهایت‌ نتیجه‌اش‌ را هم‌ با استقبال‌ بی‌نظیر هوادارانش‌ به‌ دست‌ آورد.
▪ سایپا تهران‌؛ مدعی‌ بی‌ادعا
اول‌ فصل‌ قرار بود فقط‌ سقوط‌ نكنند. آخر فصل‌ به‌ دلیل‌ قهرمان‌ نشدن‌ مربی‌شان‌ را اخراج‌ كردند. آیا خود این‌ مساله‌ به‌ تنهایی‌ نشانگر رشد بی‌نظیر این‌ تیم‌ نیست‌؟ علاوه‌ براین‌، سایپا فوتبال‌ را می‌فهمید. گروهی‌ بازی‌ می‌كرد و ارزش‌ «تیم‌» در آن‌ بیش‌ از ارزش‌ بازیكن‌ بود. مثل‌ هر «تیم‌» دیگری‌...
▪ ابومسلم‌؛ بهترین‌ شهرستانی‌
تیم‌ چهاردهم‌ نیم‌ فصل‌ اول‌، در نیم‌ فصل‌ دوم‌ به‌ مقام‌ دوم‌ رسید و در مجموع‌ جایگاه‌ پنجم‌، رفیع‌ترین‌ جایگاه‌ تاریخ‌ این‌ تیم‌ در رقابت‌های‌ لیگ‌ كشوری‌ است‌. ارزش‌ كار این‌ تیم‌ وقتی‌ بیشتر معلوم‌ می‌شود كه‌ بدانیم‌ ابومسلم‌ اصلاص ستاره‌یی‌ نداشت‌ و فقط‌ و فقط‌ با كار گروهی‌ و شور بازی‌ این‌ عنوان‌ ارزشمند را به‌ دست‌ آورد.
▪ فجرسپاسی‌؛ گنجینه‌
این‌ تیم‌ كم‌كم‌ دارد منبع‌ بازیكنان‌ فوتبال‌ ایران‌ می‌شود. همه‌ ساله‌ ده‌ دوازده‌ نفر را روانه‌ تیم‌های‌ دیگر می‌كند و دوباره‌ از صفر شروع‌ می‌كند و با مقامی‌ آبرومند به‌ پایان‌ راه‌ می‌رسد. آیا چنین‌ تیمی‌ كه‌ در سالیان‌ اخیر بازیكنانی‌ چون‌ «رحمتی‌»، «سامره‌»، «معدنچی‌»، «اكبرپور»، «علیزاده‌» و ده‌ها تن‌ دیگر را روانه‌ دیگر تیم‌ها كرده‌، شایسته‌ تقدیر نیست‌؟
▪ امیرقلعه‌نویی‌، وفای‌ به‌ عهد
پس‌ از سه‌ سال‌ به‌ وعده‌اش‌ عمل‌ كرد و قهرمانی‌ را برای‌ آبی‌ها به‌ ارمغان‌ آورد. تیمش‌ هجومی‌ بازی‌ كرد و موفق‌ هم‌ بود. بازی‌ را، قلعه‌نویی‌، در پشت‌ پرده‌ هم‌ از آن‌ خود كرد، آنجا كه‌ خیلی‌ها می‌خواستند به‌ هر قیمتی‌ كه‌ شده‌ با كشاندن‌ او به‌ حاشیه‌ او و تیمش‌ را به‌ زمین‌ بزنند، اما قلعه‌نویی‌ در بازی‌ حاشیه‌ هم‌ موفق‌ بود تا موفق‌ترین‌ مربی‌ سال‌ گذشته‌ لیگ‌ ایران‌ باشد. راستی‌، حالا كه‌ استقلال‌ قهرمان‌ شده‌، چه‌ كسی‌ جرات‌ دارد بگوید آن‌ برنامه‌ سه‌ ساله‌ فقط‌ یك‌ بهانه‌ برای‌ توجیه‌ شكست‌های‌ این‌ تیم‌ در سال‌های‌ گذشته‌ بوده‌ است‌؟ فعلاً كه‌ بازی‌ دست‌ قلعه‌نویی‌ است‌ و نمی‌توان‌ چنین‌ حرفی‌ زد!
▪ رضا عنایتی‌؛ ماشین‌ گلزنی‌
هشتاد گل‌ در پنج‌ دوره‌ لیگ‌ برتر. چهل‌ و سه‌ گل‌ در دو فصل‌ اخیر. حدود دو گل‌ برای‌ سه‌ بازی‌. آیا اینها در توصیف‌ ارزش‌های‌ این‌ بازیكن‌، این‌ ستاره‌ واقعاً بزرگ‌ كافی‌ نیستند؟ به‌ اینها اضافه‌ كنید از خود گذشتن‌ او را در حین‌ بازی؛ پاس‌ گل‌هایی‌ كه‌ می‌دهد و تكل‌هایی‌ كه‌ می‌رود و دفاعی‌ كه‌ از همان‌ لحظه‌ از دست‌ دادن‌ توپ‌ آغاز می‌كند. بس‌ نیست‌؟
▪ وحید طالب‌لو؛ ستاره‌
این‌ دروازه‌بان‌ جوان‌ بی‌ادعا، بهترین‌ بود. فقط‌ كافی‌ است‌ تعداد فرصت‌های‌ صددرصد گلزنی‌ را كه‌ از حریفان‌ گرفت‌ بشمارید. آن‌ وقت‌ نقش‌ این‌ گلر مستعد بزرگ‌ شدن‌ و بزرگ‌ ماندن‌ در قهرمانی‌ استقلال‌ بیشتر آشكار خواهد شد.
▪ مجتبی‌ جباری؛ ستاره‌ ۲
در نیم‌ فصل‌ دوم‌ لیگ‌ امسال‌ تقریباً ردپای‌ او را در تمام‌ گل‌های‌ استقلال‌ می‌توان‌ دید. نقش‌ او در نظم‌ دادن‌ به‌ بازی‌ این‌ تیم‌ هم‌ انكارناپذیر است‌.
▪ محمود فكری؛ دود و كنده‌
بازیكنی‌ كه‌ همه‌، سه‌ سال‌ پیش‌ او را تمام‌ شده‌ می‌دانستند، امسال‌ مهره‌ اصلی‌ خط‌ دفاعی‌ تیم‌ قهرمان‌ و بهترین‌ بازیكن‌ در خط‌ دفاعی‌ در تمام‌ لیگ‌ بود. بازیكنی‌ كه‌ خیلی‌ها جای‌ او را در تیم‌ ملی‌ خالی‌ دانستند، اما...
▪ میثم‌ منیعی؛ پدیده‌
گلسازترین‌ بازیكن‌ لیگ‌ برتر امسال‌ كه‌ هر سانترش‌ بوی‌ گل‌ می‌داد. باتكنیك‌، سریع‌ و هنرمند، بازیكنی‌ كه‌ اگر نبود پاس‌ حتی‌ به‌ مقام‌ پنجم‌ لیگ‌ هم‌ نمی‌رسید. منیعی‌ در خیلی‌ از بازی‌ها یك‌ تنه‌ تیمش‌ را به‌ موفقیت‌ رساند. این‌ كاری‌ است‌ كه‌ فقط‌ از ستاره‌ها برمی‌آید.
▪ پژمان‌ جمشیدی؛ رستاخیز
بازیكن‌ تمام‌ شده‌ پرسپولیس‌، در پاس‌ ستاره‌ شد. ستاره‌یی‌ كه‌ حتی‌ از بهترین‌ روزهایش‌ در تیم‌ ملی‌ هم‌ بالاتر و بهتر بازی‌ می‌كرد، اما ای‌ كاش‌ تیم‌ ملی‌ هم‌ قدر او را می‌دانست‌.
▪ بیژن‌ ذوالفقارنسب؛ فوتبال‌ یا ضد فوتبال‌
تیم‌ در آستانه‌ سقوط‌ سال‌ گذشته‌ را به‌ مدعی‌ قهرمانی‌ بدل‌ كرد. گذشته‌ از این‌ تیمش‌ خوب‌ بازی‌ می‌كرد، یعنی‌ اینكه‌ بیژن‌ خان‌ راه‌ درست‌ بازی‌ گرفتن‌ از بازیكنانش‌ را می‌دانست‌. در چند بازی‌ چهار، پنج‌، شش‌ گل‌ به‌ ثمر رساند تا شعار بیژن‌ ضد فوتبال‌ بازمانده‌ از پیكان‌ را كاملاً محو كند.
▪ اكبرمیثاقیان؛ وفای‌ به‌ عهد
اول‌ فصل‌ كه‌ تیمش‌ آخر بود گفت‌ كه‌ در بین‌ شش‌ تیم‌ بالای‌ جدول‌ فصل‌ را تمام‌ خواهند كرد. خیلی‌ها به‌ این‌ حرف‌ اكبر میثاقیان‌ خندیدند، اما در پایان‌ فصل‌، این‌ او بود كه‌ به‌ همه‌ می‌خندید. تیم‌ میثاقیان‌ پنجم‌ شده‌ بود!
▪ كریم‌ باقری؛ همیشه‌ درخشان‌
ستون‌ محكم‌ خط‌ دفاع‌ قرمزها، اگر نبود تیمش‌ شاید در خطر سقوط‌ هم‌ قرار می‌گرفت‌. باقری‌ یك‌ تنه‌ در خیلی‌ از بازی‌ها تیمش‌ را سروسامان‌ داد، گل‌ های‌ حریف‌ را خراب‌ كرد، بازیسازی‌ كرد و به‌ اصطلاح‌ برای‌ موفقیت‌ تیمش‌ همه‌ كاری‌ را به‌ انجام‌ رساند. در چند بازی‌ كه‌ مصدوم‌ بود، تیم‌ پرسپولیس‌ كمتر از سه‌ گل‌ نمی‌خورد!
▪ غلامحسین‌ پیروانی‌؛ استعدادیاب‌
با مشتی‌ جوان‌ كه‌ اغلب‌ آنها پیش‌ از آغاز فصل‌ حتی‌ یك‌ بازی‌ رسمی‌ هم‌ نداشتند، خیلی‌ها را انگشت‌ به‌ دهان‌ كرد. تنها چیزی‌ كه‌ در مورد پیروانی‌ می‌توان‌ گفت‌ این‌ است‌ كه‌ چه‌ دلی‌ دارد این‌ مرد. با این‌ بازیكنان‌ به‌ میدان‌ آمدن‌ دل‌ می‌خواهد و هنر كه‌ پیروانی‌ همه‌ اینها را در خود دارد.
▪ بهمن‌ فروتن‌؛ برنده‌ بازنده‌!
قرار گرفتن‌ نام‌ این‌ مربی‌ باشخصیت‌ در این‌ لیست‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ می‌توان‌ شكست‌ خورد، اما بازنده‌ نبود. فروتن‌ بازنده‌ نبود، گرچه‌ تیمش‌ سقوط‌ كرد، اما این‌ تیم‌، بازی‌ را می‌فهمید، بازی‌ می‌كرد و فقط‌ بدشانس‌ بود كه‌ گل‌ نمی‌زد. راستی‌، اگر فروتن‌ و شموشك‌ با این‌ امكانات‌ سقوط‌ نمی‌كردند، یك‌ جای‌ كار ایراد داشت‌. آنها سقوط‌ كردند، اما نباختند و این‌ ارزشش‌ از ماندن‌ تیم‌هایی‌ چون‌ برق‌ شیراز بیشتر است‌!
● بازنده‌ها
▪ پرسپولیس‌؛ بدون‌ شرح‌
در مورد تیمی‌ كه‌ با ادعای‌ قهرمانی‌ فصل‌ را آغاز می‌كند، اما با رتبه‌ نهم‌ به‌ پایان‌ می‌رساند و حتی‌ مهمتر از آن‌ با بازی‌هایش‌ طرفداران‌ خود را خون‌ به‌ جگر می‌كند چه‌ می‌توان‌ گفت‌؟ راستی‌، حتی‌ متعصب‌ترین‌ هواداران‌ پرسپولیس‌ هم‌ می‌توانند یك‌ بازی‌ خوب‌ از این‌ تیم‌ در لیگ‌ پنجم‌ به‌ یاد آورند؟
▪ علی‌ پروین؛ اسطوره‌ سقوط‌ كرده‌
اسطوره‌ سرخ‌ها برای‌ اولین‌ بار در میدان‌ مسابقه‌، در ورزشگاه‌ آزادی‌ هو شد و این‌ خیلی‌ دردناك‌ بود. آخر هم‌ كه‌ او را از پرسپولیس‌ كنار گذاشتند. كافی‌ نیست‌؟
▪ مصطفی‌ دنیزلی؛ بازنده‌ دوست‌ داشتنی‌
یكی‌ از بهترین‌ مربیان‌ شاغل‌ در ایران‌ و شاید بهترین‌ خارجی‌ لیگ‌، بدجوری‌ قافیه‌ را باخت‌. هم‌ لیگ‌ را از دست‌ داد و هم‌ جام‌ حذفی‌ را و در مسابقات‌ آسیایی‌ هم‌ به‌ شكلی‌ شگفت‌آور حذف‌ شد. آیا اگر این‌ بلاها را یك‌ مربی‌ ایرانی‌ سرتیم‌ پاس‌ می‌آورد، این‌ همه‌ تعریف‌ و تمجید نثارش‌ می‌كردند؟
▪ مجید جلالی؛ شكست‌ در همه‌ جا
اوضاع‌ برای‌ مجیدخان‌ حسابی‌ تیره‌ و تار شده‌. اول‌ اینكه‌ آن‌ نتایج‌ مشعشع‌ را با صباباتری‌ گرفت‌ و حكم‌ اخراج‌ را دریافت‌ كرد. بعد، توسط‌ پرسپولیسی‌ها بازی‌ خورد و خوشحالی‌ و ذوق‌زدگی‌اش‌ از حكم‌ مربیگری‌ پرسپولیس‌ یك‌ روز هم‌ دوام‌ نیاورد و در پایان‌ هم‌ در دوازده‌ بازی‌ برای‌ تیم‌ شهیدقندی‌ فقط‌ سه‌ مساوی‌ به‌ ارمغان‌ آورد. گویا امسال‌ كامپیوتر مجیدجلالی‌، نم‌ كشیده‌ بود.
▪ میثم‌ بائو؛ ته‌ خط‌
پدیده‌ سال‌ گذشته‌ لیگ‌، آس‌ قلعه‌نویی‌ در «دربی‌» سال‌ گذشته‌ فقط‌ و فقط‌ دویست‌ و بیست‌ دقیقه‌ در كل‌ فصل‌ بازی‌ كرد. یعنی‌ به‌ عبارتی‌ هفت‌ دقیقه‌ در هر بازی‌. این‌ پاداش‌ پدیده‌ شدن‌ او در سال‌ گذشته‌ بود.
▪ برق‌ شیراز؛ بدون‌ شرح‌ ۲
یاوری‌ را پس‌ از حضور درخشانش‌ در پست‌ مربیگری‌ برق‌ در سال‌ گذشته‌ بركنار كردند تا جایگاه‌ بهتری‌ را به‌ دست‌ آورند، اما مربی‌ خارجی‌ نصیب‌ شده‌شان‌، برادر جناب‌ برانكو بلایی‌ سر این‌ تیم‌ آورد كه‌ تا ابد در یاد طرفداران‌ این‌ تیم‌ خواهد ماند. با بازیكنانی‌ چون‌ شیری‌، میشانوویچ‌، حقدوست‌، مطوری‌، حاج‌اسبویی‌، زارع‌ و... در تب‌ و تاب‌ سقوط‌ بودن‌، هنر می‌خواهد كه‌ زلاتكو و برقی‌ها این‌ هنر را داشتند.
▪ و...
می‌توان‌ برنده‌ها و بازنده‌ها را ادامه‌ داد. در میان‌ برنده‌ها، «پاس‌» با بازی‌های‌ زیبایش‌، «صباباتری‌» با آن‌ اوج‌گیری‌ بی‌نظیرش‌، «راه‌آهن‌» به‌ دلیل‌ ماندنش‌ و «سپاهان‌» به‌ دلیل‌ حضور درخشانش‌ می‌توانند حضور داشته‌ باشند. در میان‌ بازندگان‌ هم‌ می‌توان‌ به‌ «استقلال‌ اهواز» و «ذوب‌آهن‌» اشاره‌ كرد و البته‌ بازنده‌ ویژه‌ «داوود سیدعباسی‌» است‌ كه‌ در راستای‌ انتقام‌ از قلعه‌نویی‌ به‌ پیروزی‌ رفت‌ تا داغ‌ دل‌ هواداران‌ استقلال‌ را از بابت‌ از دست‌ دادنش‌ تازه‌ كند اما با بازی‌هایی‌ كه‌ كرد، آبی‌ها را از بابت‌ از دست‌ دادن‌ چنین‌ مهره‌یی‌ شكرگزار كرد.
▪ بازنده‌ اصلی‌؛ میرزاپور و فولاد
قهرمان‌ سال‌ گذشته‌، باخت‌های‌ هفت‌ گله‌ و چهارگله‌ و پنج‌ گله‌ را تجربه‌ كرد. فولاد به‌ هیچ‌ تیمی‌ «نه‌» نگفت‌. همچنان‌كه‌ میرزاپور، گلر اصلی‌ تیم‌ ملی‌، هیچ‌ توپی‌ را و هیچ‌ گلزنی‌ را ناامید به‌ خانه‌اش‌ نفرستاد!
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید