پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

سرنگونی محمد علی شاه ، پیروزی مبارزان


سرنگونی محمد علی شاه ، پیروزی مبارزان
در آغاز این سال هر چند كه گلوله های توپ نیروهای دولتی كام تبریزیان را تلخ كرد، اما خبر پیروزی مجاهدین گیلان به فرماندهی یپرم خان ارمنی كه پس از زد و خوردی خونین، شهر قزوین را تصرف كردند مسرت بخش بود.
نبض انقلاب اكنون در تبریز و قزوین می تپید كه در یكی ستارخان و باقرخان با مشتی مردم گرسنه و سركوب شده پایداری می كرد و در دیگری یپرم خان و سردار محیی و سپهدار تنكابنی به همراه گروهی از مردم جان بر كف نهاده پیشروی می كرد.
نیروی سومی هم در جنوب كشور به فرماندهی سردار اسعد بختیاری در حال ساماندهی بود تا به صف انقلابیون بپیوندد. اخبار محاصره تبریز و نرسیدن آذوقه به شهر، روزنامه های جهان متمدن را پر كرده بود.
وجدان بشری از اینكه در گوشه ای از جهان مردمانی هستند كه چرم و ریشه گیاهان را می خورند و از گرسنگی جان می سپارند به درد آمده بود.از این رو نمایندگان سیاسی دولتین روس و انگلیس برای پرهیز از متهم شدن در این رویداد ضدبشری به دیدار محمدعلی شاه رفتند و از وی خواستند تا برای یك هفته آتش بس اعلام كند تا گندم و خواربار برای اهالی شهر و كنسولگری های مقیم تبریز فرستاده شود. ستارخان عاجزانه از شاه خواست كه بهانه به دست نیروهای بیگانه ندهد و راه عبور آذوقه را بگشاید.
در این میان رویداد غرورانگیزی گرسنگی تبریزیان را از یادها برد.خون گرم بیگانه ای آمریكایی در راه دفاع از آرمان های مشروطه ایرانی، خاك تشنه تبریز را سیراب كرد. هوارد باسكرویل زاده شده به سال ۱۸۸۵ میلادی و دانش آموخته دانشگاه پرینستون كه به دعوت مدرسه آمریكایی مموریال در پاییز ۱۲۸۵ برای تدریس تاریخ عمومی و حقوق بین المللی به تبریز آمده بود، به صف مجاهدین پیوست و در نبردی خودخواسته در جنگ غازان دلیرانه به شهادت رسید.
تبریز همچنان در بحران بود. به دید مشروطه خواهان، شاه با روس ها علیه استقلال میهن خود تبانی كرد و چون اجازه آذوقه رسانی به شهر را نداد، بهانه برای سپاهیان متجاوز روس فراهم آورد تا به دستاویز كمك رسانی به كنسولگری و اتباع روسیه، با دو عراده توپ و چند مسلسل وارد تبریز شوند و شهر را مورد تاخت و تاز قرار دهند.
در پایتخت نیز شاه كنترل اوضاع را از دست داده بود. چاره كار را در بركناری مشیرالسلطنه صدراعظم دید تا به جای وی عموی خود كامران میرزا نایب السلطنه را كه به بی رحمی و شقاوت شهره بود بر كرسی صدارت بنشاند، اما چند روز بعد از كرده پشیمان شد و پس از اعلان عفو عمومی و اعاده مشروطیت، سیاستمدار معتدل و ملایمی همچون ناصرالملك را به صدارت برگزید و چون وی در اروپا بود به طور موقت سعدالدوله به جانشینی وی هیات دولت را تشكیل داد.
این كابینه نیز دولت مستعجل بود و نمی توانست اوضاع را كنترل كند. افزون بر اینها شاه دردسر بزرگ دیگری داشت و آن مخالفت علمای نجف با او بود.
آخوند ملامحمد كاظم خراسانی، شیخ عبدالله مازندرانی و حاج محمدحسین حاج میرزا خلیل سه تن از برجسته ترین مراجع مقیم نجف طی اعلامیه شدیداللحنی رفتار شاه را مخالف اسلام دانستند و وی را تهدید به اقدامات جدی تری كردند.
شاهین ترازوی سیاست روزبه روز بیشتر به سوی مشروطه خواهان می چرخید تا اینكه در تابستان گرم این سال، ملت ایران در یكی از نادرترین بزنگاه های تاریخی خود، به طور زودگذر، شاهد پیروزی را در آغوش كشید. نیروهای مردمی سپهدار تنكابنی و یپرم خان از شمال و نیروهای سردار اسعد بختیاری با هزار سوار و یك عراده توپ از جنوب به سوی تهران آمدند و در نزدیكی پایتخت به هم پیوستند.
كابینه متزلزل سقوط كرد و نمایندگان سیاسی روس و انگلیس به اردوی نظامی مجاهدین شتافتند تا آنان را از ورود به پایتخت برحذر كنند. مذاكرات بی نتیجه ماند و اردوی مجاهدین همانند سیلی خروشان به سوی تهران سرازیر شد. شاه نیز در سلطنت آباد به استحكام مواضع خود پرداخت و دستور سنگربندی شهر و اماكن مهم دولتی را صادر كرد. انقلاب مشروطیت می رفت كه رنگ خون به خود بگیرد.
در بادامك، نزدیكی تهران نبرد خونینی میان مجاهدین و نیروهای دولتی درگرفت كه با پیروزی مشروطه خواهان به پایان رسید. سپاه انقلابیون از دروازه بهجت آباد وارد تهران شد و سنگر به سنگر پیش رفت. عمارت بهارستان كه محل مجلس اول بود و مدرسه سپهسالار به تصرف انقلابیون درآمد و پایگاه مركزی آنان شد. خیابان های اطراف نیز سنگربندی شد و جنگ تن به تن و نبرد خیابانی شدیدی میان نیروهای قزاق به سركردگی كلنل لیاخوف روسی _ درهم كوبنده مجلس اول _ و نیروهای انقلاب درگرفت و مجاهدین گام به گام به سوی فتح و پیروزی پیش رفتند.
سرانجام این نبرد تاریخی در ۲۴ تیرماه با تسلیم لیاخوف و بامداد روز بعد با پناهنده شدن محمدعلی شاه و همسر و نزدیكانش به سفارت روسیه در زرگنده تهران به سود انقلابیون پایان پذیرفت.
نیروهای استبدادی و سركوبگران مردم به سوی سفارتخانه های روس و انگلیس به منظور پناهنده شدن هجوم بردند و شگفتا كه آن سفارتخانه های بیگانه نیز تعداد زیادی پرچم برای مستبدین فرستادند تا در بام خانه هایشان بیفرازند و در امان باشند.
فردای پیروزی انجمنی به نام «كمیسیون مجلس عالی» كه از بیست و هشت نفر از انقلابیون تشكیل شده بود، اداره كشور را برعهده گرفت. این كمیسیون محمدعلی شاه را از سلطنت خلع كرد و فرزند سیزده ساله او احمدمیرزا را به سلطنت برگزید. به علت صغر سن احمدشاه، عضدالملك رئیس ایل قاجار را نیز به نیابت سلطنت گماردند.
همین كمیسیون هیات وزیران جدید را معرفی كرد و یپرم خان ارمنی را به ریاست نظمیه كل كشور منصوب كرد. و نیز كمیسیون دستور برگزاری انتخابات دور دوم مجلس را صادر كرد.
از نهادهای دیگری كه پس از پیروزی تشكیل شد، دادگاه انقلابی بود. دادستان این دادگاه شیخ ابراهیم مجتهدزنجانی دستور اعدام صنیع حضرت و مفاخرالملك و شیخ فضل الله نوری و آجودان باشی توپخانه و عده دیگری را صادر كرد.
پس از خروج محمدعلی شاه و همراهان از ایران، كمیسیون عالی منحل شد و جای خود را به «هیات مدیره انقلاب» داد.مجلس دوم نیز با حضور احمدشاه و نایب السلطنه و سران مشروطه در همین سال افتتاح شد. رویش احزاب و مطبوعات در همین سال اتفاق افتاد و با هزاران دریغ و افسوس بایستی گفت كه آنان كاردهایشان را نه برای تقسیم نان، بلكه برای به دست آوردن نام بیرون كشیده بودند.
حسن مرسلوند
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید