جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

دموکراسی و فوتبال


دموکراسی و فوتبال
چگونگی شكل گیری پدیده های اجتماعی است كه از سویی ماهیت آنها را و از سویی دیگر كیفیت سرانجام آنها را مشخص می سازد. فوتبال پدیده ای اجتماعی است همان گونه كه دموكراسی از این ویژگی برخوردار است. امروزه دموكراسی به لحاظ شرایط بین المللی و از بین رفتن تعارضات برجسته ایدئولوژیك از اعتباری فراوان برخوردار است و به همین روی است كه تمامی بازیگران سیاسی و كشورها آن را جست وجوگر هستند. این اعتبار را در حیطه مقوله ورزش بالاخص فوتبال شاهد هستیم و به همین جهت است كه در تمامی كشورها به آن توجهی خاص دارند. حضور كثیری از مردم برای تماشای مسابقه فوتبال استقلال و برق همه را به تعجب واداشت. كمتر كسی انتظار آن را داشت كه در مسابقه ای كه یك سوی آن تیم ته جدولی است اینچنین جمعیتی را به خود جلب كند.
در حالی كه بسیاری از تیم ها حتی در مسابقات رسمی بین المللی تعداد بسیار محدودی را به استادیوم ها جلب می كنند. این تیم ها با وجود داشتن امكانات مادی تقریباً نامحدود و پرداخت بالاترین دستمزدها به بازیكن مطرح قادر به این نیستند كه به جلب تماشاگر موفق شوند. آنچه این تیم ها فاقد هستند و استقلال از آن برخوردار است كیفیت متنی حیات یافتن آنها است. آنچه وجه تمایز دموكراسی در كشورهای مختلف است را نیز باید در همین متنی بودن و یا غیرمتنی بودن حیات یافتن آن جست وجو كرد. در كشوری مانند انگلستان دموكراسی سیاسی امروزه از هر زمان دیگری مستحكم تر و نهادینه تر است. با وجود اینكه انگلستان در دو جنگ جهانی در آغازین و نیمه های قرن گذشته درگیر شد و بسیاری از بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در دو قرن گذشته تجربه كرده است اما با وجود این نابسامانی ها، حیات دموكراتیك همچنان برقرار است. در حالی كه در بسیاری از جوامع ساختارهای دموكراتیك، فرآیندهای دموكراتیك و از همه مهمتر باورهای دموكراتیك مستتر به شدت آسیب پذیر هستند و تاب مقاومت در برابر فشارهای برآمده از معضلات برخاسته را ندارند و به سرعت در هم فرومی پاشند. به عبارت دیگر فاقد استحكام و بنیه درونی هستند. چرا؟ آنچه به دموكراسی در كشورهایی از قبیل انگلستان در برابر كشورهای دیگر تمایز می بخشد كیفیت شكل گیری و ماهیت آن است. دموكراسی در این جامعه از ویژگی متنی برخوردار است. دموكراسی به ضرورت نیازهایی كه مردم آنها را به صحنه آورده اند شكل گرفته است. از بطن تعاملات و روابط اجتماعی كه خارج از الزامات و ضروریات ساختاری و ارزشی حكومت بوده است، فرآیند دموكراسی برخاسته است. نیازهای هرم قدرت نبوده است كه در وهله اول و در آغازین مراحل شكل گیری دموكراسی را ممكن نموده است بلكه نیاز مردم به اغنای مادی و دستیابی به ارضای معنوی بوده است كه دموكراسی را ضروری و ممكن ساخته است. در این چارچوب حیات دهنده است كه می گوییم دموكراسی دارای برجستگی و ظرفیت های مردمی است. در چنین جوامعی است كه مردم برای دفاع از دموكراسی حضور فعال در صحنه سیاسی را ضروری می یابند و بستر لازم و ضروری را ایجاد می كنند كه دموكراسی در برابر توفان های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و هجوم خارجی توان تحمل را داشته باشد. بقای دموكراسی در سرزمینی به مانند انگلستان به این لحاظ است. در حالی كه در بسیاری از كشورها دموكراسی اولین قربانی است كه مشكلات و معضلات در جامعه طلب می كنند. حضور وسیع مردم برای تماشای مسابقه فوتبال استقلال و حمایت از این تیم را باید در این چارچوب به ارزیابی گرفت. شكل گیری استقلال یك ضرورت مدیریتی و دولتی نبوده است. این تیم ماهیتی متنی دارد. بسیاری این تیم را سمبل خواست ها و آرزوهای خود می یابند. پس برای دفاع از این تیم و ارتقای حیات این تیم، آنان حاضر به حضور گسترده در صحنه هستند. این حضور بدون برنامه ریزی و بدون در نظر گرفتن الزامات ساختار قدرت شكل گرفته است. این تیم برای پیروزی و دستیابی به برتری می بایستی حمایت شود و مردم با حضور گسترده خود در واقع از توان خود برای موفقیت تیم سرمایه گذاری كردند. به لحاظ ماهیت نهادینه این تیم و خصلت متنی آن كه كیفیت مردمی به آن داده است، مردم این نیاز را احساس كردند كه با حضور خود تیم را موفق گردانند. اینكه چرا تیم های دیگر حتی در مسابقات مهم بین المللی كه برگزار می كنند نمی توانند مردم را به استادیوم ها جلب كنند به این روی است كه حیات آنها و اصولاً شكل گیری آنها در دستان ساختار قدرت شركت و سازمانی است كه آن را به وجود آورده است. چون فلان سازمان باید درصدی از سرمایه درآمد خود را تخصیص به ورزش دهد پس ضروری تشخیص داده شده است كه تیم فوتبال به وجود آید. نیازهای صاحبان قدرت است كه ضرورت شكل گیری تیم را به وجود آورده است و به همین روی است كه هر زمان كه آنها صلاح بدانند تیم را منحل نیز می توانند بكنند. این تیم ها فاقد ریشه هستند و به همین روی بسیار شكننده و بدون كمترین حمایت متنی هستند. كشورهایی كه دموكراسی را به لحاظ نیازهای ساختار قدرت الزامی می یابند نیز كمترین حضور مردم را برای حمایت از این نهاد شاهد هستند و به همین جهت است كه به این دموكراسی ها باید دموكراسی های قدرت محور خطاب كرد همان طور كه به تیم های شكل گرفته به وسیله سازمان ها و نهادهای دولتی نیز باید به این دید نگاه كرد. در حالی كه دموكراسی هایی كه به لحاظ خواست و نیاز مردم از بطن جامعه شكل گرفته اند باید دموكراسی های شهروندمحور خطاب شوند. تیم های فوتبالی كه ماهیت مردمی و غیردولتی دارند نیز از این گونه هستند. مردم حضور در استادیوم و حمایت از استقلال را ضروری یافتند چون هویت خود را به این تیم گره زده اند. آنان این تیم را بخشی از حیات اجتماعی خود می یابند و ارتقای معنوی خود را در برتری و تداوم حضور این تیم می یابند. استقلال تجلی هویت آنان است پس باید آن را به بهینه ترین شكل پاس بدارند. دموكراسی هایی كه از بطن اجتماعی برخاسته اند نیز بازتاب هویت شهروندان هستند و به همین جهت است كه برای حمایت و دفاع از آن در میدان ها حضور می یابند.
دكتر حسین دهشیار
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید