تنها نگو خداحافظ! (جوانان و پول)

خوشبختانه چندسالی است معلمان انشاء پاسخ سؤال خود را پیدا كرده اند و بالاخره متوجه شده اند كه «علم بهتر است یا ثروت!» و لازم نیست هر سال این سؤال را از دانش آموزان بپرسند!!
البته دانش آموزان آن سالها هم كه امروز دوران جوانی را می گذرانند قطعاً بهتر از دوران كودكی متوجه شده اند كه«علم بهتر است یا ثروت».
موضوع ازدواج و مشكلات آن. ادامه تحصیل، مسكن، كار و ... از هر كلاس درسی واضح تر و بهتر مسائل را مطرح می كند! البته امیدوارم برای این سؤال پاسخ درستی پیدا كرده باشند! زیرا بعضی اوقات دیدن جوانی كه بعد از انتظار رفتن به دانشگاه و گذشتن از سد كنكور و تحمل شرایط دانشجویی، خوابگاه و ... تازه همه را رها می كند و به سراغ كار آزاد می رود، تا زندگی را بگذراند ، خود سؤالی می شود كه به راستی او چه پاسخی پیدا كرده است؟!
شاید اگر چیزی به اسم پول نبود شرایط زندگی، روابط انسانها و خیلی مسائل دیگر بهتر از آنچه در حال حاضر است، می شد.
▪ اگر پولی وجود نداشت تا با داشتن آن به چیزهایی كه می خواهیم برسیم( البته نه در همه موارد، فقط در امور مادی زندگی) و با نداشتن آن به حسرت و انتظار بنشینیم، چه اتفاقی می افتاد؟!
▪ پیش از اینكه پولی وجود داشته باشد مردم چه می كردند؟ و...
پاسخ به سؤال های ساده از راهی ساده تر
بیایید به زمانی كودكیمان بازگردیم. شما مشغول خوردن آب نبات چوبی هستید و من ۲ تا آدامس بادكنكی دارم! اگر نتوانم آب نبات چوبی خوردن شما را تحمل كنم، قطعاً وارد دادوستد می شوم
«ببین! اگر بهت آدامس بدهم، به من یك آب نبات چوبی می دهی؟!»
در حقیقت معامله و دادوستد می كنیم. همان كاری كه انسان در نخستین مرحله از زندگی اقتصادی خود برداشت.
البته این پیشنهاد من، ممكن است مورد قبول یا رد شما واقع شود. اگر اصلاً آدامس نخواهی یا تمایلی به آب نبات چوبی خوردن من نداشته باشی چه اتفاق ناخوشایندی پیش خواهد آمد؟ اینجاست كه من باید فكر جدیدی كنم و پیشنهاد دیگری بدهم. پیشنهاد چیزی كه برای تو با ارزش تر باشد و ...
اینطور شد كه انسان تصمیم گرفت پول را به عنوان همان واسطه با ارزش رد و بدل كند!
در طی قرن هایی كه گذشته است مردم از پول و سكه برای دادوستد كالاها استفاده كرده اند. بنابراین اگر ۲ عدد آدامس برای معامله و دریافت آب نبات چوبی مناسب نباشد حتماً پول جایگزین خوبی است.
یك اسكناس یا سكه به تنهایی ارزش ندارد. آنچه باعث با ارزش شدن آنها شده است پذیرش مردم است، اینكه ما قبول كردیم از آنها برای به دست آوردن كالاها و یا خدمات به خوبی استفاده كنیم. در غیر این صورت تكه ای كاغذ یا فلز بیشتر نیستند!
پول چه كاری انجام می دهد؟
▪ واسطه مبادلات ماست و آن را در عوض دادن و گرفتن كالا یا خدمات رد و بدل می كنیم.
▪ استانداردی مناسب برای ارزش گذاری كالاها و خدمات است.
▪ وسیله ای مناسب برای پس انداز و ذخیره ارزشها و دارایی هاست.
پول در گذر زمان
معامله پایاپای (درست مانند مثال آدامس و آب نبات چوبی!) مردم قبل از هركاری به این نوع معامله به عنوان نخستین شیوه اقتصادی نگاه می كردند و كالایی را با كالای مورد نیازشان عوض می كردند.
از سال نه تا شش هزار سال پیش از میلاد احشام به عنوان واحد معاملات به حساب می آمدند بعدها كه كشاورزی گسترش یافت، مردم محصولات كشاورزی خود را برای مبادله استفاده می كردند برای مثال كشاورزی از كشاورز دیگر می خواست به عوض گندم به او سیب بدهد!
▪ در مرحله بعد از «صدف» استفاده شد. در حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد در چین صدف را به عوض پول رد و بدل می كردند.
▪ نخستین پول فلزی: در چین در سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد نخستین صدف های مصنوعی را ساختند و همین حركت باعث شد به فكر استفاده ازفلز وساخت واسطه ای فلزی باشند. در برخی موارد از ابزارهایی همچون «بیل» یا «كارد» هم استفاده می كردند.
▪ در تكمیل این تجربه بود كه سكه های گرد فلزی را ساختند و روی آن را سوراخ می كردند تا بتواند با اتصال آنها به یكدیگر رشته ای ایجاد كنند!
▪سكه های نقره ای: در حدود سال ۵۰۰ پیش از میلاد تكه هایی از فلز نقره را برای مبادله انتخاب كرده بودند. كاری كه ایرانیان نیز در گسترش آن نقش مهمی داشتند.
▪ پول چرمی: در سال ۱۱۸پیش از میلاد، اسكناس ها را به شكل پول چرمی درست می كردند. برای این كار از پوست آهوی سفید برای مبادله كالا استفاده می شد. این مرحله از تكامل پول نخستین قدم در تهیه اسكناس های كاغذی بود.
▪ پول كاغذی یا اسكناس: از قرن ۹ تا ۱۵ بعد از میلاد در چین نخستین پول واقعی كاغذی به عنوان ابزاری برای دادوستد استفاده شد. (درحالی كه تمدن های اروپایی هنوز پول كاغذی نداشتند!
▪ Pottach: اصطلاحی رایج در میان سرخپوستان آمریكای شمالی بود. آنها از هدایایی در مهمانی ها و مراسم مختلف به عوض پول استفاده می كردند. البته با گذشت زمان این هدایا خود مشكل ساز شد و افراد برای نشان دادن قدرت یا وضعیت اجتماعی خود سعی می كردند هدیه ای با wampum ، در یك دوره هم سرخ پوستان آمریكایی به جای استفاده از پول از صدف های براق و زیبایی به نام wampum استفاده می كردند.
... آنچه مردمی از فرهنگ ها و ملیت های مختلف در مورد پول می گویند:
▪ من توانایی هایم را از پدرومادرم (هر دو) به ارث برده ام. توانایی مادرم را در «خرج كردن پول» و توانایی پدرم را «در به دست نیاوردن پول»!
▪ پول به شیوه ای صحبت می كند كه مردم با هرزبانی آن را می فهمند!
▪ كسانی كه دارایی، توانایی و ... دارند فكر می كنند كه عشق مهمترین و بهترین چیزی است كه می توان به دست آورد، اما افراد فقیر می دانند كه پول مهمترین است.
بدون وجود زنان، هیچ پولی در دنیا معنا ندارد.
▪ پول مانند حس ششم است، بدون آن نمی توان از ۵ حس دیگر به خوبی استفاده كرد.
▪ انسان ها، معمولاً آنقدر كه مراقب پولشان هستند، مواظف اصول اخلاقی و رعایت آنها در رفتارهایشان نیستند.
▪ پول فشارسنجی است كه با آن می توان میزان فضائل اخلاقی در یك جامعه را سنجید.
▪ اگر هر كاری را فقط برای پول انجام دهی موفق نمی شوی!
▪ پول با انسان صحبت می كند. اما نمی دانم چرا پول های من فقط خداحافظ می گویند!
▪ پول بیش از حد، جوانی را نابود می كند.
▪ به دست آوردن پول از نگه داشتن آن ساده تر است.

پردیس شكیبا

منبع : روزنامه شرق