جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


یک تکه نان


یک تکه نان
كارگردان: كمال تبریزی، نویسنده فیلمنامه: محمدرضا گوهری، تهیه كننده: ناصر عنصری، مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان، بازیگران: رضا كیانیان، اسماعیل خلج، رویا نونهالی، احمد آقالو،
● خلاصه داستان
خبر رسیده در یكی از روستاهای مجاور زنی ادعای معجزه كرده است. كربلایی از طرف ژاندارمری روستا مأمور می شود مردم را آرام كند. او باید برای رسیدن به این روستا از یك جنگل رد شود. در این راه با سربازی جوان همسفر می شود. او درمی یابد كه سرباز یك موجود مورد عنایت خداوند است. در ادامه وقتی به صحبت های زن گوش می دهد می فهمد شخصی كه به او در عین بی سوادی قرآن آموخته همین سرباز جوان بوده است.
اگر از فیلم های كوتاه كمال تبریزی مانند انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول، این جا دانشگاه است، شهادت طلبان و فیلمی كه ما ساختیم بگذریم. تبریزی از اولین فیلم بلندش عبور، خطوط و درونمایه های مشخصی را تا یك تكه نان ترسیم و طی می كند. منحنی فیلمسازی او گاه در لیلی با من است، فرش باد، گاهی به آسمان نگاه كن فرآیندی آشكارتر به درونمایه موردنظر می یابد و در برخی آثارشان كمرنگ تر می شود. یك تكه نان در مسیر روبه تكامل آثار او جایگاهی مورد تأمل دارد كه به صفاتی چون ریاكاری، حسادت، رستگاری، ایمان، محبت و مؤلفه های اخلاق گرایانه موردنظر و همیشگی تبریزی دارد.
شخصیت اول فیلم قیس نوجوان مستعدی است كه روایت اثر بر محور او استوار است. در واقع روبرویی او با رویدادها و اشخاص مختلف، واكنش ها، تعارضات و مختصات شخصیتی او و اطرافیان را هویدا می سازد. در اصل قیس نقطه شناخت شخصیت هایی چون كربلایی و اطرافیانش مثل نعمت، كاظم، طاهر، ابراهیم و... است. چیدمان رویدادها و ضرباهنگ خاصی كه تبریزی از آن بهره می جوید هم مبتنی بر رفتارشناسی قیس است. تبریزی نه از منولوگ بهره می جوید و روایت را مبتنی بر روایت گفتاری پایه ریزی می كند، او دقیقاً از زاویه دید دانای كل بر رویدادها و وقایعی كه قیس می گذرد پایه ریزی قصه ای درونگرایانه را می كند. آدم ها در خلال روایت تأثیر می پذیرند. در واقع نوع طراحی شخصیت تبریزی برپایه سادگی و بی پیرایگی قیس است. در اصل ما كربلایی و شخصیت های فرعی دیگر و نوع رفتار آنها به نسبت اطرافیان خصوصاً قیس را قرار است با توجه به مؤلفه های شخصیتی قیس بشناسیم، اما آنچه از قیس از طرف فیلمنامه نویسی چون محمدرضا گوهری و كارگردانی كمال تبریزی به ما ارائه می شود عناصر و مؤلفه های ساده شخصیت پردازی است. در واقع اگر به تبریزی خرده گرفته شود كه چرا با وجود مؤلفه های عمقی خاص كه بدنه فیلم باید در این نوع آثار به آنها برسد و قصه درصدد طرح آنهاست، ما با شخصیتی منفعل كه صرفاً حوزه مهم اطراف و رویدادهای عمقی پیرامونش را نظاره گرفت می توان گفت قیس دقیقاً بر همان اصول مورد اشاره فیلمساز قدم گذاشته است. در صورتی كه انتخاب هومن سیدی به عنوان بازیگر نقش اصلی با آن میمیك منفعل و كرختی اندام و چهره دقیقاً برخلاف برداشت های رایج اینچنینی است. در واقع و در صورتی كه بازی این شخصیت غلوآمیز و با تكلف ارائه می شد رفتار به شدت اغراق آمیزی در قبال مضمون و مؤلفه های محتوایی اطراف از او ارائه می شد فیلم از این جهت توازنی حساب شده میان شخصیتی را ارائه می دهد كه تعمداً قصد رو نكردن مؤلفه های جزئی و حواشی رفتاری او از طرف كارگردان وجود دارد. در واقع تبریزی برای نشان دادن رفتار ساده و بی تكلف او نیاز به رو كردن به این خصیصه در بازی داشت كه به جای انتخاب بازیگری خاص از یك آماتور استفاده نموده است.
همین تكلفی قیس نقطه مورداشاره فیلمنامه برای طراحی شخصیت او بوده است. در مقابل كربلایی سرشار از كینه، حسادت، بخل و بداخلاقی است. در مقابل وقتی او را در كنار قیس می بینیم نه تنها فیلمنامه نویس قصد ندارد شخصیتی ارائه دهد كه دیالوگ ها، رفتار و عملكرد آزاردهنده ای دارد، صرفاً به بازی و نوع پردازش شخصیت از بعد سادگی و عدم اغراق در رفتار و منش مذهبی او توجه می شود.
قیس در مسیر با آدم های مختلفی برخورد می كند. این آدم ها قصه های مختلف و اطلاعات متنوعی ارائه می دهند. تبریزی به دلیل انتخاب ضرباهنگ آرام هیچگاه به ورطه آشفتگی دچار نمی شود. این گونه قصه ها كه نوعی ادیسه را یدك می كشد خاصیتی این گونه ندارد یعنی فیلمساز كربلایی، پسرهای برادرش، مأمور نیروی انتظامی، موتورسوار مسافركش و... را برای دیدن معجزه ای كه برای عزیز اتفاق افتاده است كنار یكدیگر گرد می آورد، یعنی ضرورت قصه یك یك شخصیت ها را كنار هم قرار می دهد تا اوج قصه یعنی حضور قیس شكل بگیرد. این نوع طراحی به ما این امكان را می دهد تا با شخصیت های جامعه كوچك روستایی كه آدم های اطراف قیس در آن زندگی می كنند آشنا شویم. فیلمساز با گسترش درونیات و تضاد های شخصیتی آدم های اطراف قیس، قیس را برای مخاطب عنصری آرمانی قرار می دهد. عنصری كه با مختصات شخصیتی او قضاوت به عهده مخاطب گذاشته می شود.
اصلاً در رویكرد اینچنینی یعنی درگیر كردن و یا باز گذاشتن ذهنیت مخاطب در تصمیم گیری یا صرفاً دیدن دو مؤلفه اصلی است كه تبریزی با گرایش به دومی تلاش می كند كمتر به قضاوت برخیزد و به سوی بافتی باز حركت كند. برای همین است كه ما در ابتدا چند رویداد موازی را می بینیم: دختر معلول، آدم هایی كه برای كار از یكدیگر سبقت می گیرند، مغازه داری كه همه نوع كار انجام می دهد، سربازی كه نظاره گر چرای گوسفندان است، گروهبان راننده، مردی منتظر زیر درخت گاریچی، زنبوردار، آسیابان و زن و عده ای كه برای شفا می روند. اما تبریزی به این خطوط فرعی بی توجه نبوده است او نه تنها پایان اثرش را با شفا یافتن دختری كه ناراحتی پا داشت به اتمام می رساند بلكه با انتخاب قیس به عنوان حلقه اصلی تمامی شالوده اثر را به یك محور متصل می سازد. اما این امر با حساب شدگی و به صورت تدریجی صورت می گیرد. هرچند هر یك از این خطوط قابلیت پرداختن و گسترش بیشتر را دارند اما تبریزی قصدی به هنجار برای مرتبط ساختن آنها با شخصیتی به ظاهر حقیر و بی چیز اما در ایدئولوژی قصه بزرگ و عظیم دارد. شاید این رویكرد او را بتوان به عنوان نوعی روش چرخش اطلاعات داستانی تلقی كرد كه در جهت محتوای الاكلنگی قصه پیش می رود یعنی ما چندان هم مطمئن به اتفاقات پایان ماجرا نیستیم و همین امكان مخاطب را برای تجزیه و تحلیل فینال ماجرا در تعلیق قرار می دهد.
در بیشتر كتب عرفانی _ مذهبی تا همین عصر ما روایت آدم های بی تكلفی را مطالعه می كنیم كه عنایت خاص الهی و یا مقربین درگاه الهی نسبت به آنها به شكلی ویژه وجود داشته است. تم یك تكه نان در واقع از همین رویكرد نشأت می گیرد. اینكه قرار نیست آدم های خاص و مقرب تحصیلات آكادمیك و فرهیختگی و سطح سواد خاص داشته باشند. در واقع آگاهی ایمانی و عرفانی كه در بسیاری از متون كهن از آنها یاد می شود برهمین اساس استوار بوده است. فراموش نكنیم پیامبران بزرگ ما هر یك نجار، چوپان یا كشاورز بوده اند، اما به دلیل بركت وجودشان كه سرشار از نیكی و یگانگی نسبت به خداوند بوده است خاص گشته و به پیامبری رسیده اند. در نظر داشته باشیم كه اولین كلام الهی كه بر پیامبر اكرم(ص) نازل گشت ترغیب به خواندن بود و پیامبر در جواب جبرئیل فرمودند چگونه بخوانم وقتی خواندن نمی دانم. در واقع نگرش خداوند برای پیامبر مبتنی بر خاص بودن ایشان حتی پیش از بدو خلقت بوده است و پیامبر با اراده ای سترگ تمامی مراحل ایمانی وجودشان را در میان اجتماع به منصه ظهور گذاشته اند. این خصیصه هم درخصوص پیامبران دیگر و هم در سطحی پایین تر در مورد انسان هایی كه در مسیر قرار دارند ظهور پیدا می كند. به همین خاطر است كه تبریزی با توجه به مایه های مذهبی اینچنینی به طراحی شخصیتی امروزی دست می زند.
علی اصغر كشانی
هومن سیدی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید