پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


از اشتغال تا انزوا


از اشتغال تا انزوا
هنوز زمان زیادی نگذشته است. همین چند سال پیش بود؛ وقتی بحث داغ جمع های خانوادگی، گفت و گوهای زنانه، سریال های تلویزیون، همه و همه مردانی بودند كه به همسرانشان اجازه كار كردن خارج از منزل را نمی دادند!
در این بحث ها به چنین مردانی سرسخت و متعصب می گفتند كه در مقابل خواسته همسرانشان، از آنها می خواستند از این فكر صرفنظر و بیشتر به انجام امور منزل و فرزندان توجه كنند. آنها اعتقاد داشتند به تنهایی می توانند چرخ سنگین زندگی را بچرخانند و تنها نان آور خانه باشند. در همان سالها بود كه تلاش زن ها برای حضور در جامعه آغاز و حق اشتغال شرط ازدواج بسیاری شد. در این حالت پس از ثبت امضاهای متعدد، زمانی كه عاقد می پرسید آیا توضیحاتی وجود دارد؟ می گفتند: بنویسید حق اشتغال ! ... هرچند شاید چنین بحث هایی همچنان به گوش برسد اما شرایط فعلی جامعه با آنچه دیروز وجود داشت بسیار تفاوت كرده است. حالا دیگر نیازی به درخواست از همسر، بحث و جدل، ثبت حقوقی و ... نیست چرا كه امروز اغلب مردان همسری را جست وجو می كنند كه شاغل و همینطور از درآمد بالایی برخوردار باشد! آنها همسرانشان را به كار خارج از منزل ترغیب و برخلاف گذشته از شغل و میزان درآمد شریك زندگی شان با افتخار صحبت می كنند.
...در این میان بسیاری از زنان در پی به دست آوردن حق پایمال شده دیروز، در مسیری پرپیچ و خم گرفتار شده اند كه روز به روز آنها را به فرسایشی روحی و جسمی می كشاند. زمان فعالیت زنان شاغل از صبح- اول وقت اداری- تا ساعت های پایانی شب را شامل می شود چرا كه پس از بازگشت به خانه بلافاصله به انجام امور منزل و فرزندان مشغول می شوند و چنین شرایطی سبب می شود هر روزشان بدون اندك زمانی برای استراحت سپری شود... و در نهایت پس از یك ماه تلاش بی وقفه زمان آن می رسد تا ماحصل زحماتشان را در مخارج سنگین خانواده خرج كنند تا ماه آتی... اما بروز چنین تحول اجتماعی قطعاً با دلایلی همراه بوده است كه طی چند سال گذشته شتاب و پیامد آن در خانواده امروز انعكاس یافته است.
●با هم و تنها
مصطفی اقلیما- مددكار اجتماعی، مشاور و روانشناس- معتقد است: چنین تحولی در جامعه اجتناب ناپذیر است چرا كه وضعیت اقتصادی به همراه تورمی كه روز به روز افزایش می یابد، سبب شده است تا تنها یك نفر به عنوان مرد خانواده، نتواند از پس مخارج زندگی برآید. باید باور كنیم كه شرایط امروز با گذشته بسیار فرق كرده است و حتی با كار كردن همه اعضای خانواده، همچنان مشكلات مالی پابرجا هستند. همین طور دكتر صفا ابراهیمی- دلیل دیگر بروز تحول رخ داده را پیش رفتن جامعه سنتی به سوی مدرن شدن می داند. زنان امروز با تحصیلات عالی و توانایی های متعدد ازدواج می كنند بنابراین چارچوب خانواده و انجام امور متعلق به آن برای به كارگرفتن آنچه آموخته اند كوچك به نظر می آید لذا می خواهند به دنبال استفاده از تحصیلات و توانمندی هایشان در جامعه حضور داشته باشند. ... اما اگر جامعه امروز چنان مدرن شده است تا بتواند حضور زن را بپذیرد و توانمندی هایش را باور داشته باشد، خانواده همچنان همان خانواده سنتی دیروز است. به این ترتیب تداخل سنت و مدرنیزه بار دیگر در جامعه رو به رشد امروز، سبب بروز مشكلاتی می شود كه زنان شاغل با آن درگیرند.
نحوه سپری شدن ساعت های پس از كار مثال بارزی است كه می تواند شرایط فوق را شرح دهد: چنانچه این زمان برای مردها به استراحت، تماشای تلویزیون، مطالعه، ورزش و... سپری می شود در حالیكه زنان شاغل پس از بازگشت به منزل بلافاصله به انجام كارهای منزل مشغول می شوند؛ تهیه غذا، اتو كشیدن لباس ها، نظافت منزل، رسیدگی به تربیت و تحصیل فرزندان و... اقلیما معتقد است: در خانواده امروز، مرد همان مرد سنتی دیروز است كه به رغم تحصیلات عالی به دلیل نحوه تربیت و فرهنگ اعمال شده در جامعه با اعتقادات سنتی ایفای نقش می كند و هنوز یاری رساندن به همسرانشان در انجام امور منزل را نوعی كسر شأن می دانند!
ریشه تاریخی چنین فرهنگی نیز به زمان گذشته باز می گردد، وقتی فعالیت های زن و مرد تفكیك شده و قابل قبول بود؛ مرد نان آور خانه و در اجتماع حضور داشت و زن به انجام امور منزل مشغول بود. اما به هر حال چنین دورانی سپری شده است و امروز زنان بسیاری یافت می شوند كه به دلیل فوت همسر تنها سرپرست خانواده هستند یا به دلایل متفاوت-همسران بیمار، معتاد و...- با محیط خشن كار دست و پنجه نرم می كنند یا زنانی كه همه شرایط سخت و تحصیل شده زندگی را به دوش می كشند تا در كنار همسرشان، آرامش و راحتی فرزندهایشان را فراهم كنند. در این میان تنها گروه محدودی از زنان شاغل هستند كه از كار كردن به پویایی و شادابی نتیجه آن می رسند. این گروه اغلب از قشر مرفه جامعه اند كه تنها به دلایل شخصی، حضور در جامعه، استفاده از توانایی ها و... نه صرفاً به خاطر بعد مادی به كار مشغول هستند.
بازگشت این گروه از زنان به خانه نیز قطعاً بازگشت به خانواده سنتی دیروز است اما اغلب كمك كارگری كه انجام كارهای روزانه به دوش اوست یا وسایل برقی مدرن كه به منظور تسریع پخت و پز تهیه شده اند از جمله عواملی هستند كه به یاری زنان این گروه می آیند و این در حالی است كه هنوز درصدی از زنان شاغل از قشر ضعیف جامعه- از ابتدایی ترین وسایل برقی جهت كمك به انجام كارهای منزل بی بهره اند. به عنوان مثال لباس ها همچنان با دست شستشو می شوند و... از طرفی فرهنگ اعمال شده بر جامعه زنان از همان خانواده سنتی دیروز سبب شده است، استفاده از برخی امكانات رفاهی معانی دیگری برای زن امروز داشته باشد. به عنوان مثال زن شاغل در جامعه فعلی به دلیل نبود وقت كافی مجبور است لباس های اعضای خانواده را مرتباً به خشكشویی بسپارد و یا در تهیه برخی مواد غذایی از جمله سبزی های مورد نیاز آشپزی- كه زن های خانه دار ساعت های بسیاری را صرف تهیه آن می كنند از نمونه های آماده استفاده یا به جای سپردن فرزندهای خردسال به اقوام و دوستان آنها را در مهدكودك ها نگهداری كنند و... اما تداخل سنت و مدرنیزه بار دیگر سبب شده است تا آنچه زن های شاغل به منظور سبك شدن كارهای منزل انجام می دهند به نوعی شانه خالی كردن از وظایف زنانه به حساب آید و این درحالی است كه اغلب به واسطه این امر لقب های اصراف كار، نداشتن مدیریت و... را نیز به دوش می كشند! اقلیما معتقد است: ... اگر كار كردن زن در جامعه مدرن اروپایی به عنوان پدیده ای طبیعی قلمداد می شود و زن همدوش مرد در سپری كردن زندگی تلاش می كند، قالب خانواده با آنچه در جامعه كنونی ما وجود دارد بسیار متفاوت است.
انجام كارهای منزل اغلب طی ساعت های محدود به یك كارگر سپرده می شود و نگهداری فرزندان نیز به عهده پرستارهای خانگی است. از طرفی پخت و پز به گونه ای كه در خانواده های ما در جریان است وجود ندارد. صبحانه ای مختصر صرف می شود. نهار در محل كار توزیع و شام نیز از غذاهای آماده بیرون استفاده می شود. اغلب داشتن یك دستگاه مایكرو ویو برای گرم كردن غذا كافیست و همین طور تجهیزاتی مانند آنچه ما در آشپزخانه هایمان نگهداری می كنیم، وجود ندارد... اما چنین شرایطی در خانواده ای اروپایی در حالی حاكم است كه درآمد حاصله و كنار آمدن از مخارج مربوط به كارگر، پرستار كودك و... - حتی برای خانواده ای از قشر متوسط و ضعیف همخوانی دارد. در حالیكه اگر زنی شاغل از طبقه متوسط در صدد باشد تا از امكانات فوق جهت راحتی امور منزل استفاده كند آنچه در نهایت از حقوق دریافتی باقی می ماند تنها خرج های حاصله است كه با درآمد ماهانه برابری یا حتی نسبت به آن برتری دارد.به این ترتیب زنان شاغل در جامعه ظاهراً مدرن امروز، نمی دانند كه در مقابل وظایف پیش رو چه راهی را پیش بگیرند! آنها نمی دانند كه آیا پس از بازگشت به خانه تمام وقتشان را به امور منزل سپری كنند و یا با كمك از بخشی امكانات انجام وظایف زنانه شان را سهل تر كنند... و زنان شاغل امروز با چنین تناقض هایی درگیرند چرا كه مجبورند در زمان برخورد جامعه مدرن و سنتی گذران زندگی كنند! به هر حال پیامد پرداختن افراطی به هریك از این دو حالت بی توجهی همسران است و این دقیقاً همان چیزی است كه زنان هنگام اعمال وظایفشان حتی به آن نیز فكر نمی كنند! جملاتی از قبیل همسرم به خدمتكار خانه ام تبدیل شده بود! ، من نیاز به غذای همیشه آماده، لباس همیشه اتو زده و...نداشتم، من یك همدم می خواستم! و یا دقیقاً برعكس ... از آخرین باری كه از خانه ما بوی غذا بلند شده ماه ها می گذرد... ، همیشه اوضاع خانه نابسامان است! و... به این ترتیب بنیان خانواده به راحتی می لغزد و در بسیاری موارد تا مخروب شدن پیش می رود.
اقلیما در این زمینه می گوید: ... آنچه به مردان امروز جامعه باید آموزش داده شود این است كه بدانند همسر، همراه و هم خانه داشتن، با آنچه در زمان پدران ما وجود داشته است، فرق كرده است. به مردان جامعه امروز باید آموخت كه چگونه با افزودن حس تعهد و وظیفه شناسی نسبت به همسرانشان ارزش خانواده را حفظ و به جای استفاده از جملات فوق كه اخیراً پس از، از هم پاشیده شدن خانواده ها، بسیار به گوش می رسد، بدانند كه كوتاهی همسرانشان در انجام وظایف زنانه ریشه در كوتاهی آنها در اعمال وظایفشان دارد. چرا كه دیگر همانند گذشته وظیفه مرد نان آور خانه بودن نیست بلكه همراهی روحی به همسران از جمله وظایف اصلی آنها به شمار می رود. ... اما با همه این وجود آیا كار كردن زنان خارج از منزل پیامدی جز آنچه شرح داده شد نیز دارد؟
ناصر قاسم زاده روانشناس و مشاور- معتقد است: پیامد كاركردن زنان خارج از منزل پویایی، شادابی و نشاط است و این عوامل زمانی كه از طریق زن به خانواده منتقل می شود، سبب می گردد یك خانواده پویا، شاداب و با نشاط باشند. از نظر وی بررسی چنین نتایجی در حالی امكانپذیر است كه مرد خانواده متوجه این امر باشد كه همسرش به منظور یاری رساندن به امور مالی خانواده در حال كاركردن است و با او در انجام كارهای منزل شریك باشد. قاسم زاده ادامه می دهد: ... همانطور كه در احادیث بسیار داریم كه حضرت علی(ع) در انجام كارهای منزل به حضرت فاطمه(ع) بسیار كمك می كرده است... در این شرایط باری كه به دوش زن گذاشته شده است، تعدیل و نشاط جسمی و روحی او حفظ می شود.
●پس اندازهای مخفیانه
جدا از آنچه گفته شد فشار روحی نیز پیامدی دیگر از كار كردن زنان خارج از منزل است. اغلب زنان شاغل امروز، بیش از آنكه از بار وظایف سنگین داخل منزل شكایتی داشته باشند، از این معترضند كه به دلیل وضعیت مالی خانواده مجبورند حقوق ماهانه شان را تمام و كمال خرج كنند بدون آنكه از سوی همسرانشان كوچك ترین سپاسگذاری را شاهد باشند. این گروه از زنان شاغل معتقدند به مرور زمان كمكی كه آنها برای گذران زندگی تقبل كرده اند، به وظیفه ای تبدیل می شود كه قابل تشكر و قدردانی از سوی همسرانشان نیست و مهمتر از همه باعث فراموش شدن وظایف مردانه آنها نیز می شود. پرداخت نفقه به همسران جزو همان وظایف فراموش شده است كه غالباً به دلیل اینكه زن شاغل است از یاد می رود. در حالیكه جدا از بعد قانونی قضیه، هر زنی مایل است حتی اگر خودش نیز بی نیاز باشد، مورد توجه مالی از سوی همسرش قرار بگیرد چرا كه از لحاظ قانون و شرع مرد نان آور خانه است و چنانچه زنی یاریگر این امر باشد، لطف او به حساب می آید.
به این ترتیب زنان شاغل كه در مقابل زحماتشان با چنین عكس العملی مواجه اند به مرور زمان دچار فرسایش روحی می شوند و به قول قاسم زاده به انواع بیماری های افسردگی، استرس، بی اشتهایی روانی و... نیز دچار می شوند. اما آنچه پیامد این جریان است اتفاق ناگواری است كه به مرور زمان- گاهی- جدایی كامل زن و مرد را به همراه دارد. شروع این روند پس اندازهای مخفیانه است! برخی از زنان كه با چنین وضعیتی درگیرند گاهی به دروغ میزان درآمدشان را پایین تر از حد واقعی می گویند و مابقی پنهان شده را به عنوان پس انداز در نظر می گیرند و حتی به هنگام بروز بحران مالی در خانواده نیز سعی می كنند مبلغ قابل توجه پس انداز شده را فراموش كنند چرا كه آنها می دانند لطفشان قطعاً بی پاسخ خواهد ماند! این گروه از زنان اغلب ترس پایان یافتن زندگی هایشان را نیز در دل دارند و می دانند كه چنانچه این اتفاق بیفتد شاید از همه مال اندوخته شده و زحماتی كه آنها كشیده اند، چیزی نصیبشان نشود چرا كه تك قانونی كه آنها را در مال خانواده شریك می داند قانون اجرت المثل است كه طی شرایط خاص زنان را در تعداد سالهای زندگی مشترك با مبلغی جزئی شریك می كند!
از این رو به مرور زمان خرج های جداگانه شكل می گیرد؛ زن درآمدش را خرج خود و مرد نیز همین طور و اغلب بر سر مخارج مشترك، فرزندان و امور خانواده درگیری های شدیدی به وجود می آید و این جریان تا جایی پیش می رود كه زنان شرح داده شده به این نتیجه می رسند كه كاركردنشان از ابتدا اشتباه بوده است و تنها باعث تنبل شدن همسرانشان شده اند! آنها اغلب در خلوت خود فكر می كنند كه اگر مجبور به كار كردن نبودند قطعاً همسرانشان كاری دوم دست و پا می كردند و آنها می توانستند... اقلیما می گوید: ... در اروپا دو شرط برای ازدواج وجود دارد یا اموال ۵۰-۵۰ و یا مال هر كس برای خودش. به این ترتیب در ابتدای امر مشخص می كنند كه آیا نصف، نصف در هزینه ها و درآمدهای خانواده شریك اند یا هر كس می خواهد سهم خودش را بدهد. از طرفی پس از پایان زندگی مشترك نیز اموال طبق این دو شرط تقسیم می شوند.
شاید شرط دوم از فرهنگ ما دور باشد اما قطعاً شرط اول همانی است كه اگر زندگی مشترك بر اساس آن پی ریزی شود دیگر مشكلی اینچنین پیش نخواهد آمد چه زمانی كه زنان كار كنند یا زمانی كه در خانه باشند... اما در نهایت شرایط بغرنج در خانواده های فوق به راحتی قابل حل است و راه حل آن نیز شاید آنقدر جلوی چشم است كه دیده نمی شود؛ با كلمه چهار حرفی تشكر و هفت حرفی قدردانی ! چنانچه هنوز در برخی از خانواده هایی كه همسران هر دو شاغل هستند وجود دارد. در این حالت بدون هیچگونه حساب و كتابی درآمدشان را روی هم می گذارند و شریك واقعی یكدیگرند.
●قانون
درفصل ۳ قانون كار، درباره كار زنان چنین آمده است:
ماده ۷۵: انجام كارهای خطرناك، سخت و زیان آور و نیز حمل بار بیشتر از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مكانیكی، برای كارگران زن ممنوع است. دستورالعمل و تعیین نوع و میزان این قبیل موارد با پیشنهاد شورای عالی كار به تصویب وزیر كار و امور اجتماعی خواهد رسید.
ماده ۷۶
تبصره ۱ :پس از پایان مرخصی زایمان، كارگر زن به كار سابق خود باز می گردد و این مدت با تائید سازمان تامین اجتماعی جزء سوابق خدمت وی محسوب می شود.
تبصره ۲ :حقوق ایام مرخصی زایمان طبق مقررات قانون تامین اجتماعی پرداخت خواهد شد.
ماده ۷۷ : در مواردی كه به تشخیص پزشك سازمان تامین اجتماعی، نوع كار برای كارگر باردار خطرناك یا سخت تشخیص داده شود، كارفرما تا پایان دوره بارداری وی، بدون كسر حق السعی كار مناسبتر و سبكتری به او ارجاع می نماید.
ماده ۷۸ :در كارهایی كه دارای كارگر زن هستند كارفرما مكلف است به مادران شیرده تا پایان دو سالگی كودك پس از هر سه ساعت نیم ساعت فرصت شیردادن بدهد. این فرصت جزء ساعات كار آنان محسوب می شود و همچنین كارفرما مكلف است متناسب با تعداد كودكان و با در نظر گرفتن گروه سنی آنها مراكز مربوط به نگهداری كودكان (از قبیل شیرخوارگاه، مهدكودك و ....) را ایجاد نماید.
تبصره ۱: آئین نامه اجرائی، ضوابط تاسیس و اداره شیرخوارگاه و مهدكودك توسط سازمان بهزیستی كل كشور تهیه و پس از تصویب وزیر كار و امور اجتماعی به مرحله اجرا گذاشته می شود.
شیرین نجوان
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید