سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


بورس نفتی تهران


بورس نفتی تهران
طی ماههای اخیر قیمت نفت خام پیوسته رو به افزایش داشته است و حرف گزافی نیست اگر بگوییم جهان، سومین شوك نفتی را تجربه می كند. در طول دو سال قیمت نفت خام دو برابر شد. در شهر مونترال در اوایل سال ،۲۰۰۳ قیمت هر لیتر بنزین ۷۵ سنت بود و حال این كه در حال حاضر این قیمت بین ۳۵/۱ و ۵۰/۱ دلار متغیر است. در پاریس قیمت بنزین بدون سرب به ازای هر لیتر از مرز ۵۰/۱ یورو گذشته است.به پیش بینی آژانس بین المللی انرژی، اندكی پس از سال ۲۰۱۰ میلادی تولید نفت خام در كشورهای غیرعضو سازمان اوپك، شروع به پایین آمدن خواهد كرد كه این امر نیز موجب صعود قیمت ها خواهد شد.
اخیراً خبری منتشر شد كه در صورت تحقق آن، انقلابی در بازار نفت روی خواهد داد: ایران تصمیم گرفته است بازار بورس نفت خام خاص خود را تأسیس كند. قرار است ایران به زودی فروش نفت خام خود را در بازارهای لندن و نیویورك متوقف كند و بازار نفتی خاص خود را بنیان گذارد؛ البته با واحد پولی یورو.
چنین اتفاقی برای تمام جهان به خصوص برای آمریكا به مثابه یك زلزله پولی است.
●چرا ایران؟
زیرا این دو كشور از سال ۱۹۷۹ دشمن یكدیگرند. ایران آمریكا را شیطان بزرگ می داند و آمریكا ایران را محور شرارت. واضح است كه محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، هدیه ای برای آمریكا ندارد و تلاش می كند دشمن خود را منزوی كند. لحن قاطع او در حمایت از برنامه هسته ای ایران برای دولت بوش قابل هضم نیست، دولتی كه با كمك انگلیس و فرانسه سرانجام پای پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل باز كرد. پس از تجاوز آمریكا به افغانستان و عراق، ایران بیشتر در معرض تهدید قرار گرفته است. پاكستان، گرجستان و ازبكستان به كشورهای زیر نفوذ ایالات متحده پیوستند.
ستاد مشترك ارتش آمریكا در قطر مستقر شده است، ناوهای هواپیمابر در منطقه جولان می دهند و اسرائیل هم مدام تهدید می كند. اما ایران از سلاح اقتصادی قدرتمندی برخوردار است. این كشور پس از عربستان سعودی دومین تولید كننده نفت خام در جهان است.
●چرا نفت؟
زیرا نفت، این انرژی رو به اتمام، تبدیل به منبع اصلی اقتصاد در هر كشور شده است. كشورهای دنیا برای رسیدن به این ماده حاضرند با هم بجنگند: جنگ عراق و ایران، جنگ عراق علیه كویت، جنگ آمریكا علیه عراق و...
ایالات متحده نیاز شدیدی به بنزین دارد. گواه این واقعیت، وحشت حاكم بر پمپ بنزین های آمریكا پس از توفان كاترینا بود. گرچه اولین تأمین كننده نفت خام آمریكا كانادا می باشد، ولی ونزوئلا، مكزیك و عربستان سعودی نیز در رده های بعدی قرار دارند. مطابق برآورد دولت آمریكا، در سال ،۲۰۲۰ واردات نفت از خاورمیانه از ۱۳ درصد فعلی به ۲۰ درصد خواهد رسید. ایران از این مسأله آگاه است و امیدوار است از این نقطه ضعف دشمن خود بهره ببرد.
●اهمیت موضوع كجاست؟
به عبارت ساده تر باید گفت كه از اواخر مارس ،۲۰۰۶ شركت های نفتی می توانند در كنار خرید نفت به دلار در لندن و نیویورك، اقدام به خرید نفت با یورو در تهران نمایند. برای اولین بار نفت خام با یك واحد پولی غیر از دلار معامله می شود. این یعنی پایان انحصار بازار نفت توسط دلار. آمریكا پیوسته از این كه همه كشورهای جهان برای تأمین نفت خام خود مجبورند دلار بخرند، منفعت برده است.
حال اگر قرار باشد این كشورها برای تأمین نفت مورد نیاز خود دلارها را بفروشند آمریكا دچار دردسر می شود.
از سوی دیگر ۴۵ درصد كالاهای وارداتی خاورمیانه از اتحادیه اروپا خریده می شوند. این اتحادیه اولین مشتری نفت خاورمیانه است.
طبیعی است كه كسی زحمت تبدیل ارز را دیگر به جان نخرد. اصلاً چرا باید در معاملات پای یك واحد پولی ثالث در میان باشد؟با خروج دلار از بورس نفت، در ابتدا بازارهای لندن و نیویورك متحمل ضربه سختی می شوند. این دو بازار، نفوذ و سلطه قابل توجه خود را از دست می دهند. دیگر تولید كننده ها اقبال چندانی به آنها نخواهند داشت. آمریكا هم به شدت نفوذ سیاسی خود در اوپك را از دست خواهد داد و بدتر از همه این كه یورو جای دلار را خواهد گرفت. این كابوسی است كه واشنگتن می خواهد به هر قیمتی شده، به آن دچار نشود.در این صورت كشورهای واردكننده نفت برای خرید نفت از ایران باید یورو داشته باشند. خیل مشتریهای ایران باید دلارهای ذخیره شده خود را بفروشند و یورو بخرند. چنین رویدادی موجب افت ارزش دلار در بازار مبادلات ارز خواهد شد. اگر این افت شدید باشد، ایالات متحده برای تهیه نفت خام با مشكل مواجه خواهد شد. عواقب چنین پدیده ای (كه دلخواه ایران است) نه تنها در آمریكا بلكه در سراسر جهان محسوس خواهد بود.
به علاوه در صورتی كه سایر بازارهای نفتی نظیر بازار برنت دریای شمال از ایران پیروی كنند یا اگر یورو تبدیل به ارز رایج بازارهای دیگری نظیر بازارهای گاز و فولاد شود، دیگر شاهد مرگ دلار در عرصه جهانی خواهیم بود. شاید كار به جایی بكشد كه دیگر آمریكا قادر به وارد كردن هیچ كالایی نباشد. چه كسی حاضر است به كشوری كالا بفروشد كه قادر به پرداخت پول نیست و در آستانه ورشكستگی قرار گرفته است؟ این سناریوی وحشتناك محتمل است. تأثیر یك بورس ایرانی نفت روی دلار و اقتصاد آمریكا به مراتب اسفناك تر از انفجار هسته ای در آمریكاست. آمریكا تلاش می كند به هر قیمتی شده از عرضه نفت در یك بازار دشمن و آن هم با یك ارز به غیر از دلار جلوگیری كند. البته مقامات پنتاگون تمایل زیادی به دامن زدن به یك غائله جدید ندارند. این قابل درك است: ایران نسبت به عراق لقمه به مراتب بزرگتری است. ایران با تحریم مواجه نبوده است و بنیه نظامی بهتری دارد. این كشور می تواند تنگه هرمز را كه گذرگاه نفتكش های غول پیكر است، ببندد. جنگ با ایران، چنان بحرانی در خلیج فارس و عربستان به وجود می آورد كه بازار نفت متحمل شوكهای عظیمی خواهد شد. البته آمریكا برای توجیه یك حمله احتمالی علیه ایران مشكلاتی دارد. نمی توان به یك كشور حمله كرد به بهانه این كه این كشور تصمیم گرفته است كالای خود را با واحد پولی دلخواه خود مبادله كند. آمریكا همچنین با هم پیمانان اروپایی و چینی خود منافع راهبردی و گاهاً متضادی دارد. بدون كمك این هم پیمانان و بدون مجوز سازمان ملل، ایالات متحده باید فكر رویارویی با ایران را كنار بگذارد. از سوی دیگر آمریكا نه از نظر نظامی و نه مالی قادر به اداره یك جنگ جدید نیست.
چرا ایران در شرایط فعلی دلار را طرد می كند؟
زیرا آمریكا هیچ گاه به اندازه امروز از نظر سیاسی آسیب پذیر نبوده است؛ چه در سطح ملی، چه در سطح بین المللی (حملات، رقابت با اروپا و چین، وجهه منفی در جهان، حوادث طبیعی سوءمدیریت شده و ...)
دوستان آمریكا از این كه این كشور را در یك لشگركشی جدید همراهی نمایند اكراه دارند.به هر روی خورشید امپراطوری آمریكا در حال غروب است؛ همان اتفاقی كه میان سالهای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۵ برای امپراطوری بریتانیای كبیر افتاد. نگاهی به موارد اقتصادی زیر خالی از لطف نیست:
- یورو به عنوان یك واحد پولی معتبر و جایگزین دلار عرض اندام می كند.
- قروض و كسری های نجومی آمریكا اقتصاد آخرین ابرقدرت را در دستان بانكهای مركزی آسیا قرار داده اند.
- بانكهای مركزی و سرمایه گذاران اقدام به ایجاد توازن در دارایی های خود به نفع یورو و به ضرر دلار نموده اند.
- صنعت آمریكا در حال حاضر هم پای صنعت ژاپن است در حالی كه جمعیت آمریكا دو برابر جمعیت ژاپن است. برخلاف آنچه تصور می شود، یك حقوق بگیر فرانسوی بیشتری از یك حقوق بگیر آمریكایی تولید می كند.
- اتحادیه اروپا اولین منطقه تبادل كالا در جهان و پرجمعیت ترین منطقه بعد از چین و هند می باشد. اتحادیه اروپا بازاری با ۴۵۰ میلیون مصرف كننده دارد.
- ایالات متحده روی فناوریهای جدید تمركز كرده و صنعت را رها كرده است. در عوض چین بازارهای صنعتی را تحت كنترل خود گرفته و هند نیز بخش خدمات (رایانه و حسابداری) را قبضه كرده است. آیا واقعاً رفتن به كره ماه ضروری است؟
به علاوه با تبدیل شدن ایران به عراق دوم، روسیه، چین و اروپا منافع خود را در خطر می بینند.
- ایران یك قرارداد مهم ۱۰۰ میلیارد دلاری با چین امضا كرده است.
چین ۱۳ درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از ایران تهیه می كند و همانند روسیه و فرانسه تمایل ندارد از این بازار محروم شود؛ اتفاقی كه در سال ۲۰۰۳ در مورد عراق روی داد.
- اتحادیه اروپا نخستین مشتری ایران است. اروپایی ها از احداث خط لوله نفتی كه اروپا را از طریق ایران به دریای عمان وصل كند حمایت می كنند.
- روسیه تمایلی به حضور نظامی آمریكا در آسیای میانه ندارد و همه تلاشهای خود را به كار می بندد كه جناح جنوبی اش جولانگاه نظامیان آمریكایی نشود.
اروپا به نوبه خود دورنمای متفاوتی از آمریكا دارد. اروپا قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ سهم نفت را در تولید برق از ۶ درصد به ۵/۱ درصد برساند. در حال حاضر مصرف سرانه نفت برای هر آمریكایی به طور سالانه ۹ تن می باشد. این رقم برای ژاپنی ها، فرانسوی ها و آلمانی ها ۵ تن می باشد. هر چینی هم در سال یك تن نفت خام مصرف می كند. در فرانسه ۸۰ درصد انرژی برق، هسته ای می باشد. اتحادیه اروپا بر استفاده هرچه بیشتر از گاز طبیعی، انرژی هسته ای و انرژی های تجدید پذیر (خورشیدی و بادی) تمركز كرده است.
پس چه باید كرد؟
پیروی از توصیه های آژانس بین المللی انرژی ضروری است: در مصرف انرژی صرفه جویی كنید! در مصرف نفت صرفه جویی كنید! منابع انرژی خود را متنوع كنید! نفت را رها كنید! اگر نفت اهمیت خود را از دست بدهد یقیناً دیگر برای به دست آوردن آن، این همه جنگ و درگیری روی نخواهد داد. آیا این دلیل خوبی برای حركت به سوی انرژی های تجدید پذیر نیست؟
منبع: www.yabasta.fr
ترجمه: محسن ایمانی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید