جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا
وابستگی به طلای سیاه در قرن بیست و یکم
نفت و آینده آن از زمان اظهارنظر رییس جمهور امریكا در راستای كاهش وابستگی به نفت و بخصوص نفت خاورمیانه وارد مرحله تازهیی شد، به گونهیی كه هر روزه شاهد بیانات و دیدگاههای مختلفی در این باره هستیم. اینكه آیا واقعا وابستگی به نفت در قرن حاضر كاهش مییابد و سایر انرژیها، جایگزین آن میشود مرور زمان مشخص میكند. اینك اما در محافل غربی دیدگاههای مختلفی در مورد آینده نفت و انرژی مطرح شده؛ گروهی از كاهش وابستگی به نفت و تنوع در سایر منابع انرژیهای جایگزین سخن به میان میآورند و عدهیی بر ادامه تامین انرژی موردنیاز با استفاده از نفت تاكید دارند. در این راستا روزنامه الحیات چاپ لندن در مطلبی تحت عنوان دیدگاههای غربی در مورد چشم اندازهای نفت و انرژی نوشت: مكتبهای مشخصی كه بتوان در این مورد به آن اشاره كرد وجود ندارد اما آنچه روشن است این است كه با گذشت زمان افكار مختلف و اهداف متعددی در زمینه صنایع جهانی انرژی مطرح شده است.
پیتر اودیل كه از قدیمی ترین و مهمترین كارشناسان انرژی درغرب است در آخرین مقاله خود كه در نشریه ژئوپلیتیك انرژی منتشر شده است اعلام كرد كه دو دیدگاه یا رویكرد اصلی بر آینده صنایع جهانی انرژی حاكم خواهند بود. رویكرد نخست مبتنی بر ادامه نقش مهم و اساسی نفت و گاز در اقتصاد جهانی در قرن بیست و یكم است. رویكرد دوم نیز حاكی از نفوذ روز افزون دولتها در ترسیم سیاستهای تولید و قیمت گذاری نفت و گاز است.
به گفته اودیل كه استاد انرژی دانشگاه ایراسمز آمستردام است نفت و گاز تا نیمه قرن حاضر همچنان ۶۰درصد نیاز جهان به انرژی را تامین میكنند و در پایان این قرن این رقم به ۴۰درصد خواهد رسید. وی پیشبینی كرده است كه سهم گاز طبیعی در تقاضای جدید انرژی افزایش مییابد و گاز به منبع اصلی انرژی درقرن حاضر تبدیل خواهد شد.
درمورد نفت نیز پیش بینی میشود كه بازارهای آن در دهههای آینده توسعه یابند اما میزان رشد آن كاهش خواهد یافت همانطور كه منابع آن نیز بتدریج دستخوش تغییر میشود به گونهیی كه وابستگی به نفتهای جدید و منابع غیر معمول جایگزین تامین نفت از میدانهای كنونی آن میشود و این شیوه توسعه خواهد یافت. وی در این مورد با تمسخر آمیز خواندن دیدگاههای موجود در امریكا مبنی بر پایان نفت، آن را غیر قابل توجه خواند.
اودیل در ادامه این مطلب با اشاره به هرج و مرج موجود در بازارهای نفت بخاطر احتكار گسترده معادل دهها بیلیون دلار در روز، گفت اهمیت نفت و گاز در اقتصاد جهانی موجب میشود كه دولتها در ثبات قیمتها و تنظیم بازار با استفاده از موسسات و شركتهای ملی و منطقهیی نقش بیشتری برعهده بگیرند.
وی همچنین معتقد است از آنجا كه كشورهای غربی فاقد ثروتهای طبیعی هستند در تولید انرژی نقش ناقصی دارند. اودیل میافزاید عجیب نیست كه در آیندهیی نه چندان دور ، یك شركت چینی شركت بزرگ اكسون موبیل را خریداری كند و این امر مثالی برنبود تسلط غرب بر راهكارها و ابزار تولید انرژی به شمار میآید.
به عقیده اودیل در نقطه مقابل این وضعیت ، شعار متوقف كردن وابستگی به نفت وجود دارد كه جرج بوش، رییس جمهوری امریكا آن را اخیرا مطرح كرد. معنی این سخن این است كه با افزایش قیمت نفت، امریكا باید جایگزینهای انرژی جدیدی غیر از نفت و به عبارت بهتر به غیر از نفت عربی پیدا كند.
براساس این گزارش درسخنان بوش دو موضوع اصلی مطرح شد: نخست كاهش وابستگی به نفت بطور كلی و نفت خاورمیانه به شكل خاص با استفاده از تمام وسایل و امكانات موجود دیده میشود كه این به معنی آن است كه زمان توسعه انرژیهای جایگزین جدید، بازرگانی و پاك فرارسیده است. یعنی باید با كنار گذاشتن نفت در سایر منابع سرمایه گذاری كرد.
موضوع دوم كه بوش به آن اشاره نكرد بلكه از سوی سیاستمداران و خبرنگاران و به نیابت از وی اعلام شد این است كه قطع وابستگی به نفت به معنی آزادی سیاست خارجی امریكا و دور شدن آن از فشار دولتهای خاورمیانه و رهبران آن است.
كاملا روشن است كه هدف امریكا ایجاد تغییری فراگیر و كامل درمنابع انرژی در قرن بیست و یكم است همانطور كه نمونه آن در آغاز قرن بیستم هنگامی كه نفت جایگزین زغال سنگ شد، رخ داد.
الحیات دربخش دیگری از این مطلب با اشاره به اینكه سیاست انرژی اروپا از سوی كمیساریای آن اعلام میشود نوشت: اروپا چند سال است كه در تحمیل مالیتهای فراوان بر فرآوردههای نفتی موفق بوده است به گونهیی كه توانسته است تقاضای جدید نفت را به نفع سایر جایگزینهای انرژی به كنترل در آورد. الویت اروپا در زمینه انرژی بر سه محور زیر استوار است:
نخست به كار گیری و استفاده از سیاست خارجی و اعطای وام و كمك به منظور ایجاد تنوع درمنابع انرژی.
اروپا میكوشد وابستگی خود به واردات نفت را كاهش دهد و درمنابع وارداتی خود از كشورهای مختلف تنوع ایجاد كند به این معنی كه بر تعداد كشورهایی كه انرژی مورد نیاز خود را از آن تامین میكند بیفزاید زیرا ادامه روال كنونی به این معنی است كه اروپا تا سال ۲۰۲۵مجبور خواهد شد ۷۵ درصد انرژی مورد نیاز خود را فقط از چند كشور انگشت شمار تامین كند. الحیات یادآور شد كه تنش گازی بین روسیه و اوكراین به میزان زیادی اروپا را تحت تاثیر قرار داد به گونهیی كه این امر موجب شد اولویت سیاست انرژی خود را مورد بازنگری قرار دهد.
دومین الویت اروپا تغییر قوانین انرژی و آزاد سازی آن و نیز شكستن انحصار طلبیهای داخلی در این زمینه است كه هدف از این اقدامات كاهش قیمت نفت به نفع مصرف كنندگان است اما این اقدام براحتی امكان پذیر نیست زیرا منافع ملی كشورهای بزرگ اروپایی مانند فرانسه و آلمان را در معرض خطر قرار میدهد. الحیات در توضیح این مطلب نوشت: فرانسه و آلمان تاكنون برای پذیرش شركتهای خارجی حتی از داخل اروپا كه اداره منابع اصلی، خرید و فروش و تسلط بر زیرساختهای اصلی صنایع نفت را بر عهده بگیرند، اعلام آمادگی نكردهاند. سوم توجه فراوان به مسائل زیست محیطی است كه این موضوع نه تنها در سطح سیاسی بلكه در سطح افكار عمومی و سازمانهای جامعه مدتی مورد توجه قرار گرفته است. محور سیاستهای پیشنهادی در این زمینه بركاهش استفاده از منابع هیدروكربنی و جایگزینی آن با منابع تجدید پذیر و پاك استوار است. هر سه رویكرد یك معنی بیشتر ندارد و آن اینكه وابستگی به نفت تا اطلاع بعدی به عنوان عامل اصلی سیاست جهانی انرژی باقی خواهد ماند زیرا تامین انرژیهای جایگزین بسرعت و با هزینه نسبتا پایین ممكن نیست اما در عین حال تلاش برای ایجاد جایگزینهای بازرگانی ادامه خواهد یافت.
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید