دام شورای امنیت، فرازها و فرودها

پرونده هسته ای ایران فقط یك بهانه است و در حقیقت امریكا می خواهد با سوء استفاده و بزرگ نمایی فعالیت های هسته ای ایران، با ما تصفیه حساب كند ولی در صورت پایداری و مقاومت، درنهایت ایران و ملت بزرگ آن برنده نهایی خواهند بود كه توانسته اند با پیروزی در مقابل اراده جهانی به نمادی از شجاعت و قدرت در بین مسلمانان و دیگر آزادیخواهان جهان تبدیل شوند.
با تحولات اخیر پرونده هسته ای و گزارش فعالیت های هسته ای ایران به شورای امنیت، پس از سه سال فراز و فرود در حال حاضر جدال میان ایران و غرب در مورد این موضوع وارد مرحله جدید و حساسی شده است كه هر گونه بی احتیاطی طرفین بازی، عواقب جبران ناپذیری را به بار خواهد آورد.
به هر حال پرونده هسته ای ایران از وین به نیویورك منتقل شده و این موضوع در شورای امنیتی بررسی خواهد شد كه ریاست آن برعهده یك جنگ طلب مشهور امریكایی به نام جان بولتون می باشد.
البته اشاره به جان بولتون و شورای امنیت، القای ترس نیست بلكه اشاره به حساسیت موضوعی است كه مسوولان كشور برای دفاع از منافع و حقوق ملت ایران باید در نظر داشته باشند.
قبل از چیز لازم است به تفاوت دو مفهوم «گزارش» و «ارجاع» به شورای امنیت اشاره شود تا از هر گونه سوء تفاهمی در این مورد جلوگیری شود. طبق اساسنامه آژانس «گزارش به شورای امنیت» با مفهوم «ارجاع» كاملاً تفاوت دارد و «گزارش» به عنوان یكی از موارد عادی و طبیعی مندرج در اساسنامه آژانس است.
آنچه كه در مورد پرونده هسته ای ایران اتفاق افتاد به هیچ وجه به معنای ارجاع (refer) پرونده به شورای امنیت نیست، بلكه به معنای مطلع نگه داشتن این شورا از فعالیت های آژانس در قبال پرونده می باشد و پرونده ایران به هیچ وجه از آژانس بین المللی انرژی اتمی خارج نشده و سیر حقوقی خود را طی می كند.
در حال حاضر با توجه به شرایط فعلی پرونده هسته ای ایران وافزایش تهدیدها و فشارها بر ایران چند نكته باید مورد توجه مسوولین كشور قرار گیرد. در این كه انرژی هسته ای حق مسلم ماست، شكی نیست ولی آنچه مسلم است باید دراین مورد منافع بلند مدت نظام در نظر گرفته شود واین دقیقاً همان چیزی است كه مقام معظم رهبری نیز در روزهای گذشته بر آن تأكید داشتند: «پایداری همراه با حفظ هوشیاری كامل».
برای كاهش فشارها می توان مذاكرات با طرفین اروپایی و یا احتمالاً مذاكره با كشورهای دیگر مورد توجه قرار گیرد، طرح روسیه را نیز همزمان می توان در نظر داشت ولی قبل از هر چیز باید به طرفین غربی و دیگران تفهیم كرد كه تهدید ایران به نفع هیچ كس نیست. كمترین تأثیر تهدید ایران، افزایش قیمت نفت می باشد كه بیش از همه اروپا، چین و دیگر كشورهایی كه اقتصادهای روبه رشد دارند را متضرر خواهد كرد.
باید به این كشورها تفهیم كرد كه رأی آنها در شورای امنیت، تعیین كننده ادامه و یا قطع منافع آنها در ایران می باشد. روسها به دنبال تعیین نقش ویژه در پروژه های هسته ای ایران هستند، چینی ها علاوه بر روابط گسترده تجاری با ایران، قسمت عمده نفت مورد نیاز خود را از ایران تأمین می كنند. اروپائی ها نیز روابط تجاری نسبتاً خوبی با ایران دارند و هند نیز خواهان تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق ایران است.باید به این كشورها تفهیم كرد كه ادامه این روابط، ارتباط مستقیمی با رأی آنها در شورای امنیت دارد.
همچنین ایران سرمایه های قابل توجهی در بانك های اروپایی دارد كه با خروج آنها از بانك های این كشورها، اقتصاد شكننده اروپا، احتمالاً با مشكلات زیادی مواجه خواهد شد.باید به طرف های متخاصم تفهیم كرد كه هرگونه تهدید نظامی علیه ایران منجر به ناامنی و تهدید كل منطقه می شود وایران با استفاده از ابزارهایی كه در اختیار دارد از جمله نفت، تنگه هرمز، نفوذ گسترده در عراق، حماس و حزب الله و ... می تواند به شدت منافع غرب را به خطر بیندازد.
از سوی دیگر برخی كارشناسان مسائل استراتژیك معتقدند اتحاد چین، روسیه، هند و ایران می تواند به عنوان یك قطب جدید در مقابل امریكا مطرح شود. با توجه به ویژگی های این كشورها از لحاظ وسعت، جمعیت منابع عظیم انرژی، تنوع مناطق نفوذ از آسیای جنوب شرقی تا اروپا و همچنین منطقه استراتژیك خاورمیانه، تشكیل یك اتحاد شرقی تا حدود زیادی می تواند فضای مانور را برای سیاست های یكجانبه گرایانه امریكا محدود كند. باید به این كشورها تفهیم كرد كه منافع تشكیل این اتحاد به مراتب بیشتر از اطاعت از سیاست های امریكا در جهان می باشد.
از سوی دیگر اگر به نوع آرایی كه به ایران داده شد توجه كنیم متوجه می شویم آرای ممتنع و منفی اغلب از سوی كشورهایی داده شده است كه به دنبال دستیابی به فناوری هسته ای می باشند.از سوی دیگر می توان طرفین غربی را تهدید كرد كه هرگونه اقدامی علیه ایران منجر به صدور فناوری هسته ای به این كشورها می شود و از طرف دیگر با رایزنی با كشورهایی كه به دنبال دانش هسته ای هستند، حمایت آنها را در مورد پرونده هسته ای ایران بدست آورد.
به هر حال خود غربی ها هم می دانند كه هرگونه اقدامی علیه ایران چه عواقب ناگواری برای آنها به بار خواهد آورد و به گفته خود آنها ایران با كشورهای دیگر بسیار متفاوت است و باید در برخورد با این كشور بسیار محتاط بود. در همین زمینه مجله بریتانیایی اكونومیست طرح روی جلد این هفته خود را به كاریكاتوری از جورج بوش اختصاص داده بود كه روی بمب اتمی نشسته بود و صحنه ای از فیلم معروف استرنجلاو را به خاطر می آورد كه خلبان بمب افكن B۵۲ امریكایی پس از آنكه سرانجام موفق می شود نقص فنی هواپیمای خود را رفع كند و بمب اتمی را برای فرو افتادن بر خاك شوروی رها سازد خود نیز در حالی كه فریاد می زند و كلاه گاو چرانی اش را تكان می دهد سوار بر بمب، نخستین قربانی جنگ جهانی سوم می شود.
همین موضوع به صورتی دیگر توسط علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی مطرح شده است. آقای لاریجانی در گفت وگو با شبكه ? فرانسه در پاسخ به سوالی در مورد تهدیدات امریكا علیه ایران گفت: كسانی كه چنین تهدیداتی را به كار می گیرند وسایل اجرای آن را ندارند و این بیش از آنكه قدرتشان را به اثبات برساند ناتوانی شان را ثابت می كند.
در پایان این نكته قابل توجه است كه پرونده هسته ای ایران فقط یك بهانه است و در حقیقت امریكا می خواهد با سوء استفاده و بزرگ نمایی فعالیت های هسته ای ایران، با ما تصفیه حساب كند ولی در صورت پایداری و مقاومت، درنهایت ایران و ملت بزرگ آن برنده نهایی خواهند بود كه توانسته اند با پیروزی در مقابل اراده جهانی به نمادی از شجاعت و قدرت در بین مسلمانان و دیگر آزادیخواهان جهان تبدیل شوند.

نویسنده: سید عبدالمجید زواری

منبع : خبرگزاری فارس