جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


شنونده، حرف آخر را می‌زند


شنونده، حرف آخر را می‌زند
بسیاری از افراد نمی‌دانند که چگونه گوش دهند. مقاله‌ای که پیش‌رو دارید به شما کمک می‌کند تا مهارت شنیدن را در خود تقویت کنید. بعد از خواندن، این راهکارها را روی صداهائی که می‌شنوید امتحان کنید و اثر آن را ببینید.
امروزه با وجود وسایلی از قبیل تلفن و رسانه‌های جمعی چون تلویزیون، رادیو و... بسیاری از ما زمان زیادی را به گوش دادن اختصاص می‌دهیم. از زمانی‌که از خواب بیدار می‌شویم به‌طور متوسط ۷۵ درصد ارتباطات ما، از طریق زبان شفاهی (گفتن و شنیدن) انجام می‌شود. از این ۷۵ درصد، ۳۰ درصد مربوط به تکلم و ۴۵ درصد مربوط به شنیدن است.
با این وجود بسیاری از ما نمونه‌هائی از آن هر روزه مواجه‌ایم. مثلاً در مغازه شلوغ لباس‌فروشی هستیم به فروشنده می‌گوئیم که بلوز سایز ۳۸ با آستین‌های کوتاه را می‌خواهم. فروشنده با عجله برای ما بلوز سایز ۳۸ را می‌آورد ولی با آستین‌های بلند. مجبوریم مجدداً تکرار کنیم آستین کوتاه و فروشنده مجبور است دوباره برگردد و البته سایر مشتری‌ها هنوز منتظرند.
فرض کنید اگر فروشنده مورد بحث ما بخواهد به همین صورت و همیشه به این طریق عمل نماید، یعنی نیمه‌شنوا عمل کند چه نتیجه‌ای به‌دنبال خواهد داشت؟
عصبانی شدن مشتری‌های دیگر، از دست دادن مشتری و متعاقب آن پائین آمدن درآمد، سود و در آخر شکست در بازار، برخی از این نتایج است. پس خوب شنیدن در زندگی و امور روزانه نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. شاید بی‌جهت نیست که در آموزش‌های ما بسیار تأکید می‌شود که قبل از این‌که دست به کاری بزنید اول گوش کنید. اما از این نکته هم نباید غافل شد که متأسفانه آموزش مهارت شنیدن در مدارس مورد بی‌توجهی قرار گرفته و برای خوب شنیدن از زمان کودکستان تا دانشگاه فقط به توصیه ”توجه کنید“ اکتفا می‌شود.
شنیدن، مهارتی اساسی است که احتیاج به آموزش و تمرین دارد. همان‌گونه که در عمل خواندن، ما بایستی به نوشته‌ای که می‌خواهیم بخوانیم نگاه کنیم عمل شنیدن هم مستلزم این است که اجازه دهیم امواج صدا وارد گوش ما شوند. پس اولین شرط برای خوب شنیدن این است که گوش ما از نظر فیزیولوژیکی و زیستی مشکلی نداشته باشد.
شرط بعدی این است که یک شنونده خوب بایستی در شنیدن، شرکت فعال داشته باشد. البته، وجود یک مشکل را نمی‌توان انکار کرد. مشکل این است که سرعت فکر کردن، سریع‌تر از سرعت تکلم است. سرعت تکلم در حدود ۱۲۵ لغت در دقیقه است یعنی فرد در یک دقیقه می‌تواند ۱۲۵ لغت تلفظ کند. اما ما چهار برابر سریع‌تر فکر می‌کنیم. با یک محاسبه ساده متوجه می‌شویم که وقتی کسی با ما صحبت می‌کند علاوه بر صحبت طرف مقابل، فکر در همان زمان برای ۴۰۰ لغت دیگر هم، زمان دارد. اگر ما شنونده ضعیفی باشیم خیلی زود بی‌صبر شده افکارمان به مطلب دیگری برای یک لحظه جلب می‌شود سپس به حرف‌های گوینده برمی‌گردد. این برگشت‌های کوتاه همین‌طور ادامه می‌یابد. سپس زمانی‌که دوباره افکارمان به صحبت گوینده برمی‌گردد در می‌یابیم که چقدر از ما جلوتر است. هنوز گوینده حرف می‌زند و حالا، همراهی با گوینده برای ما سخت است.
شنوندگان خوب، از مشکلی که گفته شد ”سرعت فکر، سریع‌تر از تکلم است“ استفاده می‌برند. چگونه؟ آنها دائماً زمان اضافی فکر را به آنچه که گفته می‌شود اختصاص می‌دهند. ”آنچه که گوینده می‌گوید با واقعیت مطابقت دارد؟ آیا این حرف‌ها بدون پیش‌داوری هستند؟ آیا سخن گوینده برای اثبات نظرش است و آیا اصلاً من تصویر کاملی از آن‌را در اختیار دارم؟ ”افکار شنونده خواه ناخواه به‌دلیل مشکلی که ذکر شد به مطالب دیگر جلب می‌شود. اما می‌بینید که انحراف افکار یک شنونده خوب با طرح چنین سؤالاتی حول مطالب فرد گوینده می‌چرخد نه موضوعات متفرقه دیگر.
همچین گوینده معمولاً همه منظور خود را در مجموعه‌ای از لغات بیان نمی‌کند؛ یعنی لغاتی که گوینده به‌کار می‌برد گویای همه چیز نیست. تغییر صدا، بالا و پائین رفتن تن صدا، حالت صورت، علامت‌هائی که گوینده با دستش نشان می‌دهد و حرکات بدن ممکن است معنا داشته باشد که یک شنونده خوب به همه این علامت‌ها توجه می‌کند. شنونده خوب از تمام مواردی که توجه را منحرف می‌کند دوری می‌کند. در را می‌بندد. رادیو را خاموش می‌کند. نزدیک کسی‌که حرف می‌زند می‌رود. در موقع صحبت گوینده، به او نگاه می‌کند و توجه او تنها زمانی قطع می‌شود که ضرورت دارد مطلبی را روشن کند.
همه مطالعاتی که بر روی مهارت‌های شنیدن صورت گرفته بر روی موضوع ”علاقه“ زیاد تأکید دارد. شنوندگان ضعیف به‌ندرت شانسی به گوینده می‌دهند. آنها بلافاصله بعد از شنیدن چند جمله ‌آن‌را خسته‌کننده می‌یابند، عمل شنیدن را تمام می‌کنند، توجه‌شان غیرفعال می‌شود و به افکار خود گوش می‌سپارند. از طرف دیگر شنوندگان خوب سعی می‌کنند از آن‌چه که گفته می‌شود مطلب جالبی را بیابند. شنوندگان ضعیف از آغاز صحبت اگر مطلبی موافق نظرشان نباشد در فکرشان شروع به محکوم کردن گوینده کرده، به‌دنبال طرح پرسشی یا نقشه‌ای هستند که گوینده را شرمنده کنند؛ و اگر هم نتوانند، به افکارشان برمی‌گردند تا از احساساتشان حمایت کنند. ولی شنوندگان خوب عمل شنیدن را ادامه داده و زود هیجان‌زده نمی‌شوند و درصدد محکوم کردن طرف مقابل برنمی‌آیند. آنها از داوری و قضاوت سریع می‌پرهیزند، حتی وقتی با نظر گوینده کاملاً مخالف باشند. همین عدم شتابزدگی باعث می‌شود که جوابی هم که به گوینده می‌دهند بسیار تأثیرگذار باشد.
با روشی که برای گوش دادن به حرف‌های دیگران بر می‌گزینیم می‌توانیم تا حدود زیادی بر روی فرد گوینده هم کنترل داشته باشیم. شنوندگان باهوش به گوینده کمک می‌کنند تا آنچه را که در ذهنشان است بیان کنند و می‌توانند به اطلاعات زیادی که نیاز دارند به‌راحتی دست بیابند.
هنگامی‌که افراد در مهارت شنیدن استاد می‌شوند به این واقعیت دست می‌یابند که هر چقدر به کلمات گفته شده توجه بیشتری نشان دهند خودبه‌خود به یک سخنران خوب و مورد علاقه تبدیل می‌شوند. یعنی هر چه‌قدر بهتر گوش کنید سخنران بهتری هم خواهید شد. پس از حالا تلاش کنیم که:
▪ حرف گوینده را قطع نکنیم.
▪ با خوب گوش دادن به حرف‌های گوینده به او احترام بگذاریم.
▪ اگر گوینده اشتباهی کرد او را شرمنده نکنیم.
▪ با طرح سؤالاتی در مورد مطالب گوینده، از سرگردانی افکارمان جلوگیری کنیم.
▪ از ابتدای صحبت قضاوت و داوری نکنیم و صبور باشیم.
▪ به چشمان گوینده در موقع صحبت نگاه کنیم.
▪ به گوینده مجال دهیم افکار و اطلاعاتش را برای ما بیان کند.
منبع: ریدرز دایجست
راحیل زارعی
منبع : مجله موفقیت


همچنین مشاهده کنید