پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


هفت‌ سین؛ نماینده‌ هفت‌ مرحله‌ کمال‌


هفت‌ سین؛ نماینده‌ هفت‌ مرحله‌ کمال‌
نوروز یا جشن‌ سال‌ نو، یكی‌ از پایاترین‌ و پویاترین‌ سنت‌های‌ ایران‌ باستان‌ است‌ كه‌ براساس‌ تاریخ‌ اسطوره‌یی‌ به‌ دوران‌ جمشید شاه‌ پیشدادی‌ باز می‌گردد و چون‌ در این‌ روز جمشید به‌ پادشاهی‌ رسید و دین‌ را نو كرد، این‌ روز را نوروز نامیدند.
رسم‌ و آیینی‌ كه‌ درطی‌ دوران‌های‌ مختلف‌، با غنی‌ شدن‌ فرهنگی‌ و تكیه‌ بر ابعاد گوناگون‌ فلسفی‌ و علمی‌ خود توانست‌ به‌ یكی‌ از محكم‌ترین‌ سنت‌های‌ این‌ كهن‌ مرزو بوم‌ تمدن‌ساز تبدیل‌ شود.
سنت‌ها در اصل‌ ریشه‌ و هویت‌ یك‌ ملتند كه‌ با تكیه‌ بر یك‌ فلسفه‌ وجودی‌ شكل‌ گرفته‌ و به‌ مرور زمان‌ در قالبی‌ كاركردی‌ در جامعه‌ نمود پیدا كرده‌ و به‌ ستون‌ها و پایه‌های‌ فرهنگی‌ جامعه‌ تبدیل‌ می‌شوند.
غنا و ارزش‌ این‌ فلسفه‌های‌ بنیادی‌ سنت‌ است‌ كه‌ پایداری‌ و پویایی‌ آن‌ سنت‌ و آیین‌ را تعیین‌ می‌كند. براین‌ اساس‌ هر زمان‌ كه‌ سنتی‌ از پایه‌ و ریشه‌ خود فاصله‌ بگیرد می‌توان‌ دوران‌ نزول‌ آن‌ آیین‌ و سنت‌ را پیش‌بینی‌ كرد مگر آنكه‌ بتواند فلسفه‌ و هویتی‌ قوی‌تر را جایگزین‌ كند.
نخستین‌ دورنمای‌ فلسفی‌ نوروز فلسفه‌ نو شدن‌، باززایی‌، زندگی‌ دوباره‌ و بازآفرینی‌ زمان‌ است‌ كه‌ به‌ نوعی‌ با فلسفه‌ تازه‌ گردانیدن‌ جهان‌ و فرشگردی‌ از یك‌ سو و فلسفه‌ آفرینش‌ و تكوین‌ هستی‌ در ایران‌ باستان‌ از سوی‌ دیگر گره‌ می‌خورد. در عین‌ حال‌ باید بدانیم‌ كه‌ تاثیرگذارترین‌ عامل‌ بر شكل‌گیری‌ و تكوین‌ سنت‌ها در هر دورانی‌ تفكرات‌ دینی‌ آن‌ قوم‌ یا فرهنگ‌ بوده‌ و هست‌. نوروز نیز به‌ عنوان‌ یكی‌ از كهن‌ترین‌ آداب‌ ایرانیان‌ از این‌ تاثیر مستثنی‌ نیست‌.
اشوزرتشت‌ پیامبر باستانی‌ ایران‌ كه‌ اندیشه‌ها و باورهای‌ فلسفی‌ او در دوران‌ كهن‌ تاریخ‌، زیربنای‌ فكری‌ و فرهنگ‌ ایران‌ زمین‌ را شكل‌ داده‌ بود، بزرگترین‌ تاثیرگذار براین‌ آیین‌ بوده‌ است‌، تا جایی‌كه‌ بسیاری‌ از محققان‌، ابداع‌ سال‌ خورشیدی‌ و نوروز را به‌ اشوزرتشت‌ نسبت‌ می‌ دهند چراكه‌ نوروز بزرگ‌ یا نوروز خاص‌، در مقابل‌ نوروز كوچك‌ كه‌ روز اول‌ فروردین‌ماه‌ است‌، منطبق‌ بر روز ششم‌ فروردین‌ است‌ كه‌ روز زایش‌ اشوزرتشت‌ و در عین‌ حال‌ روزی‌ است‌ كه‌ ایشان‌ از جانب‌ اهورامزدا به‌ پیامبری‌ رسیدند. سایر آداب‌ و مراسم‌ این‌ آیین‌ نیز كاملاص وابسته‌ به‌ تفكرات‌ زرتشتی‌ است‌ مانند هفت‌ سین‌ به‌ نشانه‌ هفت‌ امشاسند، احترام‌ و وابستگی‌ به‌ طبیعت‌، فلسفه‌ نوگرایی‌ و تازه‌ گردانیدن‌، شادی‌، جشن‌ و غیره‌...
اشوزرتشت‌ در هات‌ ۳۰ بند ۹ می‌فرماید «ای‌ مزدا اهورا باشد كه‌ ما از آنانی‌ باشیم‌ كه‌ این‌ جهان‌ را تازه‌ می‌گردانند. همراه‌ با اندیشه‌ نیك‌ و در كار اشا (راستی)».
این‌ نوآوری‌ یا تازه‌ گردانیدن‌ با تكیه‌ بر اندیشه‌ نیك‌ و از روی‌ راستی‌، از پایه‌یی‌ترین‌ فلسفه‌های‌ گات‌های‌ اشوزرتشت‌ است‌ تا جایی‌كه‌ سوشیانتها و سودرسانهایی‌ كه‌ در گات‌ها به‌ آنها اشاره‌ شده‌ است‌ و بعدها در اوستا و ادبیات‌ دینی‌ زرتشتی‌، تعبیر منجی‌ موعود بشری‌ را به‌ خود گرفته‌اند، كسانی‌ هستند كه‌ بتوانند با تكیه‌ بر اندیشه‌ و از روی‌ راستی‌ در جهت‌ تازه‌ گردانیدن‌ جهان‌، پیشرفت‌ و كمال‌ بشریت‌ گام‌ بردارند.
این‌ دیدگاه‌ درطول‌ تاریخ‌ باعث‌ ترقی‌، حركت‌ و پیشرفت‌ ایران‌ و ایرانی‌ بوده‌ و خواهد بود. هرچند كه‌ در برهه‌هایی‌ از تاریخ‌ گاه‌ ضعیف‌ شده‌ است‌ ولی‌ به‌ جرات‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ این‌ فلسفه‌ در قالب‌ بزرگترین‌ و مهمترین‌ جشن‌ ایران‌ زمین‌ همواره‌ روح‌ نو اندیشی‌ و تازه‌ گردانیدن‌ را با هر نوروز در جان‌ و وجود ایرانی‌ می‌دمد و تا تاریخ‌ هست‌ صدای‌ ایرانیان‌ از نهاد حكما و بزرگمردان‌ ایرانی‌ این‌ ترنم‌ را فریاد می‌زند كه‌:
«بیا تا گل‌ برافشانیم‌ و می‌ در ساغر اندازیم‌
فلك‌ را سقف‌ بشكافیم‌ و طرحی‌ نو دراندازیم‌»
و روح‌ لطیف‌ ایرانی‌ با پیوندی‌ ناگسستنی‌ كه‌ با طبیعت‌ دارد هر سال‌ با فرا رسیدن‌ نوروز همراه‌ و همگام‌ با طبیعت‌، نو شدن‌ و تازه‌ شدن‌ را در روح‌ خود، خانه‌ و خانواده‌ می‌دمد و حركت‌ و پیشرفت‌ را از این‌ فلسفه‌ و آیین‌ كهن‌ فرا گرفته‌ و به‌ كار می‌بندد.
از سوی‌ دیگر این‌ تجدید حیات‌ و تولد دوباره‌ ریشه‌ در اسطوره‌های‌ آفرینش‌ در ایران‌ باستان‌ هم‌ دارد.
نخست‌ باید تاكید كنم‌ كه‌ اسطوره‌ هیچ‌گاه‌ دروغ‌ یا افسانه‌ نیست‌. بلكه‌ اسطوره‌ را باید داستان‌ یا سرگذشتی‌ مینوی‌ دانست‌ كه‌ شرح‌ عمل‌، نهاد یا پدیده‌یی‌ است‌ به‌ صورت‌ فراسویی‌ كه‌ دست‌ كم‌ بخشی‌ از آن‌ از سنت‌ها و روایت‌ها گرفته‌ شده‌ و با آیین‌ها و عقاید دینی‌ پیوندی‌ ناگسستنی‌ دارد و هرچه‌ این‌ چكیده‌ فرهنگی‌ یك‌ ملت‌ طبیعی‌تر و حقیقی‌تر باشد به‌ تاریخ‌ آن‌ ملت‌ نزدیك‌تر است‌. از این‌ رو حوادثی‌ كه‌ در اسطوره‌ نقل‌ می‌شود همچون‌ داستان‌ واقعی‌ تلقی‌ می‌شود، زیرا كه‌ به‌ واقعیت‌ها برگشت‌ داده‌ می‌شود و همیشه‌ منطقی‌ را دنبال‌ می‌كند.
برطبق‌ «بندهش‌» و سایر كتب‌ اساطیری‌ ایران‌، اهورامزدا جهان‌ را طی‌ شش‌ مرحله‌ منطبق‌ بر شش‌ چهره‌ گهنبار آفریده‌ است‌. براین‌ اساس‌، اهورامزدا نخست‌ آسمان‌ را می‌آفریند و شادی‌ را كه‌ از ۱۱ تا ۱۵ اردیبهشت‌ماه‌ است‌ و آن‌ را به‌ نام‌ نخستین‌ گهنبار، مبدبوزرم‌ گاه‌ می‌نامند. دومین‌ گهنبار با نام‌ میدیوشهم‌ گاه‌ آفرینش‌ آب‌ از ۱۱ تا ۱۵ تیرماه‌ است‌. سومین‌ گهنبار از ۲۶ تا ۳۰ شهریور همزمان‌ با برداشت‌ محصول‌، گاه‌ آفرینش‌ زمین‌ است‌. چهارمین‌ گهنبار، با نام‌ ایاسرم‌ گاه‌ سالگرد آفرینش‌ گیاه‌ است‌ كه‌ از ۲۶ تا ۳۰ مهرماه‌ به‌ طول‌ می‌انجامد. گهنبار پنجم‌ با نام‌ میدیاریم‌ سالگرد آفرینش‌ چهارپای‌ مفید است‌ كه‌ از ۱۰ تا ۱۴ دی‌ماه‌ است‌. آخرین‌ چهره‌ گهنبار با نام‌ پینه‌ شهیم‌ گاه‌ كه‌ منطبق‌ بر پنج‌ روز پایانی‌ سال‌ بوده‌ و به‌ نوروز ختم‌ می‌شود گاه‌ آفرینش‌ انسان‌ است‌. از این‌ روست‌ كه‌ نوروز را سالروز زایش‌ نخستین‌ انسان‌ با نام‌ كیومرث‌ هم‌ نامیده‌اند.
با نوروز و پایان‌ یافتن‌ آفرینش‌ جهان‌ مادی‌ می‌توان‌ آفرینش‌ جهان‌ مینوی‌ با الهام‌ گرفتن‌ از فلسفه‌ هفت‌ امساسپند را از دیدگاه‌ اسطوره‌یی‌ این‌گونه‌ برداشت‌ كرد كه‌ نخستین‌ روز سال‌ (نوروز) كه‌ منطبق‌ است‌ بر روز اورمزد، در این‌ روز سنتا مینو كه‌ نزدیك‌ترین‌ به‌ اهورامزداست‌ برای‌ نخستین‌ بار در جهان‌ مادی‌ نمود پیدا می‌كند. دومین‌ روز سال‌ براساس‌ تقویم‌ زرتشتی‌ كه‌ هر روز از ماه‌ آن‌ یك‌ نام‌ دارد وهمن‌ است‌ به‌ معنی‌ اندیشه‌ نیك‌. سومین‌ روز به‌ نام‌ اردیبهشت‌ به‌ معنی‌ بهترین‌ راستی‌هاست‌، چهارمین‌ روز به‌ معنی‌ شهریاری‌ اهورایی‌ شهریور نام‌ دارد و پنجمین‌ روز سپندارمزد نام‌ دارد كه‌ به‌ معنی‌ عشق‌ اهورایی‌ است‌ در روز ششم‌ به‌ نام‌ خرداد به‌ معنی‌ كمال‌ و رسایی‌ این‌ آفرینش‌ جهان‌ مینوی‌ به‌ كمال‌ خود رسیده‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ آن‌ را نوروز بزرگ‌ نامند و در هفتمین‌ روز به‌ نام‌ امرداد به‌ معنی‌ بی‌مرگی‌ و جاودانی‌ این‌ آفرینش‌ تكمیل‌ می‌شود. این‌ هفت‌ مرحله‌ عرفانی‌ و تكامل‌ در ادبیات‌ اسطوره‌یی‌ در دل‌ روایاتی‌ چون‌ هفت‌ خان‌ رستم‌ و هفت‌ خان‌ اسفندیار نمود پیدا كرده‌ و حتی‌ در ادبیات‌ و عرفان‌ بعد از اسلام‌ هم‌ می‌توان‌ ردپای‌ آن‌ را در هفت‌ شهر عشق‌ عطار و بسیاری‌ دیگر از دیدگاه‌های‌ حكما و فیلسوفان‌ پیدا كرد. نوروز نیز به‌ عنوان‌ نزدیكترین‌ سنت‌ به‌ این‌ زایش‌ و كمال‌، هفت‌ سین‌ را به‌ نمایندگی‌ از این‌ هفت‌ مرحله‌ كمال‌ یا هفت‌ امشاسپند روی‌ سفره‌ خود هر ساله‌ می‌بیند.
البته‌ مهمترین‌ و منطقی‌ترین‌ دلیل‌ بر پیدایش‌ جشن‌ نوروز را باید در اسطوره‌ پادشاهان‌ پیشدادی‌ كه‌ نخستین‌ فرمانروایان‌ ایران‌ باستان‌ بوده‌اند، جست‌. براساس‌ شاهنامه‌ كه‌ از مهمترین‌ منابع‌ اسطوره‌یی‌ ایران‌ است‌ و از كتابی‌ متعلق‌ به‌ ایران‌ باستان‌ به‌ نام‌ خدای‌ نامه‌ برداشت‌ شده‌ است‌، كیومرث‌ نخستین‌ فردی‌ است‌ كه‌ انسانها را از بالای‌ كوه‌ به‌ پایین‌ سرازیر كرده‌ و آنها را دور هم‌ جمع‌ كرد و به‌ ایشان‌ خوراك‌ خوراند و لباس‌ پوشاند. به‌ عبارت‌ دیگر كیومرث‌ اسطوره‌ نخستین‌ جامعه‌ بشری‌ و ارتباطات‌ انسانی‌ به‌ معنای‌ امروزی‌ است‌. بعد از او سیامك‌ و هوشنگ‌ شاه‌ بودند كه‌ در دوران‌ هوشنگ‌شاه‌، علاوه‌ بر خانه‌سازی‌، آتش‌ نیز كشف‌ گردید كه‌ در حقیقت‌ با كشف‌ آتش‌ و بیرون‌ كشیده‌ شدن‌ آهن‌ از دل‌ سنگ‌ دوران‌ صنعت‌ در ایران‌ زمین‌ آغاز شد كه‌ در زمان‌ طهمورث‌ پادشاه‌ بعدی‌ به‌ شكل‌ ساخت‌ سلاح‌، ابزار، راه‌ و غیره‌ كاملا نمود پیدا می‌كند. بعد از طهمورث‌ برادر او جمشید به‌ پادشاهی‌ رسید كه‌ براساس‌ اسطوره‌ها دوران‌ پادشاهی‌ او هزار سال‌ به‌ طول‌ انجامید كه‌ این‌ دوران‌ را به‌ درستی‌ می‌توان‌ دوران‌ شكل‌گیری‌ و بسط‌ فرهنگی‌ و توسعه‌ تمدن‌ نامید.در این‌ دوره‌ هزار ساله‌ بود كه‌ انسان‌ از كیفیات‌ مادی‌ به‌ جنبه‌های‌ معنوی‌ روی‌ می‌آورد و صنعت‌ و ساختن‌ ابزار و خورش‌ و پوشش‌ از حد نیاز نخستین‌، بیرون‌ می‌آید و تقسیم‌ كار و اصناف‌ صورت‌ می‌پذیرد. مهم‌ این‌ است‌ كه‌ در تمام‌ مراحل‌ این‌ سیر و تحول‌ فرهنگ‌ و تمدن‌، هیچ‌ ردپایی‌ از تصادف‌ یا معجزه‌ یا جهش‌ ناگهانی‌ و فرشته‌ آسمانی‌ وجود ندارد و به‌ عبارت‌ دیگر همانطور كه‌ آتش‌ در دوران‌ هوشنگ‌ شاه‌ از برخورد سنگی‌ بر سنگ‌ دیگر به‌ طبیعی‌ترین‌ شكل‌ ممكن‌ كشف‌ گردید و توسط‌ خرد و توان‌ ایرانی‌ در اختیار او قرار گرفت‌ می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ كه‌ نوروز و تقویم‌ خورشیدی‌ هم‌ كه‌ در دوران‌ شاه‌ جمشید به‌ وجود آمده‌ پاسخی‌ بوده‌ به‌ نیاز انسان‌ متمدن‌ كشاورز كه‌ نیاز داشته‌ تا با سنجش‌ زمان‌ در ظرفی‌ درست‌ زمان‌ صحیح‌ كاشت‌ و برداشت‌ خود را مشخص كند.
به‌ جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن‌ روز را روز نو خواندند
بزرگان‌ به‌ شادی‌ بیارستند
می‌ و رود و رامشگران‌ خواستند
چنین‌ جشن‌ فرخ‌ از آن‌ روزگار
بماند از آن‌ خسرو نامدار
به‌ هر حال‌ اسطوره‌ هرچه‌ واقعی‌تر و منطقی‌تر باشد، به‌ تاریخ‌ آن‌ ملت‌ نزدیكتر است‌، پس‌ با تكیه‌ بر این‌ روند منطقی‌ شكل‌ گیری‌ تمدن‌ و پیدایش‌ تقویم‌ خورشیدی‌ و نوروز و همچنین‌ پایا بودن‌ و جایگاه‌ خاص‌ این‌ آیین‌ در فرهنگ‌ ایرانی‌ به‌ جرات‌ می‌توان‌ ادعا كرد كه‌ ایران‌ و ایرانی‌، خاستگاه‌ و كاشف‌ روزشمار خورشیدی‌ بوده‌ و این‌ زمانبندی‌ علمی‌ را در دل‌ سنتی‌ بسیار غنی‌ و پویا به‌ نام‌ نوروز به‌ جهانیان‌ عرضه‌ كرده‌اند.
اگرچه‌ سنتها به‌ دلیل‌ وابستگی‌ زیادی‌ كه‌ به‌ اعتقادات‌ و تفكرات‌ دینی‌ هر قوم‌ دارند و در اصل‌ پایه‌هایی‌ از بعد شریعت‌ و جامعه‌ شناختی‌ دین‌ است‌ كه‌ در جامعه‌ شكل‌ گرفته‌ و تبدیل‌ به‌ پایه‌های‌ اعتقادی‌ مردم‌ می‌شوند ولی‌ سنت‌ نوروز از خاص‌ترین‌ سنتهایی‌ است‌ كه‌ با تكیه‌ بر بنیه‌ها و فلسفه‌های‌ قوی‌ و پشتوانه‌ خود، مرز دین‌ را گذرانده‌ و در دل‌ فرهنگ‌ ایرانی‌، به‌ بسیاری‌ از فرهنگ‌هایی‌ كه‌ در ارتباط‌ با ایران‌ بوده‌اند راه‌ پیدا كرده‌ است‌.
چنانكه‌ جشن‌ زگموك‌ یا نوروز بابلی‌ در بین‌ یهودیان‌ از حدود ۲۵۰۰ سال‌ پیش‌ از میلاد در همین‌ اعتدال‌ بهاری‌ برگزار می‌شده‌ است‌. مراسم‌ مربوط‌ به‌ آتیس‌ و ادونیس‌ هم‌ در بابل‌ و یونان‌ باستان‌ شباهت‌های‌ زیادی‌ به‌ نوروز ایرانی‌ دارد. در مصر هم‌ چنین‌ آیین‌هایی‌ بوده‌ و قبطی‌ها نوروز را آغاز سال‌ خود می‌گرفتند. حتی‌ معنی‌ لاتین‌ اسامی‌ ماه‌های‌ میلادی‌ نظیر سپتامبر، اكتبر و دسامبر كه‌ به‌ اعداد ۷، ۸ و ۱۰ اشاره‌ می‌كند در حالی‌ كه‌ سپتامبر در حال‌ حاضر نهمین‌ ماه‌ سال‌ میلادی‌ بوده‌ و اكتبر دهمین‌ و دسامبر به‌ معنی‌ ۱۰ دوازدهمین‌ ماه‌ سال‌ میلادی‌ كنونی‌ است‌. این‌ باور را قوت‌ می‌بخشد كه‌ حتی‌ سال‌ نو میلادی‌ هم‌ بر نوروز منطبق‌ بوده‌ و بعدها با گسترش‌ مسیحیت‌ به‌ دلایلی‌ كه‌ شاید یكی‌ از آنها هم‌ عدم‌ تبعیت‌ از فرهنگ‌ ایرانی‌ باشد این‌ جشن‌ نو شدن‌ سال‌ در فرهنگ‌ مسیحیت‌ جابه‌جا شده‌ است‌.
با ورود اسلام‌ به‌ ایران‌ هم‌ نه‌ تنها این‌ سنت‌ پایدار ماند حتی‌ از طرف‌ بزرگان‌ دین‌ اسلام‌ هم‌ مورد تایید و تمجید قرار گرفت‌. چرا كه‌ اولا ایران‌ به‌ دلیل‌ ساختار كه‌ متمدن‌ و كشاورزی‌ خود نمی‌توانست‌ از ماه‌ قمری‌ استفاده‌ كند چرا با این‌ روزشمار تعیین‌ فصلها و زمانهای‌ كشاورزی‌ ممكن‌ نیست‌ چرا كه‌ دایما در حال‌ گردش‌ هست‌. ثانیا این‌ ماهیت‌ و مشخصه‌ فرهنگ‌ ایرانی‌ است‌ كه‌ همواره‌ با تكیه‌ بر غنای‌ فكری‌ و قدمت‌ تاریخی‌ پشتوانه‌ خود، فرهنگ‌های‌ دیگر را پذیرا شده‌ و آنها را در دل‌ خود حل‌ كرده‌ و حتی‌ در جهت‌ پیشرفت‌ و ترقی‌ آنها نیز گام‌ برداشته‌ و به‌ آنها اعتبار هم‌ می‌بخشد. همین‌ امر باعث‌ شد در تمامی‌ دوره‌ حكومت‌های‌ اسلامی‌ در ایران‌ نوروز به‌ عنوان‌ بزرگترین‌ و اصلی‌ترین‌ جشن‌ ایرانی‌ همواره‌ هم‌ در نهادهای‌ حكومتی‌ و هم‌ در دل‌ مردم‌ باشكوه‌ و عظمتی‌ در خور نام‌ نوروز برپا می‌شده‌ است‌. البته‌ برخورد شایسته‌ و درخور ستایش‌ بزرگانی‌ چون‌ حضرت‌ علی‌(ع) و امام‌ صادق (ع‌) با این‌ سنت‌ با ارزش‌ باستانی‌ در این‌ روند بی‌تاثیر نبوده‌ است‌.
نقل‌ است‌ كه‌ در زمان‌ خلافت‌ عمر بن‌ خطاب‌، هرمزان‌ استاندار خوزستان‌ كه‌ مسلمان‌ شده‌ بود، از شیرینی‌ و دیگر اقلام‌ خوان‌ نوروزی‌، خوانچه‌یی‌ جهت‌ علی‌ بین‌ ابیطالب‌(ع) فرستاد. حضرت‌ از آورندگان‌ پرسید علت‌ فرستادن‌ این‌ خوانچه‌ كدام‌ است؟ گفتند موجب‌ فرارسیدن‌ عید نوروز است‌. حضرت‌ گفتند: كل‌ یوم‌ نیروزنا، یعنی‌ هر روز را برایمان‌ نوروز سازید. همچنین‌ عده‌یی‌ از مورخین‌ روز جانشینی‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ در عید غدیرخم‌، در سال‌ دهم‌ هجری‌ برابر بیست‌ و نهم‌ حوت‌ (اسفند) و روز چهارم‌ خمسه‌ مسترقه‌ می‌دانند كه‌ با نوروز همزمان‌ می‌ماند. البته‌ بعدها در مجموعه‌ عظیم‌ بحارالانوار تالیف‌ مجلسی‌ نوروز با بسیاری‌ از وقایع‌ اسلامی‌ نظیر بعثت‌ پیامبر، واقعه‌ جانشینی‌ علی‌بن‌ ابی‌طالب‌ و همچنین‌ جلوس‌ وی‌ به‌ خلافت‌ و ظهور امام‌ مهدی‌ موعود همزمان‌ شده‌ است‌.
ایشان‌ روایت‌ می‌كنند كه‌ امام‌ صادق‌ در مورد نوروز چنین‌ فرموده‌ است‌: «در آغاز فروردین‌ آدم‌ آفریده‌ شد و آن‌ روز فرخنده‌یی‌ است‌ برای‌ خواستن‌ نیازها و برآورده‌ شدن‌ آرزوها» در ادامه‌ نیز ایشان‌ فرموده‌اند: «در نوروز خوب‌ شست‌ و شو كنید و خود را پاك‌ نگهدارید و بهترین‌ جامه‌ها را بپوشید و بوهای‌ خوش‌ به‌ كار برید و سپاس‌ خداوند را به‌ جای‌ آورید، زیرا در آن‌ روز پیامبر اسلام‌(ص) در دشت‌ غدیر هم‌ برای‌ ولایت‌ علی(ع‌) از مردم‌ بیعت‌ گرفت‌. در آن‌ روز حضرت‌ علی‌ بر مردم‌ نهروان‌ پیروز گشت‌. هنگامی‌ كه‌ جشن‌ نوروز فرا می‌رسد، ما چشم‌ به‌ راهیم‌ تا از سوی‌ پروردگار پیروزی‌ و شادی‌ برسد.»
هر روزتان‌ نوروز باد

موبد پدرام‌ سروش‌ پور
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید