پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


بلبل‌ به‌ سیر لاله‌ زار می‌آید


بلبل‌ به‌ سیر لاله‌ زار می‌آید
نوروز را در اطراف‌ و اكناف‌ سمرقند باستانی‌ با شور و شوق‌ جشن‌ می‌ گیرند. این‌ مردم‌ كه‌ اصل‌ خود را به‌ سغدیان‌ قدیم‌ منسوب‌ می‌ دانند، با گذشتن‌ قرنها سنتهای‌ اجداد خود را گرامی‌ می‌ دارند و این‌ رسوم‌ در ایام‌ فرارسی‌ جشن‌ نوروز بیشتر ظاهر می‌شود.
● از خانه‌ تكانی‌ تا سمنك‌ پزی‌
نوروز از خانه‌ براری‌ یا خود خانه‌ تكانی‌ آغاز می‌شود. زنان‌ و دختران‌ كورپه‌ (روانداز) و بستر و پلاس‌های‌ خود را از خانه‌های‌ رطوبتناك‌ برآورده‌ آفتاب‌ می‌ دهند تا باشد كه‌ بوی‌ آفتاب‌ نوروزی‌ به‌ خانه‌ و كاشانه‌ آنها درآمده‌ هوای‌ آن‌ را گوارا سازد. بعضا هر طبق‌، بشقاب‌ یا كوزه‌ و كاسه‌ شكسته‌ خود را دور افكنده‌ دیگها را از آب‌ باران‌ فروردین‌ پر می‌كنند تا باشد كه‌ تمام‌ سال‌ رزق‌ خانواده‌ آنها فراوان‌ و پر و پیمان‌ باشد.
آنها از شیره‌ گندم‌ نو رسته‌ بطور دسته‌ جمعی‌ و با سرود و ترانه‌ سمنك‌های‌ تنوری‌ می‌پزند. ناگفته‌ نماند كه‌ پختن‌ سمنك‌ تنوری‌ فقط‌ در سمرقند و بخارا مروج‌ است‌. به‌ تنور آتش‌ افروخته‌ می‌تسفانند و خاكستر زیر آن‌ را پاك‌ كرده‌ خمیره‌ سمنك‌ را زیر آن‌ گذاشته‌ دهان‌ تنور را می‌بندند و بعد از چهار ساعت‌ آن‌ را باز كرده‌ و به‌ همسایه‌ها و خویش‌ و پیوندان‌ خود تعارف‌ می‌كنند.
● لك‌ لك‌ها و درناها
فرارسی‌ ایام‌ نوروز را مردم‌ روستاهای‌ سمرقند از پرواز كرده‌ آمدن‌ لك‌لك‌ از سرزمین‌های‌ گرم‌ به‌ این‌ جا تشخیص می‌كنند. این‌ پرنده‌ بی‌ زیان‌ و مرغوب‌ را همه‌ دوست‌ می‌دارند و كودكان‌ در ستایش‌ آن‌ می‌سرایند:
برفا همه‌ آب‌ شود بهار می‌آید،
لك‌ لك‌ به‌ هوا قطار قطار می‌آید،
ماه‌ حمل‌ و ثور گل‌ها شكفتند
بلبل‌ به‌ سیر لاله‌ زار می‌آید
به‌ شادیانه‌ نوروز و شنیدن‌ این‌ ترانه‌ها والدین‌ به‌ اطفال‌ خود پول‌ می‌دهند تا آنها تخم‌ و بادبرك‌ خریداری‌ كرده‌ در چمن‌ها سرگرم‌ بازی‌ شوند. در دیهه‌ ما «آهلیك‌» كه‌ در فاصله‌ دو فرسخ‌ از سمرقند، اندرون‌ دره‌یی‌ خوش‌ آب‌ و هوا قرار دارد، كودكان‌ پیش‌ از گرفتن‌ شادیانه‌ چنین‌ می‌خوانند:
نوروز نو بلندی‌،
گل‌ها مثال‌ قندی‌
در این‌ ایام‌ نوجوانان‌ به‌ كوه‌ و هامون‌ رفته‌، دسته‌ دسته‌ گل‌های‌ خودروی‌ جمع‌ می‌آورند و به‌ دختران‌ هدیه‌ كرده‌ چنین‌ می‌خوانند:
نوروز شد و لاله‌ خوشرنگ‌ برآمد،
بلبل‌ به‌ تماشای‌ دف‌ و چنگ‌ برآمد،
مرغان‌ هوا جمله‌ به‌ پرواز شدند،
مرغ‌ دل‌ من‌ از قفس‌ تنگ‌ برآمد
دهقانان‌ روستاها از روی‌ پرواز ترنه‌ (درنا) و بعضی‌ پرنده‌ها فال‌ می‌بینند و پیشگویی‌ها می‌كنند. مثلا اگر ترنه‌ها بلند پرواز كرده‌ گذرند، گویا سال‌ نا آرام‌ و بذر كم‌ حاصل‌ می‌شود و اگر پست‌، موزون‌ و خاموش‌ بگذرند، شاد و مسرور می‌شوند كه‌ كشت‌ دهقانی‌ حاصل‌ فراوان‌ می‌ دهد و روزگارشان‌ آسوده‌ می‌شود.
● آداب‌ فال‌ زدن‌ و هریسه‌ پختن‌
به‌ نسبت‌ آنكه‌ هوای‌ سمرقند سردسیر است‌، باغداران‌ پیش‌ از فرا رسیدن‌ زمستان‌ درختان‌ انجیر، انار و بخصوص‌ تاكستان‌ها را زیر خاك‌ می‌كنند. بعد از جشن‌ نوروز باغداران‌ چون‌ به‌ این‌ وادی‌ پرواز كرده‌ آمدن‌ پرنده‌ «كر كر كراك‌» را دیدند، به‌ گشادن‌ انجیر و انار و تاك‌ اقدام‌ می‌كنند كه‌ آن‌ عادتا با حشر انجام‌ می‌شود. به‌ این‌ معنی‌ مقالی‌ هم‌ هست‌:
تا نبینی‌ كر كر كراك‌ را،
ابلهی‌ باشی‌، گشایی‌ تاك‌ را
هلیسه‌ یا خود هریسه‌ یكی‌ از طعام‌های‌ سنتی‌ و تبرك‌ در مراسم‌ جشن‌ نوروز سمرقندیان‌ محسوب‌ می‌شود. در هر محله‌، گذر یا روستای‌ خرد پیش‌ از فرا رسیدن‌ جشن‌ نوروز سالار یا كلان‌ روستا از مردم‌ پول‌ جمع‌ آورده‌ گندم‌ و یك‌ دو راس‌ گاو می‌خرد. طباخان‌ گندم‌ را نرمه‌ كرده‌ می‌گیرند. گوشت‌ را به‌ دیگ‌های‌ بزرگ‌ انداخته‌ تا پخته‌ و جدا شدن‌ استخوان‌های‌ آن‌ می‌پزند.
بعدا استخوان‌ها را گرفته‌ و به‌ دیگ‌ نرمه‌ گندم‌ را می‌اندازند و در سر هر دیگ‌ نوجوانان‌ نشسته‌ با كفلیس‌ یا بیلچه‌های‌ چوبین‌ آن‌ را به‌ هم‌ می‌آمیزند كه‌ این‌ كار از اول‌ شب‌ تا بامداد ادامه‌ می‌یابد. چون‌ گوشت‌ با گندم‌ حل‌ شد، به‌ آن‌ شیر علاوه‌ می‌كنند و آن‌ شكل‌ آش‌ شوله‌ را می‌ گیرد، اما در طعم‌ و لذت‌ از آن‌ به‌كلی‌ فرق‌ می‌ كند. بامداد سر دیگ‌ را همه‌ مردم‌ دیهه‌ گرد خوان‌ها جمع‌ می‌آیند و این‌ طعام‌ لذیذ نوروزی‌ را دسته‌ جمعانه‌ صرف‌ می‌كنند. طباخها به‌ ظرف‌های‌ كودكان‌ یك‌ دو كفلیس‌ از این‌ غذا می‌دهند كه‌ برده‌ با مادر و بی‌بی‌ و بابایان‌ خود خورند.
رسوم‌ پختن‌ هلیسه‌ یا خود آش‌ درویشان‌ یا آش‌ سر كوچه‌ فقط‌ در شهرهای‌ سمرقند، بخارا، شهر سبز و در پنجكنت‌ و فلغر مروج‌ بوده‌ دیگر مردم‌ آسیای‌ مركزی‌ از آن‌ كمتر آگهی‌ دارند.
چون‌ تعامل‌ نوروزی‌ باشندگان‌ سمرقند هم‌ در روز این‌ جشن‌ سفره‌ هفت‌ سین‌ یا هفت‌ شین‌ را می‌چینند، لباس‌های‌ نو خود را می‌پوشند، اسفند در آتش‌ می‌ریزند، عنبر می‌سوزانند و در هر اطاق‌ چراغ‌ و شمعی‌ می‌افروزند و در كاسه‌ها آب‌ می‌گذارند. آب‌ نشانه‌ روشنایی‌ است‌، سبزی‌ را نشان‌ خرمی‌ و شمع‌ و چراغ‌ را نشانه‌ طول‌ عمر می‌شمارند.
نان‌ سمرقندی‌ و زنان‌ سمرقندی‌
در این‌ روزها دختران‌ قفل‌ها را به‌ اشخاص‌ معتبر و سیراولاد (دارای‌ فرزند زیاد) می‌دهند كه‌ بگشایند تا بختشان‌ گشاده‌ گردد. زن‌های‌ بی‌فرزند برای‌ حامله‌ شدن‌ بر لب‌ آب‌ روان‌ می‌نشینند و كلوخ‌ در آب‌ می‌اندازند و دعا می‌كنند: «ای‌ آب‌ روان‌، به‌ حق‌ شاه‌ مردان‌ مرا آبستن‌ كن‌.»! جوانان‌ در صحنه‌های‌ چمن‌ كشتی‌گیری‌ می‌كنند و در بزكشی‌ها شركت‌ می‌ورزند.
بیگاه‌ در صحن‌ حولی‌ گلخن‌ آتش‌ افروخته‌ همه‌ از بالای‌ شعله‌ آن‌ می‌پرند تا آتش‌ همه‌ كثافتی‌های‌ سال‌ سپری‌ شده‌ را از جانشان‌ پاك‌ سازد. در این‌ روز سمرقندیان‌ پرنده‌های‌ در قفس‌ داشته‌ خود را به‌ هوا سر می‌دهند و از آن‌ ثواب‌ می‌طلبند.
● دل‌ سپردگی‌ به‌ حافظ‌ و بیدل‌
ناگفته‌ نماند كه‌ باشندگان‌ سمرقند و روستاهای‌ آن‌ از بین‌ شعرای‌ فارس‌ و تاجیك‌ بیشتر به‌ حافظ‌ و بیدل‌ محبوبیت‌ دارند. آنها از دیوان‌ حافظ‌ فال‌ می‌گشایند و آن‌ را در گهواره‌ زیر سر طفل‌ می‌گذارند.
واقعا حافظ‌ ستاینده‌ محض‌ طبیعت‌ و بهار است‌. وی‌ لحظه‌های‌ سبز بهار را، لحظه‌های‌ شفاف‌ و آبی‌ آن‌ را مانند شیر گرمی‌ نوشیده‌ است‌. این‌ مصراع‌های‌ شاعر نابغه‌ ورد زبان‌ سمرقندیان‌ است‌ و آن‌ را به‌ آهنگ‌ ترانه‌ می‌سرایند:
گل‌ بی‌ رخ‌ یار خوش‌ نباشد،
بی‌ باده‌ بهار خوش‌ نباشد.
طرف‌ چمن‌ و هوای‌ بستان‌،
بی‌ لاله‌ عذار خوش‌ نباشد.
باغ‌ و گل‌ و مل‌ خوش‌ است‌ لیكن‌،
بی‌ صحبت‌ یار خوش‌ نباشد...
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید