پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


و اینک‌ طرد دیو و شیطان‌


و اینک‌ طرد دیو و شیطان‌
در آیین‌ جشن‌ سال‌ نو، یكی‌ از آداب‌ همسان‌ میان‌ قوم‌ ها و ملت‌ ها، راندن‌ دیوها، شیطان‌ ها، جانوران‌ زیانكار، بیماری‌ ها و گناهان‌ بوده‌ است‌. شكل‌ راندن‌ و دور كردن‌ نیز با مراسمی‌ نمادین‌ و رمزآمیز همراه‌ بوده‌ است‌: روشن‌ كردن‌ آتش‌، برپاداشتن‌ كارناوال‌هایی‌ با شركت‌ انبوه‌ مردم‌، سوزاندن‌ دانه‌های‌ خوشبو كننده‌ و عفونت‌ زداینده‌، ایجاد سروصدا با كوبیدن‌ بر تشت‌ و طبل‌، دمیدن‌ در بوق‌ و كرنا، و به‌كارگیری‌ انواع‌ سازها؛ از ابزارهای‌ این‌ گونه‌ مراسم‌ بودند.
شیوه‌ برگزاری‌ جشن‌ نوروز، با گذشت‌ زمان‌، دگرگونی‌ هایی‌ به‌ خود دیده‌ است‌ و هر گروهی‌ از مردم‌ بر پایه‌ باورهای‌ خود آیین‌هایی‌ بر آن‌ افزوده‌ یا از آن‌ كاسته‌ اند؛ ولی‌ هسته‌ مركزی‌ این‌ جشن‌ بزرگ‌ همچنان‌ پایدار مانده‌ است‌. آیین‌ های‌ پیشوازی‌ نوروز، سبزه‌ و دانه‌ رویاندن‌، چهارشنبه‌ سوری‌، آیین‌ فروردگان‌، سفره‌ چینی‌، دورهم‌ نشینی‌ برای‌ درك‌ لحظه‌ ورود سال‌ نو، شادباش‌ گویی‌، پیشكش‌ و نوروزی‌ دهی‌ بزرگان‌ به‌ كوچكترهای‌ خانواده‌، دید و بازدید، آشتی‌ و سازش‌كنان‌، و آیین‌ پایانی‌ سیزده‌ بدر هنوز هم‌ در بین‌ بسیاری‌ از گروه‌ های‌ ایرانی‌ معمول‌ هستند.
برگزاری‌ جشن‌ هایی‌ در آغاز سال‌ نو، كه‌ در آنها بسیاری‌ از قید و بند ها برداشته‌ می‌ شوند، نیز، بویژه‌ در میان‌ جوامع‌ كشاورز و شبانی‌، رواج‌ داشته‌ است‌. از آن‌ جمله‌ می‌ توان‌ از جشن‌ گزینش‌ زیباترین‌ یا نیرومندترین‌ مردان‌ شهر و ده‌، كه‌ با زیباترین‌ و جوان‌ ترین‌ دوشیزگان‌ ده‌ و قبیله‌ مراسم‌ زناشویی‌ برگزار می كردند، نام‌ برد كه‌ از رسمهای‌ بسیار كهن‌ به‌شمار می‌ رود و نه‌ تنها در جشن‌ آغاز بهار رایج‌ بوده‌ اند، بلكه‌ در هنگام‌ جشن‌ های‌ فصلی‌، یا گاهنبارها، و در هنگام‌ كشت‌ و دانه‌ افشانی‌ نیز برگزار می‌شده‌اند. جشن‌های‌ همگانی‌ در كشتزارها و میدان‌ های‌ شهر، در حالی‌ كه‌ مردم‌ صورتك‌ به‌ چهره‌ هایشان‌ دارند و خود را آراسته‌ اند، هنوز هم‌ در بسیاری‌ از شهرها و روستاهای‌ ایران‌ به‌ صورتی‌ تشریفاتی‌ و نمادین‌ برگزار می‌ شوند، مانند: آیین‌ میر نوروزی‌ یا كوسه‌ برنشین‌.
● میر نوروزی‌
سخن‌ در پرده‌ می‌ گویم‌ ، چو گل‌ از غنچه‌ بیرون‌ آی‌كه‌ بیش‌ از پنج‌ روزی‌ نیست‌ حكم‌ میر نوروزی‌ در زمان‌های‌ پیشین‌، به‌ هنگام‌ نوروز، دلقكی‌ را برای‌ مدت‌ پنج‌ روز به‌ جای‌ شاه‌، امیر یا حاكم‌ می‌ نشانیدند و به‌ او «میر نوروزی‌» می‌گفتند. او در آن‌ مدت‌ كوتاه‌ از همه‌ اختیارات‌ شاه‌ یا امیر برخوردار بود. از این‌ رو، این‌ دلقك‌ با استفاده‌ از قدرت‌ كوتاه‌ مدت‌، حكم‌ به‌ گرفتن‌ جریمه‌، زندانی‌ كردن‌ بزهكاران‌، ضبط‌ دارایی‌ ستمگران‌ و كارهایی‌ این‌ چنینی‌ می‌كرد. پس‌ از سپری‌ شدن‌ پنج‌ روز، میر نوروزی‌ را بر خری‌ سوار می‌كردند و هر كس‌ شاپلاقی‌ بر سر و روی‌ او وارد می‌آورد.
● كوسه‌ بر نشین‌
ابوریحان‌ بیرونی‌ نیز در كتاب‌ التفهیم‌، نقل‌ می‌كند كه‌: «به‌ روزگاران‌ خسروان‌ (پادشاهان‌ ساسانی) به‌ نخستین‌ روز بهار از بهر «فال‌» (شگون‌) مردی‌ بیامدی‌ كوسه‌، بر خری‌می‌ نشست‌ و كلاغی‌ به‌ دست‌ می‌گرفت‌ و با بادبزن‌ خود را باد می‌زد و زمستان‌ را وداع‌ می‌ كرد و از مردم‌ چیزی‌ می‌طلبید. به‌ زمان‌ ما به‌ شیراز همین‌ كرده‌اند. اگر اورا پس‌ از آن‌ می‌ دیدند، سیلی‌ می‌ خورد.» غرض‌ از به‌ «روزگار خسروان‌» كه‌ ابوریحان‌ یاد می‌ كند، پیش‌ از حمله‌ عرب‌ها به‌ ایران‌ است‌.
جمله‌ «به‌ روزگار ما در شیراز همین‌ كرده‌اند» نشان‌ می‌ دهد كه‌ آن‌ دانشمند، نخست‌ از روزگار گذشته‌ سخن‌ گفته‌ و آنگاه‌ ادامه‌ آن‌ رسم‌ را تا زمان‌ خود بیان‌ كرده‌ است‌. ابوریحان‌ به‌ موثق‌ بودن‌ معروف‌ است‌ و همیشه‌ نوشته‌های‌ تاریخی‌ را از متن‌ های‌ بازمانده‌ قدیمی‌ گرفته‌ است‌. مراسم‌ مربوط‌ به‌ «میر نوروزی‌» پیشینه‌یی‌ دراز دارد. نشانه‌های‌ آن‌ را در نوشته‌ های‌ پیش‌ از یورش‌ عرب‌ ها نیز می‌ توان‌ یافت‌. از این‌ مراسم‌، اسكندربیگ‌ منشی‌ نیز داستان‌ های‌ شیوایی‌ از زمان‌ شاه‌ عباس‌ صفوی‌ نقل‌ می‌كند. این‌ مراسم‌ منحصر به‌ مرزهای‌ جغرافیایی‌ ایران‌ نبوده‌ بلكه‌ در سرزمین‌هایی‌ نیز كه‌ فرهنگ‌ ایرانی‌ در آنها نفوذ داشت‌، جشن‌ نوروز و مراسم‌ جانبی‌ آن‌ برگزار می‌شد.
برای‌ نمونه‌، در تمام‌ مدت‌ دولت‌ خلفای‌ فاطمی‌ مصر و پس‌ از آن‌، جشن‌ نوروز در آن‌ سرزمین‌ برگزار می‌ شد و علت‌ توجه‌ این‌ خلفا به‌ نوروز، كه‌ با عباسیان‌ مخالف‌ و رقیب‌ بودند، كاملا روشن‌ نیست‌. شاید انگیزه‌ كار همان‌ رقابت‌ بود. ناگفته‌ نماند كه‌ وزیر خلیفه‌ فاطمی‌، سیدنا موید شیرازی‌ بود كه‌ ترویج‌ فرهنگ‌ و آیین‌ های‌ ایرانی‌ را وجهه‌ همت‌ خود قرار داده‌ بود. خلفای‌ فاطمی‌ نیز كه‌ مصر را مركز خلافت‌ اسماعیلیه‌ قرار داده‌ بودند، از فرستادن‌ مبلغان‌ خود به‌ دیگر كشورها، از آن‌ جمله‌ ایران‌، كوتاهی‌ نمی‌ كردند. یكی‌ از برجستگان‌ آنان‌ در ایران‌، ناصرخسرو، شاعر و گردشگر معروف‌ بوده‌ است‌ .
موضوع‌ قابل‌ توجه‌ دیگر این‌ است‌ كه‌ در مصر، "قبطیان‌" نیز نوروز را برگزار می‌ كردند. اینان‌، فرزندان‌ مردم‌ مصر باستان‌ بودند كه‌ دین‌ اسلام‌ را نپذیرفته‌ بودند و خود شعبه‌یی‌ از مسیحیت‌ را تشكیل‌ می‌ دادند. علامه‌ محمد قزوینی‌ در شماره‌ دهم‌ سال‌ اول‌ مجله‌ «یادگار»، گفته‌ «مقریزی‌» را در جلد دوم‌ «خطط‌» زیر عنوان‌ «نوروز قبطیان‌» چنین‌ نقل‌ می‌ كند: «در جشن‌ نوروز، تمام‌ گروه‌ ها در مصر شركت‌ داشتند و این‌ شادمانی‌ منحصر به‌ قبطیان‌ نبود. حكومت‌ نیز در این‌ جشن‌ حضور فعالانه‌ داشت‌ و به‌ كارمندان‌ و خانواده‌ آنان‌ لباس‌ و پول‌ و انواع‌ میوه‌ ها، از خربزه‌، انار، موز، خرما، به‌ و عناب‌ پخش‌ می‌ كرد. این‌ جشن‌ چند روز طول‌ می‌ كشید.
در شب‌ نوروز، مردم‌ در همه‌ جا در گذرگاه‌ آتش‌ می‌ افروختند. در كوچه‌ ها و خیابان‌ ها به‌ یكدیگر آب‌ می‌ پاشیدند. انواع‌ بازیها، تفریحات‌ و عیش‌ و نوش‌ ها می‌ كردند. در كوچه‌ ها فیل‌ ها را گردش‌ می‌دادند. پیشه‌ وران‌ محل‌ كسب‌ و كار خود را تعطیل‌ می‌كردند و مغازه‌ ها و بازار ها را آذین‌ می‌بستند. آوازخوانان‌ در زیر قصر لولو، جایی‌ كه‌ خلیفه‌ ایشان‌ را می‌ دید، گرد می‌ آمدند و ساز می‌ نواختند و آواز می‌خواندند. این‌ مراسم‌ تا پیش‌ از تسلط‌ «امیر برقوق‌» در مصر معمول‌ بود. او اجرای‌ این‌ مراسم‌ را ممنوع‌ كرد و برای‌ مرتكبین‌ مجازات‌ های‌ خیلی‌ سخت‌ تعیین‌ كرد.....»
برمكیان‌، وزیران‌ خلفای‌ عباسی‌ در بغداد، كه‌ فرهنگ‌ و آیین‌ های‌ ایرانی‌ را در قلمرو حكومت‌ خلیفه‌ رواج‌ می‌دادند، حتی‌ خلیفه‌ را تشویق‌ می‌ كردند كه‌ در مراسم‌ نوروز، لباس‌ عربی‌ را كنار گذاشته‌ و لباس‌ ایرانی‌ بپوشد. ایزدی‌ها در آذربایجان‌ و علوی‌ ها در تركیه‌، در شب‌ و روز آدینه‌ آخر سال‌، به‌ یادبود درگذشتگان‌، به‌ گورستان‌ های‌ شهر می‌رفتند و از سه‌ روز مانده‌ به‌ پایان‌ سال‌، بر گورها خوردنی‌ می‌ نهادند، چنانكه‌ زرتشتیان‌ نیز در جشن‌ فروردگان‌ چنین‌ می‌ كنند. رومی‌ ها در عید «فرالیا» نیز چنین‌ رسم‌ هایی‌ داشتند. میان‌ مردم‌ پیشاور در پاكستان‌ رسم‌ است‌ كه‌ در نخستین‌ روز از روزهای‌ نوروز، پس‌ از برگزاری‌ مراسم‌ تحویل‌ سال‌، همگان‌ به‌ گردش‌ به‌ بیرون‌ شهر و سبزه‌ زارها و چمنزارها بروند و این‌ كار را "سبزه‌ لگد كردن‌" می‌ گویند و آن‌ را شگون‌ نیك‌ و سبب‌ استمرار شادی‌ و نیك‌ بختی‌ در سال‌ نو می‌ دانند.
● پیشواز نوروز
در بسیاری‌ از شهرهای‌ ایران‌، مردم‌ از یك‌ ماه‌ به‌ نوروز مانده‌، به‌ پیشواز نوروز می‌ روند. در تبریز و برخی‌ دیگر از شهرهای‌ ایران‌، چهار هفته‌ اسفند ماه‌ را به‌ نام‌ چهار عنصر (آخشیج) بنیادی‌ طبیعت‌، نامگذاری‌ كرده‌ اند و باورشان‌ این‌ است‌ كه‌ در این‌ هفته‌ ها ، دگرگونی‌ های‌ طبیعت‌، خود را نشان‌ می‌ دهند و فرا رسیدن‌ نوروز را نوید می‌ دهند. با آغاز هفته‌ باد، مردم‌ به‌ فرارویی‌ نوروز امیدوار شده‌ و به‌ فكر آماده‌ سازی‌ خود می‌افتند. هر خانواده‌یی‌، درخور توانایی‌ و دارایی‌ خود می‌كوشد خود را نونوار كند. گاهی‌ مردم‌ از دو ماه‌ به‌ نوروز مانده‌، برنامه‌ خرید و دوخت‌ پوشاك‌ نو را می‌ چینند تا به‌ شلوغی‌ شب‌ نوروز برنخورند.
هفته‌ دوم‌ اسفند ماه‌ را، هفته‌ خاك‌ نامیده‌ اند. در این‌ هفته‌، زمین‌ سفت‌ و یخزده‌ زمستان‌ نفس‌ می‌ كشد و خاك‌ باغچه‌ ها نرم‌ می‌ شود. هفته‌ سوم‌، هفته‌ آب‌ است‌. در این‌ هفته‌، برف‌ و یخ‌ زمستانی‌ به‌ سبب‌ گرمای‌ درونی‌ زمین‌، آغاز به‌ آب‌ شدن‌ می‌ كند و آب‌ باریكه‌هایی‌ در هر كوی‌ و برزن‌ راه‌ می‌افتند. هفته‌ چهارم‌ اسفند ماه‌، آخرین‌ هفته‌ سال‌ است‌ و به‌ آن‌ هفته‌ آتش‌ نام‌ نهاده‌ اند.
در این‌ هفته‌ هوا رو به‌ گرمی‌ گذاشته‌ و همه‌ جا، حال‌ و هوای‌ بهاری‌ دارد. در هفته‌ آتش‌ مردم‌ به‌ پیشواز بهار و نوروز می‌ روند، آتش‌ می‌ افروزند و چهارشنبه‌ سوری‌ را جشن‌ می‌گیرند. آتش‌ افروزی‌، آیینی‌ است‌ كه‌ در بسیاری‌ از كشورها هنوز هم‌ رواج‌ دارد. در برخی‌ از روستاهای‌ اتریش‌، مردم‌ از روی‌ آتش‌ می‌ پرند و این‌ را به‌ فال‌ نیك‌ می‌ گیرند. در برخی‌ از شهرها، حتی‌ در مزرعه‌ ها، برج‌ های‌ آتش‌ بپا می‌كنند. رسم‌ خانه‌ تكانی‌ و نوگردانی‌ هم‌، به‌ نام‌ «تمیزی‌ بهاره‌» در بسیاری‌ از كشورها معمول‌ و رایج‌ است‌. روز یا شب‌ پیش‌ از نوروز، كار گرمابه‌ ها «سكه‌» است‌. همه‌ می‌ كوشند حتی‌ اگر تمیز هم‌ باشند، حمام‌ نوروزی‌ بكنند. برخی‌ از مردم‌، بنا به‌ باور خود، در این‌ هنگام‌، غسل‌ نوروزی‌ می‌ كنند. غسل‌، تن‌ شویی‌ با آداب‌ ویژه‌یی‌ است‌ كه‌ در بسیاری‌ از ادیان‌ معمول‌ است‌. این‌ رویه‌ تن‌ شویی‌ نیز در ایران‌ پیشینه‌ كهن‌ دارد و ریشه‌ آن‌ را در آیین‌ میترایی‌ می‌توان‌ پیگیری‌ كرد.حافظ‌ می‌گوید:
شست‌ و شویی‌ كن‌ و آنگه‌ به‌ خرابات‌ درآی‌
تا نگردد ز تو این‌ دیر مغان‌ آلوده
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید