پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مکانیزم‌ پیچیده‌ شرکای‌ مخفی‌


مکانیزم‌ پیچیده‌ شرکای‌ مخفی‌
در روزگار سپری‌ شده‌ از ۱۲۹۹ شمسی‌ تا به‌ حال‌، اسفند از ماه‌های‌ پرحادثه‌ سال‌ بوده‌ است‌. به‌ شهادت‌ این‌ حوادث‌ كودتای‌ نظامی‌ سوم‌ اسفند ۱۲۹۹ به‌ فرماندهی‌ افسر ارشد قزاق‌، رضا میرپنج‌، توطئه‌ قتل‌ دكتر مصدق‌، نخست‌وزیر و رهبر نهضت‌ ملی‌ ایران‌ در ۹ اسفند ۱۳۳۱، اعدام‌ دسته‌جمعی‌ ۱۰ نفر از مبارزان‌ ضد رژیم‌ محمدرضا شاه‌ در ۱۱ اسفند ۱۳۵۰، درگذشت‌ شادروان‌ دكتر محمد مصدق‌ در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵، ترور رزم‌آرا نخست‌وزیر وقت‌ و رییس‌ سابق‌ ستاد ارتش‌ در اسفند ۱۳۲۹، تصویب‌ نهایی‌ قانون‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ ایران‌ و در آخر معرفی‌ مصدق‌ به‌ عنوان‌ مرد سال‌ در سال‌ ۱۹۵۱ میلادی‌ و انتشار عكس‌ وی‌ در مجله‌ تایم‌. ممكن‌ است‌ فهرست‌ این‌ حوادث‌ در اسفندماه‌ سنوات‌ مختلف‌، غیرمرتبط‌ با هم‌ به‌ نظر برسد اما آنچه‌ حایز اهمیت‌ است‌ تاثیر این‌ رویدادها در حیات‌ سیاسی‌ اجتماعی‌ ایران‌ است‌.
در میان‌ این‌ وقایع‌ ملی‌ شدن‌ نفت‌ كه‌ دستاورد عظیمی‌ برای‌ ملت‌ ایران‌ در آن‌ زمان‌ محسوب‌ می‌شد خودنمایی‌ می‌كند كه‌ البته‌ این‌ دستاورد پس‌ از كودتای‌ ۳۲ و براندازی‌ دولت‌ مصدق‌ توسط‌ طرفداران‌ رژیم‌ استبدادی‌ محمدرضاشاه‌ دچار انحرافاتی‌ شد. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یادآور خاطره‌ تلخ‌ كودتا علیه‌ دموكراسی‌ و دولت‌ ملی‌ دكتر مصدق‌ است‌. سرنگونی‌ دولت‌ مردمی‌ از طریق‌ دسیسه‌چینی‌ و دخالت‌ نامشروع‌ دولت‌های‌ بیگانه‌، همكاری‌ عوامل‌ مزدور داخلی‌ و حمایت‌ دربار و در نهایت‌ اعمال‌ قدرت‌ نظامی‌ نه‌ تنها به‌ غرور ملی‌ ایرانیان‌ لطمه‌ زد بلكه‌ سبب‌ انحراف‌ دستاوردهای‌ این‌ دولت‌ نیز شد.
در آن‌ زمان‌ نفت‌ كالای‌ حیاتی‌ و مورد نیاز انگلستان‌ بوده‌ است‌، به‌ گونه‌یی‌ كه‌ دغدغه‌ اصلی‌ وزارت‌ سوخت‌ و انرژی‌ دولت‌ بریتانیا را شكل‌ می‌داده‌ و از آنجا كه‌ مصدق‌ اراده‌ جدی‌ و قاطعی‌ در ملی‌ كردن‌ نفت‌ ایران‌ داشته‌ است‌، پس‌ از همان‌ ابتدا بر دولت‌ انگلستان‌ آشكار بود كه‌ نمی‌توانند با مصدق‌ به‌ تفاهم‌ برسند. پیامد ملی‌ كردن‌ نیز قطع‌ سلطه‌ انگلیس‌ بر یك‌ صنعت‌ بسیار مهم‌ و حیاتی‌ ایران‌ و تشویق‌ ملل‌ دیگر در به‌ دست‌گیری‌ و كنترل‌ منابع‌ نفتی‌ خود بوده‌ است‌. از سوی‌ دیگر منافع‌ كمپانی‌های‌ نفتی‌ امریكا و دولت‌ آنها با قانون‌ ملی‌ كردن‌ صنعت‌ نفت‌ مغایرت‌ داشته‌ است‌: دولت‌های‌ امریكا و انگلیس‌ علی‌رغم‌ اختلافات‌ اولیه‌، در سیر حوادث‌، متحد طبیعی‌ یكدیگر شدند و پروژه‌ حذف‌ مصدق‌ را به‌ طرق‌ سیاسی‌ و توسط‌ شاه‌ و مجلس‌ دنبال‌ كردند. اما قیام‌ ملت‌ ایران‌ در سی‌تیر ۱۳۳۱ این‌ نقشه‌ را عقیم‌ می‌كند. پس‌ از این‌ شكست‌ انگلیس‌ و امریكا روش‌های‌ دیگری‌ را برای‌ سركوب‌ نهضت‌ و دولت‌ ملی‌ آزمودند كه‌ نقطه‌ اوج‌ آن‌ در كودتای‌ ۲۵ و ۲۸ مرداد تجلی‌ یافت‌.
در این‌ دیدگاه‌ یكی‌ از علل‌ اصلی‌ كودتا، لطمه‌ خوردن‌ منافع‌ اقتصادی‌ دولت‌های‌ امپریالیستی‌ وكمپانی‌های‌ نفتی‌ به‌ واسطه‌ ملی‌ شدن‌ نفت‌ و تهدید منافع‌ منطقه‌یی‌ آنها و از دست‌ دادن‌ كنترل‌ خود بر منابع‌ نفتی‌ است‌. كمپانی‌ نفت‌ ایران‌ و انگلیس‌ از سال‌ ۱۹۱۴ تا ۱۹۵۰، بیش‌ از ۳۲۴ میلیون‌ تن‌ نفت‌ از ایران‌ خارج‌ كرد و حدود ۵ میلیارد دلار درآمد خالا به‌ دست‌ آورد اما فقط‌ ۸ درصد از این‌ مبلغ‌ را به‌ عنوان‌ حق‌ امتیاز به‌ ایران‌ پرداخت‌ كرد. در واقع‌ این‌ كمپانی‌، سرمایه‌گذاری‌ اولیه‌ خود را كه‌ بالغ‌ بر یكصد میلیون‌ دلا بود طی‌ ۲۵ سال‌ مستهلك‌ كرد و آنچه‌ از آن‌ پس‌ به‌ دست‌ آورد ۲۵ برابر سرمایه‌گذاری‌های‌ اولیه‌ آن‌ بود. بعد از ملی‌ شدن‌ نفت‌ دولت‌هایی‌ كه‌ با این‌ طرح‌ سود سرشارشان‌ از منابع‌ نفتی‌، كمتر یا قطع‌ شده‌ بود به‌ تلاش‌هایی‌ برای‌ احیای‌ دوباره‌ استثمار خود پرداختند.
در اوایل‌ دهه‌ ۱۹۶۰، طرح‌ جدیدی‌ تحت‌ عنوان‌ «طرح‌ مشاركت» مطرح‌ شد كه‌ در واقع‌ هدف‌ از آن‌، خنثی‌ كردن‌ خواست‌ ملی‌ كردن‌ صنایع‌ نفت‌ بود كه‌ متعاقب‌ ملی‌ شدن‌ نفت‌ ایران‌، سراسر منطقه‌ را فرا گرفته‌ بود. عراق‌ در سال‌ ۱۹۶۱ امتیازات‌ نفت‌ «عراق‌ پترولیوم‌ كمپانی‌» را در شمال‌ كشور ملغی‌ كرد. در همان‌ اوان‌ شركت‌های‌ ملی‌ نفت‌ لیبی‌، الجزایر، مصر و عراق‌ نیز در بغداد گردهم‌ آمدند تا سازمانی‌ را برای‌ مقابله‌ با زیاده‌طلبی‌های‌ كمپانی‌های‌ نفتی‌ غرب‌ تشكیل‌ دهند. طرح‌ مشاركت‌ به‌ وسیله‌ عربستان‌ سعودی‌ و ایران‌ مطرح‌ شد. این‌ طرح‌، قصد داشت‌ كه‌ امتیازات‌ و اعمال‌ قدرت‌ كمپانی‌های‌ نفتی‌ را تحت‌ پوشش‌ شركت‌های‌ ملی‌ نفت‌ كشورهای‌ خلیج‌ فارس‌ كه‌ با اجرای‌ این‌ طرح‌ ظاهرا شریك‌ كمپانی‌های‌ نفتی‌ می‌شدند، با مكانیزمی‌ پیچیده‌ مخفی‌ سازد. در عین‌ حال‌، هدف‌ دیگر كمپانی‌های‌ غربی‌ از طرح‌ مشاركت‌، این‌ بود كه‌ بخش‌ اعظم‌ بار سرمایه‌گذاری‌ را بدون‌ اینكه‌ كنترل‌ خود را بر تولید، توزیع‌ و بازار نفت‌ از دست‌ بدهند، بر دوش‌ كشورهای‌ تولیدكننده‌ بگذارند. قراردادی‌ كه‌ بر مبنای‌ طرح‌ مشاركت‌ با كنسرسیوم‌ نفت‌ ایران‌ منعقد شد به‌ امضای‌ شاه‌ رسید و از سال‌ ۱۳۵۲ به‌ اجرا درآمد.
این‌ قرارداد متضمن‌ تمامی‌ خواسته‌های‌ كنسرسیوم‌ نفت‌ بود و علی‌رغم‌ مالكیت‌ ایران‌ بر نفت‌ و تاسیسات‌ آن‌، كنترل‌ تاسیسات‌ و عملیات‌ استخراج‌، تصفیه‌ و بازار نفت‌ و گاز ایران‌، كماكان‌ در دست‌ كنسرسیوم‌ تثبیت‌ شد و ایران‌ ملزم‌ شد كه‌ به‌ میزان‌ نیاز شركت‌های‌ عضو كنسرسیوم‌ نفت‌ تولید كرده‌ و ظرفیت‌ تولید خود را تا ابتدای‌ سال‌ ۱۹۷۷ میلادی‌ به‌ حدود ۸ میلیون‌ بشكه‌ در روز برساند. رژیم‌ شاه‌، در اواخر دوران‌ حیات‌ خود به‌ منظور حفظ‌ این‌ موضع‌ مسلط‌ انحصارات‌ امپریالیستی‌ در منطقه‌، نقش‌ ژاندارمی‌ را ایفا می‌كرد و بخش‌ عمده‌یی‌ از درآمدهای‌ نفتی‌ كشور را به‌ جای‌ صرف‌ خدمت‌ به‌ مردم‌، هزینه‌ خرید تسلیحات‌ نظامی‌ و تجهیز و تقویت‌ نیروهای‌ مسلح‌ كشور كرد و به‌ جای‌ اینكه‌ از این‌ صنعت‌ ملی‌ در راه‌ توسعه‌ اقتصادی‌ كشور استفاده‌ كند، درآمد آن‌ را هزینه‌ تامین‌ منافع‌ شخصی‌ كرد.
روز ۸ اكتبر ۱۹۵۱، مصدق‌ به‌ همراه‌ هیات‌ ۱۵ نفری‌ ایران‌، از جمله‌ سه‌ وزیر كابینه‌ و چند سناتور و نماینده‌ مجلس‌، برای‌ شركت‌ در مذاكرات‌ شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ متحد وارد نیویورك‌ شدند. دكتر مصدق‌، هنگام‌ ورود به‌ فرودگاه‌ نیویورك‌، در حالی‌ كه‌ جمع‌ كثیری‌ از نمایندگان‌ رسانه‌های‌ عمومی‌ او را محاصره‌ كرده‌ بودند، خطاب‌ به‌ آنان‌ درباره‌ استثمار انگلیسی‌های‌ استعمارگر در ایران‌ صحبت‌ كرد و به‌ یاد امریكایی‌ها آورد روزهایی‌ را كه‌ خود آنان‌ برای‌ كسب‌ استقلال‌ كشورشان‌، كه‌ یك‌ مستعمره‌ انگلیسی‌ به‌ شمار می‌رفت‌، جنگیده‌ بودند.
مصدق‌ آنگاه‌ با اشاره‌ به‌ تاریخ‌ ایران‌ برای‌ شورای‌ امنیت‌ توضیح‌ داد كه‌ كودتای‌ نظامی‌ سال‌ ۱۹۲۱ در ایران‌، كه‌ رضاشاه‌ را به‌ قدرت‌ رساند با موافقت‌ انگلیس‌ و برای‌ استقرار یك‌ رژیم‌ دیكتاتوری‌ در ایران‌ صورت‌ گرفت‌. هدف‌ این‌ كودتا از میان‌ بردن‌ آزادی‌های‌ دموكراتیك‌ و انعقاد قرارداد ۱۹۳۳ نفت‌ بود. گرچه‌ از لحاظ‌ تجارتی‌ این‌ مقایسه‌ مبالغه‌آمیز است‌ ولی‌ در واقع‌ (AIOC) همان‌ مدل‌ جدیدتر كمپانی‌ هند شرقی‌ است‌ كه‌ شبه‌قاره‌ هند را برای‌ قرن‌ها زیر مهمیز خود كشید. (AIOC) در انتخابات‌ مجلس‌ ایران‌ و تركیب‌ كابینه‌های‌ ما دست‌ داشت‌... و برای‌ تامین‌ حداكثر بهره‌برداری‌ خود از منابع‌ ایران‌، توسعه‌ فساد مالی‌ را تشویق‌ می‌كرد و به‌ این‌ ترتیب‌ موجب‌ نقض‌ حاكمیت‌ ایران‌ شد و به‌ این‌ دلایل‌ بود كه‌ ایران‌ تصمیم‌ گرفت‌ با ملی‌ كردن‌ صنایع‌ نفت‌ خویش‌ به‌ دوران‌ حكومت‌ غاصبانه‌ شركت‌ نفت‌ انگلیس‌ و ایران‌ پایان‌ دهد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید