پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

عامل‌ بیماری‌ - درمانگر بیماران‌


عامل‌ بیماری‌ - درمانگر بیماران‌
عصر حاضر، عصر پول‌ و قدرت‌، تكنولوژی‌های‌ مدرن‌ و اعجاز پزشكی‌، عصر بیماریهای‌ مزمن‌ مانند اضطراب‌ و نا امیدی‌ است‌. امروزه‌ مشاهده‌ افرادی‌ كه‌ تقریبا تمامی‌ سطوح‌ فكری‌ و جسمی‌ خود را مسدود شده‌ یافته‌ و در عصر تكنولوژی‌ و اطلاعات‌، خود تبدیل‌ به‌ اطلاعات‌ و تكنولوژی‌ متحرك‌ و دچار زندگی‌های‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ هستند، امر غریبی‌ نیست‌. استرس‌، نا امیدی‌، هیجانات‌ كاذب‌ و از هم‌ گسیختگی‌های‌ اجتماعی‌، خانوادگی‌ و حتی‌ روحی‌ و جسمی‌ جزء لاینفك‌ جوامع‌ جهان‌ شده‌ است‌. در چند سال‌ اخیر، یعنی‌ درست‌ دورانی‌ كه‌ انسان‌ از دست‌ خود كلافه‌ و انسانیت‌ از او گریزان‌ شده‌ است‌، نگاه‌ به‌ درون‌ انسان‌ نقطه‌ امیدی‌ به‌ بازیافت‌ اصل‌ و ریشه‌ انسان‌ است‌. در این‌ میان‌ هومیوپاتی‌ كه‌ خود درمان‌ روح‌ است‌ و هدف‌ خود را درمان‌ وجوه‌ درونی‌ و روح‌ بلند مرتبه‌ انسانی‌ می‌داند، اصولا به‌ سوی‌ كلیت‌ وجودی‌ بشر و نیروی‌ حیاتی‌ او، جایگاه‌ خاص‌ خود را پیدا می‌كند. توجه‌ به‌ اصول‌ فلسفی‌ هومیوپاتی‌، كه‌ از عصر صنعت‌ سر برآورده‌ و به‌ اعماق‌ فلسفه‌ تاریخی‌ شرق‌ رسیده‌، آشتی‌ دهنده‌ علوم‌ فلسفه‌ و پزشكی‌ است‌.
هومیوپاتی‌ یكی‌ از مهمترین‌ و پرطرفدارترین‌ مكمل‌های‌ پزشكی‌ در سراسر جهان‌، بخصوص‌ اروپاست‌.بخش‌ بسیار مهمی‌ از اهمیت‌ هومیوپاتی‌، اثر بخشی‌ آن‌ در سطوح‌ هوشیاری‌ خودآگاه‌ و ناخودآگاه‌ افراد است‌ كه‌ این‌ خود نكته‌ فراموش‌ شده‌ علم‌ پزشكی‌ نوین‌ و صنعتی‌ شده‌ امروزی‌ است‌. هومیوپاتی‌ با اصل‌ اجازه‌ دهید مشابه‌ را با مشابه‌ خودش‌ درمان‌ كنیم‌ درمانی‌ متفاوت‌ را نسبت‌ به‌ سلامتی‌ و بیماریها ارایه‌ می‌دهد و آن‌ تلاش‌ برای‌ درمان‌ كل‌ وجود شخص با حمایت‌ از اكولوژی‌ طبیعی‌ و درونی‌ و تحریك‌ كفایت‌ سیستم‌ ایمنی‌ اوست‌.
برای‌ بررسی‌ كامل‌ و همه‌ جانبه‌ هومیوپاتی‌ با دكتر سید علی‌ حسینی‌ تهرانی‌ متخصص آناتومی‌ و هومیوپاتی‌ و عضو هیات‌ علمی‌ واحد پزشكی‌ دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌ تهران‌، گفت‌وگویی‌ انجام‌ داده‌ایم‌.
● هومیوپاتی‌ چیست‌؟
هومیوپاتی‌ یك‌ روش‌ درمانی‌ است‌ كه‌ حدود ۲۲۰ سال‌ پیش‌ توسط‌ پزشكی‌ آلمانی‌ به‌ نام‌ ساموئل‌ هانومن‌، بنیانگذاری‌ شد. البته‌ این‌ روش‌ به‌ صورت‌ غیر كلاسیك‌ و ضمنی‌ در رفتار همه‌ وجود داشته‌ و افراد تا حدودی‌ با آن‌ آشنایی‌ داشتند، ولی‌ اینكه‌ به‌ صورت‌ كلاسیك‌ در آید، توسط‌ هانومن‌ انجام‌ شده‌ است‌. واژه‌ هومیوپاتی‌ از دو واژه‌ هومیو (homeo) به‌ معنای‌ مشابه‌ و پاتوز (pathos) به‌ معنای‌ بیماری‌ تشكیل‌ شده‌ است‌. كه‌ جمع‌ این‌ دو واژه‌ به‌ معنای‌ مشابه‌ بیماری‌ است‌. حال‌ مشابه‌ بیماری‌ به‌ چه‌ معناست؟ مثال‌ ساده‌یی‌ كه‌ می‌توانیم‌ برای‌ تفهیم‌ این‌ مطلب‌ ذكر كنیم‌ این‌ است‌ كه‌ طبق‌ اولین‌ قانون‌ هومیوپاتی‌، هر ماده‌یی‌ كه‌ باعث‌ ایجاد علایم‌ بیماری‌ (یك‌ عارضه) در یك‌ فرد سالم‌ شود، همان‌ ماده‌ می‌تواند باعث‌ از بین‌ رفتن‌ (همان‌ عارضه‌) علایم‌ بیماری‌ در یك‌ فرد بیمار شود. مثال‌ خیلی‌ ساده‌، استفاده‌ از پیاز است‌.شما وقتی‌ در حال‌ خرد كردن‌ پیاز هستید، مخاط‌ چشم‌ و بینی‌ تان‌ دچار ترشح‌ و آبریزش‌ می‌ شود، حال‌ اگر ما برای‌ كسی‌ كه‌ دچار آبریزش‌ از مخاط‌ چشم‌ و بینی‌ است‌، پیاز تجویز كنیم‌، مشكل‌ او فورا و بطور كامل‌ رفع‌ می‌شود. پس‌ همان‌ عاملی‌ كه‌ باعث‌ ایجاد اثر آبریزش‌ از مخاط‌ چشم‌ و بینی‌ شود، همان‌ عامل‌ می‌تواند باعث‌ بهبودی‌ در فردی‌ شود كه‌ دچار همان‌ عارضه‌ است‌.
مثال‌ ملموس‌ تر، سوختگی‌ ساده‌ است‌. شما اگر دستتان‌ دچار سوختگی‌ شود، سریع‌ آن‌ را زیر آب‌ سرد می‌گیرید،در صورتی‌ كه‌ اگر محل‌ سوختگی‌ را زیر آب‌ گرم‌ یا داغ‌ بگیرید، سوختگی‌ بهتر شده‌ و حتی‌ دچار تاول‌ هم‌ نمی‌ شود. یعنی‌ همان‌ عاملی‌ كه‌ باعث‌ مشكل‌ برای‌ شما شده‌، باعث‌ بهبودی‌ شما نیز می‌شود. این‌ یعنی‌ همان‌ درمان‌ مشابه‌ از طریق‌ مشابه‌. ما در حالتهای‌ رفتاری‌ نیز همین‌ مساله‌ را داریم‌. مثلا فرض‌ كنید، فردی‌ كه‌ بسیار عصبانی‌ می‌شود، اگر با كسی‌ كه‌ از خودش‌ عصبانی‌ تر است‌، همنشین‌ شود، كمی‌ آرام‌ می‌شود. یا آدم‌ ترسو با ترسوتر از خودش‌ ارتباط‌ برقرار كند، احساس‌ شجاعت‌ می‌كند. فرد دروغگو با دروغگوتر از خودش‌ همنشین‌ شود، كمتر دروغ‌ می‌گوید. در بیشتر اوقات‌ ما در رفتارمان‌ از همین‌ قانون‌ هومیوپاتی‌ (درمان‌ مشابه‌ از طریق‌ مشابه) استفاده‌ می‌كنیم‌ بدون‌ اینكه‌ بدانیم‌، منشا آن‌ از هومیوپاتی‌ است‌.
● فلسفه‌ هومیوپاتی‌ چیست‌؟
فلسفه‌ هومیوپاتی‌ بر این‌ اساس‌ بنا شده‌ است‌ كه‌ همه‌ موجودات‌ اعم‌ از زنده‌ و غیر زنده‌، یك‌ تصویر ظاهری‌ دارند و یك‌ تصویر باطنی‌. تصویر ظاهری‌ همان‌ خصوصیاتی‌ است‌ كه‌ ما در همه‌ موجودات‌ می‌بینیم‌. ولی‌ تمام‌ موجودات‌ یك‌ تصویر باطنی‌ نیز دارند. با استفاده‌ از این‌ تصویر باطنی‌ ما می‌ توانیم‌ به‌ درمان‌ بپردازیم‌. پس‌ هر كدام‌ از ما جدا از خصوصیات‌ ظاهری‌، خصوصیات‌ باطنی‌ هم‌ داریم‌. جانوران‌ و گیاهان‌ هم‌ صاحب‌ هر دو این‌ خصوصیات‌ هستند و در رفتارهایشان‌ این‌ را نشان‌ می‌دهند. این‌ رفتارها باعث‌ می‌شود، نوع‌ واكنشها به‌ مواد مختلف‌ متفاوت‌ باشد، كه‌ این‌ نشان‌ دهنده‌ تفاوت‌ در رفتار باطنی‌ موجودات‌ مختلف‌ است‌. هومیوپاتی‌ با استفاده‌ از این‌ خصوصیات‌ باطنی‌ و انطباق‌ آن‌ با خصوصیات‌ بیمار، به‌ درمان‌ می‌پردازد، كه‌ این‌ موضوع‌ به‌ نحوه‌ داروسازی‌ در هومیوپاتی‌ بر می‌گردد.
● هومیوپات‌ كیست؟ و شرایط‌ هومیوپات‌ بودن‌ چیست؟
هومیوپات‌ كسی‌ است‌ كه‌ دوره‌ های‌ تحصیلی‌ هومیوپاتی‌ را گذرانده‌ است‌. هومیوپات‌ شدن‌ در كشورهای‌ مختلف‌ شرایط‌ مختلفی‌ دارد. در كشورهایی‌ مثل‌ هندوستان‌ می‌توان‌ این‌ دوره‌ها را حتی‌ بعد از دیپلم‌ گذراند، كه‌ دوره‌ هایی‌ ۴ تا ۵ ساله‌ است‌. این‌ دوره‌ها می‌توان‌ بعد از دوره‌های‌ كارشناسی‌ و دكترا گذراند. بر حسب‌ اینكه‌ قوانین‌ هر كشوری‌ اجازه‌ چه‌ نوع‌ درمان‌ را به‌ افراد بدهد.در ایران‌ آموزش‌ هومیوپاتی‌ رسمی‌ نیست‌. در سال‌ ۱۳۷۴ درمان‌ هومیوپاتی‌ در وزارت‌ بهداشت‌، به‌ عنوان‌ درمان‌ رسمی‌ شناخته‌ شده‌ است‌. در سال‌ ۱۳۸۰ داروهای‌ هومیوپاتی‌ تصویب‌ شد ولی‌ هنوز موضوع‌ آموزش‌ آن‌ نه‌ آیین‌ نامه‌یی‌ دارد و نه‌ مصوب‌ شده‌ است‌.
فعلا كسانی‌ كه‌ می‌خواهند در ایران‌ كار هومیوپاتی‌ انجام‌ دهند، باید پزشكانی‌ باشند كه‌ دوره‌ های‌ معتبر را در خارج‌ از كشور گذرانده‌اند. در حال‌ حاضر در ایران‌ كلاس‌های‌ مختلف‌ و دوره‌های‌ مختلفی‌ برگزار می‌كنیم‌ ولی‌ هیچ‌ كدام‌ جنبه‌ رسمی‌ ندارد و به‌ صورت‌ سلسله‌ مباحث‌ و سخنرانی‌های‌ سالانه‌ است‌. نكته‌ مهم‌ این‌ است‌ كه‌ كسب‌ مدرك‌ هومیوپاتی‌ ممكن‌ است‌ با طی‌ دوره‌ یكساله‌ نیز میسر باشد اما هومیوپات‌ خوبی‌ شدن‌ با یك‌ سال‌ و دو سال‌ فعالیت‌ امكان‌ پذیر نیست‌. مثلا در ایران‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ یكساله‌ كه‌ برگزار می‌كنیم‌، جدای‌ از خصوصیات‌ پزشك‌ هومیوپاتی‌، بخشی‌ از آموزش‌ را به‌ تاریخ‌ علم‌ وفلسفه‌، تاریخ‌ فرهنگ‌ و ادبیات‌ ایران‌ اختصاص‌ می‌دهیم‌. كسی‌ كه‌ می‌ خواهد برای‌ ایرانی‌ كار درمانی‌ انجام‌ دهد باید این‌ اطلاعات‌ را داشته‌ باشد. جامعه‌ ما یك‌ جامعه‌ مذهبی‌ است‌، اگر یك‌ هومیوپات‌ اطلاعات‌ خوبی‌ در این‌ زمینه‌ داشته‌ باشد، با استناد به‌ جا می‌تواند كلی‌ كار درمانی‌ انجام‌ دهد. اطلاعات‌ جامعه‌ شناسی‌ یك‌ هومیوپات‌ نیز باید جامع‌ باشد. او حتی‌ باید در مورد جغرافیا و مكان‌ زندگی‌ افراد كه‌ بر نوع‌ درآمد و نوع‌ خلق‌ و خو و شیوه‌ زندگی‌ آنها تاثیر می‌گذارد، اطلاعات‌ داشته‌ باشد. در هومیوپاتی‌ ما به‌ این‌ جمله‌ ماركس‌ بسیار معتقدیم‌ كه‌ می‌گوید: بگو چطور پول‌ در می‌آوری‌، تا بگویم‌ چگونه‌ فكر می‌كنی‌ یا بگو چه‌ خوردی‌ تا بگویم‌ چگونه‌ فكر می‌كنی‌؟● هومیوپاتی‌ نوعی‌ طب‌ كل‌ نگر است‌، مفهوم‌ كل‌ نگر به‌ چه‌ معناست؟
در هومیوپاتی‌ به‌ عنوان‌ یك‌ پزشكی‌ كل‌ نگر هر انسانی‌ دارای‌ سه‌ سطح‌ است‌. ۱ سطح‌ جسمی‌ ۲ سطح‌ احساسی‌ ۳ سطح‌ روح‌ و ذهن‌. این‌ سطوح‌ در یك‌ كنش‌ كاملا متقابل‌ بوده‌ و در عین‌ حالی‌ كه‌ با هم‌ عجین‌ هستند، هر كدام‌ ویژگی‌های‌ خاص‌ خود را دارند. البته‌ اگر بخواهیم‌ اولویتی‌ بین‌ این‌ سه‌ سطح‌ قایل‌ شویم‌، سطح‌ روح‌ و ذهن‌ اهمیت‌ خیلی‌ بیشتری‌ دارد، بعد سطح‌ احساسی‌ و سپس‌ سطح‌ جسمی‌ دارای‌ اهمیت‌ هستند. هومیوپاتها بیشتر معتقدند كه‌ باید از عمق‌ به‌ سطح‌ حركت‌ كرد. (سطح‌ ذهنی‌ از همه‌ عمیق‌ تر است‌، بعد احساس‌ و بعد جسم‌).
خیلی‌ از عارضه‌ هایی‌ كه‌ شما در جسم‌ مشاهده‌ می‌كنید، اینها منشا روانی‌ و احساسی‌ دارد كه‌ در جسم‌ بروز می‌كند. چون‌ هومیوپاتی‌ نوعی‌ سیستم‌ كل‌ نگر است‌ ما به‌ خیلی‌ از چیزها توجه‌ می‌كنیم‌. در درمان‌ بیماران‌ دارو بخشی‌ از كار ما هومیوپاتها است‌. هومیوپات‌ به‌ علت‌ كل‌ نگر بودن‌ باید با اطلاعات‌ درستی‌ كه‌ از جنبه‌های‌ مختلف‌ زندگی‌ و كار بیمار خود دارد، می‌تواند دخالت‌ درستی‌ كرده‌ و اصلاحات‌ به‌جایی‌ نیز انجام‌ دهد. بنابراین‌ كسی‌ كه‌ می‌خواهد هومیوپاتی‌ كار كند باید اطلاعات‌ جامعی‌ در همه‌ زمینه‌ها داشته‌ باشد. اطلاعات‌ اجتماعی‌ خوب‌ داشته‌ باشد. ادبیات‌ خوبی‌ داشته‌ باشد، تاریخ‌ و جغرافیا را خوب‌ بشناسد، مسائل‌ دینی‌ و مذهبی‌ را خوب‌ بلد باشد، از هنر و فلسفه‌ و عرفان‌ نیز اطلاع‌ داشته‌ باشد. هومیوپات‌ چون‌ می‌ خواهد به‌ عنوان‌ یك‌ كل‌ نگر فعالیت‌ كند، صرف‌ پزشك‌ بودن‌ كافی‌ نیست‌. چون‌ نوع‌ برخورد یك‌ هومیوپات‌، نوع‌ برخورد حكیمانه‌ است‌ و بیمارها از همه‌ سن‌ و همه‌ صنف‌ و همه‌ وضعیت‌ هستند. پس‌ كسی‌ كه‌ می‌خواهد در مورد آنها قضاوت‌ كند باید اطلاعات‌ خیلی‌ جامعی‌ داشته‌ باشد.
● تفاوت‌ درمان‌ در هومیوپاتی‌ با پزشكی‌ كلاسیك‌ در چیست؟
بنیانگذار طب‌ هومیوپاتی‌ تقریبا ۲۲۰ سال‌ قبل‌ به‌ موضوعی‌ اشاره‌ می‌كند كه‌ آهسته‌ آهسته‌ در پزشكی‌ رایج‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ می‌شود و آن‌ نحوه‌ زندگی‌ و نحوه‌ كار است‌. چون‌ ما بسیاری‌ از بیماریها و مشكلاتمان‌ ناشی‌ از اشتباه‌ در نوع‌ زندگی‌ و كار است‌. این‌ موارد، تاثیرات‌ بسیار زیادی‌ می‌ گذارد و آن‌ تاثیرات‌ باعث‌ به‌وجود آمدن‌ بیماریها می‌شود. اگر بتوان‌ در این‌ امر دخالت‌ كرده‌ و این‌ اشتباهات‌ را اصلاح‌ كرد، بسیاری‌ از مشكلات‌ و بیماریها رفع‌ می‌شود.سابق‌ بر این‌ طبیب‌ بر بالین‌ بیمار می‌رفت‌ و چون‌ وارد خانه‌ بیمار می‌شد، خیلی‌ از چیزها را می‌دید. خیلی‌ از كم‌ و كاستی‌ها را حس‌ می‌كرد همان‌ جا دست‌ به‌ اصلاح‌ می‌زد. بنابراین‌ چون‌ اصلاح‌ انجام‌ می‌گرفت‌، اثر كار طبیب‌ نیز خیلی‌ بیشتر بود. اما در حال‌ حاضر مگر هر پزشكی‌ چقدر برای‌ بیمار خود وقت‌ می‌گذارد یا او را می‌شناسد. صرفا همه‌ بر اساس‌ یكسری‌ علایم‌ پاراكلینیك‌ دست‌ به‌ تشخیص و درمان‌ می‌زنند.
در صورتی‌ كه‌ هومیوپاتی‌ در زندگی‌ بیمار دخالت‌ می‌كند، باید از همه‌ چیز بداند. (تاریخچه‌ زندگی‌ بیمار، نحوه‌ درآمد او، حتی‌ شهری‌ كه‌ بیمار در آن‌ زندگی‌ می‌كند، نوع‌ شغل‌ بیمار، نوع‌ روابط‌ او، موقعیت‌ بیمار در خانواده‌، موقعیت‌ او در اجتماع‌) همه‌ این‌ شناختها بسیار مهم‌ بوده‌ و بسیار تاثیرگذار هستند. ما در هومیوپاتی‌ خیلی‌ وقتها درمان‌ بدون‌ دارو انجام‌ می‌دهیم‌. با یك‌ اصلاح‌ در رفتار، ناهنجاری‌ رفع‌ می‌شود. به‌ عنوان‌ مثال‌ در كودكان‌ خیلی‌ ناهنجاری‌ وجود دارد (مثل‌ شب‌ ادراری‌، ترس‌ و ...) و این‌ بخاطر تغییر در شیوه‌ زندگی‌ ما است‌. تغییر از شیوه‌ سنتی‌ به‌ شیوه‌ مدرن‌.
عامل‌ دیگر ایجاد چنین‌ ناهنجاری‌ هایی‌، رفتار خود مادران‌ است‌. چون‌ می‌خواهند بچه‌ را خوب‌ تربیت‌ كنند، بیش‌ از حد برای‌ او باید و نباید قایلند، بیش‌ از حد به‌ او امر و نهی‌ می‌كنند، به‌ او زیاده‌ از حد توجه‌ می‌كنند. و اینها همه‌ باعث‌ ایجاد مشكلاتی‌ در كودك‌ می‌شود. پس‌ گاهی‌ اوقات‌ هومیوپات‌ با دخالت‌ در نحوه‌ زندگی‌ بیمار و اصلاح‌ رفتار اشتباه‌، به‌ درمان‌ او می‌ پردازد. ما هومیوپاتها معتقدیم‌ برای‌ اینكه‌ درمان‌ صورت‌ بگیرد ابتدا باید یك‌ بستر درمان‌ فراهم‌ شود و سپس‌ بر مبنای‌ این‌ بستر و روی‌ آن‌أ دارو بتواند طی‌ مسیر كند. اگر این‌ بستر فراهم‌ نشود، درمان‌ خیلی‌ موثر نخواهد بود. برای‌ تهیه‌ این‌ بستر توصیه‌ هایی‌ لازم‌ است‌. از جمله‌ تغذیه‌ مناسب‌، ورزش‌ و نحوه‌ كار و زندگی‌ است‌. اگربیمار با اصلاح‌ موارد اشتباه‌ در مواردی‌ كه‌ ذكر شد، بستر درمان‌ را فراهم‌ كرد، درمان‌ و دارو موثر خواهد بود. اگر بیمار در درمان‌ خودش‌ شركت‌ نكرده‌ و منفعل‌ بنشیند، تا دارو برای‌ او كاری‌ انجام‌ دهد. دارو آنقدرها هم‌ تاثیر نخواهد داشت‌. در هومیوپاتی‌ مشاركت‌ بیمار در روند درمان‌ بسیار مهم‌ و جدی‌ است‌. چون‌ اوست‌ كه‌ با اصلاح‌ روند زندگی‌ خود بستر مناسب‌ را برای‌ درمان‌ ایجاد می‌كند. بنابراین‌ در هومیوپاتی‌ رابطه‌ خاصی‌ بین‌ پزشك‌ و بیمار به‌وجود می‌آید و هر دو آنها با هم‌ مسیری‌ را طی‌ می‌كنند تا به‌ هدف‌ كه‌ سلامتی‌ است‌ برسند.
یك‌ اشكال‌ بزرگ‌ در پزشكی‌ رایج‌ این‌ است‌ كه‌ این‌ نوع‌ پزشكی‌ اساسا بیماری‌ نگر است‌. یك‌ ایراد بزرگ‌ آن‌، این‌ است‌ كه‌ اصلا سلامتی‌ نگر نیست‌. در تمام‌ دروس‌ پزشكی‌ یا اصلا مبنای‌ پزشكی‌ نگاهی‌ بیندازیم‌، همه‌ در جهت‌ شناخت‌ بیماری‌ها هستند. كتابهای‌ پاتولوژی‌ مفصلی‌ داریم‌. اما شما یك‌ صفحه‌ راجع‌ به‌ سلامتی‌ نمی‌ بینید. یعنی‌ هیچ‌ جا در مورد سلامتی‌ نمی‌ خوانید.
تنها تعریفی‌ كه‌ ما از سلامتی‌ داریم‌ یك‌ تعریف‌ دو خطی‌ است‌ كه‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ آن‌ را اعلام‌ كرده‌ است‌. وقتی‌ پزشكی‌ قرار است‌ بیماری‌ را درمان‌ كرده‌ و او را به‌ سمت‌ سلامتی‌ سوق‌ دهد، وقتی‌ خود سلامتی‌ را نمی‌ شناسد، بیمار را چگونه‌ می‌خواهد هدایت‌ كند. پس‌ اگر نگرش‌ به‌ سمت‌ سلامتی‌ باشد و ما سلامتی‌ را بشناسیم‌، می‌توانیم‌ تشخیص دهیم‌، از سلامتی‌ كامل‌ چقدر فاصله‌ داشته‌ و به‌ بیماری‌ چقدر نزدیك‌ هستیم‌. چون‌ این‌ موارد تعریف‌ نشده‌، پس‌ این‌ نقص بزرگی‌ است‌ كه‌ همه‌ چیز را در بیماری‌ ببینیم‌. پس‌ اگر فردی‌ بیمار نبود، سالم‌ است‌! در صورتی‌ كه‌ صرف‌ داشتن‌ علایم‌ كلینیكی‌ و پاراكلینیكی‌ معنای‌ بیماری‌ یا عدم‌ بیماری‌ نمی‌ دهد. چون‌ همیشه‌ مطالعه‌ بر روی‌ افراد بیمار است‌ پس‌ مقایسه‌یی‌ نیز بین‌ فرد سالم‌ و بیمار صورت‌ نمی‌ گیرد. مثال‌ بسیار خوب‌، وجود كانونهای‌ دمییلینه‌ در مغز نخاع‌ افرادی‌ است‌ كه‌ بیماری‌ ام‌ اس‌ دارند. طبق‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌ ۸۳ درصد افراد سالم‌ بدون‌ اینكه‌ عوارض‌ بیماری‌ ام‌ اس‌ را داشته‌ باشند، این‌ كانونهای‌ دمییلینه‌ را دارند. این‌ یكی‌ از نقص‌های‌ بزرگ‌ سیستم‌های‌ بیماری‌ نگر است‌ كه‌ از بیمار غافل‌ شده‌ و تمام‌ توجه‌ به‌ بیماری‌ معطوف‌ می‌شود. در صورتی‌ كه‌ هومیوپاتی‌، بیمار نگر است‌ نه‌ بیماری‌ نگر.
● كمی‌ از قوانین‌ هومیوپاتی‌ برایمان‌ بگویید؟
از جمله‌ قوانینی‌ كه‌ در هومیوپاتی‌ وجود دارد، قوانین‌ سه‌ گانه‌ هرینگ‌ است‌. طبق‌ این‌ قانون‌ ۱ درمان‌ از بالا به‌ پایین‌ صورت‌ می‌گیرد (مثلا اگر نوعی‌ جوش‌ و مشكل‌ پوستی‌ هم‌ در پوست‌ سر وجود دارد و هم‌ پوست‌ دست‌ و پا، ابتدا باید جوش‌ موجود در سر بهبود یابد).۲ درمان‌ از عمق‌ به‌ سطح‌ صورت‌ می‌گیرد (یعنی‌ در درمان‌ اول‌ باید مشكلات‌ روحی‌ و روانی‌ بهبود یابد، بعد از آن‌ مشكلات‌ احساسی‌ و سپس‌ مشكلات‌ جسمی‌. یا اینكه‌ اگر مشكلی‌ در معده‌ و پوست‌ وجود دارد، انتظار می‌رود ابتدا مشكل‌ معده‌ رفع‌ شده‌ و سپس‌ مشكل‌ پوست‌ حل‌ شود) و ۳ بهبود عوارض‌ عكس‌ بروز آنها است‌. (قانون‌ سوم‌ قانون‌ بسیار مهمی‌ است) (یعنی‌ اگر ما یك‌ عارضه‌ داریم‌ كه‌ ۳ سال‌ پیش‌ ایجاد شده‌ و یك‌ عارضه‌ داریم‌ كه‌ یك‌ سال‌ پیش‌ ایجاد شده‌، انتظار داریم‌ كه‌ ابتدا عارضه‌ ۱ ساله‌ و سپس‌ عارضه‌ ۳ ساله‌ بهبود یابد. مثل‌ نوار ویدیو كه‌ به‌ عقب‌ برگردانده‌ می‌شود.) پس‌ اگر درمانی‌ مطابق‌ این‌ قوانین‌ پیش‌ رود از نظر ما هومیوپاتها این‌ درمان‌ درست‌ انجام‌ گرفته‌، در غیر این‌ صورت‌ درمان‌ اشتباه‌ انجام‌ شده‌ است‌. فرض‌ كنید بیماری‌ مشكل‌ سردرد دارد، ما به‌ درمان‌ او بپردازیم‌ و بیمار مراجعه‌ كرده‌ و بگوید من‌ سردردم‌ خوب‌ شد ولی‌ دچار افسردگی‌ شدم‌. اینجا معلوم‌ می‌شود كه‌ ما راه‌ را اشتباه‌ رفته‌ و باید درمان‌ را تغییر دهیم‌. چون‌ هدف‌ اساسی‌ در درمان‌ بیماران‌ ایجاد نشاط‌، شادابی‌ و سرخوشی‌ (well being) است‌ كه‌ در تعریف‌ بهداشت‌ جهانی‌ آمده‌ است‌. پس‌ وقتی‌ بیمار تحت‌ درمان‌ قرار می‌گیرد باید نشاط‌ و سرخوشی‌ در او بیشتر شود. ممكن‌ است‌ بیماری‌ با سردرد به‌ شما مراجعه‌ كند بعد از ۱ ماه‌ درمان‌ دوباره‌ به‌ شما مراجعه‌ كرده‌ وبگوید سردردم‌ خوب‌ نشد، ولی‌ احساس‌ بهتری‌ دارم‌. خیلی‌ بانشاط‌ ترم‌. این‌ نشان‌ دهنده‌ درست‌ بودن‌ درمان‌ است‌، چون‌ به‌ مرور آن‌ نشاط‌ باعث‌ می‌ شود كه‌ سردرد نیز بطور كامل‌ بهبود یابد.
● داروهای‌ هومیوپاتی‌ چه‌ نوع‌ داروهایی‌ هستند و چگونه‌ تهیه‌ می‌شوند؟
تمام‌ داروهایی‌ كه‌ در هومیوپاتی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرند، منشا طبیعی‌ دارند. تا به‌ حال‌ حدود ۴۰۰۰ نوع‌ دارو تهیه‌ شده‌ است‌. ۸۰ درصد این‌ داروها منشا گیاهی‌ دارند و۲۰ درصد باقیمانده‌ منشا تركیبات‌ شیمیایی‌ طبیعی‌ دارند.(كانیها، انواع‌ نمكها و ...) بخشی‌ از داروها از فرآورده‌های‌ جانوری‌ (ترشحات‌ سالم‌ و ناسالم‌) و تعداد كمی‌ هم‌ از مواد خاص‌ دیگر تهیه‌ می‌ شود، مثلا نور خورشید، انواع‌ پرتوها و ... كه‌ این‌ پرتوها نیز در طیف‌ داروها قرار می‌گیرند.
● حال‌ این‌ دارو چگونه‌ تهیه‌ می‌شود؟
فرض‌ كنید ما گیاهی‌ داریم‌ كه‌ از نوع‌ و خصوصیات‌ آن‌ هیچ‌ اطلاعی‌ نداریم‌. (و الزاما هم‌ نباید خصوصیات‌ شناخته‌ شده‌یی‌ در طب‌ سنتی‌ داشته‌ باشد، چون‌ هر ماده‌یی‌ می‌تواند بطور بالقوه‌ یك‌ داروی‌ هومیوپاتی‌ محسوب‌ شود) این‌ گیاه‌ را بطور زنده‌ می‌ چینیم‌ یعنی‌ در همان‌ لحظه‌ از خاك‌ بیرون‌ می‌ آوریم‌، آن‌ را شسته‌ و له‌ می‌كنیم‌. ماده‌ به‌ دست‌ آمده‌ را حدود ۲ هفته‌ در آب‌ و الكل‌ ۵۰ درصد می‌گذاریم‌، بعد از آن‌ از كاغذ صافی‌ رد می‌كنیم‌.
محلولی‌ كه‌ پس‌ از صاف‌ كردن‌ به‌ دست‌ می‌آید، محلول‌ مادر یا تنتور مادر نام‌ دارد. از این‌ محلول‌ مادر، ۱ سی‌ سی‌ بر می‌داریم‌ و به‌ ۹۹ سی‌ سی‌ آب‌ مقطر اضافه‌ می‌كنیم‌ و آن‌ را ۱۰۰ بار تكان‌ می‌دهیم‌، محلولی‌ كه‌ به‌ دست‌ می‌آید میزان‌ غلظتش‌ ۱ درصد است‌. چون‌۰۱ /۰ رقیق‌ شده‌ به‌ این‌ روش‌ سنتی‌ سی‌ مال‌ می‌گویند. روی‌ این‌ محلول‌ نوشته‌ می‌شود، ۱c. این‌ روش‌ را مجددا انجام‌ می‌دهیم‌. از محلول‌ به‌ دست‌ آمده‌ یك‌ سی‌ سی‌ بر می‌داریم‌، با ۹۹ سی‌ سی‌ آب‌ مقطر مخلوط‌ می‌كنیم‌،۱۰۰ بار تكان‌ می‌دهیم‌ و محلول‌ دوم‌ به‌ دست‌ می‌آید كه‌ به‌ آن‌ می‌گوییم‌ سنتی‌ سی‌ مال‌ ۲ و میزان‌ رقتش‌ نیز۰۰۰۰۱/۰ است‌.
اگر ۱۲ مرحله‌ این‌ كار را انجام‌ دهیم‌، محلول‌ ۱۲c به‌ دست‌ می‌آید كه‌ میزان‌ رقتش‌۲۴ ۱۰ است‌. كه‌ از عدد آووگادرو گذشته‌ است‌. و این‌ بدین‌ معناست‌ كه‌ در محلول‌۱۲c ما حتی‌ یك‌ مولكول‌ هم‌ از ماده‌ اولیه‌ وجود ندارد. حالا این‌ رقیق‌ سازی‌ ادامه‌ پیدا می‌كند. ۳۰ مرحله‌، ۲۰۰ مرحله‌، ۱۰۰۰مرحله‌، ۵۰۰۰ مرحله‌ ، ۱۰۰۰۰ و۱۰۰۰۰۰مرحله‌. به‌ این‌ ترتیب‌ داروهای‌ هومیوپاتی‌ تشكیل‌ می‌شود. هر یك‌ مرحله‌ رقیق‌ سازی‌ را در هومیوپاتی‌، یك‌ مرحله‌ توان‌ دهی‌ می‌ گویند. یعنی‌ با هر مرحله‌ رقیق‌ سازی‌ توان‌ دارو یا پتانسیل‌ دارو افزایش‌ می‌یابد.داروهایی‌ كه‌ بطور معمول‌ استفاده‌ می‌شود محلول‌هایی‌ است‌ با توان‌ ۶، ۱۲، ۳۰، ۲۰۰،۱۰۰۰ ، ۵۰۰۰ و ۱۰۰۰۰ و .۱۰۰۰۰۰ همانطور كه‌ گفته‌ شد از توان‌ ۱۲ به‌ بالا هم‌ مولكولی‌ از ماده‌ اولیه‌ در هیچ‌كدام‌ از محلولها وجود ندارد. آنچه‌ هومیوپاتها اعتقاد دارند این‌ است‌ كه‌ وجه‌ غیرمادی‌ ماده‌ اولیه‌ به‌ این‌ محلولهای‌ منتقل‌ شده‌ است‌.( همان‌ چیزی‌ كه‌ تحت‌ نام‌ تصویر باطنی‌ مواد از آن‌ یاد كردیم). حالا اینكه‌ این‌ محلول‌ واقعا آب‌ است‌ یا اینكه‌ محلولی‌ است‌ كه‌ می‌تواند موثر واقع‌ شود، در فرآیندی‌ مشخص می‌شود به‌ نام‌ اثبات‌ اثر دارو (proving).
چگونگی‌ این‌ فرآیند به‌ این‌ صورت‌ است‌ كه‌ بطور معمول‌ ۵۰ نفر دانشجوی‌ پزشكی‌ یا پزشك‌ (سالم) به‌ صورت‌ داوطلب‌ انتخاب‌ می‌شوند. به‌ این‌ ۵۰ نفر از محلولی‌ كه‌ از گیاه‌ ناشناخته‌ تهیه‌ شده‌ (محلول‌ شماره‌ ۳۰ یعنی‌ ۳۰c)، به‌ مدت‌ یك‌ ماه‌ هر شب‌ یك‌ قطره‌ می‌دهیم‌. به‌ ۴۵ نفر قطره‌ اصلی‌ و به‌ ۵ نفر هم‌ به‌ صورت‌ تصادفی‌ یك‌ قطره‌ آب‌ می‌ دهیم‌. بدون‌ اینكه‌ خود اطلاع‌ داشته‌ باشند. از این‌ افراد خواسته‌ می‌شود در این‌ یك‌ ماه‌، هرگونه‌ عوارضی‌ كه‌ به‌ آن‌ دچار می‌شوند، با ذكر محل‌ آن‌، خصوصیات‌ و ساعت‌ آن‌ بطور دقیق‌ ذكر كنند. در ۹۰ درصد این‌ افراد، ۳ یا ۴ عارضه‌ اتفاق‌ می‌افتد. این‌ عوارض‌ می‌ تواند جسمی‌، احساسی‌ و روحی‌ باشد. عوارضی‌ كه‌ در ۹۰ درصد افراد اتفاق‌ می‌افتد به‌ آن‌ عوارض‌ ۳ خطی‌ می‌گویند. چند تا از عوارض‌ ممكن‌ است‌ در بیش‌ از ۶۰ درصد اتفاق‌ بیفتد كه‌ اینها عوارض‌ ۲ خطی‌ هستند و عوارضی‌ كه‌ در بیش‌ از ۴۰ درصد اتفاق‌ می‌افتد، عوارض‌ ۱ خطی‌ نام‌ دارند. مجموعه‌ این‌ عوارض‌ مشاهده‌ شده‌، شناسنامه‌ دارو را تشكیل‌ می‌دهد. حال‌ اگر كسی‌ با این‌ خصوصیات‌ و عوارض‌ مراجعه‌ كند، مصرف‌ این‌ دارو به‌ او توصیه‌ می‌شود و از طریق‌ روش‌ مشابه‌ با مشابه‌ عارضه‌ درمان‌ می‌شود. این‌ روش‌ درمان‌ ۳ ویژگی‌ دارد. ۱ ارزان‌ است‌. ۲ عارضه‌ جانبی‌ ندارد و ۳ موثر است‌. این‌ خصوصیات‌ یك‌ پزشكی‌ ایده‌ آل‌ است‌ كه‌ هومیوپاتی‌ هر ۳ ویژگی‌ را داراست‌.
● دوران‌ و مدت‌ درمان‌ بیماری‌های‌ مختلف‌ در هومیوپاتی‌ به‌ چه‌ صورت‌ است؟
هرچه‌ سابقه‌ عارضه‌ طولانی‌ تر بوده‌ و شدت‌ عارضه‌ بیشتر باشد، طبیعتا درمان‌ بیشتری‌ نیز می‌طلبد. ولی‌ یك‌ قانون‌ در هومیوپاتی‌ وجود دارد كه‌ به‌ ازای‌ هر یك‌ سال‌ مشكل‌ یك‌ ماه‌ درمان‌ مورد نیاز است‌.بنابراین‌ كسی‌ كه‌ یك‌ میگرن‌ ۲۰ ساله‌ دارد، حداقل‌ به‌ ۲۰ ماه‌ درمان‌ نیاز دارد.
● آیا ممكن‌ است‌ كسی‌ به‌ روش‌ درمان‌ هومیوپاتی‌ معتقد باشد و بیشتر نتیجه‌ گرفته‌ و داروها برای‌ او موثرتر از سایر افراد باشد؟
نه‌. اصلا. این‌ بحث‌ اثر پلاسیبو یا دارونما است‌. ما هومیوپاتی‌ را در اطفال‌ و نوزادان‌ نیز به‌ كار می‌بریم‌.اگر توجه‌ كنید در این‌ مورد دیگر اثر تلقینی‌ مطرح‌ نیست‌. علاوه‌ بر اینكه‌ ما دامپزشكی‌ و گیاه‌ پزشكی‌ هومیوپات‌ داریم‌. چرا كه‌ در مورد دام‌ و گیاه‌ دیگر بحث‌ تلقین‌ جای‌ بحث‌ ندارد. البته‌ طبیعتا در هر نوع‌ روش‌ درمانی‌ اگر بیمار با اعتقاد به‌ دنبال‌ آن‌ روش‌ برود، نتیجه‌ بهتری‌ خواهد گرفت‌.● درمان‌ هومیوپاتی‌ بیشتر برای‌ چه‌ گروههایی‌ (اعم‌ از سن‌ و جنس) انجام‌ می‌شود؟
در این‌ زمینه‌ اصلا محدودیتی‌ وجود ندارد، به‌ غیر از انسان‌، حتی‌ دامپزشكی‌ و گیاه‌ پزشكی‌ هومیوپاتی‌ نیز خیلی‌ موفق‌ است‌. مثلا در چند سال‌ گذشته‌ ما با همكاری‌ دو نفر از دامپزشكان‌ هومیوپات‌، تحقیق‌ مفصلی‌ در مورد آنفلوآنزای‌ طیور انجام‌ دادیم‌، كه‌ درمان‌ بسیار موفق‌ بود و مقالات‌ این‌ پروژه‌ در مجله‌ دامپرور به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
● بعضی‌ افراد علاقه‌مند به‌ هومیوپاتی‌ اعتقاد دارند، داروهای‌ هومیوپاتی‌ كاملا بی‌ ضرر و بدون‌ اثر جانبی‌ است‌، اما پزشكانی‌ كه‌ با هومیوپاتی‌ مخالفند معتقدند چون‌ اكثر داروهای‌ موجود در هومیوپاتی‌، منشا سمی‌ دارند، برای‌ بیمار مضر بوده‌ و تاثیرات‌ بدی‌ خواهند داشت‌، نظر شما در این‌ مورد چیست‌؟
اصلا شروع‌ استفاده‌ از داروهای‌ هومیوپاتی‌ از سموم‌ بود. چون‌ سموم‌ اثرات‌ منفی‌ داشتند بنیانگذار این‌ طب‌ كه‌ هانومن‌ بود و از شیمی‌ هم‌ اطلاع‌ داشت‌، برای‌ اینكه‌ اثرات‌ سوء سموم‌ را از بین‌ ببرد روش‌ رقیق‌ سازی‌ را به‌ كار برد. درست‌ است‌ كه‌ خیلی‌ از داروهای‌ مورد استفاده‌ ما در حالت‌ عادی‌ بسیار سمی‌ است‌ (مثلا از داروهای‌ اصلی‌ ما ارسنیك‌ و جیوه‌ است‌، حتیTnt ، انواع‌ اشعه‌های‌ مضر)، اما با فرآیند رقیق‌ سازی‌ اصلا جریان‌ كاملا برعكس‌ شده‌ (دیگر مولكولی‌ از آن‌ ماده‌ در محلول‌ موجود نخواهد بود) و ما از جنبه‌های‌ دیگر مواد سود خواهیم‌ برد.
● به‌ نظر شما روشی‌ كه‌ برای‌ درمان‌ بیماری‌ در هومیوپاتی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد (درمان‌ مشابه‌ از طریق‌ مشابه)، به‌ نوعی‌ شبیه‌ واكسیناسون‌ نیست؟
بله‌. هومیوپاتی‌ و واكسیناسیون‌ منشا مشترك‌ دارند. حتی‌ گفته‌ می‌شود، پدربزرگ‌ پاستور هومیوپات‌ بوده‌ است‌ و پاستور فكر واكسیناسون‌ را از هومیوپاتی‌ گرفته‌ است‌. و در ادبیات‌ انگلیس‌ نیز واكسیناسون‌ را با هومیوپاتی‌ یكسان‌ تصور می‌كنند. اما هومیوپاتی‌ و واكسیناسون‌ یك‌ تفاوت‌ عمده‌ با یكدیگر دارند. آن‌ تفاوت‌ این‌ است‌ كه‌ واكسیناسیون‌ فرد را نسبت‌ به‌ یك‌ نوع‌ بیماری‌ خاص‌ مصون‌ می‌كند اما داروهای‌ اصلی‌ و بزرگ‌ هومیوپاتی‌، بیمار را نسبت‌ به‌ همه‌ بیماری‌ها و عوامل‌ مضر مصون‌ می‌كند. تفاوت‌ پزشكی‌ در هومیوپاتی‌ و پزشكی‌ رایج‌ در نوع‌ نگرش‌ این‌ دو است‌. در هومیوپاتی‌ هدف‌ بیمار است‌ و به‌ نوع‌ بیماری‌ زیاد كاری‌ نداریم‌. برعكس‌ پزشكی‌ رایج‌ كه‌ هدف‌ بیماری‌ است‌. هومیوپاتها اعتقاد دارند كه‌ همه‌ یك‌ نیروی‌ حیاتی‌ دارند و علت‌ به‌وجود آمدن‌ بیماری‌ ضعیف‌ شدن‌ نیروی‌ حیاتی‌ است‌. حال‌ اگر بتوان‌ به‌ صورتی‌ این‌ نیروی‌ حیاتی‌ تضعیف‌ شده‌ را تقویت‌ كرد، بیماری‌ خود به‌ خود از بین‌ می‌ رود. در هومیوپاتی‌ اصل‌ بیمار است‌ و برخورد ما با بیمار است‌ و تقویت‌ نیروی‌ حیاتی‌ او. بیماری‌ هرچه‌ می‌خواهد باشد، اصلا تفاوتی‌ نمی‌ كند. برای‌ یك‌ هومیوپات‌ فرقی‌ نمی‌ كند بیماری‌ كه‌ برای‌ مداوا نزد او آمده‌ است‌، میگرن‌ دارد یا سرطان‌. توجه‌ چون‌ به‌ بیمار است‌ و سعی‌ می‌كند بیمار را مداوا كند نوع‌ بیماری‌ او مهم‌ نیست‌. فرض‌ كنید ممكن‌ است‌ ۱۰ نفر مراجعه‌ كنند كه‌ میگرن‌ داشته‌ باشند ولی‌ ۱۰ نوع‌ داروی‌ متفاوت‌ دریافت‌ می‌كنند. در صورتی‌ كه‌ در سیستم‌ رایج‌ ما برای‌ افراد با بیماری‌ یكسان‌ داروی‌ مشابه‌ تجویز می‌شود.
● آیا تمام‌ بیماری‌ها توسط‌ هومیوپاتی‌ قابل‌ درمان‌ است‌، حتی‌ بیماری‌های‌ مهلك‌ و خطرناكی‌ مثل‌ انواع‌ سرطان‌، ایدز و ...؟
هومیوپاتی‌ چون‌ نگرش‌ اصلی‌ اش‌ به‌ بیمار است‌، برای‌ آن‌ هیچ‌ فرقی‌ نمی‌ كند كه‌ بیماری‌ چه‌ باشد. درمان‌ زمانی‌ صورت‌ می‌ گیرد كه‌ بیمار شرایط‌ درمان‌ را برای‌ هومیوپات‌ ایجاد بكند. اگر آن‌ بستر درمان‌ فراهم‌ نشود درمان‌ صورت‌ نمی‌ گیرد. در مورد مثالی‌ كه‌ برای‌ بیماریهای‌ مهلك‌ زدید، از سرطان‌ نام‌ بردید، سرطان‌ از نظر هومیوپاتی‌، یك‌ بیماری‌ نیست‌، یك‌ شخصیت‌ است‌. افرادی‌ كه‌ معمولا دچار سرطان‌ می‌شوند، افرادی‌ هستند كه‌ به‌ خودشان‌ خیلی‌ سخت‌ می‌گیرند و معیارها و استانداردهای‌ بالایی‌ برای‌ خود متصور هستند. (نظم‌، برخورد در كار و روابط‌ و...) به‌ خاطر فشارها و حساسیتهای‌ زیادی‌ كه‌ در طی‌ سالها دارند، سیستم‌ را خسته‌ می‌كنند.
پس‌ این‌ افراد به‌ دلیل‌ خلق‌ و خوی‌ خاص‌ خودشان‌ بیماری‌ را به‌ خود تحمیل‌ می‌كنند. با تغییر در خلق‌ و خوی‌ این‌ افراد، كار درمانی‌ شان‌ آغاز می‌شود. كسانی‌ كه‌ تمرینهای‌ رفتاری‌ كه‌ به‌ آنها می‌دهیم‌ را انجام‌ داده‌ و در كنار آن‌ از داروهای‌ تجویزی‌ استفاده‌ كنند، درمان‌ موفقیت‌ آمیز خواهد بود. ما بیماران‌ بسیاری‌ داشتیم‌ كه‌ دچار سرطان‌ بودند و بهبودی‌ كامل‌ پیدا كرده‌اند. آمار، تصاویر و آزمایشات‌ آنها نیز بطور كامل‌ موجود است‌. در رابطه‌ مثال‌ دیگر شما، یعنی‌ ایدز، متاسفانه‌ چون‌ در جامعه‌ ما با بیماری‌ ایدز برخورد خوبی‌ نمی‌ شود، حتی‌ اگر بیمار ایدزی‌ به‌ ما مراجعه‌ كند، مشكل‌ و بیماری‌ خود را بیان‌ نمی‌ كند. بنابراین‌ ما در مورد ایدز آمار درمانی‌ نداریم‌. اما در مورد بسیاری‌ از بیماری‌هایی‌ كه‌ در سیستم‌ رایج‌ ما درمان‌ پذیر نیستند، (تا ۹۰ درصد) آمار درمان‌ و بهبودی‌ داریم‌. مثلا فیبروم‌ رحم‌ آمار درمانی‌ ما بالای‌ ۹۰ درصد است‌. تزهای‌ بالینی‌ بسیاری‌ نیز در مورد بیماریهای‌ مختلف‌ موجود است‌.
● بنیانگذار طب‌ هومیوپاتی‌ در ایران‌ كیست؟
افرادی‌ بودند كه‌ به‌ صورت‌ پراكنده‌ هومیوپاتی‌ كار می‌كردند اما این‌ فعالیت‌ آنها جنبه‌ شخصی‌ داشته‌ است‌. در سال‌ ۱۳۷۲ آقای‌ دكتر مسعود ناصری‌ (دكترای‌ مهندسی‌ و تخصص هومیوپاتی‌ از انگلستان‌)، در واحد علوم‌ پزشكی‌ دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌ تهران‌، برای‌ ایشان‌ كلاس‌ غیر رسمی‌ تشكیل‌ دادیم‌ (در زمانی‌ كه‌ بنده‌ معاون‌ دانشجویی‌ دانشگاه‌ بودم‌) و تقریبا می‌توانیم‌ بگوییم‌ از زمان‌ ایشان‌ بود كه‌ توجه‌ به‌ هومیوپاتی‌ بیشتر شد. بر مبنای‌ كلاس‌ دانشگاه‌ آزاد ایشان‌ در سال‌ بعد در ارومیه‌ هم‌ كلاس‌ تشكیل‌ دادند و اگر بخواهیم‌ بگوییم‌ كه‌ چه‌ كسی‌ طب‌ هومیوپاتی‌ را در ایران‌ بیشتر ترویج‌ داد، دكتر ناصری‌ بود. دكتر ناصری‌ اولین‌ كسی‌ بودند كه‌ كلاس‌ به‌ صورت‌ عمومی‌ تشكیل‌ دادند و از آن‌ موقع‌ به‌ بعد بود كه‌ علاقه‌ به‌ هومیوپاتی‌ بیشتر شد و افرادی‌ از جمله‌ خود من‌ كه‌ در حال‌ حاضر به‌ كار درمانی‌ می‌ پردازند، در واقع‌ شروع‌ كارشان‌ بعد از كلاسهای‌ دانشگاه‌ آزاد بود.● هومیوپاتی‌ در جامعه‌ زیاد شناخته‌ شده‌ نیست‌، آیا تصمیمی‌ دارید مبنی‌ بر اینكه‌ طب‌ هومیوپاتی‌ را بیشتر به‌ جامعه‌ معرفی‌ كرده‌ و كارهای‌ اجرایی‌ در این‌ زمینه‌ انجام‌ دهید؟
ما الان‌ حدود ۶ سال‌ است‌ كه‌ در دانشگاه‌ آزاد فعالیت‌ آموزشی‌ داریم‌، دوستان‌ دیگری‌ هستند كه‌ در دانشگاه‌ تهران‌، حدود ۳ سال‌ است‌ كه‌ كلاس‌های‌ آموزشی‌ برگزار می‌كنند. كسان‌ دیگری‌ نیز بطور پراكنده‌ كلاس‌ تشكیل‌ می‌دهند. ما بزودی‌ در دانشگاه‌ شاهد نیز كلاسهای‌ آموزشی‌ را برگزار خواهیم‌ كرد. بعد از برگزاری‌ كلاس‌، بحث‌ نوشتن‌ و ترجمه‌ كتابها و مقالات‌ در زمینه‌ هومیوپاتی‌ است‌. خود من‌ حدود ۲۰ كتاب‌ هومیوپاتی‌ نوشتم‌ یا ترجمه‌ كردم‌. و البته‌ به‌ دنبال‌ تشكیل‌ یك‌ جامعه‌ علمی‌ با استفاده‌ از تمام‌ تربیت‌ شدگان‌ هومیوپاتی‌ در رشته‌ های‌ مختلف‌ هستیم‌. (افرادی‌ كه‌ در رشته‌های‌ مختلف‌ تخصص دارند و علاوه‌ بر این‌ در مورد هومیوپاتی‌ نیز آموزش‌ دیده‌ اند). با تشكیل‌ این‌ جامعه‌ علمی‌ ما می‌توانیم‌ توانایی‌ و كارایی‌ هومیوپاتی‌ را در زمینه‌های‌ مختلف‌ به‌ اثبات‌ برسانیم‌. چون‌ همانطور كه‌ ما در هومیوپاتی‌ می‌توانیم‌ بیمار را از همه‌ جهت‌ بررسی‌ كرده‌ و نگاه‌ كلی‌ به‌ او داشته‌ باشیم‌، در جامعه‌ نیز می‌توانیم‌ همین‌ كار را انجام‌ داده‌ و با دید كل‌ نگری‌ كه‌ داریم‌، می‌ توانیم‌ جامعه‌ و كلیه‌ اركان‌ آن‌ را بررسی‌ و تحلیل‌ كرده‌ و برای‌ رفع‌ مشكلات‌ آنها، راهكارهای‌ مناسبی‌ پیشنهاد دهیم‌. یكی‌ از مباحث‌ عمیقی‌ كه‌ در فلسفه‌ هومیوپاتی‌ وجود دارد این‌ است‌ كه‌ با هومیوپاتی‌ می‌توان‌ شرایط‌ یك‌ جامعه‌ را تحلیل‌ كرد و آنچه‌ كه‌ برای‌ این‌ جامعه‌ سودمند واقع‌ می‌شود، چه‌ مواردی‌ است‌. (در زمینه‌های‌ مختلف) ما در حال‌ حاضر چون‌ تقریبا از همه‌ رشته‌های‌ دانشگاهی‌، فارغ‌ التحصیل‌ هومیوپاتی‌ نیز داشته‌ ایم‌، اگر تمامی‌ این‌ تربیت‌ شدگان‌ را در قالب‌ یك‌ جامعه‌ علمی‌ تعریف‌ كنیم‌، آن‌ وقت‌ در خیلی‌ از مسائل‌ و موضوعات‌ حرفی‌ برای‌ گفتن‌ خواهیم‌ داشت‌. تشكیل‌ این‌ جامعه‌ نیز در حال‌ انجام‌ است‌.
● كسانی‌ كه‌ متخصص رشته‌ های‌ دیگر هستند و هومیوپاتی‌ را نیز آموزش‌ می‌بینند، باید شرایط‌ خاصی‌ از نظر روانی‌ و... داشته‌ باشند؟
صرف‌ علاقه‌مند بودن‌ آنها كافی‌ است‌. اما نكته‌ دیگری‌ هم‌ كه‌ در این‌ زمینه‌ وجود دارد این‌ است‌ كه‌ بنا نیست‌ كسی‌ كه‌ با مدرك‌ فیزیك‌، هومیوپاتی‌ را نیز آموزش‌ می‌بیند، حتما به‌ كار درمانی‌ بپردازد.هومیوپاتی‌ آنقدر پتانسیل‌ دارد كه‌ این‌ فرد می‌تواند در زمینه‌ فیزیك‌ كار هومیوپاتی‌ انجام‌ دهد. به‌ عنوان‌ مثال‌ یكی‌ از فارغ‌ التحصیلان‌ ما، دكترای‌ برق‌ داشت‌ كه‌ در یكی‌ از سمینارهای‌ تخصصی‌ رشته‌ خود مقاله‌یی‌ با موضوع‌ كاربرد هومیوپاتی‌ در صنعت‌ برق‌ ارایه‌ داد كه‌ این‌ مقاله‌ یكی‌ از مقالات‌ موفق‌ سمینار، معرفی‌ شد. یا مثلا دوست‌ دیگری‌ كه‌ زمین‌ شناس‌ و بسیار علاقه‌مند بود، زمینه‌یی‌ فراهم‌ كرد كه‌ ما با سازمان‌ زمین‌ شناسی‌ و چند سازمان‌ دیگر، بحث‌ ژئو مدیسین‌ را مطرح‌ كنیم‌ (زمین‌ شناسی‌ پزشكی). چرا كه‌ زمین‌ و مواد موجود در زمین‌، تاؤیرات‌ بسیاری‌ در درمان‌ و تهیه‌ داروها می‌گذارد.
مثال‌ جالب‌ دیگر اینكه‌، اگر كسی‌ كه‌ مسئول‌ كارگزینی‌ در اداره‌ جات‌ مختلف‌ است‌، اطلاعات‌ هومیوپاتی‌ داشته‌ باشد، می‌تواند هر كسی‌ را با توجه‌ به‌ روحیات‌ و خصوصیاتش‌ در مكان‌ مناسب‌ قرار دهد. در این‌ صورت‌ وقت‌ و هزینه‌ بسیاری‌، صرفه‌ جویی‌ می‌شود و دیگر فرد در جایگاه‌ نامناسب‌ قرار نمی‌ گیرد. هومیوپاتی‌ می‌تواند فارغ‌ التحصیلان‌ رشته‌های‌ مختلف‌ را در یك‌ محور مشترك‌ و موضوع‌ واحد جمع‌ كند. این‌ به‌ دلیل‌ پتانسیل‌ بالای‌ هومیوپاتی‌ و كل‌ نگر بودن‌ آن‌ است‌.
● مدارك‌ تخصصی‌ هومیوپاتی‌ توسط‌ چه‌ مراجعی‌ صادر می‌شود؟ و این‌ مدارك‌ دارای‌ چه‌ درجاتی‌ هستند؟
در ایران‌ هنوز قوانینی‌ در این‌ مورد تدوین‌ نشده‌ است‌. اما در مورد درجات‌ مدارك‌ باید گفت‌ در كشورهای‌ مختلف‌ متفاوت‌ است‌. مثلا هندوستان‌ تنها كشوری‌ است‌ كه‌ در حال‌ حاضر در هومیوپاتی‌ نیز تخصص می‌ دهد. كه‌ بعد از دوره‌ پزشكی‌ عمومی‌ است‌. البته‌ باید توجه‌ داشت‌ تخصصی‌ شدن‌ یعنی‌ باریك‌ شدن‌ كه‌ بر خلاف‌ كل‌ نگر بودن‌ هومیوپاتی‌ است‌. باید توجه‌ داشته‌ باشیم‌ تخصص خیلی‌ در مورد هومیوپاتی‌ معنا نمی‌ دهد، چون‌ هومیوپات‌ می‌تواند در مورد همه‌ موضوعات‌ حرفی‌ برای‌ گفتن‌ داشته‌ باشد.
● علت‌ مخالفت‌ پزشكی‌ كلاسیك‌ با هومیوپاتی‌ چیست‌؟
كسی‌ كه‌ واقعا پزشك‌ و محقق‌ باشد، با هیچ‌ موضوعی‌ مخالف‌ نیست‌، مگر اینكه‌ دلیل‌ علمی‌ داشته‌ باشد. حضرت‌ علی‌ جمله‌یی‌ حكیمانه‌ دارند، می‌فرمایند: مردم‌ دشمن‌ آنند كه‌ نمی‌دانند در اكثر موارد، مخالفتها به‌ دلیل‌ نادانسته‌ هاست‌. در حالی‌ كه‌ علم‌ و دانش‌ به‌ خودی‌ خود چیزی‌ است‌ كه‌ مقبول‌ است‌. و كسی‌ كه‌ واقعا به‌ دنبال‌ علم‌ است‌، هرگونه‌ علمی‌ را می‌پذیرد. شاید كسی‌ كه‌ مخالف‌ سیستم‌ هومیوپاتی‌ است‌ اگر در مورد آن‌ اطلاعات‌ كاملی‌ كسب‌ كند، دیگر مخالفت‌ نخواهد كرد. ما باید توجه‌ كنیم‌ كه‌ هومیوپاتی‌ بسیار علمی‌ است‌. علم‌ چند نشانه‌ دارد. ۱ تجربه‌ پذیر باشد: هر چیزی‌ كه‌ بارها قابل‌ تجربه‌ كردن‌ باشد، در حیطه‌ علم‌ قرار می‌گیرد. ۲ تجربه‌ قابلیت‌ تكرار داشته‌ باشد. ۳ ابطال‌ پذیر یا اكمال‌ پذیر باشد (قابلیت‌ تغییر داشته‌ باشد) ۴ قابلیت‌ پیش‌ بینی‌ داشته‌ باشد ۵ از دیگر نشانه‌های‌ علم‌، گزینشی‌ بودن‌ آن‌ است‌. (یعنی‌ می‌شود روی‌ یك‌ موضوع‌ خاص‌ كار كرد) اگر توجه‌ كنید هومیوپاتی‌ تمامی‌ این‌ قابلیتها را داراست‌.

سمیه‌ صیادی‌فر، علی‌دوستی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید