پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نقش زنان در توسعه


نقش زنان در توسعه
تاریخ‌ جهان‌ شاهد نقش‌ عظیم‌ و غیرقابل‌ انكار زنان‌ در حوادث‌ گوناگون‌ است‌. امروزه‌ كه‌ مباحث‌ توسعه‌ كشورهای‌ جهان‌ مطرح‌ است‌، نقش‌ زنان‌ در این‌ فرآیند بشدت‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. برگزاری‌ جلسات‌، سمینارها و كنگره‌های‌ متعدد در خصوص‌ جایگاه‌ زنان‌ و نقش‌ آنان‌ در توسعه‌ حكایت‌ از این‌ موضوع‌ حیاتی‌ دارد.
با كمی‌ دقت‌ می‌توان‌ دریافت‌ كه‌ برگزاری‌ اینگونه‌ برنامه‌ها نشان‌ از موضوع‌ نه‌ چندان‌ خوشایند دیگری‌ نیز دارد و آن‌ این‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ یا حداقل‌ در سده‌های‌ اخیر نقش‌ زنان‌ به‌ عنوان‌ نیمی‌ از جمعیت‌ جهان‌ در حال‌ توسعه‌، نادیده‌ گرفته‌ شده‌ كه‌ این‌ امر نشان‌ از وجود تبعیضات‌ و نابرابری‌های‌ جنسیتی‌ در زمینه‌های‌ گوناگون‌ سیاسی‌، اقتصادی‌، اجتماعی‌ و... دارد.
جامعه‌ انسانی‌ از عدم‌ حضور واقعی‌ زنان‌ در عرصه‌های‌ مختلف‌ لطمات‌ جبران‌ناپذیری‌ دیده‌ و بدین‌ خاطر در دو دهه‌ اخیر درصدد جبران‌ این‌ نقیصه‌ برآمده‌ است‌.
برای‌ رسیدن‌ به‌ تعادل‌، برابری‌ و رفع‌ تبعیضات‌ و در نتیجه‌ توسعه‌ بهتر و كاملتر جامعه‌، نیاز به‌ آن‌ است‌ كه‌ زنان‌ بتوانند در فرآیند تصمیم‌گیری‌ در سطوح‌ مختلف‌ جامعه‌ شركت‌ كنند. متاسفانه‌ در بسیاری‌ از كشورهای‌ جهان‌ سوم‌ این‌ مساله‌ چندان‌ شایان‌ توجه‌ نیست‌ و تنها تعداد محدودی‌ از زنان‌ در پست‌های‌ مدیریتی‌ و مهم‌ تصمیم‌گیری‌ كشور قرار دارند. در ایران‌ علی‌رغم‌ آنكه‌ قانون‌ اساسی‌ كشور راه‌ را برای‌ تصدی‌ اكثر مناصب‌ تصمیم‌گیری‌ برای‌ زنان‌ باز گذاشته‌، با این‌ وجود تنها ۲/۸ درصد مشاغل‌ مدیریتی‌ در كشور به‌ زنان‌ اختصاص‌ یافته‌ است‌.
در هر حال‌ باید اذعان‌ داشت‌ كه‌ امروزه‌ توانمندسازی‌ زنان‌ و مشاركت‌ كامل‌ آنان‌ بر پایه‌ برابری‌، در همه‌ زمینه‌ها از جمله‌ در فرآیند تصمیم‌گیری‌ و مدیریت‌ جامعه‌ یكی‌ از پیش‌نیازهای‌ توسعه‌ پایدار است‌ كه‌ كشور ما سخت‌ بدان‌ نیازمند خواهد بود. در جوامعی‌ كه‌ هنوز تعادل‌ مطلوب‌ و قابل‌ قبول‌ مشاركت‌ عادلانه‌ زن‌ و مرد در فعالیت‌های‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ فراهم‌ نشده‌ و فرصت‌ منصفانه‌ بروز خلاقیت‌ و استعداد انسان‌ها برقرار نگردیده‌ و فرآیند توسعه‌ آن‌ گونه‌ كه‌ انتظار داشته‌ایم‌ موفق‌ نبوده‌، تداوم‌ و شتاب‌ توسعه‌ هنگامی‌ رخ‌ خواهد داد كه‌ زن‌ و مرد دوشادوش‌ یكدیگر مسئولیت‌ توسعه‌ را برعهده‌ بگیرند.
از سوی‌ دیگر كسب‌ مشاغل‌ مدیریتی‌ توسط‌ زنان‌ علاوه‌ بر آنكه‌ زنان‌ را در مقابله‌ با تبعیضاتی‌ چون‌ معیارهای‌ استخدامی‌ نابرابر، دستمزدهای‌ نابرابر، فرصت‌های‌ آموزش‌ حرفه‌یی‌ نابرابر، دسترسی‌ نابرابر به‌ منابع‌ تولیدی‌ و امكانات‌ نابرابر در ارتقای‌ شغلی‌ تواناتر می‌كند، سبب‌ بالارفتن‌ اعتماد به‌ نفس‌، كسب‌ یك‌ هویت‌ مستقل‌ و بهبود وضعیت‌ و رشد اجتماعی‌ آنان‌ می‌شود كه‌ كل‌ جامعه‌ از آن‌ نفع‌ خواهد برد.
علاوه‌ بر این‌ رشد دختران‌ و زنان‌ تحصیلكرده‌ دانشگاهی‌ و پیشی‌ گرفتن‌ آنان‌ از مردان‌ جامعه‌ در چند ساله‌ اخیر نمود پیدا كرده‌ است‌ كه‌ لزوم‌ بحث‌ مدیریت‌ زنان‌ و نقش‌ آنان‌ در توسعه‌ را بیش‌ از پیش‌ مطرح‌ می‌سازد. در این‌ مجال‌ به‌ اشتغال‌ زنان‌ و فعالیت‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ آنان‌ در ایران‌ بیشتر می‌پردازیم‌.
● فعالیت‌ اقتصادی‌ زنان‌ در ایران‌
براساس‌ اطلاعات‌ آمارگیری‌ اشتغال‌ و بیكاری‌ خانوار در سال‌ ۱۳۸۱ میزان‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ زنان‌ ۱۰ ساله‌ و بیشتر، ۱۱ درصد در مقابل‌ ۶۳ درصد رقم‌ متناظر برای‌ مردان‌ است‌. بنابراین‌ نیروی‌ كار ایران‌ در اساس‌ مردانه‌ است‌. تداوم‌ سنت‌ نان‌آوری‌ مرد در خانواده‌ با توجه‌ به‌ امكان‌پذیری‌ اقتصادی‌ گذران‌ معیشت‌ خانوار با یك‌ شاغل‌ و محدودیت‌ فرصت‌های‌ بازار كار برای‌ زنان‌ از سوی‌ دیگر قابل‌ توضیح‌ است‌.
علاوه‌ بر این‌، عرصه‌ نیروی‌ كار زنان‌ در كشور با متغیرهایی‌ چون‌ میزان‌ سواد و تحصیلات‌ آنها، تاهل‌، تعداد فرزندان‌ و قبل‌ از آن‌ دوره‌های‌ زندگی‌ زنان‌ مرتبط‌ است‌. به‌ گونه‌یی‌ كه‌ میزان‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ زنان‌ دارای‌ تحصیلات‌ عالی‌ حدود ۴ برابر زنان‌ دارای‌ تحصیلات‌ متوسط‌ و ۱۳ برابر زنان‌ بیسواد است‌. همین‌طور می‌توان‌ گفت‌ ازدواج‌ و بویژه‌ فرزندآوری‌ موجب‌ دست‌ از كار كشیدن‌ بسیاری‌ از آنها می‌شود. به‌ گونه‌یی‌ كه‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ زنان‌ غیرمتاهل‌ بیش‌ از دو برابر زنان‌ متاهل‌ است‌. البته‌ این‌ امر با دوره‌های‌ زندگی‌ زنان‌ و تحول‌ نقش‌ها و مسوولیت‌های‌ خانوادگی‌ آنان‌ نیز مرتبط‌ است‌.
سن‌ اوج‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ زنان‌ ۲۹ـ۲۵ سالگی‌ است‌ (۱/۱۴ درصد) این‌ میزان‌ تا ۴۵ سالگی‌ در حدود ۱۳ درصد باقی‌ می‌ماند و پس‌ از ۴۵ سالگی‌ رو به‌ كاهش‌ می‌نهد تا در ۶۰ سالگی‌ به‌ حدود ۵/۴ درصد تقلیل‌ یابد. با توجه‌ به‌ میانگین‌ سن‌ ازدواج‌ زنان‌ در ایران‌ می‌توان‌ تاثیر مسئولیت‌های‌ خانوادگی‌ بویژه‌ بارداری‌ و پرورش‌ فرزندان‌ را در كاهش‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ زنان‌ مشاهده‌ كرد.
تداوم‌ تقسیم‌ كار جنسیتی‌ از درون‌ خانواده‌ها و عدم‌ انتقال‌ فعالیت‌های‌ مربوط‌ به‌ نگهداری‌ كودكان‌ و افراد سالمند نه‌ تنها عامل‌ مهمی‌ در اجتناب‌ زنان‌ از ورود به‌ بازار كار است‌، بلكه‌ مسئولیت‌ زنانی‌ كه‌ شاغلند را دوچندان‌ كرده‌ و از عوامل‌ اصلی‌ خروج‌ زنان‌ از بازار كار محسوب‌ می‌شود.
میزان‌ بیكاری‌ (نسبت‌ زنان‌ بیكار به‌ جمعیت‌ ۱۰ ساله‌ و بیشتر زنان) در سال‌ ۱۳۸۱ حدود ۱۲/۵ درصد بوده‌ است‌ و نسبت‌ زنانی‌ كه‌ در جست‌وجوی‌ كارند، اما هنوز كاری‌ نیافته‌اند به‌ جمعیت‌ فعال‌ آنها در سال‌های‌ ۱۳۸۱ـ۱۳۷۵ از ۱۳/۳ درصد به‌ ۱۹/۶ درصد افزایش‌ یافته‌ است‌ كه‌ نشان‌ می‌دهد دختران‌ جوانی‌ كه‌ در سال‌های‌ اخیر به‌ بازار كار وارد شده‌اند، شانس‌ چندانی‌ برای‌ یافتن‌ كار نداشته‌اند.
● اشتغال‌ زنان‌ در طبقات‌ اجتماعی‌ جامعه‌ شهری‌
ورود زنان‌ تحصیلكرده‌ به‌ نیروی‌ كار شهری‌ طی‌ دهه‌ چهل‌ و پنجاه‌ شمسی‌ (دهه‌ شصت‌ میلادی‌) یكی‌ از وجوه‌ تغییر شیوه‌ زندگی‌ زنان‌ اقشار متوسط‌ بود كه‌ ساختار اشتغال‌ زنان‌ در شهرها را دگرگون‌ كرد. جذب‌ زنان‌ تحصیلكرده‌ در مشاغل‌ نیمه‌ تخصصی‌ چون‌ معلمی‌، و پرستاری‌، فعالیت‌های‌ اداری‌ و دفتری‌ باعث‌ شد كه‌ نسبت‌ مشاغل‌ علمی‌ و فنی‌ و كارمندان‌ دفتری‌ از ۱۲ درصد در سال‌ ۱۳۳۵ به‌ ۶۷ درصد فرصت‌های‌ شغلی‌ زنان‌ شهری‌ در سال‌ ۱۳۵۵ مبدل‌ شود.
این‌ اطلاعات‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ بازار كار در فعالیت‌های‌ خدماتی‌ بیش‌ از سایر فعالیت‌ها به‌ روی‌ زنان‌ گشوده‌ بوده‌ است‌ و علت‌ این‌ امر خدمت‌رسانی‌ زنان‌ به‌ زنان‌ بوده‌ است‌. این‌ روند پس‌ از انقلاب‌ تشدید شد و تامین‌ كادر مراكز آموزشی‌ و درمانی‌ هرجا كه‌ ارایه‌ خدمات‌ به‌ دختران‌ و زنان‌ موردنظر بود، بیشتر به‌ زنان‌ سپرده‌ شد. مشاغل‌ معلمی‌ و پرستاری‌ و مشاغل‌ نیمه‌تخصصی‌ نیازمند حداقلی‌ از آموزش‌ دانشگاهی‌ است‌. بنابراین‌ دختران‌ و زنان‌ فاقد تحصیلات‌ دانشگاهی‌، بخت‌ كمتری‌ برای‌ ورود به‌ بازار كار رسمی‌ داشته‌اند. این‌ ویژگی‌ بازار كار زنان‌ همراه‌ با موانع‌ فرهنگی‌ در خانوارهای‌ كم‌درآمد شهری‌، موجب‌ كاهش‌ میزان‌ اشتغال‌ زنان‌ در طبقات‌ پایینی‌ شده‌ است‌.

احسان‌ حسینی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید