پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

انگیزه قوی برای دستیابی به فن آوری اطلاعات


انگیزه قوی برای دستیابی به فن آوری اطلاعات
در آخرین تقسیم بندی كشورهای جهان از دیدگاه رشد در زمینه فناوری اطلاعات ـ ITـ ایران همراه با ۳۷درصد دیگر از كشورهای جهان در ردیف بازماندگان قرارگرفته است. این كه Information Technology خوب است، توسعه به همراه می آورد، شغل ایجاد می كند، حركت و تنوع در بازار مرهون وجود اوست و تولید را رونق می بخشد، همه از صفات شناخته شده IT است.
فناوری براستی می تواند فرصت های بزرگ برای اقتصاد، فرهنگ و اجتماع به بارآورد و هر روزه نقش ماشین را در«كیفیت زندگی» آدمی افزون كند، اما شرایط و بستر بكارگیری آن و لزوم سازگاری بین ابزارهای فناوری و انسان و شناخت آن برای استفاده بهینه ضروری است.
وب محصول IT و اینترنت مولود وب است. این ابزارهای فناوری به خودی خود، نه خوب است و نه بد. اما چگونگی استفاده ما از آنها نتیجه را روشن می سازد. ایران از سال ۱۳۸۱ با برنامه تكفا ـ توسعه و كاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران ـ جهشی خوب برای قرارگرفتن در جمع پیشتازان فناوری اطلاعات دنیا داشته است.
گفت وگو با دكتر مرتضی انواری استاد دانشگاه بركلی آمریكا و رئیس مركز ملی فنی آوری اطلاعات و ارتباطات وابسته به مركز تحقیقات مخابرات ایران، پیرامون چگونگی حركت برای رسیدن به جامعه IT محور الزامات آن است.
●بحث من پیرامون برنامه هایی است كه برای پیشرفت مبتنی بر فناوری اطلاعات در كشور طرح ریزی شده است. بدیهی است كه برای بهره برداری مناسب از IT، گام اول شناخت محیط و شناخت ابزاری است كه می خواهیم از آن استفاده كنیم. هدف هم استفاده از دانش برای كاهش فاصله علمی ایران با كشورهای پیشرفته است. آیا این راه به این نتیجه می رسد؟
▪ مهمتر از انتخاب ابزار، تعیین هدف است. به نظر من یك هدف والا برای ایران این است كه كوشش كند بسرعت راهی كه كشورهای پیشرفته رفته اند، طی كند. تا این فاصله و شكاف نه تنها بیشتر نشود بلكه كاهش پیدا كند، با این فرض كه رسیدن به سطح آنان ناممكن است. این را بگذاریم هدف اول، بعد بگوییم برای دست یافتن به این هدف، یك راه اساسی و حیاتی این است كه در درجه اول آن تكنولوژیهایی را انتخاب كنیم، كه تكنولوژی های آینده است نه تكنولوژی های گذشته و در این زمینه ها خود را جلو ببریم. چون این تكنولوژی ها جدید است و اصولاً IT چیز جدیدی است به نظرمی رسد ما توانایی انجام آن را داشته باشیم. به نظر من این كاملاً عملی است به این دلیل كه برخلاف فناوری های دیگر، كه مستلزم سابقه تاریخی بلندمدت است، فناوری اطلاعات خودش نو است و اتفاقاً كشورهای جهان سوم باید بروند به سوی توسعه و كاربری این تكنولوژی. فناوری های دیگری هم هست كه مستلزم سرمایه گذاری های خیلی زیاد است مانند نانو فناوری. درست است كه نانو فناوری زمینه ای بسیار مهم و حیاتی از علم است ولی من مطمئن نیستم كه بتوانیم با آن سرعتی كه در فناوری اطلاعات جلو می رویم، به آن بپردازیم. به علت این كه ما آدم های لازم برای توسعه IT را در اختیار داریم.
●حال این سرمایه های انسانی بالقوه و سرگردان را چگونه باید هدایت كنیم و در مسیر توسعه IT قراردهیم؟
▪ باید در IT سرمایه گذاری مادی و معنوی كنیم و كوشش كنیم ایرانیانی كه در خارج هستند جذب كنیم. پروژه های استراتژیك یك سطح بالا تعریف كنیم و این پروژه ها را در اختیار كسانی قراردهیم كه شایستگی انجام آن را دارند.
تعداد زیادی IT manager تربیت كنیم، همچنین افرادی كه تخصصشان در زمینه های مختلف كاربردهای IT است مانند بانكداری، بیمه، تجارت الكترونیكی و آموزش الكترونیكی. سعی كنیم افراد متخصص در این زمینه ها تربیت كنیم نه تنها برای فناوری بلكه برای Business بعد در دانشگاه ها تلاش كنیم كه در دانشكده های كامپیوتر در زمینه بانكداری، لیسانس كامپیوتر اعطا كنیم یعنی رشته دوم این فارغ التحصیلان بانكداری باشد یا توریسم. یعنی كاربردهایی كه وجود IT در آن ها مهم است و از طرفی دانستن دانش كامپیوتر هم در آن ضروری است. یك مشكل بزرگی كه ما در دانشگاه ها با آن روبرو هستیم این است كه فارغ التحصیلانی كه رشته آنها به نوعی به IT مربوط است، تخصصی در زمینه دیگر ندارند و نمی توانند در كاربردها با كسانی كه متخصص هستند ارتباط فنی و علمی برقرار كنند، بطور مثال اگر كسی بخواهد راجع به سیستم های بانكی با استفاده از اینترنت، سیستمی مبتنی بر وب طراحی كند، مسلماً باید بداند كه اصول و قواعد بانكداری چیست، در غیر این صورت موفق نخواهدبود.
از كارهای دیگری كه باید انجام داد، سرمایه گذاری دولت است. البته این سرمایه گذاری ها نباید پخش شود، بلكه باید پروژه های ملی را انتخاب كند و روی آنها سرمایه گذاری كند كه این باعث به وجود آمدن پروژه های جذاب و كوچك تر خواهدشد كه بخش خصوصی می تواند در انجام آنها فعال شود. یكی از دستاوردهای مهم این طرح نیز اشتغال خواهدبود.
● یك برداشت نادرست ما در این موارد همیشه «نگرانی از تغییر» بوده است. حال سؤال من این است كه IT یك تسهیل ساز است یا خودش كار انجام می دهد؟
▪ IT وسیله ای است برای گسترش مغز انسان. شما هرجا كه با دانش سروكار دارید، IT هم هست و در تمام شؤون زندگی فرد دخالت دارد.
ما باید تغییر را بپذیریم و به عنوان یك فاكتور غیرقابل اجتناب آن را وارد زندگی كنیم. به قولی تنها چیزی كه تغییر نمی كند و ثابت است، تغییر است. در IT هم ما باید به سراغ آخرین فناوری ها برویم. یعنی كوشش و سرمایه گذاری در راستای وب محوری باشد.
● نیازهایی كه ما در راستای دست یافتن به این جلوه فناوری داریم، سخت افزاری است؟ نرم افزاری؟
▪ در درجه اول انسان افزاری و بعد نرم افزاری.
● پس سخت افزار در اولویت آخر قرارمی گیرد. آن چیزی كه ما الآن بیشتر بر روی آن سرمایه گذاری می كنیم!
▪ سخت افزار را می شود پول خرج كرد و رفت و خرید. مسأله شما را كه حل نمی كند!
● من از این مقوله ، فهم نادرست از IT یا ناتوانی در استفاده از ابزار فناوری های نوین را نتیجه می گیرم و این برمی گردد به مدیریت. یعنی الآن اگر نیازهای ما سخت افزاری شده و مدیران ما به سراغ حل مسائل سخت افزاری می روند برمی گردد به این كه ما، مدیریت فناوری نداریم. به نظر شما درباره چالش های مدیریتی كه در حوزه IT با آن روبرو هستیم، چیست؟
▪ یكی از چالش های اصلی این است كه بسیاری از مدیران ما در حوزه IT بزرگ نشده اند یعنی در فرهنگ بهره برداری از IT بزرگ نشده. این كافی نیست كه یك نفر بتواند از كامپیوتر و چند نرم افزار كاربردی استفاده كند، فهم، داشتن آگاهی و دانش در حوزه فناوری اطلاعات است و تصور منظری نسبت به آینده.
تا اینجا كه گفتم وضع فعلی بود، ولی این اوضاع را می توان بهتر كرد، یعنی می شود برای كسانی كه در موقعیت های مدیریت IT هستند سمینارهای هدف دار گذاشت نه این كه به آنها زبان جاوا، بیسیك یا آفیس یاد بدهیم. بلكه سخنرانی هایی بگذاریم كه به مسائل راهبردی اشاره شود. مثلاً اشاره به وضع فعلی IT در دنیا و این كه چگونه می شود محیطی مبتنی بر ITرا هدایت كرد و یا این كه رابطه IT با سایر فرآیندهای سازمانی را تبیین كنیم. یعنی بگوییم كه فناوری اطلاعات تا چه اندازه می تواند به بهره وری در سازمان كمك كند و چه تغییراتی در صورت آوردن IT به سازمان به وجود می آید؟ و این كه این تغییرات را چگونه می توان مدیریت كرد؟ این تغییر خودش باید یك مدیریت داشته باشد. به نظر من مدیران ما افرادی هوشمندی هستند و می توان با آموزش های راهبردی و هدف دار نگرش آنان را در مورد فناوری اطلاعات بهبود بخشید.
● این آموزش IT و كاركردهای آن چگونه باید باشد تا دارای بیشترین اثربخشی باشد؟
▪ این آموزش به معنای مطلق كلمه نیست. این exposure است. شما مدیران را می آورید و به آنها نكاتی را عرضه و ارایه می كنید و در این فرآیند لازم نیست كه وارد مسائل تكنیكی شوید.
مثلاً شما وب را معرفی می كنید و قابلیت ها و مشكلاتش را هم بیان می كنید و كمك هایی كه این ابزار می تواند به یك سازمان و مؤسسه بكند برای او شرح می دهید. آینده وب را روشن می كنید و می گویید برای چه مهم است. بعد می شود به آنها یاد داد كه چگونه سازمان خودشان را در آن جهت هدایت كنند و در این راه ابزارهای مورد استفاده كدامند. به آنها می گویید در انتخاب افراد و استخدام آنها سعی كنند دنبال بهترین ها بروند و متخصصان را گردهم جمع كنند. اینها چیزهایی است كه باید به مدیران گفت و یادآور شد كه بقای آنها در IT بستگی دارد به این كه چقدر بلدند. چون دیر یا زود فارغ التحصیلان دانشگاهی ما جای اینها را می گیرند. مخصوصاً اگر اینها خودشان را به روز نگه ندارند.
البته الآن دولت در راستای طرح تكفا، از طریق سازمان مدیریت و برنامه ریزی بخشنامه كرده است كه تمام مدیران باید ۱۰۰ساعت درس IT ببینند. ولی مشكل كار این است كه در این ۱۰۰ساعت به آنها ویندوز، اكسل و نرم افزارهای كاربردی یاد می دهند. این مشكلی را حل نمی كند! كسی كه ویندوز بلد است نمی تواند بگوید كه آینده وب چه می شود!
● اشاره ای به تربیت كارشناسان IT در دانشگاه ها و لزوم كاربردی شدن آموزش آنها داشتید. می خواهم دوباره به این موضوع بپردازیم كه نوع آموزش ما در دانشگاه ها به گونه ای است كه فارغ التحصیلان دانش اولیه را بیاموزند و بعد وارد محیط كار شوند و با استفاده از استعداد و دانشی كه آنها به آموخته ایم، بتوانند با تعامل با صنعت و محیط بیرونی به روز آمد كردن خود بپردازند؟
▪ دانشگاه های ما باید یك تغییر اساسی را در برنامه هایشان اعمال كند و این موضوع جزو اولویت های اساسی است تا آنجا كه می دانم برنامه های آموزشی دانشگاههای ایران مربوط به ده یا ۲۰ سال گذشته است و این در دنیایی كه براساس قانون نصف عمر، تمام اطلاعاتی كه شما بلدید در ۱۸ماه آینده، نقطه ۵۰درصد آن به كار شما می آید، بسیار جای تأسف دارد. پس با این شرایط نمی توانید برنامه های۱۰سال گذشته را اجرا كنید و به یك استراتژی نوین در یاددادن و یادگرفتن نیاز داریم. البته باید تغییرات را به گونه ای انجام داد كه با حفظ انسجام به روزآمدی برسیم.
IT یك فناوری چندوجهی است و باید توجه كرد كه با Computer Science فرق دارد. مگر این كه شما بخواهید Computer Science تربیت بكنید ولی اسمش را بگذارید IT. چون IT مد است. حتی من می خواهم بگویم كه IT خیلی شمول ندارد و شما باید به سمت ICT بروید. چون IT كاملاً به فناوری ارتباطات وابسته است. از طرفی در IT نیاز نیست كه شما تئوری علوم كامپیوتر را یاد بدهید. چون هدف یكی نیست. هدف IT این است كه كسانی را تربیت كنید كه بتوانند كاربردهایی را به وجود بیاورند و سیستم های هوشمندی طراحی كنند كه در تجارت، آموزش و تسهیل روابط دولتی به كار بیاید و این IT man های شما باید یك دانش عمیقی نسبت به اطلاعات و زیرمجموعه آن داشته باشند كه اصلاً اطلاع رسانی و مبانی آن در راستای توسعه پایدار چه نقشی دارد؟ همچنین نسبت به دانش و مدیریت دانش آشنایی پیدا كنند، سیستم های فعال در دنیا را بشناسند. www را به خوبی بشناسند و قادر به ترسیم فردای آن باشند.
در این مورد می شود از الگوی غربی ها هم استفاده كرد. مثلاً در آمریكا دوره های IT در دانشگاه ها وجود ندارد. اینها به دانشجویان Computer Science، Information System و Bussiness در یك دوره هایی IT می آموزند و آنها را وارد صنعت می كنند. البته برای این كار ما مكانیزم های آنان را در اختیار نداریم. مشكل این است كه در كشور ما IT یك رشته آكادمیك معرفی می شود و به صنعت وارد نشده است.
با تمام این اوصاف می توان گفت نقش ایران در IT جهانی یك «نظاره گر» و «گزارشگر» است.
متأسفانه این گونه است. ولی در ۲سال گذشته من حس می كنم یك انگیزه قوی برای جلو رفتن به وجود آمده است. خب، این فقط در IT و ICT نیست، در همه موارد است. انگیزه ای قوی برای كار انجام دادن و خدمت كردن.
●از بالا به پایین یا از پایین به بالا؟
▪ از بالا به پایین و این خیلی باعث خوشبختی است. دولت متوجه شده و افرادی وجود دارند كه با آگاهی كار می كنند و من خیلی خوش بین هستم البته خوش بینی كافی نیست ما باید آستین هایمان را بالا بزنیم و كاركنیم و یكی از علت هایی كه من اینجا هستم، این است.
گفت و گو با مرتضی انواری


همچنین مشاهده کنید