شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


خاور میانه؛ حاکم بازار نفت


خاور میانه؛ حاکم بازار نفت
نفت نخستین بار در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالات متحد آمریکا کشف و از آن پس، به عنوان یک منبع تأمین کننده انرژی استفاده شد، اما نقش این منبع که اکنون سهم بزرگی در صنایع جهان دارد، در آن زمان چندان زیاد نبود؛ به طوری که حتی در سال های آغازین قرن بیستم میلادی نیز، نفت فقط ۴ درصد از کل انرژی مورد نیاز جهان را تامین می کرد، اما با گذشت چند دهه به مهم ترین منبع انرژی جهان بدل شد. هم اکنون، نفت ۴۰ درصد از نیاز انرژی جهان را تامین می کند و سوخت مورد نیاز برای ۹۶ درصد از کل فعالیت های حمل و نقل جهان از این طلای سیاه به دست می آید.
از زمانی که اشتهای انرژی جهان از زغال سنگ به نفت تغییر یافت، میزان مصرف این منبع انرژی معادل ۸۷۵ میلیارد بشکه بوده است و حدود یک هزار ذخیره اثبات شده و محتمل نفتی در جهان وجود دارد که در سالیان آینده بهره برداری می شوند. این در حالی است که انتظار می رود سطح تقاضای انرژی جهان در سال ۲۰۲۰ میلادی، ۶۰ درصد بیشتر از سال گذشته باشد و در این میان، بیشترین میزان نفت مصرفی وارد صنعت حمل و نقل شود. تا سال ۲۰۲۵ میلادی شمار خودروهای موجود در جاده های جهان از مرز یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون دستگاه نیز فراتر می رود که نسبت به سال ۲۰۰۵ میلادی، حدود ۵۰۰ میلیون بیشتر خواهد بود. روشن است که در چنین شرایطی مصرف بنزین که یکی از اصلی ترین فرآورده های نفتی جهان است، دو برابر می شود و سهم زیادی از این بازار را به خود اختصاص خواهد داد.
دو کشوری که بیشترین سهم رشد سطح تقاضا و مصرف نفت را در سالیان آینده به خود اختصاص خواهند داد، چین و هند هستند. چین و هند دو کشور پرجمعیت آسیایی هستند که شمار افراد ساکن در آنها معادل یک سوم کل جمعیت این کره خاکی است و با توجه به نرخ بالای رشد اقتصاد و صنعت در آنها میزان مصرف انرژی در این کشورها روز به روز بیشتر می شود. انتظار می رود در دو دهه آینده، مصرف نفت در کشور چین سالانه ۵/۷ درصد افزایش یابد و هند نیز با رشد ۵/۵ درصدی در مصرف نفت رو به رو باشد.
شاید در نگاه اول به نظر برسد که نرخ رشد ۵ یا ۷ درصدی در سطح تقاضای نفت برای کشورهای پرجمعیت و بزرگی مانند چین و هند چندان زیاد نیست، اما زمانی که بدانید بر میزان مصرف نفت در کشورهای صنعتی و پیشرفته سالانه یک درصد افزوده می شود، به علت نگرانی کارشناسان از آینده این بازار پی می برید. از سوی دیگر، با توسعه اقتصادی دو کشور پهناور آسیایی، نقش آنها در اقتصاد جهان روز به روز پر رنگ تر می شود و هر گونه اختلال در سطح مصرف انرژی از سوی آنها روی کارایی صنایع آنان و به دنبال آن، روی اقتصاد داخلی و اقتصاد جهانی اثر منفی می گذارد.
افزون بر دو قطب آسیایی، تقاضای نفت در ایالات متحد آمریکا نیز روز به روز بیشتر می شود و همین امر، فشار بر تولید کنندگان را روز به روز افزایش می دهد. با وجود آن که این منبع انرژی در دورترین نقاط جهان نیز مصرف دارد و هیچ صنعتی در جهان بدون بهره گیری از نفت و فرآورده های آن نمی تواند به بقای خود ادامه دهد، فقط گوشه هایی از این دنیای پهناور طلای سیاه را در خود جای داده اند.
ذخایر نفتی اثبات شده به آن میزان از نفت گفته می شود که اطلاعات و تحقیقات زمین شناسی وجود آن را تائید می کند و فعالیت های پژوهشی در آن مناطق می تواند ثمره مفید و سودمندی برای اقتصاد جهان داشته باشد. از مجموع ذخایر نفتی اثبات شده که ثروت دنیای آینده محسوب می شوند، ۶۶ درصد در اختیار کشورهای خاور میانه است و در میان این کشورها عربستان سعودی با جای دادن ۲۵ درصد از ذخایر نفتی در خود، در صدر قرار دارد. سهم عراق در ذخایر نفتی جهان ۱۱ درصد، سهم ایران ۸ درصد، سهم امارات متحد عربی ۹ درصد و سهم کویت، ۹ درصد از کل ذخایر جهان است.
از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد، کشورهایی به جز کشورهای عضو اوپک اقدام به تکمیل تجهیزات نفتی خود کردند و با آغاز فعالیت های اکتشافی و استخراجی، خود را در شمار تولید کنندگان قرار دادند. این زمان با حادثه یازده سپتامبر در ایالات متحد آمریکا و تصمیم گیری این کشور مبنی بر کاهش وابستگی به نفت کشورهای خاور میانه مطابق بود. در این شرایط، تولید در کشورهای آفریقایی و روسیه افزایش یافت و با توجه به میزان بالای ذخایر کشور روسیه، سرمایه گذاری های کلانی برای ارتقای سطح تولید این کشور و ورود آن به سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) انجام شد، اما به علت سیاست های خاص اوپک هنوز چنین طرحی پیاده نشده است .
سطح تولید نفت در کشور روسیه روز به روز افزایش یافت، تا این که هم اکنون روسیه دومین صادر کننده نفت پس از عربستان سعودی است، اما انتظار این که روسیه به یکی از مهره های تاثیر گذار در صنعت نفت بدل شود و در شمار کشورهای اوپک در آید، دور از واقعیت به نظر می رسد، زیرا این کشور تنها ۵ درصد کل ذخایر نفتی جهان را دارد و هفتمین کشور جهان از نظر سطح ذخایر موجود در آن محسوب می شود. روشن است با ارتقای سطح تولید این کشور که روند افزایشی آن از سال ۱۹۹۹ میلادی آغاز شد، از میزان نفت موجود در ذخایر این کشور روز به روز کاسته می شود و اگر میزان تولید نفت در روسیه در سطح کنونی باقی بماند، تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی دیگر نفتی در این کشور نیست تا بازار را از چنگ خاور میانه و غول های بزرگی مانند عربستان خارج کند.
آفریقا یکی دیگر از مناطقی بود که ایالات متحد آمریکا برای کاهش قدرت خاور میانه به آن تکیه کرد، اما این منطقه نیز شرایطی مشابه روسیه دارد. کل نفت موجود در قاره آفریقا معادل ۷ درصد از کل ذخایر جهان است که در کشورهای آنگولا، نیجریه غنا و چاد قرار دارد.
بزرگ ترین تولید کننده نفت در قاره آفریقا نیجریه است که در نظر دارد تا پایان دهه کنونی، سطح تولید خود را به حداکثر برساند و در صورت اجرای این طرح، فقط تا سال ۲۰۲۵ میلادی ذخیره نفتی خواهد داشت. در نتیجه، از آنجا که ذخایر موجود در کشورهای غیر خاور میانه سریع تر از ذخایر موجود در خاور میانه تخلیه می شوند، نسبت ذخیره به تولید در آنها که شاخصی برای طول عمر مفید ذخایر با نسبت سطح تولید به شمار می رود، از کشورهای خاور میانه کمتر است. به عبارت دقیق تر، پژوهش ها نشان می دهند که کشورهای غیر اوپکی حداکثر تا ۲۰ سال آینده ذخیره نفتی دارند، در حالی که اگر خاور میانه با سطح تولید کنونی خود ادامه دهد، دست کم ۸۰ سال ذخیره نفتی دارد. بنا بر این، اگر تولید نفت در همین سطح باقی بماند، در کمتر از دو دهه آینده کشورهایی مانند روسیه، مکزیک یا ایالات متحده آمریکا، نروژ، چین و برزیل که تا چندی پیش با تولیدشان بخشی از نیاز بازار نفت را پاسخ می گفتند، به مصرف کننده صرف تبدیل می شوند، در آن هنگام کشورهای خاور میانه که سهم اعظم ذخایر نفتی جهان را در خود جای داده اند، دوباره مهره اصلی صنعت نفت جهان می شوند و تلاش ایالات متحد آمریکا برای کاهش وابستگی انرژی به تولیدات خاور میانه بدون نتیجه باقی می ماند.
به گزارش شرکت بریتیش پترولیوم، تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی، خاور میانه کنترل ۸۳ درصد از کل ذخایرنفتی جهان را در دست خواهد داشت، در حالی که اکنون تنها ۷۱ درصد کل ذخایر در اختیار خاور میانه است. در چنین شرایطی اگر سطح تولید نفت در کشورهای مختلف جهان در سطح کنونی باشد، اروپا تنها ۵ درصد، آسیا و اقیانوسیه یک درصد، آفریقا ۲ درصد آمریکا جنوبی و مرکزی ۸ درصد و آفریقای شمالی یک درصد از کل ذخایر نفتی را در اختیار خواهند داشت.
همین آمار و ارقام به روشنی نشان می دهد که تا زمان مورد بررسی، نقش خاور میانه در عرصه صنعت نفت جهان باز هم پر رنگ تر می شود و کنترل این منطقه بر جهان افزایش می یابد. در چنین شرایطی، خاور میانه می تواند سیاست های خود را به بازار های جهانی دیکته کند و وابستگی بیش از حد صنایع به تولیدات این بخش از جهان، تمام کشورها را وا می دارد تا از این سیاست ها پیروی کنند. از سوی دیگر، کشورهای خاور میانه با بهره گیری از درآمد نفتی، زیرساخت های اقتصاد و صنعت خود را اصلاح می کنند و ثبات بیشتری را برای کشورشان به ارمغان می آورند. روشن است ثبات زیرساخت های اقتصادی و صنعتی کشورهای خاور میانه، این منطقه را نفوذ ناپذیر می کند و قدرت بیشتری به آنها می بخشد.

منبع : موسسه تحلیلی امنیت جهانی انرژی
www.lags.org
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید