جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


ظرفیت مازاد و پویایی بهای نفت


ظرفیت مازاد و پویایی بهای نفت
افزایش بهای نفت در سال ۲۰۰۵ نشان از بازار نفتی دارد که بخش عمده ای از انعطاف پذیری و ظرفیت خود را برای مقابله با اختلالات موجود در عرضه نفت و یا افزایش پیش بینی نشده (و یا حتی پیش بینی شده) تقاضای جهانی نفت از دست داده است. در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بیشتر ظرفیت مازاد سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) که بخش عمده ای از آن در اختیار عربستان سعودی است، در جبران تكانه های عظیم در عرضه و تقاضا نقشی یاری کننده داشت و از این رو به عنوان " سنگ زیربنای ثبات در بازار جهانی نفت – هم در بخش بالادستی و هم در بخش پایین دستی – عمل می کرد." با این وجود، ظرفیت مازاد از اوایل دهه ۱۹۹۰ به تدریج كاهش یافته است . بسیاری از ناظران اینگونه استدلال می کنند که شرایطی که موجب ظهور ظرفیت مازادی عظیم در اواسط دهه ۱۹۸۰ شدند ( بطور عمده افزایش عرضه کشورهای غیر عضو اوپک همراه با کاهش تقاضای جهانی نفت) بار دیگر تکرار نخواهند شد، به همین دلیل ظرفیت مازاد به گذشته تعلق دارد.
استدلال موسسه های بین المللی مانند صندوق بین المللی پول (IMF) و آژانس بین المللی انرژی (IEA) در این خصوص آن است که کاهش ظرفیت مازاد از پایین بودن حجم سرمایه گذاریهای جهانی در بخش نفت ناشی شده است، به همین دلیل، این سازمان ها خواهان برطرف ساختن موانع موجود بر سر راه سرمایه گذاریها به منظور بازگرداندن ظرفیت مازاد به تمام بخش ها در زنجیره عرضه هستند. دیگران از جمله شرکت "گلدمن ساکس" نسبت به عملی ساختن این سرمایه گذاریها دید بدبینانه تری دارند و می گویند: " کاهش تقاضا لازمه ایجاد دوباره ظرفیت مازاد به منظور بازگشت به دوره ای از قیمت های پایین انرژی خواهد بود."
گروهی از ناظران بر این باورند که امکان تحقق یافتن سیاست اعلام شده از سوی عربستان سعودی مبنی بر حفظ ظرفیت مازاد در سطح دو تا سه میلیون بشکه در روز وجود دارد اما این ظرفیت مازاد برای سیستمی به بزرگی و پیچیدگی سیستم نفت جهان بسیار اندک است. جالب است بدانیم که اگرچه این دیدگاهها اساسا با یکدیگر متفاوت هستند، اما به نظر می رسد تمام آنها در یک چیز توافق دارند : ما وارد " عصر جدیدی" شده ایم که در آن توانایی بازار نفت برای تکیه بر ظرفیت مازاد به منظور مقابله با تكانه ها به شدت کاهش یافته است. این وضعیت، چنانچه صحت داشته باشد، تاثیری چشمگیری بر رفتار و ثبات قیمت های نفت خواهد داشت.
●کاهش تدریجی ظرفیت مازاد
آمارها از تغییرات سالانه در تقاضای جهانی و عرضه نفت کشورهای غیر عضو اوپک بین سال های ۲۰۰۶-۱۹۹۰ حکایت می کنند. طبق این آمارها، تغییرات سالانه در تقاضای جهانی نفت طی دهه گذشته (به استثنای سال های ۲۰۰۰ ، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ که شاهد افزایشی بزرگ در تولید نفت روسیه بودند)، تقریبا هر سال از تغییرات موجود در عرضه نفت کشورهای غیر عضو اوپک پیشی گرفته است. در حقیقت، تقاضای جهانی نفت بین سال های ۲۰۰۴-۱۹۹۰ حدود ۱۶ میلیون بشکه در روز افزایش یافته، در حالی که میزان افزایش عرضه نفت کشورهای غیر عضو اوپک در این زمان صرفا حدود شش میلیون بشکه در روز بوده است. خوب است به این نکته توجه داشته باشیم که حجم عمده ای از افزایش عرضه کشورهای غیر عضو اوپک بین سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ از سوی روسیه صورت گرفته و عرضه نفت سایر کشورها تقریبا ثابت بوده است.
تفاوت میان افزایش تقاضای جهانی نفت و میزان عرضه کشورهای غیر عضو اوپک باید از سوی اوپک تامین شود. اوپک بین سال های ۲۰۰۴-۱۹۹۰، نزدیك به ۱۰ میلیون بشکه در روز به تولید خود افزود و به این ترتیب حجم تولید نفت این سازمان در سال ۲۰۰۴ به حدود ۳۳ میلیون بشکه در روز رسید. تاثیر افزایش تقاضا بر نفت اوپک کاهش تدریجی ظرفیت مازاد این سازمان بوده است، فرآیندی که در دهه ۱۹۹۰ و اوایل سال ۲۰۰۰ سرعت گرفت به گونه ای که در سال ۱۹۸۵ ظرفیت مازاد اوپک حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز بود اما این رقم در سال ۲۰۰۴ به کمتر از دو میلیون بشکه در روز یعنی حدود دو درصد از تقاضای جهانی نفت، کاهش یافت.
سرمایه گذاری برای افزایش ظرفیت مازاد نیاز اولیه برای اجتناب از این شرایط بود. با وجود این، تشخیص این موقعیت بحرانی به موقع صورت نگرفت. رشد تقاضای جهانی نفت به طور پیاپی از سوی آژانس های مختلف انرژی کمتر از میزان واقعی آن ارزیابی می شد و از آنجا که دیدگاه بدبینانه نسبت به تقاضا با پیش بینی های اغراق آمیز در خصوص عرضه نفت کشورهای غیر عضو اوپک در ارتباط بود، اوپک هیچ انگیزه ای برای سرمایه گذاری در تثبیت و یا افزایش ظرفیت مازاد نداشت.
کاهش کلی حجم ظرفیت مازاد تولید در بخش بالادستی با مشکلاتی در تمام بخش های زنجیره عرضه همراه شده است. سرمایه گذاری در دارایی های بخش پایین دستی مانند خطوط لوله، پالایشگاهها و نفتکش ها، با رشد تقاضای جهانی نفت همگام نبوده است. از سوی دیگر، افزایش قابل ملاحظه قیمت فرآورده های نفتی در دو سال گذشته موجب شده است تا نقش کمبود ظرفیت پالایش از اهمیت برخوردار شود.
سعود الفیصل ، وزیر خارجه عربستان، در اظهارات اخیر خود گفت که "مشکل اصلی بحران كنونی انرژی آن است که پالایشگاههای موجود قادر به پاسخگویی به تقاضای فرآورده های نفتی، کمبود ظرفیت ذخیره سازی و محدودیت های اعمال شده بر صنعت نفت نیستند بنابراین مانع از ساخت پالایشگاههای بیشتر می شوند. طی سه دهه گذشته حتی یک پالایشگاه در آمریکا ساخته نشده است، این در حالی است که تفاوت نیاز های موجود در زمینه فرآورده های نفتی از یک ایالت تا ایالتی دیگر در آمریکا، به ویژه به دلیل نگرانی های زیست محیطی، به شدت موجب وخیم شدن بحران انرژی شده است."
●کاهش ظرفیت مازاد و پویایی قیمت ها
کاهش ظرفیت مازاد تاثیری بزرگ بر سطح قیمت ها و نیز حرکت پرنوسان بهای نفت خام و فرآورده های نفتی دارد. سرمایه گذاری اندک در صنعت نفت، افزایش سریع تقاضای جهانی نفت و پایین بودن نرخ رشد عرضه کشورهای غیر عضو اوپک به کاهش ظرفیت مازاد اوپک منجر شدند. این عوامل همچنین به بروز مشکلاتی در زنجیره عرضه بویژه در زمینه پالایش منتهی شده اند. در نتیجه این امر، توانایی سیستم نفت جهان برای پاسخگویی به تقاضا و یا تتكانه های موجود در زمینه عرضه در شرایطی که صنعت نفت شاهد تعدادی از این شوک ها ( سیاسی، آب و هوایی، فنی و نظریه پردازی در خصوص توانایی اوپک برای برخورد با آنها ) بود، تضعیف شد. در نبود ظرفیت مازاد، تاثیر این شوک ها بر بهای نفت دو چندان است. به ویژه زمانی که محدودیت های موجود در زمینه ظرفیت مازاد به نیرویی اصلی در بازار تبدیل می شود، احتمال بروز جهش های زیر در قیمت ها وجود دارد:
▪نخست آنکه ما انتظار داریم شاهد افزایشی سریع در متوسط قیمت های نفت باشیم.
▪دوم، انتظار می رود نوسان موجود در قیمت های نفت افزایش یابد.
▪سوم، ممکن است شاهد افزایش های مقطعی بیشتری در بهای نفت خام و فرآورده های نفتی باشیم.
و سرانجام آنکه مشکلات پالایشی با شدت بخشیدن به تفاوت قیمت ها بر بعد پویایی قیمت نفت خواهند افزود.
در حقیقت، ما در دو سال گذشته و یا حتی پیش از آن شاهد تمام این تاثیرات بوده ایم. با مقایسه وضیت بهای نفت "وست تگزاس اینترمدیت" در معاملات نقدی سال های ۲۰۰۲-۱۹۹۱ و ۲۰۰۵-۲۰۰۳ می توان به ویژگی های اصلی پویایی قیمت های نفت در این دو دوره دست یافت.متوسط بهای روزانه نفت "وست تگزاس اینترمدیت" در معاملات نقدی در مقایسه با دو دوره یاد شده یعنی سال های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ تقریبا دو برابر شده است، در حالی که متوسط بهای روزانه نفت در این دو دوره به ترتیب ۲۵/۲۱ و ۳۰/۴۲ دلار هر بشکه بوده است.
از سوی دیگر، دوره دوم (۲۰۰۵-۲۰۰۳) شاهد افزایش های مقطعی بسیاری در قیمت های نفت بوده است به گونه ای که بهای هر بشکه نفت "وست تگزاس اینترمدیت" در این دوره از بشکه ای ۷۰ دلار فراتر رفت.آمارها نشان می دهند که در این دوره در بسیاری از شرایط و موقعیت ها، قیمت های نفت در محدوده ۶۰ تا ۷۰ دلار قرار داشته اند، در حالی که تنها در برخی شرایط هر بشکه نفت بین ۳۰ تا ۴۰ دلار داد و ستد شده است.و موضوع نهایی، افزایش تفاوت قیمت های نفت است. آنگونه که آمار نشان می دهند متوسط روزانه تفاوت قیمت بین نفت خام "وست تگزاس اینترمدیت" و نفت خام سنگین ایران در دوره نخست (۲۰۰۲-۱۹۹۱) ۵/۳ دلار هر بشکه بوده که این رقم در دوره دوم بیش از دو برابر افزایش یافته و به ۵۸/۷ دلار هر بشکه رسیده است. این افزایش را می توان به دو جنبه اصلی مشکلات پالایشی نسبت داد: ۱- ناکافی بودن ظرفیت ۲- نا هماهنگی میان ساختار پالایشگاه ها و صنعت نفت جهان و نیز افزایش تقاضا برای فرآورده های نفتی سبک.
●نتیجه گیری
از آنچه گفته شد، چنین برمی آید که صنعت نفت، نه تنها برای سرمایه گذاری در بخش بالادستی و پایین دستی به منظور پاسخگویی به رشد پیش بینی شده در تقاضای جهانی نفت، بلکه برای سرمایه گذاری در ظرفیت مازاد که لازمه تامین انعطاف پذیری مورد نیاز در سیستم جهانی نفت برای پاسخگویی به شوک ها و برقراری ثبات بیشتر در سیستم های قیمت گذاری نفت است، با چالش هایی بزرگ رو به رو است.
حال پرسش اصلی این است که کدام گروهها قصد دارند هزینه سرمایه گذاری در ظرفیت مازاد را فراهم کنند ؟ناگفته نماند که شرکت های نفتی بین المللی قصد به دوش کشیدن بار چنین سرمایه ای را ندارند. از سوی دیگر، بیشتر شرکت های نفتی ملی نیز به دلیل بسیاری از محدودیت های مالی و سیاسی، احتمالا قادر به سرمایه گذاری های كلان نخواهند بود، به استثنای عربستان سعودی که سیاست آن تثبیت ظرفیت مازاد در سطح دو تا سه میلیون بشکه در روز است.
ناکامی و یا ناتوانی در پرداختن به این موضوع پیچیده که چه کسی تامین سرمایه مورد نیاز برای ظرفیت مازاد را بر عهده خواهد گرفت، بدان مفهوم است که جهان ناچار است به افزایش بیشتر قیمت های نفت و نیز نوسان قیمت ها عادت کند.
"نظام نفتی بین المللی" که در آن کشورهای غیر عضو اوپک بخش عمده ای از تقاضای جهانی نفت را تامین می کنند و اوپک نیز ظرفیت مازاد را فراهم می سازد، بیش از این قابل اجرا نیست. ظرفیت مازاد عظیمی که در گذشته وجود داشت نعمتی است که صنعت نفت برای مدتی از آن بهره مند شد، اما به نظر می رسد که فراهم آوردن آن دیگر ممکن نیست.
منبع : نشریه بررسی اقتصادی خاورمیانه (میس)، دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۴
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید