جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


وسترن‌ داشت‌ می‌مرد نگذاشتیم‌!


وسترن‌ داشت‌ می‌مرد نگذاشتیم‌!
آیا همیشه‌ طرفدار وسترن‌ بوده‌اید؟
وقتی‌ بچه‌ بودم‌، هنوز تلویزیون‌ نبود، ولی‌ در پرده‌ دوم‌ سینماهای‌ دو فیلم‌ اغلب‌ وسترن‌ نشان‌ می‌دادند. من‌ هم‌ با تماشای‌ وسترن‌های‌ «جان‌ فورد» و «آنتونی‌مان‌» در دهه‌های‌ چهل‌ و پنجاه‌ بزرگ‌ شدم‌، جان‌ وین‌، سواره‌ نظام‌، جیمی‌ استوارت‌ و وسترن‌های‌ B و راندولف‌ اسکات‌ها. بعضی‌ها خوب‌ بودند و بعضی‌ها هم‌ نه‌، ولی‌ به‌ دلیل‌ ماجراهاشان‌ من‌ از همگی‌ وسترن‌ها لذت‌ می‌بردم‌. دوره‌ بزرگ‌ شدن‌ من‌ پر از این‌ فیلم‌های‌ وسترن‌ بود. بعد هم‌ که‌ بزرگ‌ شدم‌، یکی‌ از وسترن‌ های‌ مورد علاقه‌ام‌ «حادثه‌ اکس‌ بو» بود که‌ می‌توان‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ تحلیل‌ خشونت‌ افسار گسیخته‌ نام‌ برد. نمی‌دانم‌ مردم‌ چه‌ عقیده‌یی‌ راجع‌ به‌ این‌ نوع‌ فیلم‌ها دارند، ولی‌ دیگر معلوم‌ نیست‌ چه‌ وقت‌ یکی‌ دیگر مثل‌ آنها ساخته‌ خواهد شد.
آیا اصلاص فکرش‌ را هم‌ می‌کردید یکی‌ از آدم‌های‌ نمونه‌یی‌ سینمای‌ وسترن‌ خواهید شد؟
وقتی‌ فیلم‌ «بخاطر یک‌ مشت‌ دلار» تمام‌ شد، همه‌ راجع‌ به‌ این‌ صحبت‌ می‌کردند که‌ فیلم‌ «وسترن‌» دارد نابود می‌شود. ولی‌ آن‌ فیلم‌ همه‌ چیز را عوض‌ کرد و جای‌ خودش‌ را در دنیا پیدا کرد. نکته‌ بامزه‌ این‌ جاست‌ که‌ چند سال‌ پیش‌ از این‌ فیلم‌ به‌ خیابان‌ وسترن‌ در لس‌آنجلس‌ رفته‌ بودم‌. یکی‌ از رفقایم‌ که‌ عاشق‌ فیلم‌های‌ سامورایی‌ بود، در آنجا مرا به‌ دیدن‌ فیلم‌ «یوجیمبو» کوروساوا برد. پس‌ از دیدن‌ فیلم‌، گفتم‌ که‌ این‌ فیلم‌ می‌تواند دستمایه‌ یک‌ فیلم‌ وسترن‌ عالی‌ باشد، اگر یکی‌ جسارت‌ ساختنش‌ را داشته‌ باشد ولی‌ کسی‌ جسارت‌ کافی‌ نخواهد داشت‌! نکته‌ بامزه‌ این‌ بود که‌ چند سال‌ بعد فیلمنامه‌ «بخاطر یک‌ مشت‌ دلار» به‌ دستم‌ رسید که‌ تقلیدی‌ از «یوجیمبو» بود...
بهترین‌ فیلم‌ وسترن‌ شما یعنی‌ نابخشوده‌، به‌ «سرجیو لئونه‌» و «دان‌ سیگل‌» تقدیم‌ شده‌ که‌ شما را در وسترن‌ها کارگردانی‌ کردند و البته‌ تاحدی‌ هم‌ شبیه‌ «این‌ گروه‌ خشن‌» است‌. آیا دلیل‌ خاصی‌ از این‌ تقدیم‌ها و شباهت‌ها داشتید؟
نابخشوده‌ فیلم‌ مورد علاقه‌ من‌ است‌. «سرجیو» را سال‌ها ندیده‌ بودم‌ تا اینکه‌ موقع‌ نمایش‌ «پرنده‌» در ایتالیا همدیگر را دیدیم‌ و چند روزی‌ با هم‌ بودیم‌. وقتی‌ گفت‌ خداحافظ‌، واقعاً خداحافظی‌ کرد، چراکه‌ چند روز بعد از خداحافظی‌ مرد. «دان‌ سیگل‌» و من‌ هم‌ رفقای‌ خوبی‌ بودیم‌ و شیوه‌ عصیانگرانه‌ و شورشی‌ او رادوست‌ داشتم‌. روزهای‌ خوبی‌ با هم‌ داشتیم‌ و فیلم‌های‌ خوبی‌ هم‌ با هم‌ کار کردیم‌ که‌ در زندگی‌ من‌ خیلی‌ مهمند. بنابراین‌ منطقی‌ است‌ که‌ فیلم‌ را به‌ آنها تقدیم‌ کنم‌، چراکه‌ هر دو اگر زنده‌ بودند، دلشان‌ می‌خواست‌ این‌ فیلم‌ را بسازند، اما در مورد شباهت‌ «نابخشوده‌» به‌ «این‌ گروه‌ خشن‌»؛ «این‌ گروه‌ خشن‌» فیلم‌ خوبی‌ است‌ ولی‌ من‌ آدمی‌ نیستم‌ که‌ حرکت‌ آهسته‌ را دوست‌ داشته‌ باشم‌ و اصلاً هم‌ باله‌ خشونت‌ را دوست‌ ندارم‌. خیلی‌ها دوست‌ داشتند خیلی‌ شبیه‌ آن‌ را بسازند ولی‌ من‌ هیچ‌گاه‌ این‌ کار را دوست‌ نداشتم‌.
نظرتان‌ در مورد «جویندگان‌» فورد چیست‌؟
خب‌، چیزهای‌ عالی‌ و شگفت‌انگیزی‌ در این‌ فیلم‌ است‌، ولی‌ امروزه‌ به‌ این‌ دلیل‌ که‌ خیلی‌ از شخصیت‌های‌ فرعی‌ فیلم‌ دیگر در سینما وجود ندارند نمی‌توان‌ به‌ آن‌ چندان‌ توجه‌ کرد. با استانداردهای‌ امروز «جفری‌ هانتر» واقعاً آدم‌ را اذیت‌ می‌کند، اما بازی‌ «جان‌ وین‌» واقعاً فوق‌العاده‌ است‌.
شما وسترن‌های‌ زیادی‌ کار کرده‌اید. ساختن‌ وسترن‌ و بازگشت‌ به‌ گذشته‌ چه‌ حسی‌ به‌ شما می‌دهد؟
کمی‌ حس‌ نوستالژیک‌. گویی‌ که‌ یک‌ دفعه‌ پیر شده‌اید! البته‌ وسترن‌های‌ جدید واقعاً اذیتم‌ می‌کنند چراکه‌ مدل‌ موها خصوصاص مال‌ سال‌ ۱۹۶۵ است‌. اگر شما عملکردهای‌ قدیمی‌ را تماشا کنید متوجه‌ می‌شوید که‌ موها همیشه‌ کوتاه‌ است‌. آدم‌های‌ قدیمی‌ موقع‌ رفتن‌ به‌ سلمانی‌، به‌ اندازه‌ پولی‌ که‌ می‌پرداختند استفاده‌ می‌کردند و موهایشان‌ را کاملاً کوتاه‌ می‌کردند. در فیلم‌ «نابخشوده‌» با قیچی‌ چیدن‌ پشم‌ گوسفند موهایم‌ را زدم‌، اما «رقصنده‌ با گرگ‌» با اینکه‌ فیلم‌ خوبی‌ است‌ اما قهرمان‌ آن‌ یک‌ جوان‌ امروزی‌ است‌ که‌ به‌ غرب‌ قدیم‌ رفته‌ و به‌ حقوق‌ زنان‌ در آنجا توجه‌ و علاقه‌ نشان‌ می‌دهد.
آیا می‌خواهید وسترن‌ دیگری‌ بسازید؟
نابخشوده‌، حداقل‌ در اراده‌ شخصی‌ام‌ آخرین‌ وسترن‌ من‌ است‌. یک‌ جور جمع‌بندی‌ در این‌ فیلم‌ است‌ که‌ آن‌ را دوست‌ دارم‌. یک‌ جوری‌ بوی‌ آخرهای‌ ژانر را می‌دهد. شاید هم‌ آخرین‌ برای‌ من‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید