جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اصلاح عزاداری ها


چند سالی است که در عزاداری های ما برای امام حسین علیه السلام بدعت هایی پدید آمده است که باید با آنها مبارزه کرد. یکی از این بدعت ها این است که تصویر بزرگ و کوچک آن حضرت به مراسم عزاداری اضافه شده و گاه در خیابان ها نصب شده است. درباره پیامبر گرامی اسلام و امام علی علیه السلام نیز این امر جاری است. این کار دو ایراد دارد. یکی اینکه معمولاً این تصاویر نمی تواند بیانگر شخصیت معصوم و انسان کامل و حجت خدا بر روی زمین باشد. گاه چهره ای شبیه رستم و اسفندیار برای آنها می سازند که با آنچه که در ذهن ماست فاصله بسیار دارد و موجب وهن این اولیای خاص خداست.ایراد دوم - که مهم تر است - این است که این تصاویر ممکن است مقدمه یک شرک خفی شود. افرادی کم کم به این تصاویر دست می کشند و احیاناً از آنها حاجت می خواهند و ای بسا که به تدریج مانند یک بت با آنها ارتباط برقرار کنند.
بت پرستان زمان جاهلیت نیز بت ها را خالق نمی دانستند بلکه به الله معتقد بودند و بت ها را واسطه فیض و رفع حوائج خود قرار می دادند. درست است که اکثریت قریب به اتفاق مردم ما مراقبند که در عزاداری ها و زیارت مقابر معصومین علیهم السلام به گونه ای عمل کنند که با توحید افعالی منافات نداشته و حتی شائبه شرک نیز در اعمال آنها وجود نداشته باشد، ولی باید توجه داشت که پیدایش شرک، نامحسوس و در خفا و تدریجی است و شیطان نیز همواره در کمین است. در حدیث است که پیدایش شرک در دل ها مخفی تر از حرکت مورچه سیاه در شب تاریک روی سنگ سخت است.
شهید آیت الله مطهری می فرمایند: «اسلام هیچ نوع شعار تصویری ندارد. تصویرهایی که منسوب به شخص مقدس رسول اکرم یا امیرالمومنین یا ائمه اطهار است و در بازار تحت عنوان شمایل پیغمبر اکرم و شمایل امیرالمومنین می فروشند هیچ کدام اساس ندارد و اسلام هم از اول تمایلی به این امر نداشته بلکه با آن مخالف بوده است. اسلام چون راجع به توحید غیور است و غیرت توحیدی زیادی دارد، از اول با مجسمه سازی و مجسمه تراشی بالاخص برای اولیای دین سخت مبارزه کرده است و در آن زمان هم - مخصوصاً در زمان ائمه که تمدن اسلامی خیلی توسعه پیدا کرده بود - افرادی بودند که اگر می خواستند تصویر بکشند با قلم می کشیدند، ولی در عین حال چنین چیزی نبوده است.»۱آری اسلام می خواهد حریم توحید شکسته نشود، لذا هر جا که شائبه ای از شرک در کار بوده دستور مناسب داده است، مثلاً می گوید وقتی می خواهی به نماز بایستی اگر چراغ یا آتشی مقابل توست، این امر مکروه است، زیرا عمل تو شباهت پیدا می کند به عمل کسی که آتش را تقدیس می کند، یا اگر عکسی مقابل توست روی آن را بپوشان. از آن شهید نقل است که مرحوم آیت الله بروجردی تاکید داشتند کسانی که به حرم امام رضا علیه السلام می روند، هنگام زیارت، پیشانی خود را بر ضریح قرار ندهند که حالتی شبیه حالت سجده پیدا کنند.۲ ما مردم شیعه که از سوی برخی فرقه ها مانند فرقه گمراه وهابیت متهم به این گونه امور هستیم خوب است که بهانه به دست آنها ندهیم.بدعت دیگری که در عزاداری های حادثه کربلا پیدا شده است، خواندن نوحه ها با آهنگ هایی است که مناسب این مجالس نیست و احیاناً - هر چند به ندرت - توأم با حرکات موزون و مناسب مجالس لهو و لعب است و گاهی آهنگ یک ترانه قدیمی است که برای کسانی که سابقه ای از آن ترانه در ذهن دارند، به کلی معنویت این عزاداری نابود می شود.
مسئله دیگر، کمرنگ شدن تحلیل حادثه کربلا در مجالس عزاداری است، لذا جنبه آموزندگی و الهام بخشی و تحول آفرینی آن ضعیف شده است. باید اعمال و رفتار ما در بعد از ایام عاشورا و قبل از این ایام تفاوت اساسی داشته باشد و احساس تصفیه روحی در خود و جامعه داشته باشیم، ولی چون در اغلب مجالس عزاداری ما کمتر به تحلیل این واقعه و سخنان امام حسین علیه السلام و بیان علل و ریشه های این حادثه از یک طرف و پیام ها و درس های آن از طرف دیگر و وظایف امروز ما با توجه به این حادثه پرداخته می شود و بیشتر وقت اکثر مجالس ما را نوحه خوانی و سینه زنی - که در جای خود لازم است - پر می کند، آثار مذکور چنانکه باید حاصل نمی شود.
ایام دهه اول محرم و شب های احیا این خصوصیت را دارند که افرادی که در طول سال به مسجد نمی آیند، در این ایام سری به مسجد می زنند. از این فرصت باید استفاده کرد و معارف اسلامی را برای این قشر و سایر اقشار بیان نمود. اگر یک مجلس عزاداری سه ساعت به طول می انجامد، بجا است که دو ساعت آن به تحلیل این حادثه و بیان معارف و مواعظ بگذرد و یک ساعت آن به سینه زنی و نوحه خوانی، نه اینکه هر ساعت به سینه زنی و نوحه خوانی پرداخته شود.
به تعبیر رهبر گرامی انقلاب در بزرگداشت این حادثه باید به سه عنصر منطق و عقل، حماسه و عاطفه پرداخته شود. در مجالس ما معمولاً فقط به بخش عاطفه و جنبه مظلومیت آن حضرت و اصحاب و اهل بیتش پرداخته می شود.در این میان روحانیت وظیفه سنگینی از نظر نظارت بر کیفیت مجالس ایام محرم و تامین سخنران و مداح مورد نیاز را دارد. مداحان باید کلاس های ویژه ببینند و کارت مخصوص دریافت نمایند و اینها هیچ منافاتی با مردمی بودن و خودجوش بودن عزاداری ها ندارد.مسئله دیگر - که البته جدید نیست - حرکت دادن علم های بسیار سنگین در دسته ها است که معمولاً عامل رقابت میان دسته ها است که علم ما مثلاً هجده تیغه دارد و علم مسجد رقیب هفده تیغه.
قطع نظر از اینکه حرکت دادن این علم ها گاه موجب نقص عضو اشخاص می شود و خود این علم ها نیز شکل صلیب را تداعی می کند ظاهراً این رسم در دوران قاجار از قفقاز به ایران سرایت کرده و هیچ منشاء عقلانی ندارد. بهتر است به جای این علم ها از پرچم های الله اکبر و لااله الاالله و از پارچه نوشته های مزین به سخنان امام حسین علیه السلام که ضمناً فلسفه و پیام قیام ایشان را مشخص می کند استفاده شود تا بر معارف مردم افزوده شود.
بجا است افراد موجه، مثلاً روحانیون و دانشگاهیان موثر و محبوب در میان مردم، این گونه دسته ها را راه اندازی و ساماندهی کنند تا به تدریج خرافات از دسته های عزاداری ما زدوده شود.خلاصه کلام اینکه باید عزاداری های امام حسین علیه السلام را از حالت سرگرمی و یک عادت سالانه خارج کنیم تا این منبع عظیم نیرو همچنان موجب تهذیب و جنبش جامعه اسلامی و مایه هراس ظالمان جهان باشد. این امر، عزم ملی و روشن بینی و همکاری و همدلی روحانیت و مردم را می طلبد که به فضل خدا همه این عوامل موجود است.
پی نوشت ها:
۱- پانزده گفتار، ص ۲۰۷.
۲- فلسفه تاریخ، ج،۴ ص ۲۲۰.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید