پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا
بررسی مواضع آیتالله یزدی (صاحب عروه) در قبال مشروطیت
پای مجتهدان طراز اول نجف به گاه طرح پرسشهای مقلدان در باب حرمت و حلیّت مشروطه به ماجرا باز شد. یگانه عالم برجستهای که با دیدگاه روحانیان مبرز که شاخصترین آنان آیات ثلاثه ــ شیخ محمدکاظم خراسانی، میرزاحسین خلیل تهرانی، و شیخ عبدالله مازندرانی ــ بودند، مخالفت کرد، آیتالله سیدمحمدکاظم یزدی بود. به باور عشایر « زقرت» و « شمّرت» که از هواداران سیدکاظم بودند، فرجام مشروطه به نابودی دین و گسترش فساد اخلاقی میانجامید. (۱) به نوشته آیتالله سید هبهالدین شهرستانی از روحانیان جانبدار آخوند خراسانی، مخالفان مشروطه گمان داشتند آزادی موردنظر مشروطهخواهان مخالف با دین بود. (۲)
از سویی، شیخ فضلالله نوری در نشریه منطبع خود در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم (س) در بیان واکنش صاحب عروه به تهدیداتی که به مناسبت مخالفت وی با مشروطه صورت گرفته به اظهارنظر ایشان در کلاس درس خطاب به شاگردانش اشاره میکند که اعلام نمود : « امر راجع به دین اسلام است و حفظ نفوس و اعراض مسلمین باید بشود و حفظ شوکت مذهب جعفری... و این معنی جز به مطابقه با شریعت مطهره نخواهد شد و از کشتن هم باک ندارم. چیزی از عمر من باقی نمانده که از آن خائف باشم و از دین خود دست بردارم.» (۳)
فحوای دیدگاه سید دائر بر ضرورت تطبیق مبانی «مشروطه» با « شریعت» است. معنای دیگر این بیان اعتراضی سید آن است که فرآیند مطابقت مشروطه با شرع انور محقق نشده است. به زعم خیل طرفداران آقاکاظم یزدی، مراد از مشروطه همانا نهاد شورا ــ از نوع شورای سقیفه بنی ساعده ــ است که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص)، اهل بیت و امامان معصوم (علیهم السلام) را از حق خلافت محروم کرد و بعدها به خلافت یزید امتداد یافت. (۴)
آیتالله یزدی « اشاعه کفریات ملحدین» را نتیجه « حریت موهومه» مشروطهخواهان دانسته در تلگراف خود به آخوند آملی با تصریح بر این موضوع، مینویسد : « البته دفع کفریات و حفظ عقیده و اجراء قوانین محکمه قرآنیه و شریعت ابدیه محمدیه، اهم فرائض ربانیین علما با ملاحظه جهات موجبات صلاح و صیانت دین و دماء مسلمین منظور اطلاع داده بذل مجهود شود.» (۵)
آنچه مسلم است اینکه آقاکاظم یزدی از تایید بی قید و شرط مجلس شورا نیز سرباز زد چرا که از نظر هوادارانش، از ماهیت اعضا و سرانجام کارشان بی اطلاع و حتی نگران بود و پشتیبانی از آن نهاد قانونگذاری را منوط به انطباق کامل مصوبات آرا با موازین شرع کرد. در برههای که اوضاع و درگیریها شدت میگرفت موضع او نیز حادتر میشد. حتی گفته شده است یکی از سران حاکمیت عثمانی درصدد برآمد تا بر موضعگیری سیدمحمدکاظم یزدی تأثیر بگذارد و از این رو به دیدارش در نجف میرود و از ایشان میخواهد تا به منظور تأیید جنبش مشروطیت اظهارنظر کند. پاسخ سید به وی جالب و نشانگر دیدگاه و بینش اعتقادی و سیاسیاش نسبت به جنبش مشروطیت است. او به صاحب منصب ترک اظهار میدارد : « شعارهایی که شما سر میدهید شعارهای غربی است و کسانی که از آزادی دم میزنند هدفی جز از میان برداشتن اسلام از راه نهادهای زندگی غربی، ندارند.» (۶)
به نظر میرسد نوع نگاه و قرائت سیدمحمدکاظم از مشروطه، متأثر از کارکرد برخی مشروطهخواهان باشد. وی دریافت خاص خود را از مقاصد و شعارهای مشروطهگرایان دارد.« از منظر سید، موضع واقعی مشروطهخواهان مخالفت با اسلام و تعطیل احکام و دستورات الهی در جامعه بود. وی بارها این مطلب را در منزل شیخالشریعه اصفهانی عنوان کرده بود.» (۷)
نوع نگاه روحانیانی چون آیات شیخ فضلالله نوری، آخوند آملی، میرزاحسن مجتهد تبریزی، ملا محمد مجتهد خمامی، سیدریحانالله زنجانی، که در زمره پیشوایان مشروعهخواهیاند با اندک تفاوتهایی به سان سیدمحمدکاظم یزدی، مرجع نامدار مقیم نجف اشرف است. برخی این موضعگیری سید را ناشی از عدم اعتماد و اطمینان وی به صحت اقوال مرتبط با جریان مشروطهطلبی میدانند به گونهای که در واقعه جهادیه پس از ماجرای مشروطه، ایشان در پاسخ « جماعتی از علما و طلاب» که « سبب عدم اتفاق و همراهی ایشان را با آیات ...» پرسش میکنند، اظهار میدارد : « من اعتقاد به صحت این اخبار ندارم و ناقلین و کاتبین آنها را وثوق ندارم.» (۸)
از دیدگاه شماری از پژوهشگران، در بررسی موضعگیری سیدکاظم یزدی میبایست به ضرورت « احتیاط» از موضع یک مرجع در پرهیز از انجام حرکت احساسی و ناپخته توجه کرد. از مجموع آنچه نوشته شده مشخص میشود که مخالفت آیتالله یزدی ماحصل نوع اندیشهورزی و نگاه او نسبت به رخداد مشروطه است و چندان مرتبط با ملاحظهکاری و سازشکاری وی نسبت به نهاد سلطنت نیست، چرا که اگر چنین بود حداقل سکوت اختیار میکرد و تحفظ مینمود، اما او به گونهای که گویا ازبرخی عواقب تأسفآور جریانات سیاسی پشت پرده آن روز آگاه است به مخالفت با جریان مشروطهخواهی برمیخیزد. پایگاه اجتماعی گسترده سید نیز نشانگر اخبار و اطلاعاتی است که از کانالهای گوناگون به وی میرسید و نمیتوان مجموعه آگاهیهای واصله رایکجانبه و مغرضانه پنداشت. اصولاً همان طور که اشارت شد، آقا کاظم به لحاظ ساختار اندیشه مرجعی بسیار محتاط بود. در واقعه قیام نجف به سال ۱۹۱۸م و ترور « مارشال» فرماندار شهر نجف، وی در خاتمه مرقومه تلگرافی که برای مقامات انگلیسی فرستاده شد با وسواس فراوان عبارت « مصلحت در اصلاح است» را میافزاید. (۹) اگرچه سید در رخداد مشروطه ضمن کنار نهادن برخی ملاحظات و تا اندازهای پرهیز از احتیاط کامل، از موضع « تکلیف شرعی» به اظهارنظر میپردازد. به رغم آنکه گفتارهای وی پراکنده به دست میآید که گردآوری آن برای هر پژوهندهای دشوار است تا به تبیین علل اساسی مخالفت و یا احیاناً اندیشه سیاسی او پی برد.
به هر روی نوع قرائت خاص آیتالله یزدی به طور ویژه، و طیف مشروطهخواهان به صورت عام از جریان مشروطهطلبی، تقریباً مشابه و یکسان است. هواداران فکری این جریان سخن از « هدم اساس اعتقادات دینیه» را به میان میآورند. آنان مشروطه را همان لیبرالیسم، مدرنیسم و سکولاریسم میپندارند که انزوای دین را موجب آمد. از منظر مشروعهخواهان، « مشروطهطلبی» در تعارض با « شریعتمداری» است.
۱. علی الوردی. لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث. المکتبه الحیدریه، ج ۳، ص ۱۱۷.
۲. علی الخاقانی. شعراء الغری. نجف، ۱۳۶۵ق، ج ۱۰، ص ۶۲.
۳. لوایح آقاشیخ فضلالله نوری. به کوشش هما رضوانی، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۲، ص ۳۹.
۴. علی الوردی. همان، ج ۳، ص ۱۲۰.
۵. رسائل، اعلامیهها، مکتوبات و روزنامه شیخ شهید فضلالله نوری. گردآورنده محمد ترکمان، تهران، رسا، ج ۱، ص ۲۴۰.
۶. سلیم الحسنی. نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار. ترجمه محمد باهر و صفاءالدین تبرائیان. تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۸، ص ۳۲.
۷. همان، ص ۳۲.
۸. رسائل... ، ج ۱، ص ۸۵.
۹. حسن الاسدی. ثوره النجف علی الانگلیس اوالشراره الاولی لثوره العشرین. بغداد، دارالحریه للطباعه، ۱۹۷۵، ص ۲۷۸.
از سویی، شیخ فضلالله نوری در نشریه منطبع خود در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم (س) در بیان واکنش صاحب عروه به تهدیداتی که به مناسبت مخالفت وی با مشروطه صورت گرفته به اظهارنظر ایشان در کلاس درس خطاب به شاگردانش اشاره میکند که اعلام نمود : « امر راجع به دین اسلام است و حفظ نفوس و اعراض مسلمین باید بشود و حفظ شوکت مذهب جعفری... و این معنی جز به مطابقه با شریعت مطهره نخواهد شد و از کشتن هم باک ندارم. چیزی از عمر من باقی نمانده که از آن خائف باشم و از دین خود دست بردارم.» (۳)
فحوای دیدگاه سید دائر بر ضرورت تطبیق مبانی «مشروطه» با « شریعت» است. معنای دیگر این بیان اعتراضی سید آن است که فرآیند مطابقت مشروطه با شرع انور محقق نشده است. به زعم خیل طرفداران آقاکاظم یزدی، مراد از مشروطه همانا نهاد شورا ــ از نوع شورای سقیفه بنی ساعده ــ است که پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص)، اهل بیت و امامان معصوم (علیهم السلام) را از حق خلافت محروم کرد و بعدها به خلافت یزید امتداد یافت. (۴)
آیتالله یزدی « اشاعه کفریات ملحدین» را نتیجه « حریت موهومه» مشروطهخواهان دانسته در تلگراف خود به آخوند آملی با تصریح بر این موضوع، مینویسد : « البته دفع کفریات و حفظ عقیده و اجراء قوانین محکمه قرآنیه و شریعت ابدیه محمدیه، اهم فرائض ربانیین علما با ملاحظه جهات موجبات صلاح و صیانت دین و دماء مسلمین منظور اطلاع داده بذل مجهود شود.» (۵)
آنچه مسلم است اینکه آقاکاظم یزدی از تایید بی قید و شرط مجلس شورا نیز سرباز زد چرا که از نظر هوادارانش، از ماهیت اعضا و سرانجام کارشان بی اطلاع و حتی نگران بود و پشتیبانی از آن نهاد قانونگذاری را منوط به انطباق کامل مصوبات آرا با موازین شرع کرد. در برههای که اوضاع و درگیریها شدت میگرفت موضع او نیز حادتر میشد. حتی گفته شده است یکی از سران حاکمیت عثمانی درصدد برآمد تا بر موضعگیری سیدمحمدکاظم یزدی تأثیر بگذارد و از این رو به دیدارش در نجف میرود و از ایشان میخواهد تا به منظور تأیید جنبش مشروطیت اظهارنظر کند. پاسخ سید به وی جالب و نشانگر دیدگاه و بینش اعتقادی و سیاسیاش نسبت به جنبش مشروطیت است. او به صاحب منصب ترک اظهار میدارد : « شعارهایی که شما سر میدهید شعارهای غربی است و کسانی که از آزادی دم میزنند هدفی جز از میان برداشتن اسلام از راه نهادهای زندگی غربی، ندارند.» (۶)
به نظر میرسد نوع نگاه و قرائت سیدمحمدکاظم از مشروطه، متأثر از کارکرد برخی مشروطهخواهان باشد. وی دریافت خاص خود را از مقاصد و شعارهای مشروطهگرایان دارد.« از منظر سید، موضع واقعی مشروطهخواهان مخالفت با اسلام و تعطیل احکام و دستورات الهی در جامعه بود. وی بارها این مطلب را در منزل شیخالشریعه اصفهانی عنوان کرده بود.» (۷)
نوع نگاه روحانیانی چون آیات شیخ فضلالله نوری، آخوند آملی، میرزاحسن مجتهد تبریزی، ملا محمد مجتهد خمامی، سیدریحانالله زنجانی، که در زمره پیشوایان مشروعهخواهیاند با اندک تفاوتهایی به سان سیدمحمدکاظم یزدی، مرجع نامدار مقیم نجف اشرف است. برخی این موضعگیری سید را ناشی از عدم اعتماد و اطمینان وی به صحت اقوال مرتبط با جریان مشروطهطلبی میدانند به گونهای که در واقعه جهادیه پس از ماجرای مشروطه، ایشان در پاسخ « جماعتی از علما و طلاب» که « سبب عدم اتفاق و همراهی ایشان را با آیات ...» پرسش میکنند، اظهار میدارد : « من اعتقاد به صحت این اخبار ندارم و ناقلین و کاتبین آنها را وثوق ندارم.» (۸)
از دیدگاه شماری از پژوهشگران، در بررسی موضعگیری سیدکاظم یزدی میبایست به ضرورت « احتیاط» از موضع یک مرجع در پرهیز از انجام حرکت احساسی و ناپخته توجه کرد. از مجموع آنچه نوشته شده مشخص میشود که مخالفت آیتالله یزدی ماحصل نوع اندیشهورزی و نگاه او نسبت به رخداد مشروطه است و چندان مرتبط با ملاحظهکاری و سازشکاری وی نسبت به نهاد سلطنت نیست، چرا که اگر چنین بود حداقل سکوت اختیار میکرد و تحفظ مینمود، اما او به گونهای که گویا ازبرخی عواقب تأسفآور جریانات سیاسی پشت پرده آن روز آگاه است به مخالفت با جریان مشروطهخواهی برمیخیزد. پایگاه اجتماعی گسترده سید نیز نشانگر اخبار و اطلاعاتی است که از کانالهای گوناگون به وی میرسید و نمیتوان مجموعه آگاهیهای واصله رایکجانبه و مغرضانه پنداشت. اصولاً همان طور که اشارت شد، آقا کاظم به لحاظ ساختار اندیشه مرجعی بسیار محتاط بود. در واقعه قیام نجف به سال ۱۹۱۸م و ترور « مارشال» فرماندار شهر نجف، وی در خاتمه مرقومه تلگرافی که برای مقامات انگلیسی فرستاده شد با وسواس فراوان عبارت « مصلحت در اصلاح است» را میافزاید. (۹) اگرچه سید در رخداد مشروطه ضمن کنار نهادن برخی ملاحظات و تا اندازهای پرهیز از احتیاط کامل، از موضع « تکلیف شرعی» به اظهارنظر میپردازد. به رغم آنکه گفتارهای وی پراکنده به دست میآید که گردآوری آن برای هر پژوهندهای دشوار است تا به تبیین علل اساسی مخالفت و یا احیاناً اندیشه سیاسی او پی برد.
به هر روی نوع قرائت خاص آیتالله یزدی به طور ویژه، و طیف مشروطهخواهان به صورت عام از جریان مشروطهطلبی، تقریباً مشابه و یکسان است. هواداران فکری این جریان سخن از « هدم اساس اعتقادات دینیه» را به میان میآورند. آنان مشروطه را همان لیبرالیسم، مدرنیسم و سکولاریسم میپندارند که انزوای دین را موجب آمد. از منظر مشروعهخواهان، « مشروطهطلبی» در تعارض با « شریعتمداری» است.
۱. علی الوردی. لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث. المکتبه الحیدریه، ج ۳، ص ۱۱۷.
۲. علی الخاقانی. شعراء الغری. نجف، ۱۳۶۵ق، ج ۱۰، ص ۶۲.
۳. لوایح آقاشیخ فضلالله نوری. به کوشش هما رضوانی، تهران، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۲، ص ۳۹.
۴. علی الوردی. همان، ج ۳، ص ۱۲۰.
۵. رسائل، اعلامیهها، مکتوبات و روزنامه شیخ شهید فضلالله نوری. گردآورنده محمد ترکمان، تهران، رسا، ج ۱، ص ۲۴۰.
۶. سلیم الحسنی. نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار. ترجمه محمد باهر و صفاءالدین تبرائیان. تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۸، ص ۳۲.
۷. همان، ص ۳۲.
۸. رسائل... ، ج ۱، ص ۸۵.
۹. حسن الاسدی. ثوره النجف علی الانگلیس اوالشراره الاولی لثوره العشرین. بغداد، دارالحریه للطباعه، ۱۹۷۵، ص ۲۷۸.
منبع : موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران توماج صالحی پاکستان سریلانکا حجاب مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب دولت رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور
کنکور هواشناسی سازمان سنجش سیل تهران زنان شهرداری تهران پلیس سلامت قتل فراجا سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو ارز قیمت سکه ایران خودرو سایپا تورم
تلویزیون ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران مهران مدیری سحر دولتشاهی کتاب سینما شعر تئاتر صدا و سیما رادیو
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه جنگ غزه اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا حماس ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور فوتسال تیم ملی فوتسال ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی همراه اول تیک تاک ناسا مریخ فیلترینگ فناوری اپل تبلیغات ایلان ماسک سامسونگ
سلامت روان استرس افسردگی داروخانه پیری دوش گرفتن