شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

دولت متزلزل ازهاری


دولت متزلزل ازهاری
در این نوشتار دولت ازهاری (۱۵ آبان تا ۱۷ دی ۵۷) _ یکی از دولت های وابسته ودست نشانده رژیم پهلوی در سال ۵۷ به طور اجمال مورد بررسی تاریخی قرار خواهد گرفت.
پس از آن که دولت شریف امامی در سرکوبی انقلابیون و مخالفین رژیم ناتوان نشان داد جعفر شریف امامی در چهاردهم آبان ماه سال ۱۳۵۷ از نخست وزیری استعفا و جای خود را به دولت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری سپرد. در همان روز اول تشکیل دولت نظامی، ازهاری وزیرانی را که توانسته بود انتخاب کند، با خود به مجلس برد و با تعظیم به نمایندگان مجلس و نطق سیاست مدارانه دست خود را روکرد. در دولت ازهاری هفت نفر نظامی و باقیمانده غیرنظامی بودند.
پس از استقرار دولت، فرصت های سیاسی شاه پیوسته رو به نابودی گرایید. در آغاز آرامش کوتاهی در خیابان ها پدیدار گشت و برای هر دو طرف امکاناتی فراهم شد تا به استحکام سنگرهای خود بپردازند. با ادامه کار دولت نظامی، شاه سپهبد ناصر مقدم را مامور پیگیری تلاش های خود برای جلب رضایت گروه های سیاسی به شرکت در دولت ائتلافی کرده بود. مقدم بلافاصله از مهندس بازرگان که به تازگی به ایران بازگشته بود می خواهد باتوجه به سخنان توبه آمیز شاه که به گناهان گذشته خود اعتراف کرده است، دولت ائتلافی تشکیل دهد که بازرگان در پاسخ؛ بی اعتمادی خود را نسبت به شاه اعلام می دارد. همچنین حضرت امام خمینی (ره) در پاسخ به سئوالات خبرنگاران راجع به دولت ازهاری اعلام داشت «شاه راست می گوید. دولت نظامی موفق می شود!؟ کار شاه جز فریب و نیرنگ نیست و گمان کرده است به صرف اعتراف، ملت از او دست برخواهد داشت.»
حضرت امام (ره) همچنین طی سخنرانی برای ایرانیان مقیم نوفل لوشاتو می فرماید «مردم حکومت نظامی را دیده اند. دیگر چیز عجیبی نیست که حالا به چشم مردم عجیب بیاید و بترسند. کسی خیال نکند حکومت نظامی راه حل است، یا آمریکا خیال کند به این که کودتای نظامی بشود، رژیم را می برد و نظامیان سرکار می آیند، مگر می شود؟!»
در این دوران، بسان همیشه کشورهای آمریکا و شوروی تمامی حوادث داخلی ایران را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و گزارش های مختلفی در این خصوص تهیه و به سران کشورهای خود ارسال می کردند، به طوری که در یکی از گزارش های سولیون _ دیپلمات آمریکایی _ آمده بود «آیت الله خمینی این چنین که می گویند یک گاندی است و در اثر همسازی مردم و ارتش می تواند نظام جمهوری اسلامی را پی ریزد که دارای نفوذ غرب گرایانه و به مراتب نیرومندتر از رژیم فعلی خواهد بود» اما شوروی که از روی کارآمدن دولت نظامی در ایران سخت برآشفته بود در پیامی تند، آمریکا را از دخالت در اوضاع ایران منع کرد که کارتر در پاسخ اعلام داشت آمریکا قصد دخالت در امور ایران را ندارد.
درست در همین روزها که اختلافات آمریکا و شوروی در زمینه مداخلاتشان در امور کشور رو به افزایش یافته بود، بار دیگر درگیری های تند خیابانی و ابراز مخالفت مردم با رژیم شروع شد. در روز بیست و ششم آبان که کماندوهای گارد شاهنشاهی و نیروهای ویژه آماده شده بودند تا قدرت نمایی نمایند، امام خمینی (ره) این روز را به عنوان روز ارتش اعلام کردند و مردم از صبح با سبد سبد گل به استقبال سربازان و نظامیان رفته و ارتش که پیش از این آمادگی خود را جهت پیوستن به قیام های مردمی اعلام کرده بود، زیر باران گل ها و آفرین مردمی تحت تاثیر فراوان قرار گرفتند.
با فرارسیدن مام محرم (آذرماه ۵۷) امام خمینی طی پیامی با عرض تسلیت فرارسیدن ماه محرم و آگاه ساختن مردم از اوضاع داخلی کشور، سربازان و ارتشیان را به ترک برادرکشی دعوت کرد. ایشان در فرازهایی از این پیام آورده است «شاه اگر به دست مردم نیفتد یک راه دارد و آن برکناری از یاغی گری و سلطنت غاصبانه است. اگر کسی از سیاسیون با بودن شاه خائن درصدد به دست گرفتن حکومت باشد، مطرود و مخالف اسلام است و بر ملت است که او را طرد کند، فرصت طلبان به جای خود بنشینند که پایگاهی ندارند.»
در شب اول محرم و ساعتی پس از آغاز زمان منع عبور و مرور، طبق یک طرح حساب شده از گوشه و کنار شهر فریاد «الله اکبر» ، «مرگ بر شاه» و «زنده باد خمینی» طنین انداز شد. نظامیان در مواجهه با این اقدام، شروع به تیراندازی هوایی نمودند، اما مردم پس از لحظاتی به خیابان آمده و شروع به تظاهرات ضدرژیم نمودند که تیراندازی زمینی شروع شد و هزاران گلوله شلیک گردید. همچنین به دستور ازهاری صدها تانک از مراکز نظامی بیرون آمد و در سطح شهر تهران تردد نمودند. در این درگیری ها تعدادی از نیروهای انقلابی به شهادت رسیدند. البته عکس العمل ازهاری در برابر این گونه شعارهای ضد رژیم در نوع خود جالب توجه است. وی صبح روز بعد از تظاهرات شبانگاهی با ایراد سخنرانی در صحن مجلس ادعا کرد «که صداهای دیشب از نوارهایی بود که این سو و آن سو کار گذاشته بودند.»
در چنین شرایطی که اوضاع دقیقا برخلاف میل رژیم پیش می رفت، شاه با صدور دستور عدم ممانعت از تظاهرات مردم در روزهای تاسوعا و عاشورا، از قدرت نمایی در این دو روز خودداری کرد، لذا دولت ازهاری اعلام داشت «ارتش، خود را از مسیر تظاهرات و راهپیمایی ها کنار خواهد کشید و تنها درصورت آشوبگری مداخله خواهدکرد.» به دعوت آیت الله طالقانی و جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر و تایید حضرت امام خمینی، راهپیمایی های عظیم در دو روز تاسوعا و عاشورا در سراسر کشور برگزار شد به طوری که در روز تاسوعا حدود یک میلیون نفر از شهروندان تهرانی برای اجرای مراسم عزاداری که صرفا با هدف تظاهرات سیاسی بود _ به سطح خیابان ها آمده و با حمل تابلوهای بزرگی از امام خمینی و سایر مبارزین شعارهای ضدرژیم سر دادند.
فردای آن روز هم - عاشورا - میلیون ها نفر از مردم سراسر ایران به خیابان ها ریختند و شروع به تظاهرات نمودند. در این روز تظاهرات مردم اصفهان به درگیری کشیده شد.
در این راهپیمایی قطعنامه هفده ماده ای شامل مواردی از قبیل به رسمیت شناختن حضرت امام خمینی به عنوان رهبر مردم، الغای رژیم شاه و سلطنت، استقرار حکومت عدل اسلامی، آزادی زندانیان سیاسی و ادامه اعتصابات تا سرنگونی حکومت شاه به تصویب رسید.
با پایان یافتن راهپیمایی مردم در روز عاشورا، حضرت امام خمینی از پاریس اعلامیه ای صادر کرد. در این اعلامیه از راهپیمایی های روز عاشورا و تاسوعا به نام «رفراندوم علیه شاه جنایت کار» یاد شده بود و از شاه خواسته شده بود که اراده ملت را بپذیرد و استعفا کند.
البته عصر روز عاشورا حادثه دیگری نیز به وقوع پیوست و آن گلوله بستن افسران و درجه داران وفادار به شاه در ناهارخوری افسران گارد شاهنشاهی در لویزان توسط سلامت بخش و امیدی عابد _ درجه داران گارد _ بود. این موضوع توانست تاثیر فراوانی بر روحیه نیروهای گارد در جهت عدم سرکوبی انقلابیون بگذارد.
در مجموع راهپیمایی های محرم کل مشروعیت سلطنت را موکداً زیر سئوال برد. درخواست های انقلابیون از شبکه ارتباطی مساجد، سریعا به سراسر کشور گسترش می یافت و روز به روز رژیم شاه و دولت وقت متزلزل تر نشان می دادند. همچنین پیام ها و اعلامیه های حضرت امام که از پاریس می رسید با مسئولیت شهید بهشتی که نمایندگانی در سراسر ایران داشت توزیع و اطلاع رسانی می شد.
شاه که در این دوران موقعیت رژیم را متزلزل و آسیب پذیرتر از گذشته دید، بلادرنگ برای تشکیل یک کابینه ائتلافی کوشش های خود را ازسر گرفت که علی رغم رایزنی با افراد مختلف موفق به چنین کاری نشد و اوضاع داخلی کشور روز به روز وخیم تر می شد به طوری که همه ادارات دولتی در اعتصاب بودند، نیروهای نظامی و انتظامی در خیابان ها، بازیچه نوجوانان و جوانان بودند که با آنها جنگ و گریز داشتند. قیمت ارزاق بالا رفته بود و برنج و شکر نایاب شده بود. ذخیره نفت پایین رفته و صف های طولانی در برابر شعب نفت تشکیل می یافت و کارگران صنعت نفت دیگر به سر کارهای خود بازنگشتند. فرار انفرادی سربازان و افسران از محل خدمت خود به طرز چشمگیری رو به افزایش بود. افراد نظامی از اجرای دستور تیراندازی به سوی مردم انقلابی خودداری می کردند. آمریکایی های مقیم ایران به دلیل ناامنی در کشور به کشورشان بازمی گشتند و تظاهرات و درگیری های خیابانی روز به روز درحال افزایش بود.
در شهر مذهبی مشهد با روشنگری های آیت الله سید عبدالله شیرازی، آیت الله قمی و آیت الله خامنه ای در هدایت مردم علیه رژیم پهلوی، تظاهرات باشکوهی برگزار و در یکی از راهپیمایی ها درحالی که حضرت آیت الله خامنه ای درحال ایراد سخنرانی برای تظاهرات کنندگان بود، نیروهای نظامی رژیم به مردم حمله ور و تعداد کثیری از جمعیت مجروح و همچنین به شهادت رسیدند. بدین سان دولت ازهاری نتوانست در برابر امواج خروشان اعتراضات مردمی مقاومت نماید و در تاریخ ۱۶/۱۰/۵۷ ازهاری استعفا داد و این امر موجبات نزدیک ترشدن سرنگونی رژیم شاه و همچنین تثبیت شخصیت انقلابی و رهبری پیامبرگونه حضرت امام خمینی شد.
محمدمهدی سیفی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید