شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


خسته، اما امیدوار


خسته، اما امیدوار
جهانی سازی آنقدر دارای پتانسیل های مثبت برای افزایش رشد اقتصادی و کاهش فقر است که مخالفت با آن، در نهایت منجر به شکست و بدنامی خواهد شد.
البته بوش دیگر به این شیوه برخورد شهروندان آمریکای جنوبی عادت کرده و تقریباً در همه دیدارهایش آن را تجربه کرده است. این در حالی است که قبل از ورود بوش به آرژانتین برای شرکت در این نشست، نتایج نظرسنجی مؤسسه Latinobarometro نشان می داد که برخلاف صف طولانی معترضان، یک اکثریت نسبتاً قابل توجه از شهروندان منطقه آمریکای جنوبی با ایجاد یک اقتصاد بازار آزاد به جای یک اقتصاد دولتی و بسته، کاملاً موافق هستند.
این وضعیت حتی در میان شهروندان ونزوئلایی نیز مشهود است. اگرچه نباید فراموش کرد که به مشکل برخوردن نشست سازمان تجارت جهانی در دوحه قطر، یک لحظه کاملاً دشوار برای اقتصاد بازار و رابطه میان کشورهای غنی و کشورهای فقیر جهان به شمار می رود. لازم به ذکر است، در نشست سازمان تجارت جهانی که دور اول آن در سال ۲۰۰۱ با هدف آزادسازی تجارت برگزار گردید، شرکت کنندگان امیدوار بودند که این نشست به رشد اقتصادی کشورهای فقیر و کاهش موانع تجارت مواد غذایی در سراسر جهان کمک شایان توجهی بکند که البته تاکنون نیز همین طور بوده است.
برای مثال، در چند هفته اخیر برای اولین بار آمریکایی ها در یک اقدام جسورانه و تقریباً باور نکردنی، پیشنهاد کاهش یارانه ها و حمایت از بخش کشاورزی اعضای سازمان تجارت جهانی (WTO) را ارایه دادند که البته با استقبال نسبتاً ضعیف اتحادیه اروپا و بی تفاوتی ژاپن مواجه شد. البته تجربه ثابت کرده است که به مرور زمان اینگونه مخالفت ها رنگ خواهند باخت، زیرا جهانی سازی آنقدر واجد پتانسیل های مثبت برای افزایش رشد اقتصادی و کاهش فقر است که مخالفت با آن در آینده جز بدنامی چیز دیگری در پی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، کسی که از جهانی سازی خسته شود، در حقیقت از زندگی خسته شده است.
یک بار فردریک باستیا، اقتصاددان فرانسوی هوادار بازار آزاد، در سال ۱۸۴۶ در مقاله ای طی یک ابراز امیدواری رمانتیک و بدیع، آرزو کرد که ای کاش روزی برسد همه ملت های جهان تمام مرزهای میان خود را از میان بردارند.
۱۲۵ سال بعد، جان لنون، از سرمایه داران بزرگ جهان، این گفته باستیا را با بیتی در یکی از آهنگ هایش اینگونه ابراز کرد و خواند: ای کاش هیچ کشوری در جهان وجود نداشته باشد. البته وی معتقد بود که برآورده شدن این آرزو چندان هم غیرعملی نیست. اما با کمال تأسف باید گفت که برخلاف ارتقای چشمگیر استانداردهای زندگی بشر به واسطه فروپاشی نسبی مرزهای میان ملت ها و کشورها، و با وجود نجات میلیون ها نفر از چنگال فقر به دلیل پیوستن کشورها به اقتصاد جهانی، هنوز هم به سختی می توان سیاستمداران و عامه مردم را متقاعد کرد که باز بودن مرزها و به عبارت ساده تر بی مرزی، باعث و بانی این همه تغییر و تحول مثبت بوده است، به طوری که همین حالا هم یک صف طولانی از معترضان برای تقبیح جهانی سازی در اکثر نقاط جهان شکل گرفته و با هر بار برگزاری نشست تجارت جهانی، این صف در خیابان های منتهی به محل اجلاس، حرکت اعتراض آمیز خود را از سر می گیرد.
این اعتراضات قطعاً اثرات منفی خود را بر جای گذاشته و ادامه آنها نه تنها پیشروی بزرگ بعدی آزادسازی تجارت را به تعویق می اندازد، بلکه دیگر به آسانی نمی توان به کاهش نرخ فقر در کشورهای فقیر و در حال توسعه امیدواری چندانی داشت. حتی در واشنگتن دی سی که به محل اجتماع هواداران سیاست های اقتصادی کاهش فقر در کشورهای فقیر جهان معروف است، اخیراً یک سناتور نیویورکی به نام چارلز شومر با ارایه لایحه ای به کنگره تهدید کرده است در صورتی که دولت چین از افزایش ارزش یوآن جلوگیری به عمل نیاورد و آن را به وضعیت اول بازنگرداند، وی و عده دیگری از سناتورها در یک اقدام هماهنگ خواستار وضع ۵/۲۷ درصد تعرفه بر واردات کالاهای چینی به داخل خاک آمریکا خواهند شد. در این مورد هم عکس العمل آقای شومر نشان می دهد که حتی در کشور مهد آزادی تجارت نیز برخی ها وجود دارند که هنوز اعتقاد راسخی به فراگیر شدن جهانی سازی ندارند.
شاید از نقطه نظر آقای شومر، برای چینی ها تا همین اندازه بهره برداری از مزایای جهانی سازی کفایت می کند. صف معترضان به جهانی سازی در همه جا تقریباً یافت می شود. برای مثال، در چهارم نوامبر سال جاری، پرزیدنت بوش که برای شرکت در نشست ۳۴ کشور آمریکای جنوبی به آرژانتین سفر کرده بود، در همان بدو ورود با استقبال مخالفان جهانی سازی و امپریالیزم آمریکایی مواجه شد که در میان آنها چهره های برجسته ای مانند دیه گو مارادونا، فوتبالیست مشهور آرژانتینی و هوگو چاوز، رییس جمهور سوسیالیست ونزوئلاقرار داشتند.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران


همچنین مشاهده کنید